رفتن به مطلب

اعتراف میکنم...


ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

اعتراف میکنم اینجا بودن یه احساس بدی بهم میده که فقط تونستم به سما بگم

ولی نمیتونم که اینجا نیام

  • Like 2
  • پاسخ 652
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

ارسال شده در

اعتراف میکنم هم اکنون دلم اش دوغ!خواست

آش رشته هم قبوله!:w58:

  • Like 5
ارسال شده در

اعتراف می کنم ار وقت اعتراف من دیگه گذشته :sigh:

  • Like 4
ارسال شده در

آلان آهنگ شاد گذاشتم روحم شاد شه:ws3:

اعتراف میکنم آش رشته ای که مامانم درست میکنه توی دنیا بینظیره:w16:

آش دوغ خالم هم عاالیه:w16:

اعتراف میکنم زیاد از آشپزی خوشم نمیاد ولی دستپختم خوبه البته اگه نسوزه و شور نشه :ws3:

  • Like 4
ارسال شده در

اعتراف میکنم از هرچی بدم میاد سرم میاد:ws3:

  • Like 4
ارسال شده در

ظاهرا این موقع شب هوس آش اپیدمی هستش

اعتراف میکنم چیز خوبیه خخح

  • Like 4
ارسال شده در

اعتراف میکنم توی زندگیم خیلیا حقمو خوردند.

 

اعتراف میکنم فرزند خوبی نبودم برای پدر و مادرم .

 

اعتراف میکنم همیشه مقصر خودم بودم .

  • Like 5
ارسال شده در

اعتراف میکنم خوابم میادددد..:hanghead:

  • Like 2
ارسال شده در

آقو ما بچه که بودیم علاقه عجیبی به نقاش ساختمون شدن داشتیم(اولش به تقلید از آقوی همسادهws3.gif )

در همین راستا مداد رنگیامون رو برمیداشتیم و روی دیوار نقاشی میکشیدیم

مامانم که میومد همه در میرفتیم این خواهر بزرگ ما همیشه گیر میفتاد و

ما از دور شاهد پرپر شدن این گل نشکفته بودیم:ws28:

  • Like 4
ارسال شده در

اعتراف میکنم حالم امروز خوبه چون خودم میخواااااام خوب باشه و شاد حتی به ظاهر....

  • Like 3
ارسال شده در

اعتراف میکنم که اون تونست منو تغییر بده:sad0:

  • Like 6
ارسال شده در

اعتراف میکنم.. خوب برای چی اعتراف کنم.:ws52:

  • Like 6
ارسال شده در

امروز آهنگای غمگین گوشیمو پاک کردم حتی اونایی که خیلی خیلی دوست داشتم:hanghead::w16:

  • Like 9
ارسال شده در

بچه که بودیم با خواهرم که دعوام میشد و مامانم طرف خواهرمو میگرفت میگفتم: منو از سر راه پیدا کردید، همش طرف اونو میگیرید:w000:

بعد خواهرم میگفت آره از سر راه پیدات کردیم:whistles:

جوابی پیدا نمیکردم، پا میشدم گیس و گیس کشی:ws28:

  • Like 7
ارسال شده در

اعتراف میکنم قشنگترین خاطرات کودکیم مربوط به دعواهام با خواهر و برادرامه:w16::ws3:

به بچه هام یاد میدم تا میتونن با هم دعوا کنن که بعدها از خاطراتشون لذت ببرن:ws28::ws3:

  • Like 8
ارسال شده در

اعتراف میکنم...فکر نمیکردم دنیا انقدر کوچیک باشه...

  • Like 5
ارسال شده در

اعتراف میکنم دوشنبه ای که گذشت یکی از بهترین و پر استرس ترین روزای زندگیم بود امیدوارم دوباره تکرار بشه...

اما اینبار بدون اضطراب

  • Like 6
ارسال شده در

eteraf.jpg

  • Like 2
ارسال شده در
%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%81-%D9%85%DB%8C%DA%A9%D9%86%D9%85-%D8%B7%D9%86%D8%B2-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%81-%D9%85%DB%8C%DA%A9%D9%86%D9%85-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF.jpg
  • Like 2
ارسال شده در

اعتراف میکنم دارم خودمو ازبین میبرم با این استرس و....

  • Like 4

×
×
  • اضافه کردن...