ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اسفند، ۱۳۹۳ ﺳﻼﻡ ﻋﺸﻘﻢ ﺧﻮﺑﯽ؟ ﻣﺮﺳﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﻭﻣﺪﯼ ﺩﯾﺪﻧﻢ ... ﻋﺸﻘﻢ ﻗﻮﻝ ﺑﺪﻩ ﺯﻭﺩ ﺑﻪ ﺯﻭﺩ ﺑﯿﺎﯼ ﺩﯾﺪﻧﻢ ﺑﺎﺷﻪ ؟؟ ﻭﺍﯾﺴﺎ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﭼﺮﺍ ﭼﺸﻤﺎﺕ ﺧﯿﺴﻪ . ﺩﺍﺭﯼ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟؟ ﺗﻮ ﭼﻨﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﮔﺮﯾﺖ ﺭﻭ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ .. ﻋﺸﻘم... ﻧﮑﻨﻪ ﺩﻟﺖ ﻭﺍﺳﻪ ﻣﻦ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ ﻧﻪ ؟؟ ﺭﺍﺳﺘﺶ ﻣﻨﻢ ﺩﻟﻢ ﻭﺍﺳﺖ ﺧﯿﻠﯽ ﺗﻨﮓ,ﺷﺪﻩ .. ﭼﺮﺍ ﺩﺍﺭﯼ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﺑﺲ ﮐﻦ ﺩﯾﮕﻪ .. ﺍﮔﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﮐﻢ ﻣﺤﻠﯽ ﻫﺎﺕ ﺍﮔﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﺑﺪ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ ﻫﺎﺕ ﺍﮔﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﺑﯽ ﻣﺮﺍﻣﯽ ﻫﺎﺕ ﺩﺍﺭﯼ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﮔﺮﯾﻪ ﻧﮑﻦ ﻣﻦ ﺑﺨﺸﯿﺪﻣﺖ ﻭﻟﯽ ﻫﺮﭼﯽ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻡ ﺑﻬﺖ ﺑﮕﻢ ﺗﻮ ﺟﻮﺍﺏ ﻧﻤﯿﺪﺍﺩﯼ ﻭ ﮔﻮﺷﯿﺖ ﺭﻭ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﯼ .. ﺭﺍﺳﺘﯽ ﺳﻨﮓ ﻗﺒﺮﻡ ﻗﺸﻨﮕﻪ ؟ ﺩﺳﺘﺖ ﺭﻭ ﺑﮑﺶ ﺭﻭ ﺳﻨﮕﻪ ﻗﺒﺮﻡ ﺗﺎ ﺁﺭﻭﻡﺷﻢ .. ﻋﺸﻘﻢ ﻣﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﻭﻗﺘﻪ ﺗﻮﺭﻭ ﺑﺨﺸﯿﺪﻡ ....... 2 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اسفند، ۱۳۹۳ می گویند:خوش به حالت! از وقتی که رفته حتی خم به ابرو نیاوردی…! نمی دانند بعضی دردهاکمر خم می کنند، نه ابرو…! 2 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اسفند، ۱۳۹۳ ﻋـﺸﻘﻢ ... ﺍﮔـﻪ ﻳـﻪ ﺭﻭﺯ ﻣـُـﺮﺩﻡ ... ﺩﻳـﺪﻱ ﺗـﺎﺑﻮﺗﻢ ﺭﻭﻱ ﺷـﻮﻧﻪﻫﺎﻱ ﻣـَﺮﺩﻣﻪ!!! ﻭﻟـﻲ ﻧـﻤﻴﺎﻡ ﭘـﺎﻳﻴـﻦ ﺑﻪ ﺩﻝ ﻧــﮕـﻴﺮﻳﺎ !!! ﺣــــﻼﻝ ﮐـﻦ!!! ﻗـﻮﻝ ﻣـﻴﺪﻡ ... ﺑﻪ ﺧـﺪﺍ ﻗـﻮﻝ ﻣـﻴﺪﻡ ﻫـﻤﻴﻦ ﻳــﻪ ﺑﺎﺭ ﺍﺯﺕ ﺑــﺎﻻﺗﺮﺑﺎﺷـﻢ ﺑـﻌﺪﺵ ﺩﻳـﮕﻪ ﻫـﻤﻴﺸﻪ ﺧـﺎﮎ ﭘـﺎﺗﻢ ... ﻫــﻤـﻴﺸﻪ ... رجایی اشکان 4 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اسفند، ۱۳۹۳ دلم عجیب تنهاست تنهای تنها دلش یک جای دنج می خواهد سکوتی عمیق و لحظه هایی آرام 4 لینک به دیدگاه
Tamana73 28830 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اسفند، ۱۳۹۳ خیال نبودنت نیز زیباست... اصلا بگذار صادقانه بگویم... هر خیالی که ردی از تو داشته باشد زیباست... 5 لینک به دیدگاه
Gandom.E 17805 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۹۳ یه شب زیر بارون که چشمم به راهه میبینم که کوچه پُرِ نورِ ماهه تو ماهِ منی که تو بارون رسیدی امیدِ منی تو شبِ ناامیدی 4 لینک به دیدگاه
sarevan 9753 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۹۳ الان که این را مینویسم، ساعت دقیقا راس نبودن توست، تو هر وقت که دوست داری بخوان... مهران پیرستانی 6 لینک به دیدگاه
Tamana73 28830 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۹۳ برای تو میمیرم... تو وانمود کن که تب کرده ای... همین کافیست! 4 لینک به دیدگاه
sarevan 9753 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۹۳ بیا بیخبر... به خواب هفت سالگی برگردیم... +سیدعلی صالحی 3 لینک به دیدگاه
Sepandarmaz 1327 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۹۳ در اين فکرم که خواهي ماند با من مهربان يا نه به من کم مي کني لطفي که داري اين زمان يا نه ... اگر این سان تماشاي جمال او کني وحشي تماشا کن که خواهي گشت رسواي جهان يا نه " وحشی بافقی " 3 لینک به دیدگاه
Mr.101 27036 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اسفند، ۱۳۹۳ دانی از زندگی چه می‌خواهم من تو باشم.. تو.. پای تا سر تو زندگی گر هزار باره بود بار دیگر تو.. بار دیگر تو آنچه در من نهفته دریایی ست کی توان نهفتنم باشد با تو زین سهمگین طوفان کاش یارای گفتنم باشد 5 لینک به دیدگاه
uzf 1982 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 اسفند، ۱۳۹۳ مادر گیتی مرا بد زاده است ورنه من نیکو خصالی بودم 2 لینک به دیدگاه
Tamana73 28830 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 اسفند، ۱۳۹۳ بی هیچ دلیلی "به یادت هستم" تا نقض کنم قانونی را که علت می طلبد.... 10 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 اسفند، ۱۳۹۳ خیــره بـــِﮧ مَـــردُم … نِشـــــَســتـﮧاَم … تنهـــ ـــاے تنهـــــــا … نَـﮧ کَسےحالَم رآ مے پُرسَــــد … نَــﮧ کَسے هَوآ یَـــ ـم رآ دآرد … عـیب نَدآرد… 6 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۹۳ من و این دل آشفته بهار آمدنت را چشم انتظاریم تا صبح ِعدم ای نگار من ای یگانه ترین نگار من بهار نزدیک است و من هنوز چشم انتظار آمدنت آخرین دانه های برف ِ سپید را خواهم شمرد لختی زودتر شکوفه باران کن این زمستان سرد را ... این دل متروک ِ محکوم شده به تنهایی محض را ... لختی زودتر شکوفه باران کن .. 93/12/20 6 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۹۳ عشقبازی می کنند پیش چشمانم دانه های برف ِ زمستانی رقص کننان در آغوش هم بی تاب هم اما من می نویسم از تو از سردی ِ این زمستان دلتنگ از بی تابی ِدل ِ بی قرار از دستانی همیشه سرد از باتو بودن در نبودت باز آیی ای یگانه ترین محبوب من دل , تنگهِ لحظه ای از آغوش ِ گرم توست .. بازآیی ... عشق بی عاشقِ من بهار بر بام ِخانه منتظر آمدن ِ توست .. 6 لینک به دیدگاه
Tamana73 28830 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۹۳ چشمانت همرنگ قهوه است…تلخ اما…اعتیاد آور!!!! 4 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اسفند، ۱۳۹۳ تقویم دل من نسبتی با تقویم های جهان ندارد ! میان برگ ریزان خزان... وسط چله ی زمستان هم میبینی نوشته ام" بهار" ، آن لحظه که... تو خندیدی ... 4 لینک به دیدگاه
Tamana73 28830 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۳ درد بزرگیست...سرت به سنگی بخوره که به سینت میزدی... 4 لینک به دیدگاه
Paroshat 6378 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۳ خندیدن، خوب است قهقهه، عالی است گریستن، آدم را آرام می کند اما… لعنت بر بغض! 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده