رفتن به مطلب

شعـری بـرای تـو...


ارسال های توصیه شده

تو نیستی که ببینی، چگونه پیچیده است

 

طنین ِ شعر ِ نگاه ِ تو درترانه ی من

 

تو نیستی که بیبنی چگونه می گردد

نسیم روح تو در باغ بی جوانه من

 

چه نیمه شب ها کز پاره های ابر سپید

به روی لوح سپهر

ترا چنانکه دلم خواسته است، ساخته ام !

چه نیمه شب ها وقتی که ابر بازیگر

هزار چهره به هر لحظه می کند تصویر

به چشم همزدنی

میان آن همه صورت، ترا شناخته ام !

 

به خواب می ماند

تنها به خواب می ماند

چراغ، آینه ، دیوار، بی تو غمگینند

تو نیستی که ببینی

چگونه با دیوار

به مهربانی یک دوست، از تو می گویم

تو نیستی که ببینی، چگونه از دیوار

جواب می شنوم

 

تو نیستی که ببینی ، چگونه، دور از تو

به روی هرچه در این خانه ست

غبار سربی اندوه بال گسترده است

تو نیستی که ببینی دل رمیده من!

بجز تو، یاد همه چیز! را رها کرده است

 

"فریدون مشیری"

  • Like 4
لینک به دیدگاه

کــآش فقـــط بودی

وقتی بغـــض میکردم

بغلــــم میکردی و میگفتی

ببینــــم چِشــآتو

منـــو نیگــــآ کُن

اگه گریــــه کنی قهر میکنــــم میرم

  • Like 4
لینک به دیدگاه

بی تو تما م شهر خا موش است

بی تو تمام شهر گویی که تب دارد

بی تو ستاره ها همیشه بی نورند

بی تو اتاق سرد من همیشه نم دارد

بی تو گلی به من نمی خندد

بی تو صدای من طنین غم دارد

افسوس که دیدنت برای من مجال نیست

تو هالی و من عمرم کفاف نیست

  • Like 6
لینک به دیدگاه

...دوباره داغ دل مـــرا تــازه میـکند!شب یــــــــــلدایی ک نیستی…می بینی،یـــک دقیقه چه بــر ســر مردم آورده،مــن چــه مـیـکـشم از هــزاران هــزار دقـیـقـه نبودن!بـی تـفـاوتـی نیـسـت،حسـی بــه هـیـچ شـب یــلْـدایی نـدارم دیــگـر….

  • Like 4
لینک به دیدگاه

هرشب برایم شب یلداست ---- وقتی نباشی ----وقتی نخواهی که بدانی چه می کنم -------وقتی صدای قشنگت به گوشم نمی رسد

  • Like 3
لینک به دیدگاه

زه که گیرم خبرت؟

هان !!!زه که گیرم خبرت؟

زه همان نوگل نشکفتۀ باغ؟

یا از آن مرغک پربسته در کنج قفس؟

زه که گیرم خبرت؟

  • Like 2
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...