رفتن به مطلب

شعـری بـرای تـو...


ارسال های توصیه شده

dvswp2.gif

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
با صدای مرحوم استاد بدیع زاده:

___________________________________________________________________________________

شد خزان گلشن آشنايي

باز هم آتش به جان زد جدايي

عمر من اي گل. طي شد بهر تو

وز تو نديدم جز بد عهدي و بي وفايي

با تو وفا كردم تا به تنم جان بود

عشق و وفاداري با تو چه دارد سود

آفت خرمن مهر ووفايي

نوگل گلشن جورو جفايي

از دل سنگت...آه

دلم از غم خونين است

روش بخت همین است

از جام غم مستم

دشمن مي پرستم

تا هستم

تو و مست ازمي به چمن

چون گل خندان از مستي بر گريه من

با دگران در گلشن نوشي مي

من ز فراقت ناله كنم تا كي؟

تو و اين چون ناله كشيدن ها

من و گل چون جامه دريدنها

ز رقيبان خواري ديدنها

دلم از غم خون كردي

جه بگويم چون كردي

دردم افزون كردي

برو اي از مهر و وفا عاري

برو اي عاري ز وفاداري

كه شكستي چون زلفت عهد مرا

دريغ و درد از عمرم

كه در وفايت شد طي

ستم به ياران تا چند

جفا به عاشق تا كي؟

نمي كني اي گل يكدم يادم

كه همچو اشك از چشمت افتادم

گرچه ز محنت خوارم كردي

با غم و حسرت يارم كردي

مهر تو دارم باز

بكن اي گل با من هرچه تواني ناز

كز عشقت ميسوزم باز

  • Like 5
لینک به دیدگاه

باز هم با نام تو افسا نه اى گلريز شد

باز هم در سينه ام عشق تو شور انگيز شد

 

باز هم همراه بوى ميخك و محبو به ها

خاطراتم پر كشد با ياد تو در كوچه ها

 

باز هم وقتى نگاهت گيرد از من فاصله

ديده ام مى بارد اما نم نم و بى‌حوصله

 

باز قلب پنجره بر روى‌من وا مى شود

باز هم پروانه اى در باغ پيدا مى شود

 

باز هم لاى‌ كتابم مى‌نهم يك شاخه ياس

مى‌كنم بهر پيامى قاصدك را التماس

 

باز هم در هر شفق دلتنگ و دلگير مى‌شوم

باز هم با ياد تو سر شار رؤيا مى‌شوم

  • Like 3
لینک به دیدگاه

hx6c2a.gif

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
با صدای علیرضا افتخاری

با یادت سرمستم ای نگاه آسمانی

یادم کن تا هستم ای امید زندگانی

تا به هر ترانه می‌کشد زبانه

شور عاشقانه من

حال دل می‌گویم با زبان بی زبانی

هر لبخندت با من گوید دل مده به دست غم در این عالم

بنشین با عشق

تا گل روید زین شب خزانی

تا که از نگاه تو نور شادی می‌بارد

دل ز مهربانیت شور و شادی‌ها دارد

با تو خزان من بهاران

با تو شبم ستاره باران

از نورافشانی

چه بخواهی چه نخواهی دل عاشق ره تو پوید به هر نشانی

دل و جان سرمست از شوق نگاه تو

همه جا حیرانم دیده به راه تو

که بدین روح افزایی زیبایی رویایی چون بهشت جاودانی

چه شود گر بازآیی چون نفس باد سحر

می رسدم جان دگر

دیده کشد سوی تو پر

همسفرم شو که می‌توانی

پر و بالم را با دیدارت کی بگشایی؟

تب و تابم را با لبخندت کی بنشانی؟

با یادت سرمستم ای نگاه آسمانی

یادم کن تا هستم ای امید زندگانی

 

 

 

شبی بود و بهاری در من آویخت چو آخر شد چه آتشها بر انگیخت فرو خواندم به گوشش قصه عشق چو باران بهاری اشک میریخت

  • Like 2
لینک به دیدگاه

متن من زیبا نیس...ولی حرفای دلمه...یه جورایی علاقه ای که شاید خیلی مبهم باشه...برا یه دوست مینویسم...شاید یه روز بیاد و اینو ببینه...

 

آروم و بی صدا....

آروم تر از اون چیزی که فکرشو بکنی...

وارد زندگیم شدی...

 

برام از چیزهایی گفتی که تازگی داشت...

با زیبایی ها آشنام کردی...

با تجربیاتی شیرین...

با حسی دوس داشتنی...

 

افکارمو خوندی بدون اینکه حتی چشمامو ببینی...

تجسمم کردی بدون اینکه حتی جسممو ببینی...

با کلماتت روحمو تسخیر کردی...

 

اشکمو در اوردی...

ولی به قول یه دوست خوب:

اشک بهترین پدیده دنیاست...ولی افسوس ....

آره...تا زیباترین چیزهارو از انسان نگیره خودشو تقدیم نمیکنه...

 

 

عزیزم اگه ناخواسته یا ندونسته ناراحتت کردم منو ببخش....:ws44:

 

  • Like 3
لینک به دیدگاه

مي نويسم تنها به ياد او و براي او ...

مي نويسم به ياد روزهاي شيرين انتظار

به ياد لحظه هاي فراق و چشمان منتظر ...

مي نويسم به ياد او كه عشق را در نهان خانه ي جانم گذاشت و واژه ي شيرین انتظار رابه من آموخت.

به راستي كه انتظار چه زيباست ...

چه زيباست آن چشماني كه هر روز چشم به راه معشوق مي ماند و چه پاك و مقدس است آن دلي كه هر لحظه براي معشوق بتپد.

  • Like 5
لینک به دیدگاه

دوستت داشتم... يادت هست؟ گفتم دوستت دارم... و تو گفتي کوچکي براي دوست داشتن رفتم تا بزرگ شوم ... اما انقدر بزرگ شدم که يادم رفت دوستت دارم

  • Like 7
لینک به دیدگاه
Doctor_Shovan مهمان

شاد باشي هر كجا هستي، كه دور از چشم تو

نقش دلبند ترا ,در اشك مي‌جويم هنوز

چشم غمگين ترا, در خواب مي‌بوسم مدام

عطر گيسوي ترا از باد مي‌بويم هنوز

:icon_gol:

:icon_gol:

لینک به دیدگاه

چه خوب شد شناختم تو را که دشمن منی

اگر چه دوست دارمت ، وبال گردن منی

غریق وحشت شبم ، ولی هنوز هر سحر

که چشم باز می کنم ، پگاه روشن منی

چه سرنوشت مبهمی رقم زدی برای من

و با تمام این وجود ، دلیل بودن منی

نگاه می کنم به آسمان ولی تو نیستی

تویی که مثل خون گرم و تازه در تن منی

صدای من ، صدای تو - دو کوه روبروی هم

من از شکستن توام ، تو از شکستن منی

همیشه آزموده ام و دیده ام هنوز هم

منم که دوست دارمت ، تویی که دشمن منی

  • Like 5
لینک به دیدگاه

تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم . . .

تو را به خاطر عطر نان گرم

برای برفی که آب می شود

دوست می دارم . . .

تو را به جای همه کسانی که دوست نداشته ام

دوست می دارم . . .

تو را به خاطر دوست داشتن

دوست می دارم . . .

برای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریخت ،

لبخندی که محو شد و هیچ گاه نشکفت

دوست می دارم . . .

تو را به خاطر خاطره ها

دوست می دارم . . .

برای پشت کردن به آرزوهای محال ،

به خاطر نابودی توهم و خیال

دوست می دارم . . .

تو را برای دوست داشتن

دوست می دارم . . .

تو را به خاطردود لاله های وحشی ،

به خاطر گونه ی زرین آفتاب گردان ،

تو را به خاطر دوست داشتن

دوست می دارم . . .

تو را به جای همه کسانی که ندیده ام

دوست می دارم . . .

تو را برای لبخند تلخ لحظه ها ،

پرواز شیرین خا طره ها

دوست می دارم . . .

تورا به اندازه ی همه ی کسانی که نخواهم دید

دوست می دارم . . .

اندازه قطرات باران ، اندازه ی ستاره های آسمان

دوست می دارم . . .

تو را به اندازه خودت ، اندازه آن قلب پاکت

دوست می دارم . . .

تو را برای دوست داشتن

دوست می دارم . . .

تو را به جای همه ی کسانی که نمی شناخته ام

دوست می دارم . . .

تو را به جای همه ی روزگارانی که نمی زیسته ام

دوست می دارم . . .

برای خاطر عطر نان گرم و برفی که آب می شود و

برای نخستین گناه . . .

تو را به خاطر دوست داشتن

دوست می دارم . . .

تو را به جای تمام کسانی که دوست نمی دارم...

دوست می دارم ...

پل الوار- شاعر فرانسوی

  • Like 4
لینک به دیدگاه

این بار که از زیر داربست انگور و ماه

برمی گردی

دستمالی بیاور

هیچ می دانستی

مهربانی ام دارد خاک می خورد؟

یا هیچ می دانستی

دوستت که دارم

زیباتری؟

  • Like 4
لینک به دیدگاه

ندگی مثل یک پیانو است که کلیدهای سیاه اون غم و کلیدهای سفید اون شادی است. وقتی میتونی سرود زندگی رو بشنوی که روی کلیدهای سیاه و سفید گذر کنی .

  • Like 3
لینک به دیدگاه

برادرم تو را دوست دارم ، هر كه می خواهی باش ، خواه در كليسايت نيايش كنی ، خواه در معبد، و يا در مسجد . من و تو فرزندان يك آيين هستيم ، زيرا راههای گوناگون دين انگشتان دست دوست داشتنی "يگانه برتر " هستند، همان دستی كه سوی همگان دراز شده و همه آرزومندان دست يافتن به همه چيز را رسايی و بالندگی جان می بخشد .

  • Like 6
لینک به دیدگاه

عميق ترين درد زندگي مردن نيست بلکه نداشتن کسي است که الفباي دوست داشتن را برايت تکرار کند و تو از او رسم محبت بياموزي.....عميق ترين درد زندگي مردن نيست بلکه يخ بستن وجود آدمها و بستن چشمهاست ......عميق ترين درد زندگي مردن نيست بلکه به دست فراموشي سپردن قشنگ ترين احساس زندگي است

  • Like 4
لینک به دیدگاه

عمري به هر كوي و گذر گشتم كه پيدايت كنم

اكنون كه پيدا كرده ام بنشين تماشايت كنم

 

الماس اشك شوق را تاجي به گيسويت نهم

گل هاي باغ شعر را زيب سرا پايت كنم

 

بنشين كه من با هر نظر با چشم دل با چشم سر

هر لحظه خود را مست تر از روي زيبايت كنم

 

بنشينم و بنشانمت انسان كه خواهم خوانمت

وين جان بر لب مانده را مهمان لبهايت كنم

 

بوسم تو را با هر نفس اي بخت دور از دسترس

ور بانگ برداري كه بس غمگين تماشايت كنم

 

تا كهكشان تا بي نشان بازو به بازويت دهم

با همزماني همدلي جان را هم اوايت كنم

 

اي عطر و نور توامان يك دم اكر يابم امان

در شعري از رنگين كمان بانوي رويايت كنم

 

بانوي روياهاي منخورشيد دنياهاي من

اميد فرداهاي من تا كي تمنايت كنم

  • Like 3
لینک به دیدگاه

ای عشق، ای ترنم نامت ترانه‌ها

معشوق آشنای همه‌ عاشقانه‌ها

ای معنی جمال به هر صورتی که هست

مضمون و محتوای تمام ترانه‌ها

با هر نسیم، دست تکان می‌دهد گلی

هر نامه‌ای ز نام تو دارد نشانه‌ها

هر کس زبان حال خودش را ترانه گفت:

گل با شکوفه، خوشه‌ی گندم به دانه‌ها

شبنم به شرم و صبح به لبخند و شب به راز

دریا به موج و موج به ریگ کرانه‌ها

باران قصیده‌ای است تر و تازه و روان

آتش ترانه‌ای به زبان زبانه‌ها

اما مرا زبان غزل‌خوانی تو نیست

شبنم چگونه دم زند از بی‌کرانه‌ها

کوچه به کوچه سر زده‌ام کو به کوی تو

چون حلقه در به در زده‌ام سر به خانه‌ها

یک لحظه از نگاه تو کافی است تا دلم

سودا کند دمی به همه جاودانه‌ها

  • Like 3
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...