رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

ولی در عمل با طرح های توسعه اراضی مداخله ی وحشتناکی تو بافت های قدیمی داشت!(نمونه موردی بافت مسجد جامع اصفهان!خیابان عبد الرزاق باعث پارگی تاب بافت محلات شد که امروزه همون پارگی دلیل اصلی ساماندهی همون بافت شد و طرح میدان عتیق داده شد)

دلیل اینکه میگی سبک طهران مداخله سنگین نداشته اینه که این سبک طهران اصولا کاری به محلات نداشته و در همون حد بدنه های خیابان طراحی میکرده

 

سبک تهران متعلق به دوران قاجار بوده و توی دوره پهلوی سبک بین الملل رواج پیدا کرد که ادامه سبک تهران نیست

بافت مسجد جامع اصفهان هم در دوره رضاشاه یعنی در دوره رواج سبک بین الملل داغون شد

اصولا سبک تهران منحصر به تهران موند و توی شهرهای دیگه رواج پیدا نکرد

  • Like 6
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 562
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

سبک تهران متعلق به دوران قاجار بوده و توی دوره پهلوی سبک بین الملل رواج پیدا کرد که ادامه سبک تهران نیست

بافت مسجد جامع اصفهان هم در دوره رضاشاه یعنی در دوره رواج سبک بین الملل داغون شد

اصولا سبک تهران منحصر به تهران موند و توی شهرهای دیگه رواج پیدا نکرد

من ازت پوزش میخوام!من منظورم همین سبک بین الملل(تو یه کتابی سبک دوره پهلوی رو سبک طهران نام برده بود از این رو اشتباه شد.من اسم سبک بین الملل رو نشنیده بودم)

 

باز هم پوزش

  • Like 5
لینک به دیدگاه
دم همتون گرم.

حالا یه سوال!

 

همه ی این هایی که گفتین رو میشه توی بقیه سبکهای شهرسازی دید.

خیلی از این چیزهایی که گفتین وامدار دوره های قبل از اسلام هستش.

ضمن اینکه موضوعاتی مثل محرمیت یا سلسله مراتب در سبک شهرسازی جاهای دیگه هم دیده میشه و خاص اسلام نیست.

مسجد و بازار و ارگ هم که اگر به جای مسجد بذاری کاتدرال میشه همون سبک قرون وسطایی اروپا.

شاید بشه از عناصر کالبدی اسلامی حرف زد اما آیا میشه واقعا از سبکی به نام سبک معماری و شهرسازی اسلامی نام برد؟

یه سوال معکوس: سبک معماری رنسانس و قرون وسطی با هم چه فرقی داره؟ شهرسازیش چی؟

 

اصلا یه سوال!

یه کشوری مثل تونس و مصر و شمال افریقا کلا!

با عربستان و یمن و افغانستان و لبنان و فلسطین و سوریه و ترکیه هم کشورهای مسلمان هستند!

آیا میشه همه اینا رو گفت که شهرسازی اسلامی دارند و از سبک یکسانی پیروی میکنند ؟

 

 

آیا شهرسازی اسلامی معنی داره؟ مثل اینکه بگیم معماری و شهرسازی مسیحی! میشه اصلا؟

 

یا نه! معنی داره... و اصلا برای خودش یه مکتبه؟

 

:icon_gol::icon_gol::icon_gol:

 

آیا آتن با میلتوس و پرینه یه سبک داشتن و مثل هم ساخته شده بودن؟

چرا اسم سبک گوتیک رو بوتیک نذاشتن؟ با اسم ها کاری نداریم با اصولش کار داریم. شهرسازی اسلامی یعنی شهرسازی ای که از اصول اسلامی گرفته شده و با اصول اسلام هماهنگه. مسیحیا هم این همه سبک دارن می خواستن نام یکیش رو میذاشتن سبک مسیحی.

  • Like 6
لینک به دیدگاه
چقد راحت نقد میکنین!! من معتقدم که محرمیت هم از قبل بوده و این در ادیان دیگه هم بوده و چون اسلام تکمیل کننده ی ادیان هستش نمی تونیم محرمیت رو بگیم چون قبلاً در دوره ی قرون وسطی هم بوده دیگه متعلق به سبک اسلامی نیست. مثل اینه که بگیم دکمه چون قبل از اینکه در پیرهن بکار بره در شلوار بکار رفته دیگه دکمه متعلق و شاخصی برای پیرهن نیست!! درسته که محرمیت از قبل بوده ولی اسلام هم اون رو بکار گرفته مطابق با اصول خودش. پس با قاطعیت میگم که محرمیت یکی از کیفیات طراحی در سبک اسلامی هستش. در پست قبلی هم گفتم که هم بصری و هم شنیداری باید این محرمیت باشه.

 

خیلی خب از نظر من اگه اینجوری باشه در کل سبکی به نام قرون وسطی و رنسانس وجود نداره چون سبک قرون وسطی بسیار به سبک یونان شبیه بود و رنسانس به سبک روم.

سبک ها کافیه که هویت خودشون رو داشته باشن یا به قول خودمون روح و حس خودشون رو داشته باشن اینکه چقد تفاوت داره یه بحث دیگه ست. وقتی که مسجد و بازار که اصلی ترین عناصر و شاخصه های شهر اسلامی هستن با شهرهای غربی متفاوته برای اینکه یه سبک باشه کافی نیست؟

 

شهر اسلامی مگه دارای ساختاری اسلامی نیست؟ مگه مسجد جامع و بازار و عناصر اطرافش ساختار شهر رو تشکیل نمی دن با محلات؟ از نظر بزرگان شهرسازی مهم ترین وظیفه ی طراحی شهری طراحی ساختار شهر و استخوانبندی شهر هستش(اگه منبع در این مورد خواستید زیاد هست از کتاب های کریستوفر الکساندر و ادموند بیکن خارجی گرفته تا مهندس توسلی خودمون) بازم میگم شهری که ساختارش رو عناصری اسلامی تشکیل میده ، دارای سبک شهرسازی اسلامی هم هست.

 

به نظر من وقتی از یک دوره شهرسازی به عنوان الگو استفاده میشود باید دارای یک سیستم و جامعیت در تمام ابعاد باشد یعنی طراحی شهر بر اساس یک الگوی مشخص تعریف شده باشد ... شما وقتی شهر های رومی را نگاه میکنید میبینید نقشه شهر از یک نظم مشخص و طراحی شده برخوردار است.خیابانهای شطرنجی ، میادین و فرومها و ابنیه های خاص اطراف آن.

یا در شهرهای دایره ای شعاعی و سایر الگوهای طراحی شهری.حال در شهر های دوره اسلامی مرکز شهر با عناصر بصری شاخص آن مانند مسجد جامع و دارالحکومه و بازار مشخص میشدند و کوچه ها و خیابانهای منشعب همچون رگ های بدن در طول و عرض شهر پراکنده میشدند.ویژگیهای خاص شهرهای دوره اسلامی در ابنیه ها آن بیشتر خلاصه میشود . نظیر مساجد،کتابخانه ، دارالحکومه ، قنات و آب انبار ، گاها درمانگاه و بیمارستان و ...

من شهری را که ساختارش را عناصر اسلامی تشکیل میده شهرهای دوره اسلامی میخوانم نه سبک شهرسازی اسلامی چون روند رو به گسترش این شهرها از قبل از اسلام به بعد ادامه یافته و معابد و آتشکده ها جای خود را به مساجد داده اند.محرمیت در همان دوره هم وجود داشته و اسلام بنا به تلقینات مبلغانش که گاها حتی از کشیش های قرون وسطی هم چیزی کم نداشتند،این محرمیت را بالا برده و موجب مهجوریت و انزوا و دور ماندن زنان از حضور در اجتماع گردید.

  • Like 6
لینک به دیدگاه
خیلی ممنون از بحثی که را انداختی!:ws53:

من هم قبول دارم که تمام این اصول در سبکای دیگه هم وجود دارن ولی اون چیزی که مهمه شاید نحوه ارتباط این عناصری که نام بردید هستش

مثلا سلسله مراتبی که توی شهرسازی مکتب اصفهان وجود داشته تقریبا منحصر به فرده وقتی ما از حیاط کوچیک یک خونه به حیاط بزرگ شهر یعنی نقش جهان از طریق سلسله مراتب معنی دار میرسیم واقعا جالبه و فقط توی این سبکه که به این خوبی سلسله مراتب به وجود اومده و یکی از ویژگی های این سبک شده

در مورد بازار و ... هم باید اینو بگم اصولا بازار در یک شهر اسلامی یک سری ویژگی هایی داره که توی سایر سبک ها مثه سبک های غربی در شهرهای اروپایی وجود نداره . نحوه ارتباط بازار با مسجد و سایر عناصر خیلی مهمه، گاهی اوقات قسمتی از بازار از حیاط یک مسجد میگذره و ادامش دوباره به یکی از راسته های بازار میرسه

در کل منظور من اینه ما نباید فقط تفاوت سبک ها را در تفاوت عناصر ببینیم بلکه نحوه ارتباط این عناصره که سبک های مختلف رو تعریف میکنه

من مطمئنم که جملاتی رو که گفتم ناقصه و اشکالات زیادی داره ولی امیدوارم منظور خودم رو خوب بیان کرده باشم

 

 

حرفات درست!

(گرچه سلسله مراتب فضایی عین همون چیزی که گفتی خاص مکتب اصفهان (که اگه بشه اسمشو گذاشت مکتب، خود دکتر حبیبی هم ضمنی اعتراف کرده که اشتباه کرده اتفاقا موضوع بعدیمون همونه) نیست)

 

ربط چیزایی که گفتی به اسلام رو بگو! مثلا تاثیر اسلام روی شکل بازار ؟

 

آیا برای معماری و شهرسازی اسلامی داشتن نباید تموم مردم یک شهر رو مسلمون کرد!

اصلا همچین چیزی میشه؟

  • Like 6
لینک به دیدگاه
من ازت پوزش میخوام!من منظورم همین سبک بین الملل(تو یه کتابی سبک دوره پهلوی رو سبک طهران نام برده بود از این رو اشتباه شد.من اسم سبک بین الملل رو نشنیده بودم)

 

باز هم پوزش

 

پوزش چرا داش میلاد من کوچیکتم:icon_gol:

خدا شاهده قصد گیر بازار نداشتم،من از وقتی عضو این سایت شدم از شما و دوستای دیگه مطالب زیادی رو یاد گرفتم و از این بابت از شما ممنونم:w139:

راستش من خودم تا این اواخر فرق این دوتا رو نمی دونستم

  • Like 4
لینک به دیدگاه

راجع به شهرسازی اسلامی می شه گفت بخش اعظمش از معماری اسلامی تشکیل می شه، مثل تمام چیزایی که بچه ها مثال زدن، و از همه مهم تر محرمیت،

 

خونه ای توی شهر که محرمیت لازم رو برای ساکنینش فراهم نکنه، یعنی در اصل ساکنینش توی اون شهر ساعت های زیادی راحت نیستن.... توی شهرسازی

 

اسلامی طبقه بندی مناسبی از فضاها رو داریم، فضای عمومی، نیمه عمومی، نیمه خصوصی و خصوصی...کوچه های پر پیچ و خم که نه تنها یه جورایی محرمیت

 

عام تری رو برای ساکنین فراهم میاره، عناصرش با عابر قایم و موشک بازی می کنه و حس هیجان رو تقویت می کنه...شهر از جمله کلماتی که چندین بار توی قرآن

 

اومده و خدا به نام شهر قسم یاد کرده، این نشون می ده که اسلام چقدر به شهر اهمیت می ده...

  • Like 4
لینک به دیدگاه
آیا آتن با میلتوس و پرینه یه سبک داشتن و مثل هم ساخته شده بودن؟

چرا اسم سبک گوتیک رو بوتیک نذاشتن؟ با اسم ها کاری نداریم با اصولش کار داریم. شهرسازی اسلامی یعنی شهرسازی ای که از اصول اسلامی گرفته شده و با اصول اسلام هماهنگه. مسیحیا هم این همه سبک دارن می خواستن نام یکیش رو میذاشتن سبک مسیحی.

اسلام با زینت دادن بناها مخالف بود! الگوی تمامی مساجد هم مسجد پیامبر در مدینه!

پس معماری تزئینی مسجد شاه اصفهان جزو معماری اسلامی بیاوریم یا نه!

 

یا مساجد بیزانسی ترکیه که زمانی کلیسا بوده اند و الان تبدیل به مسجد گشته اند!

یا بسیاری از مساجد خود ما که زمانی آتشکده بوده اند!

 

 

ببینید بحث تاثیر یک ایدوئولوژی بر روی معماری و شهرسازی است!

این که بگوئیم مسیحیان این همه سبک دارند خب اسم یکی را میگذاشتند مسیحی ، پاسخ مناسبی نیست.

غربی ها بر اساس ویژگی های جغرافیایی و شرایط تاریخی هر دوره سبک های خودشون رو تقسیم بندی کرده اند.

صحبت کردن از شهرسازی اسلامی ملزم داشتن تسلط کامل روی مبانی اسلامی و مسلمان بودن تمامی افراد جامعه است.

 

در واقع شهرسازی هر دوره تحت تاثیر شرایط اجتماعی، جغرافیایی، سیاسی، مذهبی و حتی نظامی زمانه ی خود بوده است. که میشه گفت اسلام یکی از عوامل تاثیرگذار بوده است. نه همه ی آن!

  • Like 6
لینک به دیدگاه
آیا برای معماری و شهرسازی اسلامی داشتن نباید تموم مردم یک شهر رو مسلمون کرد!

اصلا همچین چیزی میشه؟

یه خوب موردی اشاره کردی!!مشکل اصلی در این نظریه داده شده!

طرح ها باید به گونه ای باشه توسط مردم تایید بشه!کشور ما دارای اقلیته و نمیشه شهرسازی اسلامی رو تماما به گروه اقلیت قبولوند!نمونش تو اصفهان!تو محله جلفا نمیشه عناصر اسلامی رو وارد کرد چون که عموما مسیحی هستند و دارای کلیساها و بناهای خودشون!البته میشه عناصر رو واردش کرد مثل بازارچه میدانچه و... و یه جوری اون تفکر اسلامی رو همخوان کرد با مذهب و فرهنگ عموم مردم!اتفاقا تو این بافت هم محرمیت اهمیت بالایی داره البته بنا به دلایلی جز مذهب!بیشتر به دلیل دفاعی چون این افراد گروه مغلوب هستند و برای دفاع از خود به فضاهای بسته روی آوردند

  • Like 5
لینک به دیدگاه
پس معماری تزئینی مسجد شاه اصفهان جزو معماری اسلامی بیاوریم یا نه!

دلیل اصلی تزئینات مسجد شاه کارکرد آن به عنوان یک عنصر بزرگ شهری و نشانه ی قدرت شاه بود نه به عنوان یک مسجد برای محل تجمع افراد چون که در اون زمون از محلات دور بوده

  • Like 4
لینک به دیدگاه
حرفات درست!

(گرچه سلسله مراتب فضایی عین همون چیزی که گفتی خاص مکتب اصفهان (که اگه بشه اسمشو گذاشت مکتب، خود دکتر حبیبی هم ضمنی اعتراف کرده که اشتباه کرده اتفاقا موضوع بعدیمون همونه) نیست)

 

ربط چیزایی که گفتی به اسلام رو بگو! مثلا تاثیر اسلام روی شکل بازار ؟

 

آیا برای معماری و شهرسازی اسلامی داشتن نباید تموم مردم یک شهر رو مسلمون کرد!

اصلا همچین چیزی میشه؟

 

در جواب این که گفتید برای معماری و شهرسازی اسلامی باید همه مردم شهر رو مسلمون کرد یا نه؟

نظر من منفیه. اگه ما برای ایجاد یک شهر یا بازسازیش و یا هر کار دیگه ای بخوایم همه افکار و عقاید و مذاهب رو در نظر بگیریم اصولا شهری به وجود نمیاد و سبکی شکل نمیگیره. قرار نیست برای غالب کردن یک سبک یا اندیشه در یک شهر مذهب و یا اندیشه دیگران را در راستای اون فکر تغییر بدیم. ما باید قبول کنیم که در اغلب موارد اکثریت بر اقلیت غلبه دارن و اگر شهری در بلاد اسلام قرار داره دیگران (مذاهب دیگه) مجبورن خودشون رو با این وضعیت وفق بدن البته منظور من بی توجهی به این قشر نیست ولی باید قبول کنیم که بالاخره شهر باید براساس یک ایدئولوژی شکل بگیره

شهر هم میتونه ساختار اسلامی داشته باشه و در عین حال برای طرفداران مذاهب دیگه هم قابل قبول باشه!

در مورد تاثیر اسلام روی شکل بازار

در دوره قرون وسطی بازار در جلو کلیسا شکل می گرفت و یا در کنار دروازه های شهر و یا در نزدیکی میادین ولی هیچ وقت نقطه اتصالی میان بازار و کلیسا وجود نداشته

من توی نوشته قبلیم هم گفتم در شهرهای ایرانی گاهی گذرهای بازار از حیاط مسجد عبور می کردن که این نقش والای عبادت در فرهنگ اسلامی رو نشون میده چیزی که شاید توی سبکای اروپایی نبوده یا در این حد وجود نداشته

  • Like 5
لینک به دیدگاه
ولی باید قبول کنیم که بالاخره شهر باید براساس یک ایدئولوژی شکل بگیره

 

اگر من بگم که الزامی نداره که شهرها بر اساس ایدوئولوژی شکل بگیره چی؟

چرا اصلا باید بر اساس ایدئولوژی شکل بگیره!

اصلا مگه شهر تو یه سال دوسال ساخته میشه که بر اساس ایدوئولوژی یکسان شکل بگیره؟

قرنها طول کشیده که 100 متر به شعاع شهرهای ما اضافه شده!

و در این قرن ها ایدوئولوژی ها تغییر کرده!

  • Like 5
لینک به دیدگاه
اسلام با زینت دادن بناها مخالف بود! الگوی تمامی مساجد هم مسجد پیامبر در مدینه!

پس معماری تزئینی مسجد شاه اصفهان جزو معماری اسلامی بیاوریم یا نه!

 

یا مساجد بیزانسی ترکیه که زمانی کلیسا بوده اند و الان تبدیل به مسجد گشته اند!

یا بسیاری از مساجد خود ما که زمانی آتشکده بوده اند!

 

 

ببینید بحث تاثیر یک ایدوئولوژی بر روی معماری و شهرسازی است!

این که بگوئیم مسیحیان این همه سبک دارند خب اسم یکی را میگذاشتند مسیحی ، پاسخ مناسبی نیست.

غربی ها بر اساس ویژگی های جغرافیایی و شرایط تاریخی هر دوره سبک های خودشون رو تقسیم بندی کرده اند.

صحبت کردن از شهرسازی اسلامی ملزم داشتن تسلط کامل روی مبانی اسلامی و مسلمان بودن تمامی افراد جامعه است.

در واقع شهرسازی هر دوره تحت تاثیر شرایط اجتماعی، جغرافیایی، سیاسی، مذهبی و حتی نظامی زمانه ی خود بوده است. که میشه گفت اسلام یکی از عوامل تاثیرگذار بوده است. نه همه ی آن!

 

بحثتون خیلی جالب شد من که خیلی خوشم اومد ایول!

در مورد این که خیلی از مساجد ما زمانی آتشکده بودن... خب درسته ولی باید این رو در نظر بگیرید که چرا مساجد دقیقا روی آتشکده ها شکل گرفتن ، آتشکده ها معمولا در بهترین مکان شهر در جایی که رفت و آمد به اونجا زیاد بوده ایجاد شدن و تبدیل اونا به مسجد به نظر من نمیتونه دلیل خوبی برای گیر دادن به این موضوع باشه

  • Like 4
لینک به دیدگاه
اگر من بگم که الزامی نداره که شهرها بر اساس ایدوئولوژی شکل بگیره چی؟

چرا اصلا باید بر اساس ایدئولوژی شکل بگیره!

اصلا مگه شهر تو یه سال دوسال ساخته میشه که بر اساس ایدوئولوژی یکسان شکل بگیره؟

قرنها طول کشیده که 100 متر به شعاع شهرهای ما اضافه شده!

و در این قرن ها ایدوئولوژی ها تغییر کرده!

نمیشه گفت که شهرها تنها با یک تفکر شکل میگیرند!مگه شهرهای از پیش طراحی شده!که اینها هم تو توسعه های آتی شون از تفکرهای تازه تر استفاده میکنند!اما در کل بالاخره پشت ساخت و توسعه شهر یه تفکر یا نظریه یا سبک یا مکتبی هست که بر اساس اون یا با بهره گیری از اون این ساخت و توسعه شکل بگیره حالا تو دوره های مختلف بر اساس محدودیت ها و... تغییراتی داده میشه

  • Like 5
لینک به دیدگاه
اگر من بگم که الزامی نداره که شهرها بر اساس ایدوئولوژی شکل بگیره چی؟

چرا اصلا باید بر اساس ایدئولوژی شکل بگیره!

اصلا مگه شهر تو یه سال دوسال ساخته میشه که بر اساس ایدوئولوژی یکسان شکل بگیره؟

قرنها طول کشیده که 100 متر به شعاع شهرهای ما اضافه شده!

و در این قرن ها ایدوئولوژی ها تغییر کرده!

 

 

خب خیلی از شهرهای ایران براساس جهان بینی اسلامی شکل گرفتن و حدود 14 قرنه که تفکر اسلامی روی اونا حاکمه

من قبول دارم که اندیشه ها و تفکرات شهرسازی متغیرند ولی ما در مورد شهرهای اسلامی صحبت می کنیم و در مورد جهانبینی اسلام روی ساخت اونا ، مگه بعد از اسلام در شهرهای ایران به جز اسلام جهانبینی دیگه ای روی ساخت شهرها تاثیر گذاشته؟

  • Like 4
لینک به دیدگاه
مهمان
این موضوع برای عدم ارسال قفل گردیده است.

×
×
  • اضافه کردن...