Neutron 60966 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 بهمن، ۱۳۸۹ به نظر من حقوق شهروندی کلیه حقوقی یا حقی است که یک انسان (درواقع کسی که تو یک شهر زندگی میکنه)داره.............. جزئی تر نمیتونی بگی؟ 1 لینک به دیدگاه
bpcom 10070 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 بهمن، ۱۳۸۹ حقوق شهروندی مجموعه خواسته ها و نیاز های قانونی و عرفی است که هر شهروند حق برخورداری از آنها را در حوزه شهری دارد. 6 لینک به دیدگاه
bpcom 10070 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 بهمن، ۱۳۸۹ حوزه قانونی حقوق شهروندی شامل نیازهای امنیتی و رفاهی و اجتماعی و اقتصادی است که توسط ارگانهای مرتبط با امور شهری مانند شهرداری و نیروی انتظامی تامین میگردد و همینطور نیازهای انسانی که شامل احترام به حق موجودیت شهروند به عنوان عضوی از جامعه می باشد. حقوق عرفی در اثر فرهنگ شهرنشینی یا همون شهرگرایی به دست می آید و مجموعه حقوق و قوانین ثبت نشده رسمی عرفی و اخلاقی است که سکونت در شهر آنها را پدید می آورد مانند نیاز به آرامش در مسکن و احترام به سایرین و برخورداری از احترام سایرین در چارچوبی که تجاوزی به حقوق سایرین نشود. 5 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 بهمن، ۱۳۸۹ خب حقوقی مثل بهره مندی از محیط زیست سالم، حق رفاه و تأمین مخارج زندگی و حق معاش. حق ازادی مدنی و اجتماعی. حق مشارکت تو اداره شهر. 4 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 12 بهمن، ۱۳۸۹ قاعدتا شهروندان مضاف بر اینکه حق شهروندی دارند، باید یه سری قوانین رو هم رعایت کنند. حالا سوال من اینه، شهرنشینان ایرانی تا چه حد این قوانین رو رعایت میکنند؟ 4 لینک به دیدگاه
bpcom 10070 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 بهمن، ۱۳۸۹ اگر به صورت کلی بخواهیم بگیم به نظر من کمتر از سی درصد من خودم شاید در حدود 50 درصد 4 لینک به دیدگاه
SH E I KH 18713 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 بهمن، ۱۳۸۹ متفاوت هستش....توي شهرهاي مختلف......حتي توي جاهاي مختلف شهر........ به عقيده من چون اين امريه مساله فرهنگيه بايد به مرور زمان شكل بگيره يعني به مرور زمان شهروندان بيشتر رعايت ميكنن. نگاهي به گذشته كمي دور اين مطلب رو اثبات ميكنه. 5 لینک به دیدگاه
H O P E 34652 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 بهمن، ۱۳۸۹ متفاوت هستش....توي شهرهاي مختلف......حتي توي جاهاي مختلف شهر........به عقيده من چون اين امريه مساله فرهنگيه بايد به مرور زمان شكل بگيره يعني به مرور زمان شهروندان بيشتر رعايت ميكنن. نگاهي به گذشته كمي دور اين مصلب رو اثبات ميكنه. کاملا با شیخ کبیر موافخم نمیشه کلی گفت . اونم راجع به کشوری مثل ایران که از هر رنگ و دین و زبونی توش داریم 4 لینک به دیدگاه
setare.blue 23086 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 بهمن، ۱۳۸۹ قاعدتا شهروندان مضاف بر اینکه حق شهروندی دارند، باید یه سری قوانین رو هم رعایت کنند.حالا سوال من اینه، شهرنشینان ایرانی تا چه حد این قوانین رو رعایت میکنند؟ ایرانیا چقدر قوانین رو رعایت میکنن........!!!!. شاید تعداد افرادی که قوانین رو رعایت میکنند به 20درصدم نرسه متاسفانه ما همش به اشنایان ودوستامون نگاه میکنیم(از جمله خودم) 5 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 12 بهمن، ۱۳۸۹ کاملا با شیخ کبیر موافخم نمیشه کلی گفت . اونم راجع به کشوری مثل ایران که از هر رنگ و دین و زبونی توش داریم درسته که در کشورهای مختلف و شهرهای مختلف ، فرهنگ های مختلف وجود داره... اما قوانین در همه جای یک کشور ثابته ... آیا در کشوری مثل ایران و بهتره محدود تر بگم در شهری مثل تهران تا چه حدی شهروندان قوانین راهنمائی رانندگی رو رعایت میکنند؟ در نظافت شهرهاشون کوشا هستن؟ اموال عمومی رو جزو اموال خودشون میدونن؟ و مهم تر از همه مالیات می پردازن؟ پدیده ی واندالیسم توی شهرها تا چه حد وجود داره؟ اعتقاد من اینه که ما در ایران کسی به عنوان شهروند نداریم .... چون 1) چیزی به عنوان حقوق شهروندی به انسانهای شهرنشین داده نشده 2) قوانین شهری توسط شهرنشینان رعایت نمیشه. بهتره به جای واژه ی شهروند در مورد ایرانی ها از واژه ی شهرنشین استفاده کنیم. ضمن اینکه اوربانیست عزیز... فقط ایران نیست که فرهنگ های متنوعی داره ... اکثر کشورهایی که مساحت زیادی دارن فرهنگ های متنوعی هم دارند. اما قوانین در همه ی دنیا نگیم توی هر کشوری یکسانه. 5 لینک به دیدگاه
SH E I KH 18713 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 بهمن، ۱۳۸۹ درسته که در کشورهای مختلف و شهرهای مختلف ، فرهنگ های مختلف وجود داره... اما قوانین در همه جای یک کشور ثابته ... آیا در کشوری مثل ایران و بهتره محدود تر بگم در شهری مثل تهران تا چه حدی شهروندان قوانین راهنمائی رانندگی رو رعایت میکنند؟ در نظافت شهرهاشون کوشا هستن؟ اموال عمومی رو جزو اموال خودشون میدونن؟ و مهم تر از همه مالیات می پردازن؟ پدیده ی واندالیسم توی شهرها تا چه حد وجود داره؟ اعتقاد من اینه که ما در ایران کسی به عنوان شهروند نداریم .... چون 1) چیزی به عنوان حقوق شهروندی به انسانهای شهرنشین داده نشده 2) قوانین شهری توسط شهرنشینان رعایت نمیشه. بهتره به جای واژه ی شهروند در مورد ایرانی ها از واژه ی شهرنشین استفاده کنیم. ضمن اینکه اوربانیست عزیز... فقط ایران نیست که فرهنگ های متنوعی داره ... اکثر کشورهایی که مساحت زیادی دارن فرهنگ های متنوعی هم دارند. اما قوانین در همه ی دنیا نگیم توی هر کشوری یکسانه. خب تقريبا همه با حرفات موافقن فك كنم اما به عقيده من يكم داري بد نگاهميكني و لي در كل درسته. اين قضيه فرهنگ هاي مختلف رو قبول ندارم..........فكر نكنم تاثيري توي رعايت قوانين شهري داشته باشه. خب اينكه حقوق شهروندي توي ايران به شهروند داده نميشه درسته اما دلايل سياسي فك كنم داره يا اينكه اين چيزا رو مهم نميدونن يا اينكه اهميت كمي براشون داره. اما خب اينكه شهرنشينا رعايت نميكنن بازم ميگم بايد زمان بگذره تا براشون فرهنگ بشه اما احتمالا راه هايي هم هست كه اين قضيه رو تشديد بكنه و سرعت فرهنگ شدن رو بالا ببره. ببين چون يه چيزايي از خارج وارد شده يني بي مقدمه وارد شده مثل ماشين خب طول ميكشه تا فرهنگش جا بيوفته ماشين رو ميشه يه روزه وارد كرد اما فرهنگ رو نميشه وارد كرد مخصوصا به ايران. ببين وقتي مغولا اروپاييا و يا ديگران ايران رو گرفتن يا حتي اعراب مسلمون خب سعي كردن فرهنگشون رو وارد كنن اما ايرانيا همشيه خودشون فرهنگ ساختن اما خب يه مدتي طول ميكشه. وقتي بچه بوديم كمتر از الآن قوانين راهنمايي رعايت ميشد و در آينده هم بيشتر از الآن رعايت ميشه پس بايد صبركرد و البته راهكارهايي رو هم براي تسريع فرهنگ سازي اجرا كرد مثل قضيه بستن كمربند ايمني كه اتفاق افتاد. 6 لینک به دیدگاه
H O P E 34652 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 بهمن، ۱۳۸۹ درسته که در کشورهای مختلف و شهرهای مختلف ، فرهنگ های مختلف وجود داره... اما قوانین در همه جای یک کشور ثابته ... آیا در کشوری مثل ایران و بهتره محدود تر بگم در شهری مثل تهران تا چه حدی شهروندان قوانین راهنمائی رانندگی رو رعایت میکنند؟ در نظافت شهرهاشون کوشا هستن؟ اموال عمومی رو جزو اموال خودشون میدونن؟ و مهم تر از همه مالیات می پردازن؟ پدیده ی واندالیسم توی شهرها تا چه حد وجود داره؟ اعتقاد من اینه که ما در ایران کسی به عنوان شهروند نداریم .... چون 1) چیزی به عنوان حقوق شهروندی به انسانهای شهرنشین داده نشده 2) قوانین شهری توسط شهرنشینان رعایت نمیشه. بهتره به جای واژه ی شهروند در مورد ایرانی ها از واژه ی شهرنشین استفاده کنیم. ضمن اینکه اوربانیست عزیز... فقط ایران نیست که فرهنگ های متنوعی داره ... اکثر کشورهایی که مساحت زیادی دارن فرهنگ های متنوعی هم دارند. اما قوانین در همه ی دنیا نگیم توی هر کشوری یکسانه. اوه اوه ، بحث تخصصی شد وقتی حرف می زنی و به سوالا جواب میدی یاد استاد طرحمون می افتم ، اونم همینجوری محکم و مسلط به سوالا جواب میده به نظر من این خیلی ویژگی توپیه . خب به نظر من این رعایت نشدن قوانین توسط شهروندا خیلی از فرهنگشون و هم چنین سطح سواد و آگاهی شون تاثیر می گیره . البته این شرایط فقط هم از شهرنشین های ما تاثیر نمی گیره ، مسائل سیاسی و نحوه ی حکومت هم روش اثر داره . اما همه ی اینا رو که کنار بذاریم ، به نظر من و البته به قول استاد عزیزم ( خانم مهندس قاسمی ) ، مشکل اصلی ما اینه که مردم شهر ، المان ها و عناصرو تجهیزات و اموال عمومی رو از آن خودشون و مال خودشون نمی دونن و مثل اموال و املاک خودشون ازش مراقبت نمی کنن و این فاجعه س . :icon_pf (34): یه شهروند باید باور کنه که شهر مال خودشه و اگه به این شهر خسارتی وارد بشه یا افت کنه ، به اموال اون خسارت وارد شده ، اگه تک تک ما اینطوری فک کنیم ، راحت تر با عمل کردن به قوانین کنار میایم چون می دونیم که به نفع شهره ، یعنی به نفع خودمونه 5 لینک به دیدگاه
setare.blue 23086 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 بهمن، ۱۳۸۹ خب تقريبا همه با حرفات موافقن فك كنم اما به عقيده من يكم داري بد نگاهميكني و لي در كل درسته.اين قضيه فرهنگ هاي مختلف رو قبول ندارم..........فكر نكنم تاثيري توي رعايت قوانين شهري داشته باشه. خب اينكه حقوق شهروندي توي ايران به شهروند داده نميشه درسته اما دلايل سياسي فك كنم داره يا اينكه اين چيزا رو مهم نميدونن يا اينكه اهميت كمي براشون داره. اما خب اينكه شهرنشينا رعايت نميكنن بازم ميگم بايد زمان بگذره تا براشون فرهنگ بشه اما احتمالا راه هايي هم هست كه اين قضيه رو تشديد بكنه و سرعت فرهنگ شدن رو بالا ببره. ببين چون يه چيزايي از خارج وارد شده يني بي مقدمه وارد شده مثل ماشين خب طول ميكشه تا فرهنگش جا بيوفته ماشين رو ميشه يه روزه وارد كرد اما فرهنگ رو نميشه وارد كرد مخصوصا به ايران. ببين وقتي مغولا اروپاييا و يا ديگران ايران رو گرفتن يا حتي اعراب مسلمون خب سعي كردن فرهنگشون رو وارد كنن اما ايرانيا همشيه خودشون فرهنگ ساختن اما خب يه مدتي طول ميكشه. وقتي بچه بوديم كمتر از الآن قوانين راهنمايي رعايت ميشد و در آينده هم بيشتر از الآن رعايت ميشه پس بايد صبركرد و البته راهكارهايي رو هم براي تسريع فرهنگ سازي اجرا كرد مثل قضيه بستن كمربند ايمني كه اتفاق افتاد. ولی الان همچی زور شدها ما بخاطره اینکه جریمه نشیم مجبوریم قوانین رانندگی رو رعایت کنیم یا مثلا مالیات رو میدیم که بیشتر نشه وجریمه نشیم وخیلی چیزای دیگه............... 4 لینک به دیدگاه
bpcom 10070 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 بهمن، ۱۳۸۹ منم با حرفای اربن موافقم ولی یه نکته رو اضافه میکنم،کار اشتباه همیشه اشتباهه و همه هم اینو میدونن. مردم میدونن که عبور از وسط خیابان در حالیکه چراغ عابر پیاده قرمزه اشتباهه میدوونن حرکت با سرعت بالا و عبور از میان ماشینا اشتباهه میدونن ریختن زباله در خیابان اشتباهه میدونن ایجاد سر و صدای ناهنجار اشتباهه میدونن آسیب رسوندن به مبلمان شهری اشتباهه و میدونن ..... ولی با وجود اینکه همه رو میدونن ولی انجامش میدن...به نظر من مشکلات و معضلات شهری ما در وهله اول مشکل آموزش و عدم آگاهی مردم نیست ، بلکه عدم رعایته.یعنی با اینکه میدونند دارن کار اشتباه رو انجام میدن باز هم نسبت به انجام اون اصرار دارن. گویا در یک ضدیت با خودشون و جامعه هستند.به نظر من ابتدا باید ریشه این ضدیتها پیدا بشه. فرهنگ وجود دارد.درک وجود دارد ولی به کار گرفته نمیشود ، معضل اصلی در شهرهای ما عدم آشنایی با قواننین نیست ، عدم رعایت و اجرای قوانین است. مردم وقتی میبینند که کسی قانون را رعایت نمیکند عوض اینکه برای صلاح خود و اجتماعشون راه تذکر را در پیش بگیرند،عادت کردند که خود نیز مانند کودکان لج کرده و آنها نیز قوانین رو بشکنند. 4 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 بهمن، ۱۳۸۹ منم با حرفای اربن موافقم ولی یه نکته رو اضافه میکنم،کار اشتباه همیشه اشتباهه و همه هم اینو میدونن. مردم میدونن که عبور از وسط خیابان در حالیکه چراغ عابر پیاده قرمزه اشتباهه میدوونن حرکت با سرعت بالا و عبور از میان ماشینا اشتباهه میدونن ریختن زباله در خیابان اشتباهه میدونن ایجاد سر و صدای ناهنجار اشتباهه میدونن آسیب رسوندن به مبلمان شهری اشتباهه و میدونن ..... ولی با وجود اینکه همه رو میدونن ولی انجامش میدن...به نظر من مشکلات و معضلات شهری ما در وهله اول مشکل آموزش و عدم آگاهی مردم نیست ، بلکه عدم رعایته.یعنی با اینکه میدونند دارن کار اشتباه رو انجام میدن باز هم نسبت به انجام اون اصرار دارن. گویا در یک ضدیت با خودشون و جامعه هستند.به نظر من ابتدا باید ریشه این ضدیتها پیدا بشه. فرهنگ وجود دارد.درک وجود دارد ولی به کار گرفته نمیشود ، معضل اصلی در شهرهای ما عدم آشنایی با قواننین نیست ، عدم رعایت و اجرای قوانین است. مردم وقتی میبینند که کسی قانون را رعایت نمیکند عوض اینکه برای صلاح خود و اجتماعشون راه تذکر را در پیش بگیرند،عادت کردند که خود نیز مانند کودکان لج کرده و آنها نیز قوانین رو بشکنند. ولی به نظر من فرهنگش وجود نداره. فقط قانونش وجود داره. مسئله آموزش، آشنایی با قوانین نیست، آموزش همین رعایت قوانینه و در نهایت جا انداختن فرهنگ. همین انیمیشن هایی که واسه راهنمایی و رانندگی گذاشته میشه، تأثیرش روی مردم شاید کم باشه، ولی رو بچه های و نسل های پایین خیلی تأثیر میذاره و این قضیه با یه برنامه ریزی درست باید طوری باشه که به صورت ممتد این اثر گذاری باقی بمونه تا کامل دیگه جا بیفته واسه نسل های بعدی. نه اینکه این بچه ها هم بعد از بزرگ شدن همه چی رو فراموش کنن و شروع به نقض قوانین کنن. حالا سرعت تغییر فرهنگ به سطح تحصیلات هم بستگی داره که هرچی بیشتر باشه، سرعت تغییر فرهنگ به یه فرهنگ درست بیشتر میشه و درک مسئله که چرا باید قوانین و یه سری مسائل رو رعایت کنن، راحت تر. 5 لینک به دیدگاه
bpcom 10070 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 بهمن، ۱۳۸۹ ولی به نظر من فرهنگش وجود نداره. فقط قانونش وجود داره.مسئله آموزش، آشنایی با قوانین نیست، آموزش همین رعایت قوانینه و در نهایت جا انداختن فرهنگ. همین انیمیشن هایی که واسه راهنمایی و رانندگی گذاشته میشه، تأثیرش روی مردم شاید کم باشه، ولی رو بچه های و نسل های پایین خیلی تأثیر میذاره و این قضیه با یه برنامه ریزی درست باید طوری باشه که به صورت ممتد این اثر گذاری باقی بمونه تا کامل دیگه جا بیفته واسه نسل های بعدی. نه اینکه این بچه ها هم بعد از بزرگ شدن همه چی رو فراموش کنن و شروع به نقض قوانین کنن. حالا سرعت تغییر فرهنگ به سطح تحصیلات هم بستگی داره که هرچی بیشتر باشه، سرعت تغییر فرهنگ به یه فرهنگ درست بیشتر میشه و درک مسئله که چرا باید قوانین و یه سری مسائل رو رعایت کنن، راحت تر. همه میدونیم که کانون اصلی فرهنگ سازی در خانواده هاست.زمانی که ما نتونیم الگوهای رفتاری را در بزرگسالانمون درست کنیم نمیتوان انتظار داشت که فرزندان اونها الگوهای آموزشی از طریق مدارس و رسانه ها را به درستی دریافت کنند.زمانی که کودک در مدرسه سپری میکند در نهایت یک چهارم شبانه روزش است و بقیه آنرا در محیط خانواده و جامعه به سر میبرد.وقتی هنجار شکنی و عدم رعایت قوانین را نسبت به خودش در جامعه میبیند چگونه باید از او انتظار داشت که در آینده حقوق دیگران را محترم بشمارد.بعلاوه اینکه محیط خانواده های کنونی بار آموزشی و فرهنگی بسیار پایینی دارد و به نوعی دروغ گویی و پا گذاردن بر حقوق دیگران توسط اعضای بزرگتر خانواده نه تنها امری نکوهیده محسوب نمیشود که گاها افتخار نیز به حساب می آید یا نوعی زرنگی.در چنین محیطی نسل آینده نیز هنجار شکن و بی قانون خواهد بود. 5 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 بهمن، ۱۳۸۹ همه میدونیم که کانون اصلی فرهنگ سازی در خانواده هاست.زمانی که ما نتونیم الگوهای رفتاری را در بزرگسالانمون درست کنیم نمیتوان انتظار داشت که فرزندان اونها الگوهای آموزشی از طریق مدارس و رسانه ها را به درستی دریافت کنند.زمانی که کودک در مدرسه سپری میکند در نهایت یک چهارم شبانه روزش است و بقیه آنرا در محیط خانواده و جامعه به سر میبرد.وقتی هنجار شکنی و عدم رعایت قوانین را نسبت به خودش در جامعه میبیند چگونه باید از او انتظار داشت که در آینده حقوق دیگران را محترم بشمارد.بعلاوه اینکه محیط خانواده های کنونی بار آموزشی و فرهنگی بسیار پایینی دارد و به نوعی دروغ گویی و پا گذاردن بر حقوق دیگران توسط اعضای بزرگتر خانواده نه تنها امری نکوهیده محسوب نمیشود که گاها افتخار نیز به حساب می آید یا نوعی زرنگی.در چنین محیطی نسل آینده نیز هنجار شکن و بی قانون خواهد بود. اون حرف شیخ هم واسه زمانبر بودن واسه همینه. درسته که خانواده ها خیلی تأثیر دارن ولی تا یه سنی معمولاً نوجوونی و گاهی اوقات جوونی این آموزش ها از طریق مدارس و رسانه ها خیلی تأثیر گذار هستش. ولی اینکه گفتم باید با یه برنامه ریزی درست نوعی باشه که این آموزش موندگار باشه. یعنی با توجه به سن به شیوه های مختلف، باعث میشه این تغییر فرهنگ انجام بشه. اگر قرار بود همیشه هرچیزی از خانواده باشه و هیچ تغییری رو تو فرهنگ شاهد نباشیم، باید تو همه کشورهای دنیا این قضیه همینطوری میشد. ولی آیا فرهنگشون اینی بوده که الان هست؟ فکر کنم داریم از موضوع دور میشیم 1 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 12 بهمن، ۱۳۸۹ خب تقريبا همه با حرفات موافقن فك كنم اما به عقيده من يكم داري بد نگاهميكني و لي در كل درسته.اين قضيه فرهنگ هاي مختلف رو قبول ندارم..........فكر نكنم تاثيري توي رعايت قوانين شهري داشته باشه. خب اينكه حقوق شهروندي توي ايران به شهروند داده نميشه درسته اما دلايل سياسي فك كنم داره يا اينكه اين چيزا رو مهم نميدونن يا اينكه اهميت كمي براشون داره. اما خب اينكه شهرنشينا رعايت نميكنن بازم ميگم بايد زمان بگذره تا براشون فرهنگ بشه اما احتمالا راه هايي هم هست كه اين قضيه رو تشديد بكنه و سرعت فرهنگ شدن رو بالا ببره. ببين چون يه چيزايي از خارج وارد شده يني بي مقدمه وارد شده مثل ماشين خب طول ميكشه تا فرهنگش جا بيوفته ماشين رو ميشه يه روزه وارد كرد اما فرهنگ رو نميشه وارد كرد مخصوصا به ايران. ببين وقتي مغولا اروپاييا و يا ديگران ايران رو گرفتن يا حتي اعراب مسلمون خب سعي كردن فرهنگشون رو وارد كنن اما ايرانيا همشيه خودشون فرهنگ ساختن اما خب يه مدتي طول ميكشه. وقتي بچه بوديم كمتر از الآن قوانين راهنمايي رعايت ميشد و در آينده هم بيشتر از الآن رعايت ميشه پس بايد صبركرد و البته راهكارهايي رو هم براي تسريع فرهنگ سازي اجرا كرد مثل قضيه بستن كمربند ايمني كه اتفاق افتاد. دقیقا حرفایی که میزنی درسته ... اما باید بگم که ساختار فرهنگی ما یک ساختار شهرپذیر نیست. چون شهر یک پدیده ی غربی است ... (به اینکه ما در تاریخ قبل از معاصر شهر نداشتیم اعتقاد دارم-موضوع قبلی کافه) همین اتوموبیلی که خودت مثال زدی چند ساله وارد ایران شده؟ هنوز ما ایرانی ها از اتومبیل انتظاری داریم که از یک مرکب داریم! حتی پس از چند نسل! انتظار داریم ماشینمان تند برود، سریع برود، از ماشین بغلی جلو بزند و ... هنوز عادت نکرده ایم کمربندمون رو ببندیم. این به جدا. حتی در پدیده های شهری که طی 10 سال گذشته وارد زندگیمون شدن. مثل عابر بانک. من یادمه اولین عابربانک ها رو ملت میشکوندن! یا از همه ساده تر: تلفن!!! تلفنی که در اروپا تنها برای کارای ضروری استفاده میشه اینجا وسیله ای برای غیبت کردن خانوما! ما هنوز از بستر روستائیمون بیرون نیومدیم. و کودکانی هم که در بستر ما پرورش پیدا می کنند هم این ویژگی ها رو دارند ... اما طی نسلهای پی در پی کمرنگ میشن. 4 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 12 بهمن، ۱۳۸۹ ما همه ی اینا رو که کنار بذاریم ، به نظر من و البته به قول استاد عزیزم ( خانم مهندس قاسمی ) ، مشکل اصلی ما اینه که مردم شهر ، المان ها و عناصرو تجهیزات و اموال عمومی رو از آن خودشون و مال خودشون نمی دونن و مثل اموال و املاک خودشون ازش مراقبت نمی کنن و این فاجعه س . خانم مهندس قاسمی مدیر پروژه ی پروژه ی پاتوق های شهرداری تهران بوده که در همین راستایی که شما نوشتین برای آموزش شهروندی به مردم محلات یه سری اسناد آماده کرده که خیلی خوبه. در واقع همینه. مردم ما به خاطر سیستم حاکم سالاری که بر جامعه ما حاکم بوده عرصه ی عمومی رو مال خودشون نمیدونن و فقط فکر میکنن داخل خونه اش و چار دیواریشون رو چون بهش مالکیت تمام دارند رو باید بهش برسند. همینه که میگم ایرانی شهروند نیست. به خاطر اینکه ملت هنوز فکر میکنن که متصدی امور فضاهای شهری شهرداری یا دولته و حتی بعضی وقتها فرق این دوتا رو نمیدونن! حتما اطلاع دارید که در اکثر کشورهای پیشرفته شهرداری کاملا یک نهاد مردم نهاد غیر دولتی است که بودجه ی اصلیش مالیاتیه که مردم میدن. اینجا مردم بیرون از خونه شون جائیکه دولت و شهرداری باید مسئولش باشه. 4 لینک به دیدگاه
SH E I KH 18713 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 بهمن، ۱۳۸۹ ولی الان همچی زور شدها ما بخاطره اینکه جریمه نشیم مجبوریم قوانین رانندگی رو رعایت کنیم یا مثلا مالیات رو میدیم که بیشتر نشه وجریمه نشیم وخیلی چیزای دیگه............... خب گروهي عقيده دارن اين زوري بودن به زماني كه من ميگفتم سرعت ميده. اما به عقيده من زور كلا بده. بهترين سرعت دهنده همون بحث تبليغات مستقيم و غير مستقيم كه بچه ها گفتن. 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده