رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 562
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

همه دستاشون بالا.. guntootsmiley2.gif

تا رشته مکانیک هست هیچ رشته ای حق نفس کشیدن نداره...

 

:banel_smiley_4: حیف که گفتن اسپم نکنید :banel_smiley_4:

  • Like 1
لینک به دیدگاه

خب یه سوال؟

فک میکنین تاریخچه ی طراحی شهری چیه؟

از کی شروع شده

با مستندات علمیش کاری دارم

شما چی فک میکنین؟

 

وحید جون اولین موضوع کافه این بود که بستیمش!

 

الان موضوع: غیبت پشت سر استادای طراحی شهری! هستش.:gnugghender:

 

  • Like 1
لینک به دیدگاه

به به ! بحث شیرین غیبت :ws3:

من با یه مثال نقد می کنم :

.

ما ترم پیش مبانی 2 داشتیم ، جاتون خالی 3 تا استاد انداخته بودن به جون ما ، دو تاشون طراحی شهری ، یکیشون برنامه ریزی ! :ws3:

یکی از اون طراحی شهری ها که انقد زورش زیاد بود از همون اول 2 ساعت جدا گرفت واسه خودش ! :ws28:

موندن اون 2 تای دیگه ! :icon_pf (34):

خدا شاهده اونی که طراحی شهری بود ، مجال نفس کشیدن نمی داد به برنامه ریزه ! :ws28:

از 5 ساعت کلاسی که داشتیم ، 4 ساعت و 59 دقیقه ش رو خودش حرف می زد ، آخرش اگه وقتی هم می موند و بچه ها توان ادامه دادن داشتن ، می گفت : خب مهندس ، شما نکته ای برای اضافه کردن ندارین ؟!!! :ws28:

  • Like 6
لینک به دیدگاه

.

فقط هم این چیزاش نبودا ، کلا نظرای اون بیچاره رو قبول نداشت ، مثلا یه بار بهمون گفتن بشینیم سر کلاس یه طرح خارق العاده ( ! ) بدیم واسه ماکتی که می خوایم درست کنیم !

جاتون خالی ، من یه اتود همینطوری زدم و به اون برنامه ریزیه نشون دادم ! اونم گفت : اتود خودتم خوبه ، اما منم برات یه طرح می زنم روش فکر کن ! :ws52:

خلاصه ما هم میدون رو دادیم دست ایشون ، اونم یه طرح زد ( خداییش بد هم نبود طرحش ) . منم ازش تشکر کردم و رفتم که مثلا بیشتر روش فکر کنم :ws3:

در حین فکر کردن روی اون طرح ( :ws3:) دیدم اون یکی استاده ( طراحی شهریه ) هم داره تو آتلیه می چرخه ، رفتم همون طرحی که استاد واسم کشیده بود رو نشونش دادم :ws3: جاتون خالی ، طرحو شست و گذاشت کنار ! فقط کم مونده بود بذاره زیر پاش لهش کنه :ws28:

منم اصلا به روی خودم نیاوردم که این طرحو اون یکی استاد کشیده :ws3: صبر کردم وقتی له کردن ها و مچاله کردن هاش تموم شد ، بهش گفتم : استاد این طرح رو آقای صباغی واسم کشیده بودن !

:ws28::ws28:

اونم اول یه کم هول شد ، بعد گفت : خب البته اینم واسه خودش یه ایده س دیگه !!! :ws28:

  • Like 7
لینک به دیدگاه

آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآ

چیه این معمارا اومدن اینجا رو به چیز کشیدن. این چه وضعیه!!!!!!!!!! :w00:

جیمی جون ببخشید دیشب نبودم.

مینا اسپم معمارا در جا پاک کن. مینا جان لطفا به پاتوق خونه کار نداشته باش :ws3:

خوب پس برانامه غیبت استادان طراحی شهریه :gnugghender: ایول ایول :gnugghender:

پس پاکزاد بهمن میزنه :ws50: بهمن سوئیسی؟ عزیزی هم بهمن میزنه البته اون برنامه ریزه تخصص عزیزی بیشتر برنامه ریزی مسکنه.

آخ آخ این فریدون قریب هم بهمن کوچیک میزد تا سکته زد و قلبش رو عمل کرد دیگه رفت تو ترک. این قریب هم بیشتر کارش حمل و نقله کتاباش رو که دیدین.

اما پروفسر بحرینی من باهاش حال میکردم با اون ریش ستاریش. اما اگه با یکی بد میوفتاد دیگه دهن یارو رو صاف میکرد. این رفیق مارو چندبار توی مبانی طراحی شهری انداخت :icon_pf (34): اسم بحرینی که میاد این رفیق ما داغ میکنه. بحرینی توی مبانی طراحی شهری میلیاردها بار از کلمه محله استفاده کرد خوبه حالا درست تلفظ میکرد عزیزی که میگفت : موحله :ws28: هرقت میگفت سر ماها پایین بود یا لبومن رو گاز میگرفتیم :ws28:

اما حبیبی اه اه. همیشه کلاساش ساعت 8 بود هرکی بعد از حبیبی میرسید باید میرفت ددر. حبیبی هم همیشه قبل 8 جلوی کلاس بود و 8 میرفت تو. باید ساعتمون رو باهاش هماهنگ میکردیم:icon_pf (34):

و در پایان صحبت از حماسه لباس. لقایی که قربونش برم طولا یه متر کوتاهتر و عرضا یه متر بزرگتر از من بود اما جدا خوش لباس بود در مواردی هم رنگای جیغ سنگین میپوشید :ws3: آدم باحالی بود اما وقتی نمره میداد , بالاترین نمره پسرا رو بعد از آخرین نمره دخترا میداد :icon_pf (34):یه خانوم خوبم بود که ما بهش میگفتیم خاله ... که دستیار لقایی بود. خیلی خانوم بود اما حیف شد که رفت. بعدش یه سهند لطفی شد دستیارش.

بس دیگه بقیه اونایی که میشه غیبت کرد برنامه ریزن :banel_smiley_4:

  • Like 6
لینک به دیدگاه

آخ آخ یادم رفت از توسلی بگم عشق من

این مرد اصلا جایی برای چیز گفتن نداره. ای مرد خداست یک یکه

نحوه کروکی زدناش حرف نداره

وقتی میبینیش یاد این داش مشتیا و لوتیا میوفتی اما خیلی اخلاق رفتارش عالیه

یکی از پاهاش کمی میلنگه چون وقتی توی یزد کار میدانی میکرده از روی دیوار قدیمی شهر پرت میشه پایین.

توسلی خیلی آدم خاکی و سالمیه اصلا هم دنبال پول نیست فقط عشقش شهرسازی و یاد دادن و یاد گرفتنه.

مدتی هم با مرحوم پیرنیا میگشته.

خلاصه چی بگم از این آدم که حرف داره عالیه خداست...........

  • Like 5
لینک به دیدگاه

دکتر رفیعیان خیلی استاد باحالیه ... اینقدده مطلب داره واست تو هر موضوعی که بخوای 2 3 گیگ اطلاعات بهت میده... اونقدر جذاب باهات برخورد میکنه که بعد از یه ترم میفهمی چه جوری سوارت شده ... سه تا مقاله دادی که اسم اول اونه ... همه کاراشم خودت کردی ! :banel_smiley_4:

  • Like 4
لینک به دیدگاه

آخ آخ یادم رفت از توسلی بگم عشق من

این مرد اصلا جایی برای چیز گفتن نداره. ای مرد خداست یک یکه

نحوه کروکی زدناش حرف نداره

وقتی میبینیش یاد این داش مشتیا و لوتیا میوفتی اما خیلی اخلاق رفتارش عالیه

یکی از پاهاش کمی میلنگه چون وقتی توی یزد کار میدانی میکرده از روی دیوار قدیمی شهر پرت میشه پایین.

توسلی خیلی آدم خاکی و سالمیه اصلا هم دنبال پول نیست فقط عشقش شهرسازی و یاد دادن و یاد گرفتنه.

مدتی هم با مرحوم پیرنیا میگشته.

خلاصه چی بگم از این آدم که حرف داره عالیه خداست...........

 

ای جاااان ... بخورمش من این مهندس توسلیو.... خیلی باحاله...

  • Like 2
لینک به دیدگاه
به پاکزاد بگو ترک کنه................من از بوی سیگار بدم میاد:w00:

بنده خدا نصفه اون کتاباشو با بهمن کوچیک نوشته ... بهمن کوچیک جزیی از هویت دکتره... ماشینش که بو سیگار رفته به خوردش...

  • Like 2
لینک به دیدگاه

بهش یه بار دوستم مارلبورو داد نصفه بیشتر نکشید تا این دوستم روشو اونور کرد اونو انداخت کنار بهمن روشن کرد :ws28: کلی خندیدیم

  • Like 3
لینک به دیدگاه
بهش یه بار دوستم مارلبورو داد نصفه بیشتر نکشید تا این دوستم روشو اونور کرد اونو انداخت کنار بهمن روشن کرد :ws28: کلی خندیدیم

 

ایول... :ws28:

  • Like 1
لینک به دیدگاه
مهمان
این موضوع برای عدم ارسال قفل گردیده است.

×
×
  • اضافه کردن...