M!Zare 48037 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۹۰ شوخی بود عزیز دل خدا حفظشون کنه براتون ولی برای تسکین درد هم میتونی از صدای مادر استفاده کنی چه میدونی اسکایپی چیزی ای کاش میشد مادر ها رو هم دانلود کرد فروغ جون هزار بار بهش گفتم در کشوری که مرداش ضعیفن به خانماش میگن ضعیفه ولی دوستان اگر مادراتون پیشتون هستن هر سری فرصت کردید با محبت سیر نگاشون کنید...قدرشون رو بدونید..شاید اینجور تاپیکا میتونه یه تلنگر باشه واسه اینکه قدر داشته های ارزشمندمون رو بدونیم............داشته هایی که شاید گاهی فراموششون میکنیم ..... بحث تاپیک در مورد چی بود اصلا؟ 11 لینک به دیدگاه
Gizmo 5887 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۹۰ چقدر دیر رسیدم! دوست ندارم مادر شم....سخته...عذابه تازه کلی زحمتشو بکشم درنهایت یه شکاف به عمق 2-30 سال بینمون شکل بگیره که کاریشم نمیشه کرد اصلن اگه مثل خودم یه روز بیاد بگه چرا منو زاییدی چه جوابی دارم بش بدم؟:5c6ipag2mnshmsf5ju3 8 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۹۰ یک مادر می تواند 10 فرزندش را نگهداری کند اما 10 فرزند نمی توانند یک مادر را نگه دارند . به افتخار همه ی مادر های مهربان و دلسوز....... 19 لینک به دیدگاه
M!Zare 48037 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۹۰ شعری از فریدون مشری تاج از فرق فلك برداشتن جاودان آن تاج بر سر داشتن در بهشت آرزو ره يافتن هر نفس شهدي به ساغر داشتن روز در انواع نعمت ها و ناز شب بتي چون ماه در بر داشتن صبح از بام جهان چون آفتاب روي گيتي را منور داشتن شامگه چون ماه رويا آفرين ناز بر افلاك و اختر داشتن چون صبا در مزرع سبز فلك بال در بال كبوتر داشتن حشمت و جاه سليمان يافتن شوكت و فر سكندر داشتن تا ابد در اوج قدرت زيستن ملك هستي را مسخر داشتن بر تو ارزاني كه ما را خوشتر است لذّت يك لحظه مادر داشتن. 9 لینک به دیدگاه
MOrteZA Taghizadeh 5538 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۹۰ منم الان 2 ساله که به خاطر دانشگاه که زاهدان میخونم، 3-4 ماه متوالی مادر و پدرمو نمیبینم وقتی مادرم زنگ میزنه، پشت تلفن میفهمم که صداش میلرزه، از دوریم، ولی به روش نمیارم هروقت بگه دلم برات تنگ شده، صعی میکنم اگه امکانش باشه، از درس و غیبت هام، چشم پوشی کنم و بزنم بیام تبریز، اگه هم نتونستم، هر 2 روز یه بار زنگ بهش میزنم، آروم میشم !! وقتی هم خونه ام، سعی میکنم تا اونجایی که میتونم، عوض او چند ماه دوری رو در بیارم!! مادر من، دلسوز ترین و بی کینه ترین مادر دنیااااس 10 لینک به دیدگاه
felorans666 12046 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۹۰ چقدر دوست دارید مادر بشید یا اصلا دوست دارید مادر بشید؟ من عاشق بچم :babygirl: من واسه بچه می میرم به شدت دلم می خواد مادر بشم دلم می خواد 10 تا بچه ی قد و نیم قد داشته باشم کاش می شد بدون اینکه شوهر کرد بچه دار شد ... نی نی ... فی الحال حتی به یکی هم راضی هستیم ... ... کسی نی نی نداره بده به من ... 8 لینک به دیدگاه
M.P.E.B 4852 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۹۰ مادر بودن يعني نهايت عشق نهايت گذشت و فداكاري يعني يه آغوش هميشه گرم مادر يعني سنگ صبور مادر يعني رازدار فرزند و........... مادر بودن حس زيبايي هس اما هركسي لياقتشو نداره اما تو ابن دوره زمونه كمتر كسي ميتونه مادر خوبي باشه من مادر بشم بچمو از صبح بذارم تو مهدكودك به امان خدا و بعدم بيام يه غذايي بهش بدم و بگم خستمه برو تو اتاقت؟ مادر بشم بجاي نيازهاي عاطفي فرزندم از صبح تا شب عين مرد كار كنم و بگم همش واسه رفاه تو هس؟ بچه ي بيچاره ي من منتظر يه جمعه باشه كه من ببرمش گردش اما اون روزم من بخوام استراحت كنم و بگم دركت كجاست؟ نه من مادر نميخوام بشم چون اگه مادر بشم عاطفه و محبتي ندارم نثار فرزندم كنم 10 لینک به دیدگاه
viviyan 12431 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۹۰ چقدر دوست دارید مادر بشید یا اصلا دوست دارید مادر بشید؟ من خیلی دوست دارم مامان بشم. البته اگه باباشو دوست داشته باشم. 8 لینک به دیدگاه
taha894 445 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۹۰ چقدر دوست دارید مادر بشید یا اصلا دوست دارید مادر بشید؟.. بله که دوست دارم ، چون عاشق بچه هام ... :hapydancsmil: میدونم که مامان خوبی میشم ................. 5 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۹۰ زیاد دوست ندارم مادر بشم . این حس مادری توی همه ناخداگاه هست ولی مهم تر از مادر شدن تربیت یک بچه هست. اگه حس کنم می تونم از پس مسئولیت بربیام و طرفمم آدمی باشه که بهش اطمینان داشته باشم که به اون حد از شعور و فهم رسیده که میتونه همراهم باشه تو این مسئولیت مادر میشم. اما اگه اینطوری نباشه ترجیح میدم یک موجود دیگه رو وارد زندگی نکنم. نمی تونم بخاطر خودخواهی از درد زایمان و اینا اجازه ندم یک نفر دیگه زندگی کنه ولی باید به حدی خودمم و طرفم برسیم که همو خوب شناخته باشیم و با هم مشکل جدی نداشته باشیم. 7 لینک به دیدگاه
گـنـجـشـک 24371 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۹۰ من بچه های مردمو زیاد بزرگ کردم ...دیگه دوس دارم بچه ی خودمو بزرگ کنم:5c6ipag2mnshmsf5ju3 10 لینک به دیدگاه
سـارا 20071 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۹۰ خیلی دوست دارم مادر بشم...خیلی زیاد.اما لازمه مادر بودن اینه که خییییییییلیییییییی قوی باشی نه از نظر جسمی! از نظر روحی...واقعا سخته امیدوارم روزی اونقدر قوی بشم که مادر خوبی هم بشم...(قبل از اینکه این آمادگی رو در خودم نبینم به هیچ وجه بچه دار نمی شم) 6 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۹۰ بدن انسان می تونه تا 45 واحد درد رو تحمل کنه. اما زمان تولد، یک زن تا 57 واحد درد رو احساس می کنه این معادل شکسته شدن همزمان 20 استخوانه! مادرتون رو دوست داشته باشید ... 15 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۹۰ اگر 4 تکه نان خوشمزه باشد و شما 5 نفر باشید، کسی که اصلا از مزه آن نان خوشش نمی آید (( مادر )) است... 14 لینک به دیدگاه
M!Zare 48037 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۹۰ من بچه های مردمو زیاد بزرگ کردم ...دیگه دوس دارم بچه ی خودمو بزرگ کنم:5c6ipag2mnshmsf5ju3 ایشالا 3 لینک به دیدگاه
soheiiil 24251 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۹۰ بدن انسان می تونه تا 45 واحد درد رو تحمل کنه. اما زمان تولد، یک زن تا 57 واحد درد رو احساس می کنه این معادل شکسته شدن همزمان 20 استخوانه! مادرتون رو دوست داشته باشید ... این منطق های اخوندی رو کی ول میکنی حاج آقا؟ خدا به ما چشم و گوش داده پس باید دوسش داشته باشیم خدا ما رو تو افغانستان نیافریده پس باید ازش تبعیت کنیم چه میدونم مامانمون این مقدار تنش رو تحمل کرده و پدیده شکست رخ نداده پس باید دوسش داشته باشیم نه عزیز من اگه دوست داشتن به اینا باشه بهتره که اصلا دوست نداشته باشیم چرا که ما مختار به بودن نبودیم بلکه مجبور بودیم از یکی پرسیدم چرا باید برادر و خواهر را دوست داشت گفت چون خونمان یکی است این شد دلیل؟ مادرم را فقط به خاطر مادر بودنش دوست دارم و همین کافیست 11 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۹۰ این منطق های اخوندی رو کی ول میکنی حاج آقا؟خدا به ما چشم و گوش داده پس باید دوسش داشته باشیم خدا ما رو تو افغانستان نیافریده پس باید ازش تبعیت کنیم چه میدونم مامانمون این مقدار تنش رو تحمل کرده و پدیده شکست رخ نداده پس باید دوسش داشته باشیم نه عزیز من اگه دوست داشتن به اینا باشه بهتره که اصلا دوست نداشته باشیم چرا که ما مختار به بودن نبودیم بلکه مجبور بودیم از یکی پرسیدم چرا باید برادر و خواهر را دوست داشت گفت چون خونمان یکی است این شد دلیل؟ مادرم را فقط به خاطر مادر بودنش دوست دارم و همین کافیست اما دلیلهایی هم که گفت کم دلیلی نبودن گاهی اینی که گفتی رو نمیفهمیم و اون دلیلی که اسی گفت تلنگر می زنه تا به این دلیل تو برسیم 9 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۹۰ این منطق های اخوندی رو کی ول میکنی حاج آقا؟خدا به ما چشم و گوش داده پس باید دوسش داشته باشیم خدا ما رو تو افغانستان نیافریده پس باید ازش تبعیت کنیم چه میدونم مامانمون این مقدار تنش رو تحمل کرده و پدیده شکست رخ نداده پس باید دوسش داشته باشیم نه عزیز من اگه دوست داشتن به اینا باشه بهتره که اصلا دوست نداشته باشیم چرا که ما مختار به بودن نبودیم بلکه مجبور بودیم از یکی پرسیدم چرا باید برادر و خواهر را دوست داشت گفت چون خونمان یکی است این شد دلیل؟ مادرم را فقط به خاطر مادر بودنش دوست دارم و همین کافیست به قول امام راحل (ره) از دامن زن است که مرد به معراج میرود. تا ندانی چه بر آن دامن گذشته، به ترکستان هم نمیرسی چه برسه به معراج. :zadan: 7 لینک به دیدگاه
.Pa.Ri.Sa. 4116 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 آذر، ۱۳۹۰ اوهوم دوست دارم مادر بشم ولی نه توی ایران!نه تا وقتی که مطمئن نشدم از پس تربیتش بر میام.نه توی شرایطی که خودم بهش حق میدم ازش شاکی باشه!ولی یه روزی حتما مادر میشم یه چیز دیگه هم یادم اومد.یه بار یه نفر به من گفت شما دخترا رو از بس از بچگی عروسک گذاشتن توی بغلتون و توی گوشتون از مادر شدن خوندن بهتون تلقین شده که دوست دارین مادر بشن و بزرگترین اتفاق زندگیتون اینه.هرچقدر خواستم براش از قشنگ بودن و مقدس بودن و عجیب بودن این حس بگم قبول نکرد.آخرش به این نتیجه رسیدم که اگه مردا هم این حس ومیفهمیدن که مادر بودن انقدر فوق العاده نبود! 5 لینک به دیدگاه
viviyan 12431 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 آذر، ۱۳۹۰ این منطق های اخوندی رو کی ول میکنی حاج آقا؟خدا به ما چشم و گوش داده پس باید دوسش داشته باشیم خدا ما رو تو افغانستان نیافریده پس باید ازش تبعیت کنیم چه میدونم مامانمون این مقدار تنش رو تحمل کرده و پدیده شکست رخ نداده پس باید دوسش داشته باشیم نه عزیز من اگه دوست داشتن به اینا باشه بهتره که اصلا دوست نداشته باشیم چرا که ما مختار به بودن نبودیم بلکه مجبور بودیم از یکی پرسیدم چرا باید برادر و خواهر را دوست داشت گفت چون خونمان یکی است این شد دلیل؟ مادرم را فقط به خاطر مادر بودنش دوست دارم و همین کافیست خیلیا مادرشون رو صرف مادر بودن دوست ندارن. 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده