"nazanin" 3610 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 بهمن، ۱۳۹۱ تقدیم به تو می کنم تمام احساسات درونم را که مشتاقانه تو را طلب می کنند تقدیم به تو که یادت در فکر من ، عشقت در قلب من ، و نگاهت همیشه در ذهن من ماندگارست و عطر مهربانیت همیشه در وجودم جاریست . به تو تقدیم می کنم لحظه لحظه های دلتنگیم را که به وسعت تمام روزهایی ست که به تو به سر می شود و به تو تقدیم می کنم عشق را که در تپش های قلبم و در اشتیاق چشمان همیشه منتظرم یافتم این هدیه ی ناقابلی از من به توست گوش ای از قلب پناهش ده و با خورشید مهربانیت نگهبانش باش همیشه در خاطرم جاودانه ای عشقم 3 لینک به دیدگاه
"nazanin" 3610 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 بهمن، ۱۳۹۱ آن هنگام که به شانه تو تکیه می زنم احساسی ژرف را تجربه می نمایم در فراسوی زمان با امنیتی توضیف ناپذیر پیوندی دوباره می بندم و در این برهه از زمان که اکثریت به تصرف دستان آلوده هوس در آمده اند عشقی پاک و جاودان را به نمایش می گذارم!! 4 لینک به دیدگاه
Ssara 14641 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۹۱ بر دورترین شاخه ممنوع ترین میوه ای برای من . آه ! اگر برسد دستم اگر بچینمت زمین ، خواهد مُرد از حسرت ! ( رضا کاظمی ) 5 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 بهمن، ۱۳۹۱ شما که غریبه نیستید ...همه ی زندگیمه ولی هیچ جای زندگیم نیست... __________________ 5 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 بهمن، ۱۳۹۱ هر آهنگی که گوش میدهم به هر زبانی که باشد بغضم را میشکند ... نمی دانم ... بغضم به چند زبان زنده دنیا مسلط است ...!! برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 5 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 تیر، ۱۳۹۲ تو می خندی...من حواسم نیست... من می خندم...تو حواست نیست... ما حواسمان پَرت است از لحظه ی شادی هم... امیدوارم...این حواس پرتی مشمولِ لحظه های غممان نشود... 5 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 تیر، ۱۳۹۲ آتش مي زنم تار و پودم را نوشته هايم را عشقم را تا دود شود ، خاكستر شود شايد ققنوسي از درونم سر برآورد...! 4 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۲ بی تو می رفتم، می رفتم، تنها، تنها و صبوریِّ مرا کوه تحسین می کرد حمید مصدق 4 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مرداد، ۱۳۹۲ تنهـایـی تـک درخـت خـشکیـست کـه از نگـاه دوربـیـن زیـبـاسـت...! 4 لینک به دیدگاه
Ssara 14641 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۲ کار دیگری نداریم من و خورشید برای دوست داشتنت بیدار می شویم هر صبح ! 4 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 شهریور، ۱۳۹۲ لبخند می زنی...در پی دیوار کسی لبخند می زند...اما نه به زیبایی تو... تو لبخند می زنی به من از عشق..از محبت... او لبخند می زند از پس دیوار..از حسد...از خساست مهر... . . . می ترسم از ان لبخند و دل گرمم به این لبخند.. 9 لینک به دیدگاه
خاله 3004 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 شهریور، ۱۳۹۲ مثل ِ مـاســولـه اَنـد ، آدمـها... ! سقـفِ آرزو هــایِ مـا ، مثـلا" مــیشـود حیـــاطِ مــردِ بــالایــی ...!!! 8 لینک به دیدگاه
S a d e n a 11333 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 شهریور، ۱۳۹۲ خلوتم را نشكن شاید این خلوت من كوچ كند به شب پروانه به صدای نفس شهنامه به طلوع اخرین افسانه و غروبی كه در ان نقش دیوانگی یك عاشق بر سر دیواری پیدا شد ... خلوتم را نشكن خلوتم بس دور است ز هوای دل معشوق سهند خلوتم راه درازی ست میان من و تو خلوتم مروارید است به دست صیاد خلوتم تیر وكمانی ست به دست ارش خلوتم راه رسیدن به خداست خلوتم را نشكن 7 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 شهریور، ۱۳۹۲ دلم برایت تنگ است ....یار من ... دوست دارم .....تکیه کردن بر شانه هایت را .....زیرا تکیه گاه من تو هستی ....عشق من ... یاد هست ؟؟ این منظره جزئی از خاطراطمان است .....فصلی از نگاهمان ....که ما را عاشقتر از همیشه کرد ... نگاه خوشید ....دلمان را از همیشه گرم تر کرده بود ... ترنم باد ....موسیقی عاشقی را مینواخت ..... باد دلدادگیمان را به همه ی عاشقان خبر میداد ... بیا ....همراه من ....این خاطره را از دوباره تکرار کنیم ... ای عشق ....دفتر خاطرات من و تو را همه ی عاشقان میدانند .... مانی 5 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مهر، ۱۳۹۲ خنده هایم خشک شد وقتی دیدم... در بین حواس پرتی من..تو اشک می ریختی... اما زمانی فهمیدم که دیگر چشمه ی اشک هایت خشک شده بود... پس خنثی شدی... و دیگر اشکی نبود....اما دیگر لبخندی هم نبود... 4 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آبان، ۱۳۹۲ پاهایم برهنه است!! کفشهایم را کسی برداشت که قرار بود سالها با من"بماند"... 3 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آبان، ۱۳۹۲ روزی که این عکس 2 نفره را گرفتیم، نمیدانستیم کدامیک از ما آن را با چشمهایِ خیس تماشا میکند! 4 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آبان، ۱۳۹۲ چــہ کـسـی بــرای عـشــــق بــازی مــا شـعـــر اتــل مـتـل خـوانـــנ... کــہ پــات رو بــہ ایـــن راحـتـــــی از زنــــــدگـیــــــم ورچـیـــנی...؟؟؟ 3 لینک به دیدگاه
Sepideh.mt 17530 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۹۲ اصـــــلا تو حواست نیســــت ،من محو تماشاتم تو فکـــــر یکـــی دیگه ،من پــــــای قدمهــــــاتم 5 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 آبان، ۱۳۹۲ حسود بود.. غم... حواسم را از تو دزد... ای لبخند... تو همان شانسی بود که یک بار بر دروازه ام آمدی... 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده