رفتن به مطلب

تو می‌خندی! حواست نیست ...


MEMOLI

ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

پرنده که می خواند

و نسیم که می وزد

با خودم میگویم

حتما حال تو خوب است

که جهان اینهمه زیباست

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • Like 2
  • پاسخ 323
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

ارسال شده در

نام کوچکم....؟

 

به یاد نمی آورش...

 

نمی توانم در برگه ی در خواست وام

 

برای خرید سقف مشترک و امن

 

در نقطه چین خالی نامم بنویسم:

 

عزیزم ، جان دلم ، امیدم.....

 

چه کرده ای با من....؟!

 

نمی دانی ، نمی دانی......

 

گاهی مرا ، به نام کوچکم صدا بزن ....!!!

 

سید علی صالحی

  • Like 4
ارسال شده در

مُـــدت هــآسـت تـنـهـآ چـیزی کـﮧ مـرآ یـآد ِ تـو مـی انـدآزد ...

 

طــعنــﮧ هـآی دیـگرآن اسـت !

 

شــآید اگـر ایـن " دیـگـرآن " نـبـودنـد ..،

 

تـُـو ..

 

زودتـر از ایـنـها ..

 

بـرآی مـن ، مـُرده بــودی ...

 

7978%2B134316a2ab.jpg

  • Like 4
ارسال شده در

این خط " __ " و این نشان " × " ...

 

که دلت برای هیچ کس به اندازه من تنگ نخواهد شد ...

 

برای نگاه کردنم ، بوسیدنم ، خندیدنم ..

 

برای تمام لحظه هایی که کنارم داشتی ..

 

روزی که نیستم ..

 

3394%2B0822648736805510.jpg

  • Like 4
ارسال شده در

صدا کن مرا

 

با همان "م" مالکیت معروف!

 

بگذار بدانم هنوز هم بعد از نوشیدن شوکران فراف

 

جایی برایم در قلبت کنار گذاشته ای

 

کالبد بی جانم را پذیرفته ای

 

روح خودت را با عطر نفسهایت در من دمیده ای

 

و در میان نوسان بین مرگ و زندگی

 

مرا مطلق به خود خطاب کرده ای...

 

صدا کن مرا...

 

  • Like 4
ارسال شده در

تو که می‌خوانی

بدان که هنوز دوستت دارم

و به خاطر توست

که هنوز می‌نویسم.

روزی که جهان خواست بایستد

بگو به گونه‌ای از چرخش بماند

که من

در نزدیک‌ترین فاصله

ازتو مرده باشم.

(۲)

کسی که من دوستش دارم

و خيلی بيشتر از خيلی دوستش دارم

هيچ هم مرا نمی‌خواهد!

خواهش می‌کنم بلند«نه» نگو

«نه» در نگاه تو است

«نه» در نماندنت

«نه» در رفتن تو است

«نه» در نبوسيدنت

فقط بلند «نه» نگو

بگذار هنوز خيال کنم

بادها برای من می‌وزند.

(۳)

نام ديگرش اندوه است

سرزمينی

که به نام من در آن

سکه می‌زنند.

(۴)

اگر يک روز از زندگی من

باقی مانده باشد،

از هر جای دنيا

چمدان کوچکم را می‌بندم

راه می‌افتم

ايستگاه به ايستگاه

مرز به مرز،

پيدايت می‌کنم،

کنارت می‌نشينم،

روی سينه‌ات به خواب می‌روم.

(۵)

تنها نشسته‌ای

چای می‌نوشی

و سيگار می‌کشی.

هيچ‌کس تو را به ياد نمی‌آورد.

اين همه آدم،

روی کهکشان به اين بزرگی

و تو

حتی

آرزوی يکی نبودی!

(۶)

آدم‌هايی که دوستت دارند

چند نفرند؟

-اندک-

به شماره‌ی انگشت‌های دست

چندتا دوستت دارند؟

-من تا صد بلدم

و همه‌ی آن‌ها

بيشتر از پنجاه نمی‌دانند.

(۷)

بگذار همه بدانند

چه قدر دلم می‌خواست روی شانه‌های تو

به خواب روم.

تو آرام بلند شدی

دست‌هايم را از هم گشودی

موهای پريشانم را شانه زدی.

حالا اين دختر کوچک

که مدام تو را می‌خواهد

خسته‌ام کرده است.

او حرف‌های مرا نمی‌فهمد

بيا و برايش بگو

که ديگر باز نخواهی گشت .

  • Like 5
ارسال شده در

دلتنگي‌هاي آدمي را

باد ترانه‌اي مي‌خواند،

رؤياهايش را

آسمان پر ستاره ناديده مي‌گيرد،

و هر دانه‌ي برفي

به اشکي نريخته مي‌ماند.

 

سکوت

سرشار از سخنان ناگفته است

از حرکات ناکرده

اعتراف به عشق‌هاي نهان

و شگفتي‌هاي بر زبان نيامده،

 

در اين سکوت

حقيقت ما نهفته است

حقيقت تو

و من!

icon_gol.gif

"مارگوت بيکل"

  • Like 2
ارسال شده در

تو می خندی حواست به من نیست حواست به دوست داشتن من نیست اگر

 

اگر تار بودم آهنگ دوستت دارم را برایت مینواختم

 

اگر بهاربودم شکوفه ها رابرایت تقدیم میکردم

 

اگر باران بودم آن قدر می باریدم تا غبار غم ها رااز دلت بزدایم

 

ولی افسوس که نه تارم نه بهارم نه بارانم ولی هرچه هستم با تمام وجود فریاد میزنم دوستت دارم

  • Like 3
ارسال شده در

جای خنده هایت

 

روی کوچه های این شهر

 

باز خواهد ماند!

 

 

روزبه سوهانی

  • Like 4
ارسال شده در

گاهی باید رد شد

 

باید گذشت

 

گاهی باید در اوج نیاز نخواست

 

گاهی باید کویر شد

 

با همه تشنگی

 

منت هیچ ابری را نکشید

 

گاهی برای بودن باید محو شد

 

باید نیست شد

 

گاهی برای بودن باید نبود

 

گاهی باید نباشی تا لااقل

 

یه جایی ،

 

توی گوشه کنار این شهر ،

 

دلی برات تنگ بشه

  • Like 3
ارسال شده در

کاش مي دانستي

چشم هايم زشكوفايي عشق تو فقط مي خواند

كاش مي دانستي

عشق من معجزه نيست

عشق من رنگ حقيقت دارد

اشك هايم به تمناي نگاه تو فقط مي بارد

 

كاش مي دانستي

دختري هست كه احساس تو را مي فهمد

دختري از تب عشق تو دلش مي گيرد

دختري از غمت امشب به خدا مي ميرد

 

كاش مي دانستي

تو فقط مال مني

تو فقط مال همين قلب پر از احساس مني

 

شب من با تو سحر خواهد شد

تو نمي داني من

چه قدر عشق تو را مي خواهم

تو صدا كن من را

تو صدا كن مرا كه پر از رويش يك ياس شوم

تو بخوان تا همه احساس شوم

 

كاش مي دانستي

شعرهاي دل من پيش نگاه تو به خاك افتاده است

به سرم داد بزن

تا بدانم كه حقيقت داري

تا بدانم كه به جز عشق تو اين قلب ندارد كاري

 

باز هم اين همه عشق

اين همه عشق براي دل تو ناچيز است

آسمان را به زمين وصل كنم؟

يا كه زمين را همه لبريز ز سر سبزي يك فصل كنم؟

من به اعجاز دو چشمان تو ايمان دارم

به خدا تو نباشي

بي تو من يك بغل احساس پريشان دارم

  • Like 4
  • 3 هفته بعد...
ارسال شده در

من تمام حواس را جمع کردم در تو....

 

ولی نمی دانستم که در آیینه تو می نگرم....

 

تو در دلم بودی...و من از دل بی خبر...:icon_redface:

  • Like 4
ارسال شده در

این طوفانی که

شهر مرا به‌ هم می‌ریزد

 

حتما

 

نسیمی بوده

 

که از بین موهای تو گذشته!!

بهمن عطايي

  • Like 4
ارسال شده در

دیشب دوباره آمده بودی به خواب من

دیدار خوب تو

تا کوچه های کودکی ام

برد پا به پا

شاد و شکفته،ما

فارغ زهست و نیست

در کوچه باغ ها

سرخوش زعطر و بوی نسیمی که می وزید

یک لحظه دست تو

از دست من رها شدو.....

خواب از سرم پرید

  • Like 1
ارسال شده در

گاهی

 

هیچ چیز مثل لبخند زدن

 

به این زندگی سگی

 

آرامبخش نیست

 

درست مثل این است که

 

یک دیوانه ی روانگسیخته

 

تو را به باد کتک بگیرد

 

و تو بدانی

 

که او هرگز "نمی فهمد"

گوربان

  • Like 2
ارسال شده در

!. می بارند

 

 

اما فقط روی وسعت زمین

 

 

ای کاش ببارند

 

 

بر دل اهالی این سرزمین

 

 

و بشویند دل ها را

 

 

با قطرات آخرین

 

 

لااقل برای لحظاتی چند

 

 

فقط همین!

  • Like 2
ارسال شده در

من حواسم نبود که خنده ی تو کم رنگ شده...

 

کور رنگی داشتم که ندیدم..همراه لبخند اشک در چشمانت بود...

 

من طیفِ اشک را نمی دیدم.....:icon_redface:

  • Like 3
  • 2 هفته بعد...
ارسال شده در

بد تر از رفتن

 

گندیست که انسانها به باور یکدیگر می زنند

  • Like 1
ارسال شده در

عزیزدل نازنین

آرام باش

من اینجاهستم درست در کنار تو

کافی است دستانت را پیش آوری و دستانم رابگیری

مرا در آغوشت رها کنی

دستانت را دور پیکره من بپیچی

و نگاهت را به چشمان منتظر من بدوزی

انگاه خواهی دید با چه شوری به سویت خواهم امد و عطرحضورت را تضمیمی برای خوشبختی ام قلمداد می نمایم و برای آرامشت سنگ تمام می گذارم
icon_gol.gif

  • Like 2
  • 2 هفته بعد...
ارسال شده در

" من "

 

"تو "

 

و فقط ... یک قاب عکس

 

این تمام خوشبختی بود که از جیب خدا کش رفتم ..!!!

  • Like 1

×
×
  • اضافه کردن...