mani24 29665 ارسال شده در 28 بهمن، 2012 پرنده که می خواند و نسیم که می وزد با خودم میگویم حتما حال تو خوب است که جهان اینهمه زیباست برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2
پاییزان 3604 ارسال شده در 1 اسفند، 2012 نام کوچکم....؟ به یاد نمی آورش... نمی توانم در برگه ی در خواست وام برای خرید سقف مشترک و امن در نقطه چین خالی نامم بنویسم: عزیزم ، جان دلم ، امیدم..... چه کرده ای با من....؟! نمی دانی ، نمی دانی...... گاهی مرا ، به نام کوچکم صدا بزن ....!!! سید علی صالحی 4
mani24 29665 ارسال شده در 2 اسفند، 2012 مُـــدت هــآسـت تـنـهـآ چـیزی کـﮧ مـرآ یـآد ِ تـو مـی انـدآزد ... طــعنــﮧ هـآی دیـگرآن اسـت ! شــآید اگـر ایـن " دیـگـرآن " نـبـودنـد ..، تـُـو .. زودتـر از ایـنـها .. بـرآی مـن ، مـُرده بــودی ... 4
mani24 29665 ارسال شده در 2 اسفند، 2012 این خط " __ " و این نشان " × " ... که دلت برای هیچ کس به اندازه من تنگ نخواهد شد ... برای نگاه کردنم ، بوسیدنم ، خندیدنم .. برای تمام لحظه هایی که کنارم داشتی .. روزی که نیستم .. 4
"nazanin" 3610 ارسال شده در 2 اسفند، 2012 صدا کن مرا با همان "م" مالکیت معروف! بگذار بدانم هنوز هم بعد از نوشیدن شوکران فراف جایی برایم در قلبت کنار گذاشته ای کالبد بی جانم را پذیرفته ای روح خودت را با عطر نفسهایت در من دمیده ای و در میان نوسان بین مرگ و زندگی مرا مطلق به خود خطاب کرده ای... صدا کن مرا... 4
mani24 29665 ارسال شده در 3 اسفند، 2012 تو که میخوانی بدان که هنوز دوستت دارم و به خاطر توست که هنوز مینویسم. روزی که جهان خواست بایستد بگو به گونهای از چرخش بماند که من در نزدیکترین فاصله ازتو مرده باشم. (۲) کسی که من دوستش دارم و خيلی بيشتر از خيلی دوستش دارم هيچ هم مرا نمیخواهد! خواهش میکنم بلند«نه» نگو «نه» در نگاه تو است «نه» در نماندنت «نه» در رفتن تو است «نه» در نبوسيدنت فقط بلند «نه» نگو بگذار هنوز خيال کنم بادها برای من میوزند. (۳) نام ديگرش اندوه است سرزمينی که به نام من در آن سکه میزنند. (۴) اگر يک روز از زندگی من باقی مانده باشد، از هر جای دنيا چمدان کوچکم را میبندم راه میافتم ايستگاه به ايستگاه مرز به مرز، پيدايت میکنم، کنارت مینشينم، روی سينهات به خواب میروم. (۵) تنها نشستهای چای مینوشی و سيگار میکشی. هيچکس تو را به ياد نمیآورد. اين همه آدم، روی کهکشان به اين بزرگی و تو حتی آرزوی يکی نبودی! (۶) آدمهايی که دوستت دارند چند نفرند؟ -اندک- به شمارهی انگشتهای دست چندتا دوستت دارند؟ -من تا صد بلدم و همهی آنها بيشتر از پنجاه نمیدانند. (۷) بگذار همه بدانند چه قدر دلم میخواست روی شانههای تو به خواب روم. تو آرام بلند شدی دستهايم را از هم گشودی موهای پريشانم را شانه زدی. حالا اين دختر کوچک که مدام تو را میخواهد خستهام کرده است. او حرفهای مرا نمیفهمد بيا و برايش بگو که ديگر باز نخواهی گشت . 5
mani24 29665 ارسال شده در 3 اسفند، 2012 دلتنگيهاي آدمي را باد ترانهاي ميخواند، رؤياهايش را آسمان پر ستاره ناديده ميگيرد، و هر دانهي برفي به اشکي نريخته ميماند. سکوت سرشار از سخنان ناگفته است از حرکات ناکرده اعتراف به عشقهاي نهان و شگفتيهاي بر زبان نيامده، در اين سکوت حقيقت ما نهفته است حقيقت تو و من! "مارگوت بيکل" 2
mani24 29665 ارسال شده در 3 اسفند، 2012 تو می خندی حواست به من نیست حواست به دوست داشتن من نیست اگر اگر تار بودم آهنگ دوستت دارم را برایت مینواختم اگر بهاربودم شکوفه ها رابرایت تقدیم میکردم اگر باران بودم آن قدر می باریدم تا غبار غم ها رااز دلت بزدایم ولی افسوس که نه تارم نه بهارم نه بارانم ولی هرچه هستم با تمام وجود فریاد میزنم دوستت دارم 3
- Nahal - 47858 ارسال شده در 9 اسفند، 2012 جای خنده هایت روی کوچه های این شهر باز خواهد ماند! روزبه سوهانی 4
mani24 29665 ارسال شده در 9 اسفند، 2012 گاهی باید رد شد باید گذشت گاهی باید در اوج نیاز نخواست گاهی باید کویر شد با همه تشنگی منت هیچ ابری را نکشید گاهی برای بودن باید محو شد باید نیست شد گاهی برای بودن باید نبود گاهی باید نباشی تا لااقل یه جایی ، توی گوشه کنار این شهر ، دلی برات تنگ بشه 3
mani24 29665 ارسال شده در 9 اسفند، 2012 کاش مي دانستي چشم هايم زشكوفايي عشق تو فقط مي خواند كاش مي دانستي عشق من معجزه نيست عشق من رنگ حقيقت دارد اشك هايم به تمناي نگاه تو فقط مي بارد كاش مي دانستي دختري هست كه احساس تو را مي فهمد دختري از تب عشق تو دلش مي گيرد دختري از غمت امشب به خدا مي ميرد كاش مي دانستي تو فقط مال مني تو فقط مال همين قلب پر از احساس مني شب من با تو سحر خواهد شد تو نمي داني من چه قدر عشق تو را مي خواهم تو صدا كن من را تو صدا كن مرا كه پر از رويش يك ياس شوم تو بخوان تا همه احساس شوم كاش مي دانستي شعرهاي دل من پيش نگاه تو به خاك افتاده است به سرم داد بزن تا بدانم كه حقيقت داري تا بدانم كه به جز عشق تو اين قلب ندارد كاري باز هم اين همه عشق اين همه عشق براي دل تو ناچيز است آسمان را به زمين وصل كنم؟ يا كه زمين را همه لبريز ز سر سبزي يك فصل كنم؟ من به اعجاز دو چشمان تو ايمان دارم به خدا تو نباشي بي تو من يك بغل احساس پريشان دارم 4
sam arch 55879 ارسال شده در 30 اسفند، 2012 من تمام حواس را جمع کردم در تو.... ولی نمی دانستم که در آیینه تو می نگرم.... تو در دلم بودی...و من از دل بی خبر... 4
- Nahal - 47858 ارسال شده در 4 فروردین، 2013 این طوفانی که شهر مرا به هم میریزد حتما نسیمی بوده که از بین موهای تو گذشته!! بهمن عطايي 4
mani24 29665 ارسال شده در 12 فروردین، 2013 دیشب دوباره آمده بودی به خواب من دیدار خوب تو تا کوچه های کودکی ام برد پا به پا شاد و شکفته،ما فارغ زهست و نیست در کوچه باغ ها سرخوش زعطر و بوی نسیمی که می وزید یک لحظه دست تو از دست من رها شدو..... خواب از سرم پرید 1
- Nahal - 47858 ارسال شده در 13 فروردین، 2013 گاهی هیچ چیز مثل لبخند زدن به این زندگی سگی آرامبخش نیست درست مثل این است که یک دیوانه ی روانگسیخته تو را به باد کتک بگیرد و تو بدانی که او هرگز "نمی فهمد" گوربان 2
mani24 29665 ارسال شده در 14 فروردین، 2013 !. می بارند اما فقط روی وسعت زمین ای کاش ببارند بر دل اهالی این سرزمین و بشویند دل ها را با قطرات آخرین لااقل برای لحظاتی چند فقط همین! 2
sam arch 55879 ارسال شده در 17 فروردین، 2013 من حواسم نبود که خنده ی تو کم رنگ شده... کور رنگی داشتم که ندیدم..همراه لبخند اشک در چشمانت بود... من طیفِ اشک را نمی دیدم..... 3
"nazanin" 3610 ارسال شده در 27 فروردین، 2013 عزیزدل نازنین آرام باش من اینجاهستم درست در کنار تو کافی است دستانت را پیش آوری و دستانم رابگیری مرا در آغوشت رها کنی دستانت را دور پیکره من بپیچی و نگاهت را به چشمان منتظر من بدوزی انگاه خواهی دید با چه شوری به سویت خواهم امد و عطرحضورت را تضمیمی برای خوشبختی ام قلمداد می نمایم و برای آرامشت سنگ تمام می گذارم 2
Ssara 14641 ارسال شده در 5 اردیبهشت، 2013 " من " "تو " و فقط ... یک قاب عکس این تمام خوشبختی بود که از جیب خدا کش رفتم ..!!! 1
ارسال های توصیه شده