armstrong 2214 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 خرداد، ۱۳۸۹ چرا شعر نو میذارین تو مشاعره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:w00::w00::w00::w00: 1 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 خرداد، ۱۳۸۹ سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاکو تو رفتی و هنوز، سال هاست در گوش من آرام آرام خش خش گام تو تکرار کنان می دهد آزارم و من اندیشه کنان غرق این پندارم که چرا خانه ی کوچک ما سیب نداشت...:icon_pf (34): :icon_gol: من عاشق اين شعر مصدق هستم فرزانه مرسي مرسي عاليه:icon_pf (34)::icon_pf (34): 1 لینک به دیدگاه
farzaneh.y 2170 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 خرداد، ۱۳۸۹ چرا شعر نو میذارین تو مشاعره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:w00::w00::w00::w00: خبه حالا مگه چیه صداتو انداختی سرت؟:w00: لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 خرداد، ۱۳۸۹ ببخشيد آرمين اونجوري يادم نيومد:icon_redface: 1 لینک به دیدگاه
farzaneh.y 2170 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 خرداد، ۱۳۸۹ :icon_gol:من عاشق اين شعر مصدق هستم فرزانه مرسي مرسي عاليه:icon_pf (34)::icon_pf (34): فدات دوستم:icon_gol: 1 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 خرداد، ۱۳۸۹ چرا شعر نو میذارین تو مشاعره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:w00::w00::w00::w00: نگار من كه به مكتب نرفت و خط ننوشت به غمزه مساله آموز صد مدرس شد در جواب شعر آخري 1 لینک به دیدگاه
armstrong 2214 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 خرداد، ۱۳۸۹ خبه حالا مگه چیه صداتو انداختی سرت؟:w00: ببخشید... ولی فرزانه جان ما تاپیک مخصوص مشاعره با شعر نو داریم... ببخشيد آرميناونجوري يادم نيومد:icon_redface: تکرار نشه ... وگرنه طلاق فدات دوستم:icon_gol: اسپم نکنین:w00::w00::w00: 2 لینک به دیدگاه
farzaneh.y 2170 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 خرداد، ۱۳۸۹ نگار من كه به مكتب نرفت و خط ننوشتبه غمزه مساله آموز صد مدرس شد در جواب شعر آخري باز که داری داد میزنیاینجا همه روحیه ها لطیفه که میان شعر میذارنننن:w00: در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع شب نشین کوی سربازان و رندانم چو شمع 2 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 خرداد، ۱۳۸۹ باز که داری داد میزنیاینجا همه روحیه ها لطیفه که میان شعر میذارنننن:w00:در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع شب نشین کوی سربازان و رندانم چو شمع عيد است و آخر گل و ياران در انتظار ساقي به روي شاه ببين و ماه مِي بيار 2 لینک به دیدگاه
armstrong 2214 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 خرداد، ۱۳۸۹ رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن ترک من خراب شبگرد مبتلا کن 2 لینک به دیدگاه
farzaneh.y 2170 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 خرداد، ۱۳۸۹ رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کنترک من خراب شبگرد مبتلا کن نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد 2 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 خرداد، ۱۳۸۹ نفس باد صبا مشک فشان خواهد شدعالم پیر دگر باره جوان خواهد شد دست در حلقه آن زلف دو تا نتوان كرد تكيه بر عهد تو و باد صبا نتوان كرد... 2 لینک به دیدگاه
SPEEDY 3334 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 خرداد، ۱۳۸۹ در ره عشق که از سیل بلا نیست گذار کرده ام خاطر خود را به تمنای تو خوش 3 لینک به دیدگاه
farzaneh.y 2170 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 خرداد، ۱۳۸۹ در ره عشق که از سیل بلا نیست گذار کرده ام خاطر خود را به تمنای تو خوش شراب تلخ می خواهم که مرد افکن ود زورش مگر یکدم برآسایم ز دنیا و شر و شورش 1 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 خرداد، ۱۳۸۹ شراب تلخ می خواهم که مرد افکن ود زورشمگر یکدم برآسایم ز دنیا و شر و شورش شُكر خدا كه هرچه طلب كردم از خدا بر منتهاي همت خود كامران شدم 1 لینک به دیدگاه
farzaneh.y 2170 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 خرداد، ۱۳۸۹ شُكر خدا كه هرچه طلب كردم از خدابر منتهاي همت خود كامران شدم ما ز یاران قصد یاری داشتیم خود غلط بود آنچه می پنداشتیم 1 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 خرداد، ۱۳۸۹ ما ز یاران قصد یاری داشتیمخود غلط بود آنچه می پنداشتیم محراب ابرويت بنما تا سحرگهي دست دعا برآرم و در گردن آرمت 2 لینک به دیدگاه
SPEEDY 3334 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 خرداد، ۱۳۸۹ تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد وجود نازکت آزرده ی گزند مباد 2 لینک به دیدگاه
farzaneh.y 2170 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 خرداد، ۱۳۸۹ تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد وجود نازکت آزرده ی گزند مباد در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد 1 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 خرداد، ۱۳۸۹ در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زدعشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد در نظر بازي ما بي خبران حيرانند من چنينم كه نمودم دگر ايشان دانند 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده