هوتن 15061 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 خرداد، ۱۳۸۹ درد ما را نیست درمان الغیاثهجر ما را نیست پایان الغیاث ثلث نویسان در میکده با قلم ثلث نوشتند ثلث :ws2: 2 لینک به دیدگاه
خانومي 808 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 خرداد، ۱۳۸۹ ثلث نویسان در میکده با قلم ثلث نوشتند ثلث :ws2: احسنت! یه شعر نصفه بلدم اگه بلدی خودت کاملش کن ثلاثین و ثلاثین و ثلاثین همه............. و یاسین 1 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 خرداد، ۱۳۸۹ احسنت!یه شعر نصفه بلدم اگه بلدی خودت کاملش کن ثلاثین و ثلاثین و ثلاثین همه............. و یاسین بلد نیستم نفس بر آمد و کام از تو بر نمی آید فغان که بخت من از خواب در نمی آید 2 لینک به دیدگاه
خانومي 808 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 خرداد، ۱۳۸۹ دل من در هوای روی فرخ بود آشفته همچون موی فرخ 4 لینک به دیدگاه
hamid_hisystem 6612 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 خرداد، ۱۳۸۹ خبرت هست که از خوبی خود بی خبری به خدا خوبتر از خوبتر از خوبتری 4 لینک به دیدگاه
Occ.Health 1065 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 خرداد، ۱۳۸۹ یا رب مگیرش ارچه دل چون کبوترم اقکند و کشت و عزت صید حرم نداشت 3 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 خرداد، ۱۳۸۹ یا رب مگیرش ارچه دل چون کبوترماقکند و کشت و عزت صید حرم نداشت تا بگویم که چه کشفم شد از این سیر سلوک بدر صومعه با بربط و پیمانه روم 4 لینک به دیدگاه
hamid_hisystem 6612 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 خرداد، ۱۳۸۹ من از بازوی خود دارم بسی شکر که زور مردم آزاری ندارم 3 لینک به دیدگاه
Occ.Health 1065 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 خرداد، ۱۳۸۹ من از روییدن خار سر دیوار دانستم.... که ناکس کس نمی گردد بدین بالا نشینی ها.... 1 لینک به دیدگاه
shanli 294 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 خرداد، ۱۳۸۹ آه... سهم من اينست... سهم من... آسمانيست که آويختن پرده اي آنرا از من ميگيرد سهم من پايين رفتن از يک پله متروکست و به چيزي در پوسيدگي و غربت و اصل گشتن سهم من گردش حزن آلودي در باغ خاطره هاست و در اندوه صدايي ان دادن که به من بگويد : " دستهايت را دوست ميدارم " 1 لینک به دیدگاه
unique1366 1752 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 خرداد، ۱۳۸۹ مي صبوح وشكر خواب صبحدم تا چند به عذر نيم شبي كوش و گريه ي سحري................. 1 لینک به دیدگاه
marjan17 4150 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 خرداد، ۱۳۸۹ یارب این نوگل خندان که سپردی به منش میسپارم به تو از دست حسود چمنش 1 لینک به دیدگاه
unique1366 1752 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 خرداد، ۱۳۸۹ شراب لعل کش و روی مه جبینان بین خلاف مذهب آنان جمال اینان بین به زیر دلق ملمع کمندها دارند درازدستی این کوته آستینان بین............. 1 لینک به دیدگاه
marjan17 4150 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 خرداد، ۱۳۸۹ نشايد خرمن بيچارگان سوخت نمیبايد دل درمندگان خست 4 لینک به دیدگاه
ruya 499 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 خرداد، ۱۳۸۹ تا بود بار غمت بر دل بیهوش مرا سوز عشقت ننشاند ز جگر جوش مرا 3 لینک به دیدگاه
Ala Agrin 14476 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 خرداد، ۱۳۸۹ این گلشن دهر عاقبت گلخن شد هر دوست که بود جز خدا دشمن شد جز مهر خدای هرچه در دل کشتم حاصل اندوه و دانه صد خرمن شد 3 لینک به دیدگاه
armstrong 2214 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 خرداد، ۱۳۸۹ دلا بسوز که سوز تو کارها بکند نیاز نیم شبی دفع صد بلا بکند 3 لینک به دیدگاه
Ala Agrin 14476 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 خرداد، ۱۳۸۹ در گوشهٔ انزوا خزیدن خوش تر پیوند ز غیر حق بریدن خوشتر 3 لینک به دیدگاه
armstrong 2214 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 خرداد، ۱۳۸۹ رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن ترک من خراب شبگرد مبتلا کن 3 لینک به دیدگاه
hamid_hisystem 6612 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 خرداد، ۱۳۸۹ نشوم یک دل و یکرنگ تورا تا نسازی دل او از خون رنگ 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده