آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۸۹ مـرد را دردي اگر باشد خوش است درد بي دردي علاج اش آتش است 5 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۸۹ مـرد را دردي اگر باشد خوش استدرد بي دردي علاج اش آتش است تو یعنی یک کبوتر را زتنهایی رهاکردن خدای اسمانها رابه ارامی صداکردن 5 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۸۹ ندارد باغ پاييزي رخ زردي که من دارم نميداند کسي حال مرا دردي که من دارم 3 لینک به دیدگاه
hamid_hisystem 6612 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۸۹ مرا در خانه سروی هست کاندر سایه قدش فراغ از سرو بستانی و شمشاد چمن دارم 3 لینک به دیدگاه
mehdi_61 141 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۸۹ مژگان تو تا تيغ جهان گير برآورد بس کشته دل زنده که بر يک دگر افتاد 5 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۸۹ مژگان تو تا تيغ جهان گير برآوردبس کشته دل زنده که بر يک دگر افتاد در من ترانه های قشنگی نشسته اند انگار از نشستن بیهوده خسته اند انگا ر سالهای زیادی ست بی جهت امید خود به این دل دیوانه بسته اند 5 لینک به دیدگاه
hamid_hisystem 6612 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۸۹ دل که از ناوک مژگان تو درخون میگشت باز مشتاق کمانخانه ابروی تو بود 5 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۸۹ دل که از ناوک مژگان تو درخون میگشت باز مشتاق کمانخانه ابروی تو بود در آخرین تنفس شعرم هنوز هم از آسمان آبی تو یاد می کنم... 6 لینک به دیدگاه
Aria_sh 246 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۸۹ ما را ز خیال تو چه پروای شراب است خم گو سر خود گیر که خمخانه خراب است 7 لینک به دیدگاه
hamid_hisystem 6612 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۸۹ تا تو نگاه می کنی کار من آه کردن است من به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است 7 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۸۹ تا ندانندم بد انديشان طريق عاشقي در لباس ناشناسان راه ديگر مي زنم 4 لینک به دیدگاه
Occ.Health 1065 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۸۹ معشوق به سامان شد تا باد چنین بادا کفرش همه ایمان شد تا باد چنین بادا 4 لینک به دیدگاه
shanli 294 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 خرداد، ۱۳۸۹ این گردش را ز جان خود دزدیدم پیش از قالب به جان چنین گردیدم گویند مرا صبر و سکون اولیتر این صبر و سکون را به شما بخشیدم 5 لینک به دیدگاه
mehdi_61 141 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 خرداد، ۱۳۸۹ می خور که هر که آخر کار جهان بديد از غم سبک برآمد و رطل گران گرفت 2 لینک به دیدگاه
shanli 294 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 خرداد، ۱۳۸۹ تو آبی و ما جمله گیاهیم همه تو شاهی و ما جمله گدائیم همه گوینده توئی و ما صدائیم همه جوینده توئی چرا نیائیم همه... 2 لینک به دیدگاه
taniam 256 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 خرداد، ۱۳۸۹ هرزه گردان از هوای نفس خود سرگشته اند گر نخیزد باد غوغا گر غبار آسوده است 2 لینک به دیدگاه
EN-EZEL 13039 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 خرداد، ۱۳۸۹ تو نگات عشقی ندیدم که بشه بخاطرش مرد کبر و خودخواهی محضت مثل زالو دلمو خورد. لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 خرداد، ۱۳۸۹ تو نگات عشقی ندیدم که بشه بخاطرش مردکبر و خودخواهی محضت مثل زالو دلمو خورد. در كنج دلم عشق كسي خانه ندارد كس جاي در اين منزل ويرانه ندارد 3 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 خرداد، ۱۳۸۹ در كنج دلم عشق كسي خانه ندارد كس جاي در اين منزل ويرانه ندارد اینه که حبیب میخونه دست از طلب ندارم تا کام من براید یا جان رسد به جانان یا جان زتن در اید 2 لینک به دیدگاه
خانومي 808 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 خرداد، ۱۳۸۹ درد ما را نیست درمان الغیاث هجر ما را نیست پایان الغیاث 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده