آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۲ درد عشقی کشیده ام که مپرسزهر هجری چشیده ام که مپرس سوی من لب چه میگزی که مگوی لب لعلی گزیدهام که مپرس لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۲ سوی من لب چه میگزی که مگوی لب لعلی گزیدهام که مپرس سحر بلبل حکایت با صبا کرد که عشق روی گل با ما چه ها کرد لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۲ سحر بلبل حکایت با صبا کردکه عشق روی گل با ما چه ها کرد در خرابات مغان گر گذر افتد بازم حاصل خرقه و سجاده روان دربازم لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۲ در خرابات مغان گر گذر افتد بازم حاصل خرقه و سجاده روان دربازم من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید قفسم برده به باغی ودلم شاد کنید لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۲ من نگویم که مرا از قفس آزاد کنیدقفسم برده به باغی ودلم شاد کنید دل خراب من دگر خراب تر نمی شود که خنجر غمت ازین خراب تر نمی زند لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۲ دل خراب من دگر خراب تر نمی شود که خنجر غمت ازین خراب تر نمی زند در خرابات مغان نور خدا میبینم وین عجب بین که چه نوری ز کجا میبینم لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۲ در خرابات مغان نور خدا میبینم وین عجب بین که چه نوری ز کجا میبینم من ترک عشق شاهد و ساغر نمیکنم صد بار توبه کردم و دیگر نمیکنم لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۲ من ترک عشق شاهد و ساغر نمیکنم صد بار توبه کردم و دیگر نمیکنم مرا مهر سيه چشمان ز سر بيرون نخواهد شد قضای آسمان است اين و ديگرگون نخواهد شد.. لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۲ مرا مهر سيه چشمان ز سر بيرون نخواهد شدقضای آسمان است اين و ديگرگون نخواهد شد.. دوش سودای رخش گفتم ز سر بیرون کنم گفت کو زنجیر تا تدبیر این مجنون کنم لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۲ دوش سودای رخش گفتم ز سر بیرون کنم گفت کو زنجیر تا تدبیر این مجنون کنم من ندانستم از اول که تو بی مهرو وفایی عهد نابستن از آن به که ببندی ونپایی لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۲ من ندانستم از اول که تو بی مهرو وفاییعهد نابستن از آن به که ببندی ونپایی یاد باد آن که ز ما وقت سفر یاد نکرد به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۲ یاد باد آن که ز ما وقت سفر یاد نکرد به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشد خواجه ان است که باشد غم خدمتکارش لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۲ دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشد خواجه ان است که باشد غم خدمتکارش شاه و گدا به ديده دريادلان يکي است پوشيده است پست و بلند زمين در آب لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۲ شاه و گدا به ديده دريادلان يکي است پوشيده است پست و بلند زمين در آب بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۲ بگذار تا بگریم چون ابر در بهارانکز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران نی حدیث راه پر خون میکند قصه های عشق مجنون میکند لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۲ نی حدیث راه پر خون میکند قصه های عشق مجنون میکند دیریست که دلدار پیامی نفرستاد ننوشت کلامی وسلامی نفرستاد لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۲ دیریست که دلدار پیامی نفرستادننوشت کلامی وسلامی نفرستاد دانست که خواهد شدنم مرغ دل از دست و از آن خط چون سلسله دامی نفرستاد لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۲ دانست که خواهد شدنم مرغ دل از دست و از آن خط چون سلسله دامی نفرستاد دانی که چرا راز نهان با تو نگویم؟ طوطی صفتی طاقت اسرار نداری لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۲ دانی که چرا راز نهان با تو نگویم؟طوطی صفتی طاقت اسرار نداری یک دست جام باده و یک دست جعد یار رقصی چنین میانه میدانم آرزوست لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۲ یک دست جام باده و یک دست جعد یار رقصی چنین میانه میدانم آرزوست تا دامن کفن نکشم زیر پای خاک باور مکن که دست زدامان بدارمت لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده