مشاعره

[moh@mad 5513]

تیره گون شد کوکب بخت همایون فام من

واژگون گشت از سپهر واژگون اقبال من

[Sh.92 3961]

نشان اهل خدا عاشقي است با خوددار....كه در مشايخ شهر اين نشان نمي بينم

[captain 9274]

منوچهر فرمود تا بر نشست

مر آن پاک دل گرد خسرو پرست

[Sh.92 3961]

تا تو نگاه ميكني كار من اه كردن است ...اي به فداي چشم تو اين چه نگاه كردن است

[afra68 174]

تو بی قراری و من بی قرار تر شده ام...............تو مست میکنی و من خمار تر شده ام

[moein.s 18983]

من بسیار گریسته ام

هنگام که آسمان ابری است

مرا نیت آن است

که از خانه بدون چتر بیرون باشم

من بسیار زیسته ام

اما اکنون مراد من است

که از این پنجره برای باری

جهان را آغشته به شکوفه های گیلاس بی هراس

بی محابا ببینم

 

احمدرضا احمدی

[Sh.92 3961]

ما چون دو دريچه رو به روي هم ...اگاه ز هر بگو مگوي هم

[moein.s 18983]

مرا به یاد بیاور

مرا ز یاد مبر

که

انعکاس صدایم درون شب جاری ست

کسی نمی داند

که در سیاهی شب دشنه ای ست در پشتم

که در سیاهی شب خنجری ست در کتفم

مرا ندیدی

دیگر مرا نخواهی دید

 

حمید مصدق عزیز

[not found 16275]

دل نیست این دلی که به من دادی

در خون تپیده آه رهایش کن

یا خالی از هوی و هوس دارش

یا پای بند مهر و وفایش کن

[moein.s 18983]

نازنینا در نایابی ز من می خواستی

کز دهان بسته ام شور سخن می خواستی

من به زندان قفس از نغمه ها افتاده ام

این هنر را کاش از مرغ

چمن می خواستی

اشک شرمم از تهیدستی به مژگانم چکید

زانکه از خار بیابان یاسمن می خواستی

آبرویم را غم درماندگی بر خاکت ریخت

چون از این بی خان و مان خاک وطن می خواستی

 

مهدی سهیلی

[not found 16275]

یک شب ز لوح خاطر من بزدای

تصویر عشق و نقش فریبش را

خواهم به انتقام جفاکاری

در عشقش تازه فتح رقیبش را

[Sh.92 3961]

اري اغاز دوست داشتن است ،گرچه پايان راه ناپيداست ...من به پايان دگر نينديشم ، كه همين دوست داشتن زيباست

[not found 16275]

تنها تو آگهی و تو می دانی

اسرار آن خطای نخستین را

تنها تو قادری که ببخشایی

بر روح من صفای نخستین را

[moein.s 18983]

انگار مدتی است که احساس می کنم

خاکستری از دو سه سال گذشته ام

احساس می کنم که کمی دیر است

دیگر نمی توانم

هر وقت خواستن

در بیست سالگی متولد شوم

انگار

فرصت برای حادثه

از دست رفته است

از ما گذشته است که کاری کنیم

کاری که دیگران نتوانند

 

قیصر امین پور دل کباب می کنه

[not found 16275]

دل نیست این دلی که به من دادی

در خون تپیده آه رهایش کن

یا خالی از هوی و هوس دارش

یا پای بند مهر و وفایش کن

[moein.s 18983]

نگا کن ! رو سیم گیتار تار

تنیده عنکبوته

اولین حرف ترانه ‚ آخرین حرف سکوته

نگا کن ! ما رو نگا کن ! توی آینه ی ترانه

که چه بی ستاره

موندیم توی این فصل شبانه

 

ترانه ای از یغما

[شــاروک 30242]

هر چند غرق بحر گناهم ز صد جهت

 

تا آشنای عشق شدم ز اهل رحمتم

[moein.s 18983]

می خواهم عشق بماند و

اشک بماند و

لبخندی که هدیه ی لبهای توست

می خواهم تو باشی و

من باشم و

زندگی

و سیارگان

سرشاری

از انعکاس ما

 

رویا زرین

[شــاروک 30242]

ای گدایان خرابات خدا یار شماست

 

چشم انعام مدارید ز انعامی چند

[moein.s 18983]

در چارچوب قاب

بین حفاظهای مقاوم

آویخته بر گردن دیوار لبخند

محفوظ از غبار

محفوظ از توفان

محفوظ از رگبار

آویخته بی جان

و بال گردن دیوار

لبخند بی بو

لبخند بی رنگ

لبخند جاویدان

 

سیما یاری