captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 خرداد، ۱۳۹۱ مار زخمین به ضربت سنگم ببر خونین ز ناوک تیرم 2 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 خرداد، ۱۳۹۱ مسلمانان مرا وقتی دلی بود که با وی گفتمی گر مشکلی بود 2 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 خرداد، ۱۳۹۱ داد درویشی از سر تمحید سر قلیان خویش را به مرید 1 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 خرداد، ۱۳۹۱ دیدم آن قهرمان که چندین بار زیر بار شکنجه رفت از هوش 5 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 خرداد، ۱۳۹۱ شاهنشهی که شیشه جانها بدست اوست گر بشکند به سنگ فقط مزد شست اوست 4 لینک به دیدگاه
Sh.92 3961 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 خرداد، ۱۳۹۱ تصور کن بهاری را که از دست تو خواهد رفت ....خم گیسوی یاری را که از دست تو خواهد رفت .... شبی در پیچ زلف موج در موجت تماشا کن....نسیم بیقراری را که از دست تو خواهد رفت 4 لینک به دیدگاه
Marziam 467 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 خرداد، ۱۳۹۱ تو همه بار و بری ، تازه بهارا تو بمان داغ و درد است همه نقش و نگار دل من 4 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 خرداد، ۱۳۹۱ نه غوغایی به جز نجوای ارواح نه آوایی مگر بانگ شباهنگ 3 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 خرداد، ۱۳۹۱ گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی 3 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 خرداد، ۱۳۹۱ "یا رب تو مرا ز درگهت دور مکن مشتاق تو ام خدا، مرا کور مکن" 3 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۹۱ ناز شستی نه به دست آورده ناگهان سیلی سختی خوردم 2 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۹۱ ما را که بجز توبه شکستن هنری نیست با زاهد بی مایه نشستن ثمری نیست 2 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 خرداد، ۱۳۹۱ تا چین سر زلف بتان شد وطن دل عزم سفرش از گذر حب وطن خاست 2 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 خرداد، ۱۳۹۱ ترا به حسن و طراوت جز این نیارم گفت که از زمانه بهاری و از بهار چمن 6 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 خرداد، ۱۳۹۱ نه چنان همت والایی داشت که مرا سیر کند با نانی 5 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 خرداد، ۱۳۹۱ یار زیبا گر هزارت وحشت از وی در دلست بامدادان روی او دیدن صباح مقبلست 5 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 خرداد، ۱۳۹۱ تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی 4 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 خرداد، ۱۳۹۱ یک باره به ترک ما بگفتی زنهار نگویی این نه نیکوست 3 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 خرداد، ۱۳۹۱ تا کي غم آن خورم که دارم يا نه وين عمر به خوشدلي گذارم يا نه پرکن قدح باده که معلومم نيست کاين دم که فرو برم برآرم يا نه 3 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 خرداد، ۱۳۹۱ هرگز این گونه زردی که مراست لذت بوسه مادر نچشید 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده