afra68 174 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 خرداد، ۱۳۹۱ تو سطر آغازين فصل لاله ها هستي من بهت نامرطوب پاييزانم و و زردم 2 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 خرداد، ۱۳۹۱ من از طرح نگاه تو امید مبهمی دارم نگاهت را مگیر از من که با آن عالمی دارم 1 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 خرداد، ۱۳۹۱ مرد مرادی، نه همانا که مرد مرگ چنان خواجه نه کاریست خرد 1 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 خرداد، ۱۳۹۱ دولت آن است که با خون دل آید بکنار ورنه با سعی و عمل باغ جنان این همه نیست 6 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 خرداد، ۱۳۹۱ تا به خاک اندرت نگرداند خاک و ماک از تو بر ندارد کار 6 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 خرداد، ۱۳۹۱ ره نمی جویم به سوی شهر روز بیگمان در قعر گوری خفته ام گوهری دارم ولی آن را ز بیم در دل مرداب ها بنهفته ام 6 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 خرداد، ۱۳۹۱ می لعل پیش آر و پیش من آی به یکدست جام و به یکدست چنگ 6 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 خرداد، ۱۳۹۱ گفت مستی زان سبب افتان و خیزان می روی گفت جرم راه رفتن نیست ره هموار نیست 4 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 خرداد، ۱۳۹۱ تمام هستی من آیه ی تاریکیست که تو را در خود تکرار کنان به سحر گاه شکفتن ها و رستن های ابدی خواهد برد من در این آیه تو را آه کشیدم آه من در این آیه تو را با درخت و آب و آتش پیوند زدم 5 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 خرداد، ۱۳۹۱ مرادی نشد حاصلت در مرید درین آرزو گشت مویت سفید 3 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 خرداد، ۱۳۹۱ من نامه به برگِ گل نویسم شاید که صبا به او رساند 4 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 خرداد، ۱۳۹۱ دود اگر بالا نشیند کسر شان شعله نیست جای چشم ابرو نگیرد چون که او بالاتر است گر کسی بر نا کسی بالا نشیند فخر نیست روی دریا خس نشیند قعر دریا گوهر است 3 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 خرداد، ۱۳۹۱ تلخ است دهان عیشم از صبر ای تنگ شکر بیار قندی.... سعدی 2 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 خرداد، ۱۳۹۱ یا غریب الحسن رفقا بالغریب خون درویشان مریز ای محتشم 6 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 خرداد، ۱۳۹۱ مرا سوی میخانه راهی دهید سرم را به آن در پناهی دهید 6 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 خرداد، ۱۳۹۱ دیروز ها کسی را دوست می داشتی این روزها دلتنگی،تنهایی همه ی عمرمان به همین سادگی گذشت 6 لینک به دیدگاه
saeed99 2563 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 خرداد، ۱۳۹۱ . ترا دایه گر مرغ شاید همی پس این پهلوانی چه باید همی فردوسی 5 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 خرداد، ۱۳۹۱ یار هم غایب و هم حاضر و چون درنگری خالی از غیبت و عاری ز حضورست اینجا 4 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 خرداد، ۱۳۹۱ از این زهد یکباره بیگانه شو به رند خرابات همخانه شو 4 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 خرداد، ۱۳۹۱ و آنگاه برای خشت گور دگران در کالبدی کشند خاک من و تو 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده