real 1797 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اردیبهشت، ۱۳۹۱ از داغ غمت هركه دلش سوختني نيست از شمع رخت محفلش افروختني نيست 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اردیبهشت، ۱۳۹۱ ترا چو نکهت گل تاب آرمیدن نیست نسیم غیر ندانم چه گفت در گوشت ؟ 2 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اردیبهشت، ۱۳۹۱ تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی 1 لینک به دیدگاه
skalaskala 1624 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اردیبهشت، ۱۳۹۱ يا رب اندر دل آن خسرو شیرين انداز که به رحمت گذری بر سر فرهاد کند شاه را به بود از طاعت صدساله و زهد قدر يک ساعته عمری که در او داد کند 5 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اردیبهشت، ۱۳۹۱ دامن دوست بدست آر و ز دشمن بگسل مرد یزدان شو و فارغ گذر از اهرمنان 5 لینک به دیدگاه
skalaskala 1624 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اردیبهشت، ۱۳۹۱ نشنو از نی نی نوای بینواست بشنو از دل دل حریم کبریاست 4 لینک به دیدگاه
R.Irankhah 25490 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اردیبهشت، ۱۳۹۱ تو نازک طبعی و طاقت نیاری گرانی های مشتی دلق پوشان 4 لینک به دیدگاه
skalaskala 1624 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اردیبهشت، ۱۳۹۱ نی چو سوزد تل خاکستر شود دل چو سوزد محفل دلبر شود 4 لینک به دیدگاه
R.Irankhah 25490 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اردیبهشت، ۱۳۹۱ دوم پرده بر بی حیایی متن که خود می درد پرده ی خویشتن 4 لینک به دیدگاه
skalaskala 1624 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اردیبهشت، ۱۳۹۱ نه من بر آن گل عارض غزل سرايم و بس که عندلیب تو از هر طرف هزارانند تو دستگیر شو ای خضر پی خجسته که من پیاده می روم و همرهان سوارانند 4 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اردیبهشت، ۱۳۹۱ دی با چراغ همی گشت گرد شهر کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست 4 لینک به دیدگاه
real 1797 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اردیبهشت، ۱۳۹۱ تا تو نگاه می کنی کار من آه کردن است ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است 4 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اردیبهشت، ۱۳۹۱ تا شدی آواره ی صحرا و دشت فکر بی باک تو از گردون گذشت 3 لینک به دیدگاه
skalaskala 1624 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اردیبهشت، ۱۳۹۱ ترسم که روز حشر عنان بر عنان رود تسبیح شیخ و خرقه رند شرابخوار حافظ چو رفت روزه و گل نیز می رود ناچار باده نوش که از دست رفت کار 4 لینک به دیدگاه
real 1797 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اردیبهشت، ۱۳۹۱ رقصيدن سرو و حالت گل بی صوت هزار خوش نباشد 4 لینک به دیدگاه
skalaskala 1624 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اردیبهشت، ۱۳۹۱ دل در جهان مبند و به مستی سال کن از فیض جام و قصه جمشید کامگار جز نقد جان به دست ندارم شراب کو کان نیز بر کرشمه ساقی کنم نثار 4 لینک به دیدگاه
real 1797 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اردیبهشت، ۱۳۹۱ رفتي و نديدي که چه محشر کردم با اشک تمام کوچه را تر کردم ديشب که سکوت خانه دق مرگم کرد وابستگي ام رابه تو باور کردم 4 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اردیبهشت، ۱۳۹۱ مینهد هر ساعتی بر خاطرم باری چو کوه خوف آن ساعت که با روی چو کاه آری مرا 3 لینک به دیدگاه
skalaskala 1624 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اردیبهشت، ۱۳۹۱ ای صبا نکهتی از خاک ره يار بیار ببر اندوه دل و مژده دلدار بیار نکته ای روح فزا از دهن دوست بگو نامه ای خوش خبر از عالم اسرار بیار 2 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اردیبهشت، ۱۳۹۱ روز و شب خوابم نمی آید به چشم غم پرست ......... بس که در بیماری هجرتو گریانم چو شمع رشــته صــبرم به مقراض غمــت ببریده شـــد ......... همچنان در آتش مهر تو سوزانم چو شمع 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده