sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اردیبهشت، ۱۳۹۱ مستی و عشق حقیقی را به هشیاری شمر نزد نادان مست و نزد زیرکان هشیار باش 2 لینک به دیدگاه
R.Irankhah 25490 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اردیبهشت، ۱۳۹۱ شکایت شب هجران فرو گذاشته به به شکر آن که برافکند پرده روز وصال 1 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اردیبهشت، ۱۳۹۱ لطف الهی بکند کار خویش مژده ی رحمت برساند سروش 1 لینک به دیدگاه
R.Irankhah 25490 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اردیبهشت، ۱۳۹۱ شب شراب خرابم کند به بیداری و گر به روز شکایت کنم به خواب رود 5 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اردیبهشت، ۱۳۹۱ دلبر از ما بصد امید ستد اول دل ظاهرا عهد فراموش نکند خلق کریم 5 لینک به دیدگاه
R.Irankhah 25490 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اردیبهشت، ۱۳۹۱ محراب ابروان بنما تا سحرگهی دست دعا برآرم و در گردن آرمت 4 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اردیبهشت، ۱۳۹۱ تو مگر بر لب آبی به هوس بنشینی ورنه هر فتنه که بینی همه از خود بینی 5 لینک به دیدگاه
R.Irankhah 25490 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اردیبهشت، ۱۳۹۱ یاد باد آنکه زما وقت سفر یاد نکرد به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد 4 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اردیبهشت، ۱۳۹۱ دلم زار و حزینه چون ننالم وجودم آتشینه چون ننالم بمو واجن که طاهر چند نالی چو مرگم در کمینه چون ننالم 3 لینک به دیدگاه
vergil 11695 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اردیبهشت، ۱۳۹۱ می روم زدیده ها نهان شوم می روم که گریه در نهان کنم مرا جدایی تو می کشد یا ترا دوباره مهربان کنم / 4 لینک به دیدگاه
R.Irankhah 25490 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اردیبهشت، ۱۳۹۱ مکن به چشم حقارت نگاه در من مست که آب روی شریعت بدین قدر نرود 3 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اردیبهشت، ۱۳۹۱ دلبرا ای که تو را طبع سخن پرور من مهربان کرد که دستی بکشی بر سر من 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اردیبهشت، ۱۳۹۱ نان و حلوا چیست؟ جاه و مال تو باغ و راغ و حشمت و اقبال تو 2 لینک به دیدگاه
real 1797 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اردیبهشت، ۱۳۹۱ و نقشی از خیال تو به آبشار می کشد دوباره جسم بی رمق مرا عذاب میدهد دوباره کارزار من به شوره زار می کشد دوباره میبینمت که واژه های بی کسی... 5 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اردیبهشت، ۱۳۹۱ یاد ایامی که با ما داشتی گاه خشم از ناز و گاهی آشتی 5 لینک به دیدگاه
real 1797 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اردیبهشت، ۱۳۹۱ یک نعره ی مستانه ز جایی نشنیدم ویران شود این شهر که میخانه ندارد 5 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اردیبهشت، ۱۳۹۱ داند این را هرکه زین ره آگه است کاین وجود و هستیش، سنگ ره است 5 لینک به دیدگاه
real 1797 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اردیبهشت، ۱۳۹۱ تو در من آن تب گرمی که آبم می کند کم کم نگاهت نیز چون مستی خرابم می کند کم کم منم آن کهنه دیواری بجا از قلعه های سنگ که باد و آفتاب آخر خرابم می کند کم کم 5 لینک به دیدگاه
مرغِ آتش خوار 18 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اردیبهشت، ۱۳۹۱ دلی دارم خریدارِ محبت که زا و گرم است بازارِ محبت 4 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اردیبهشت، ۱۳۹۱ تو آن دقایق شیرین خاطرات منی ببر مـرا بــه تماشای باغ نسترنت تمام شهر به تایید من بپا خیزند اگـــر دقیـــق ببینند از نگاه منت 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده