رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

در پیش بیدردان چرا فریاد بی حاصل کنم

گر شکوه ای دارم ز دل با یار صاحبدل کنم

 

در پرده سوزم همچو گل در سینه جوشم همچو مل

من شمع رسوا نیستم تا گریه در محفل کنم

 

اول کنم اندیشه ای تا برگزینم پیشه ای

آخر به یک پیمانه می اندیشه را باطل کنم...

  • Like 1
لینک به دیدگاه
!ala مهمان

می مخور با همه کس تا نخورم خون جگر

سر مکش تا نکشد سر به فلک فریادم

 

زلف را حلقه مکن تا نکنی دربندم

طره را تاب مده تا ندهی بر بادم

لینک به دیدگاه

من کیستم ز مردم دنیا رمیده ای

چون کوهسار پای به دامن کشیده ای

 

از سوز دل چو خرمن آتش گرفته ای

وز اشک غم چو کشتی طفان رسیده ای

 

چون شام بی رخ تو بمانم نشسته ای

چون صبح از غم نو گریبان دریده ای....

لینک به دیدگاه
!ala مهمان

یار بیگانه مشو تا نبری از خویشم

غم اغیار مخور تا نکنی ناشادم

 

رخ برافروز که فارغ کنی از برگ گلم

قد برافراز که از سرو کنی آزادم

لینک به دیدگاه

مردم از درد و نمی آیی به بالینم هنوز

مرگ خود می‌بینم و رویت نمی بینم هنوز

 

بر لب آمد جان و رفتند آشنایان از سرم

شمع را نازم که می گرید به بالینم هنوز

 

آرزو مرد و جوانی رفت و عشق از دل گریخت

عم نمی گردد جدا از جان مسکینم هنوز ...

  • Like 3
لینک به دیدگاه

زیر پای من

دهان ِ دره ی سقوط

باز مانده است

ناگزیر

با صدایی از سکوت

تا همیشه

روی برزخ دو پرتگاه

راه می روم

سرنوشت من سرودن است :w00:

  • Like 3
لینک به دیدگاه

همچو نی می نالم از سودای دل

آتشی در سینه دارم جای دل

 

من که با هر داغ پیدا ساختم

سوختم از داغ نا پیدای دل

 

همچو موجم یک نفس آرام نیست

بسکه طوفان زا بود دریای دل...

  • Like 2
لینک به دیدگاه

بی تو بودن مث درد حتی واسه ی یه لحظه ؛

تو که همنفس نباشی زندگی مردن محضه

 

ترانه سرا: آرش نظری میتونید کار رو در وبلاگم ببینید.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

دوستای گلم به سایت موزیک من هم سر بزنید

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

:ws52::a030::icon_gol::w410:

  • Like 1
لینک به دیدگاه

نه دل مفتون دلبندی نه جان مدهوش دلخواهی

نه بر مژگان من اشکی نه بر لبهای من آهی

 

نه جان بی نصیبم را پیامی از دلارامی

نه شام بی فروغم را نشانی از سحرگاهی

 

نیابد محفلم گرمی نه از شمعی نه از جمعی

ندارد خاطرم الفت نه با مهری نه با ماهی...

  • Like 2
لینک به دیدگاه

یه روز دلم گرفته بود مثل روزهای بارونی

از اون هواها که خودت حال و هواشو میدونی

اگه بشه با واژه ها حالمو تعریف بکن

تو هم منو شعر منو با همه حست میخونی

  • Like 2
لینک به دیدگاه

ياد من باشد

هر چه پروانه كه می افتد در آب

زود از آب در آرم

ياد من باشد كاری نكنم

كه به قانون زمين بر بخورد

ياد من باشد فردا لب جوی

حوله ام را هم با چوبه بشويم

ياد من باشد تنها هستم

ماه بالای سر تنهایی است

  • Like 6
لینک به دیدگاه

تن برود به پیش دل کاین همه را چه می‌کنی

گوید دل که از مهی کز نظرت نهان بود

جز رخ دل نظر مکن جز سوی دل گذر مکن

زانک به نور دل همه شعله آن جهان بود

  • Like 2
لینک به دیدگاه

من دیگه دیوونه نیستم خوب خوبم نازنینم

دیگه رویایی ندارم حتی خوابم نمی بینم

من دیگه دیوونه نیستم یه کمی فقط شکسته م

این روزا از بس که مردم یه کم از زندگی خسته م

دیگه فهمیدم که شادی هیچ زمانی ابدی نیست

تنهایی و غصه خوردن خیلی ام حس بدی نیست

یاد گرفتم دیگه ماهو با تو اشتباه نگیرم

از رو عادته که گاهی گریه می کنم ، می میرم

  • Like 3
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...