moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آبان، ۱۳۸۹ وقت آن است که خون موج زند در دل لعل زین تغابن که خزف میشکند دیوارش 3 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 آبان، ۱۳۸۹ شب گذشته شتابان به رهگذار تو بودم به جلد رهگذر اما در انتظار تو بودم 2 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۸۹ شب گذشته شتابان به رهگذار تو بودم به جلد رهگذر اما در انتظار تو بودم مايه ي راحت و اسايش دل بودي تو تا برفتي تو دلم هيچ نياسود بيا 2 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۸۹ اکنون که گل سعادتت پُر بار است دست تو ز جام می چرابی کار است می خور که زمانه دشمنی غدار است دریافتن روز چنین دشوار است 6 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 آبان، ۱۳۸۹ تسبیح و خرقه لذت مستی نبخشدت همت در این عمل طلب از می فروش کن ساقی که جامت از می صافی تهی مباد چشم عنایتی به من درد نوش کن 5 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 آبان، ۱۳۸۹ نسیم زلف تو پیچیده بود در سر و مغزم خمار و سست ولی سخت بی قرار تو بودم 5 لینک به دیدگاه
کامیلا 422 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 آبان، ۱۳۸۹ منم آن جام شرابی که به دست تو اسرم چو مرا به لب رسانی زلبت بوسه بگیرم 3 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 آبان، ۱۳۸۹ می خور که فلک بهر هلاک من و تو ......................قصدی دارد به جان پاک من و تو در سبزه نشین و می روشن میخور ........................کاین سبزه بسی دمد ز خاک من و تو 4 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 آبان، ۱۳۸۹ و آنكه در انبار ماند وصرفه كرد اشپش و موش و حوادث هاش خورد اين جهان , نفي است ,دراثبات جو صورتت صفر است ,در معنيت جو 3 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۸۹ واعظ مکن نصیحت شوریدگان که ما باخاک کوی دوست به فردوس ننگریم جایی که تخت و مسند جم میرود به باد گر غم خوریم خوش نبود به که می خوریم 1 لینک به دیدگاه
پژمان مهرپویا 1121 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۸۹ منم شهره شهر به عشق ورزیدن منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن 2 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۸۹ نشنود آن نغمه ها را گوش حس کز ستمها گوش حس باشد نجس نشنود نغمه پری را آدمی کو بود ز اسرار اعجمی 2 لینک به دیدگاه
قاصدکــــــــ 20162 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۸۹ یارب سببی ساز که یارم به سلامت باز آید و بر برهاندم از بند ملامت خاک ره آن یار سفر کرده بیارید تا چشم جهان بین کنمش جای اقامت 2 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۸۹ تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش 2 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۸۹ شاد باش ای عشق خوش سودای ما ای طبیب جمله علتهای ما 2 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۸۹ الا ای دولتی طالع که قدر وقت میدانی گوارابادت این عشرت که داری روزگاری خوش 2 لینک به دیدگاه
قاصدکــــــــ 20162 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۸۹ الا ای دولتی طالع که قدر وقت میدانیگوارابادت این عشرت که داری روزگاری خوش شراب و عیش نهان چیست کار بی بنیاد زدیم بر صف رندان و هرچه بادا باد گره ز دل بگشا و ز سپهر یاد مکن که فکر هیچ مهندس چنین گره نگشاد 2 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۸۹ شراب و عیش نهان چیست کار بی بنیاد زدیم بر صف رندان و هرچه بادا باد گره ز دل بگشا و ز سپهر یاد مکن که فکر هیچ مهندس چنین گره نگشاد :ws28: در خواب بُدم مرا خردمندی گفت کز خواب کسی را گُل شادی نشکفت کاری چه کنی که با اجل باشد جُفت مَی خور که به زیر خاک می باید خفت 2 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۸۹ شراب و عیش نهان چیست کار بی بنیاد زدیم بر صف رندان و هرچه بادا باد گره ز دل بگشا و ز سپهر یاد مکن که فکر هیچ مهندس چنین گره نگشاد در ره عشق که از سیل بلا نیست گذار کرده ام خاطرخود را به تمنای تو خوش 2 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۸۹ [/color] :ws28: در خواب بُدم مرا خردمندی گفت کز خواب کسی را گُل شادی نشکفت کاری چه کنی که با اجل باشد جُفت مَی خور که به زیر خاک می باید خفت تو شمع انجمنی یک زبان و یک دل شو خیال کوشش پروانه بین و خندان باش 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده