niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 مهر، ۱۳۸۹ ای شه صلاح الدین من ره دان من ره بین من ای فارغ از تمکین من ای برتر از امکان من 3 لینک به دیدگاه
Mahtab.r 778 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 مهر، ۱۳۸۹ نظر سوی دلفگاری نداری دگر داری بمن باری نداری جفا گفتم: نداری ، داری اما وفا پنداشتم داری ، نداری 1 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 مهر، ۱۳۸۹ یاد باد آنکه ز ما وقت سفر یاد نکرد به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد 1 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مهر، ۱۳۸۹ دل و دین و عقل و هوشم همه را به باد دادی زکدام باده ساقی به من خراب دادی 1 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مهر، ۱۳۸۹ ای نور ما ای سور ما ای دولت منصور ما جوشی بنه در شور ما تا میشود انگور ما:icon_pf (34): 2 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مهر، ۱۳۸۹ این دیده نیست قابل دیدار روی تو چشمی دگربده که تماشا کنم تو را 2 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مهر، ۱۳۸۹ آمدهام که سر نهم عشق تو را به سر برم ور تو بگوییم که نی نی شکنم شکر برم 2 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مهر، ۱۳۸۹ مرا دلی است که هرگز به دلبری نسپردم در این خرابه ندانم چگونه لانه گرفتی 2 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مهر، ۱۳۸۹ یار اگر زخمت زند با تیغ ابرو دم مزن تیغ ابرو را کنم با سوزن مژگان رفو 2 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مهر، ۱۳۸۹ تیکه ننداز محمد وز هیچ کسی نیز دو گوشم نشنود کاین آمدن و رفتنم از بهر چه بود لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مهر، ۱۳۸۹ دلم اسیر دلبره دیونه و در بدره دلبرت کیه ای کلک هر خشت که بر کنگره ی ایوانی است انگشت وزیر یا سرِ سلطانی است 1 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مهر، ۱۳۸۹ تو کز مکارم اخلاق عالمی دگری وفای عهد من از خاطرت به در نرود 1 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مهر، ۱۳۸۹ دردی است غیر مردن، آن را دوا نباشد پس من چگونه گویم کاین درد را دوا کن؟ در خواب دوش پیری در کوی عشق دیدم با دست اشارتم کرد، که عزم سوی ما کن 3 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مهر، ۱۳۸۹ نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد بختم اریار شود رختم از اینجا ببرد 3 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مهر، ۱۳۸۹ دارنده چو ترکیب طبایع آراست از بهر چه پس فکندش اندر کم و کاست گر نیک آمد شکستن از بهر چه بود ورنیک نیامد این صُور عیب کراست 4 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مهر، ۱۳۸۹ تو شمع انجمنی یکزبان و یک دل شو خیال و کوشش پروانه بین و خندان باش 3 لینک به دیدگاه
mohsen-gh 405 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مهر، ۱۳۸۹ شب قدری چنین عزیز شریف با تو تا روز خفتنم هوس است 2 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مهر، ۱۳۸۹ تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست دل سودازده از غصه دو نیم افتادست 3 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مهر، ۱۳۸۹ تا خاک مرا به قالب آمیخته اند بس فتنه که از خاک بر انگيخته اند 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده