S.F 24932 ارسال شده در 9 اسفند، 2015 "أرنی" کسی بگوید که تو را ندیده باشد! تو که با منی همیشه، چه "تری" چه " لن ترانی" 8
Tamana73 28835 ارسال شده در 9 اسفند، 2015 بگذار کسى نداند که چگونه من به جاى نوازش شدن، بوسیده شدن، گزیده شدم... (شاملو) 7
Sepideh.mt 17530 ارسال شده در 17 اسفند، 2015 بی تو با خاطره ات هم سر دعوا دارم قول دادم به کسی غیر تو عادت نکنم 8
آرتاش 33340 ارسال شده در 18 اسفند، 2015 دگرباره بشوریدم بدان سانم به جان تو که هر بندی که بربندی بدرانم به جان تو من آن دیوانه بندم که دیوان را همیبندم زبان مرغ میدانم سلیمانم به جان تو نخواهم عمر فانی را تویی عمر عزیز من نخواهم جان پرغم را تویی جانم به جان تو چو تو پنهان شوی از من همه تاریکی و کفرم چو تو پیدا شوی بر من مسلمانم به جان تو گر آبی خوردم از کوزه خیال تو در او دیدم وگر یک دم زدم بیتو پشیمانم به جان تو اگر بیتو بر افلاکم چو ابر تیره غمناکم وگر بیتو به گلزارم به زندانم به جان تو سماع گوش من نامت سماع هوش من جامت عمارت کن مرا آخر که ویرانم به جان تو درون صومعه و مسجد تویی مقصودم ای مرشد به هر سو رو بگردانی بگردانم به جان تو سخن با عشق میگویم که او شیر و من آهویم چه آهویم که شیران را نگهبانم به جان تو ایا منکر درون جان مکن انکارها پنهان که سر سرنبشتت را فروخوانم به جان تو چه خویشی کرد آن بیچون عجب با این دل پرخون که ببریدهست آن خویشی ز خویشانم به جان تو تو عید جان قربانی و پیشت عاشقان قربان بکش در مطبخ خویشم که قربانم به جان تو ز عشق شمس تبریزی ز بیداری و شبخیزی مثال ذره گردان پریشانم به جان تو :5c6ipag2mnshmsf5ju3 8
Tamana73 28835 ارسال شده در 22 اسفند، 2015 دلم که می گیرد آرام خودم رادرآغوش می گیرم... خودم به تنهایی دست نوازشی برسرم می کشم... لبخندمی زنم وآهسته می گویم: گریه نکن عزیزم... 3
Sepideh.mt 17530 ارسال شده در 24 اسفند، 2015 گونه های تر من دست کسی را حس کرد یک نفر نام مرا زیبا برد!! و به اندازه قلبم دل او نیز تپید شب سردیست و من با دل خود میگویم: خبری نیست بخواب باز هم خواب محبت دیدی 4
roozbeh ameri 8439 ارسال شده در 25 اسفند، 2015 تا تو هستی و غزل هست دلم تنها نیست محرمی جز تو هنوزم به چنین شبها نیست 2
.sOuDeH. 16059 ارسال شده در 25 اسفند، 2015 به یک پلک تو میبخشم تمام روز و شبها را که تسکین میدهد چشمت ،غم جانسوز تبها را بخوان! با لهجهات حسّی عجیب و مشترک دارم فضا را یکنفس پُر کن به هم نگذار لبها را به دست آور دل من را، چه کارت با دلِ مردم! تو واجب را به جا آور، رها کن مستحبها را دلیلِ دلخوشیهایم! چه بُغرنج است دنیایم! چرا باید چنین باشد؟... نمیفهمم سببها را بیا اینبار شعرم را به آداب تو میگویم که دارم یاد میگیرم زبانِ با ادبها را 5
آریودخت 43941 ارسال شده در 26 اسفند، 2015 هنگام سپیده دم خروس سحری دانی که چرا همی کند نوحه گری یعنی که نمودند در آیینه صبح کز عمر شبی گذشت و تو بی خبری خیام 5
Mahnaazz 13133 ارسال شده در 26 اسفند، 2015 [h=2]روزنـــــــــه،روزنامه دیواری تخصصی مهندسی برق(دی ماه 1394) [/h] :icon_gol::icon_gol: 2
*mehrsa* 14558 ارسال شده در 30 اسفند، 2015 شرابی تلخ می خواهم بیاور درد بسیار است که من می سوزم و می سازم و نامرد بسیار است شبیه کوه بغض آتشینم را فرو خوردم که صبر و طاقت این آدم خونسرد بسیار است چه از من مانده جز دستان خالی و دلی لبریز.. درختی که به پایش خاطرات زرد بسیار است دلم خوش بود تنها از منی من از توام افسوس به دور خانه ی معشوقه ها شبگرد بسیار است بلای خانمان سوزی که می گویند یعنی تو بلاهایی که عشقت بر سرم آورد بسیار است...... 4
roozbeh ameri 8439 ارسال شده در 31 اسفند، 2015 عشق قلیانی ست با طعم خوش نعنا-دوسیب میکشیآزاد باشی.مبتلا تر میشوی یا سراغ من می ایی چتر و بارانی بیار یا به دیدار منه ابری میا . تر میشوی 5
THE LOST BLADESMAN 135 ارسال شده در 2 فروردین، 2016 شراب تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش که تایک دم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش you can' if you want 5
Tamana73 28835 ارسال شده در 3 فروردین، 2016 ??هواے ناراحتے «دخــــــــــترا» رو داشته باشید?? ??دخترا مثل شما پسرا نمیتونن تادلشون گرفت زنگ بزنن دوست ورفیقاشونو جمع ڪنن برن دوردور?? ??مثل شماپسرانمیتونن تا با ڪسے دعواشون میشه قهر ڪنن ازخونه برن بیرون⇨ ⇦نمیتونن وقتے عصبانے میشن بزنن یه چیزے رو بشڪنن بعدم بگن پسره...حق دارهツ ⇦نمیتونن دادبزنن...نمیتونن بگن ازچے ناراحتن?? ????آره عزیزم دخترا وقتے غمگینن خودشونو حبس میڪنن تواتاق???? ??ازتمام دنیا خودشونو دور میڪنن?? ??تنها تڪیه گاهشون بالشتشونه...سرمیزارن روشو بے صدا اشڪ میریزن?? ??تنهاهمدمشون آهنگاے غمگین توی گوشیشون میشه وقطره هاے اشڪاشون شاهده بغض وتنهاییشونه?? ??دخترے ڪه تنها میشه یعنے قید همه چے رو میزنه حتے احساسش?? ??«تــــــــــنهام نــــــــــذار»?? سخت ترین جمله ایه ڪه یه دختر میتونه ب زبون بیاره?? ??دختربودن حرمت داره چیزی ڪه خیلیا درڪش نمیڪنن....!!!?? 3
*mehrsa* 14558 ارسال شده در 3 فروردین، 2016 دوستت دارد و از این همه دوری غمگین دوستت دارد و توجیه ندارد در دین ! دوستت دارد و دیوانگی ِ محض است این ! دل من ! لطف بفرما سر جایت بنشین ! # یاسر قنبرلو 3
ایلین1366 5544 ارسال شده در 3 فروردین، 2016 ??هواے ناراحتے «دخــــــــــترا» رو داشته باشید?? ??دخترا مثل شما پسرا نمیتونن تادلشون گرفت زنگ بزنن دوست ورفیقاشونو جمع ڪنن برن دوردور?? ??مثل شماپسرانمیتونن تا با ڪسے دعواشون میشه قهر ڪنن ازخونه برن بیرون⇨ ⇦نمیتونن وقتے عصبانے میشن بزنن یه چیزے رو بشڪنن بعدم بگن پسره...حق دارهツ ⇦نمیتونن دادبزنن...نمیتونن بگن ازچے ناراحتن?? ????آره عزیزم دخترا وقتے غمگینن خودشونو حبس میڪنن تواتاق???? ??ازتمام دنیا خودشونو دور میڪنن?? ??تنها تڪیه گاهشون بالشتشونه...سرمیزارن روشو بے صدا اشڪ میریزن?? ??تنهاهمدمشون آهنگاے غمگین توی گوشیشون میشه وقطره هاے اشڪاشون شاهده بغض وتنهاییشونه?? ??دخترے ڪه تنها میشه یعنے قید همه چے رو میزنه حتے احساسش?? ??«تــــــــــنهام نــــــــــذار»?? سخت ترین جمله ایه ڪه یه دختر میتونه ب زبون بیاره?? ??دختربودن حرمت داره چیزی ڪه خیلیا درڪش نمیڪنن....!!!?? 4
Tamana73 28835 ارسال شده در 5 فروردین، 2016 غم انگیزی یک زن را پشت زیبایی چشمانش و در عمق لبخند تلخش میتوان فهمید... زن ها گاهی حرف نمیزنند ،فقط نگاه می کنند و پشت نگاه سردشان ،دنیا دنیا حرف است... 4
roozbeh ameri 8439 ارسال شده در 18 فروردین، 2016 به تو خو کرده ام مانند به تو معروفی به دل کندن ...مونالیزا به لبخندش 8
Tamana73 28835 ارسال شده در 18 فروردین، 2016 منطق این روزها سطر سطر دفترم پر شده است از چهار حرف منطقدارم تمرین می کنم ، روانشناس ها می گویند تلقین جواب می دهد.دارم خواست تو را به زور به دلم یاد می دهم.منطق داشتن را... 7
ارسال های توصیه شده