ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 اسفند، ۱۳۹۲ سکوت کوچه های تار جانم، گریه می خواهد تمام بند بند استخوانم گریه می خواهد بیا ای ابر باران زا، میان شعرهای من که بغض آشنای ابر گریه می خواهد بهاری کن مرا جانا، که من پابند پاییزیم و آهنگ غزلهای جوانم گریه می خواهد چنان دق کرده احساسم میان شعر تنهایی که حتی گریه های بی امانم، گریه می خواهد 3 لینک به دیدگاه
atefehkhanom 2893 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 اسفند، ۱۳۹۲ ﺍﻭﻟـﺶ ﺫﻭﻕ ﺩﺍﺭﯼ . . ﺑـﻌـﺪﺵ ﺑـﺎ ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ ﺷـﺮﻭﻉ ﻣـﯿـﺸـﻪ . . ﺯﻧـﮓ ﻫـﺎ ﺟـﺎﺷـﻮ ﺑـﻪ ﺳﺎﻋـﺖ ﻫـﺎﯼ ﭘـﺮ ﺍﺭﺯﺷـﺖ ﻣـﯿـﺪﻩ . . ﺳـﺤـﺮ ﺗـﺎ ﺳﺤـﺮ ﺩﺭ ﻓﮑـﺮﺷـﯽ . . ﺍﺯ 1 ﺩﻗـﯿـﻘـﻪ ﺩﯾـﺮ ﺟـﻮﺍﺑـﺘـﻮ ﺩﺍﺩﻥ ﺑـﻪ ﺳـﺘـﻮﻩ ﻣـﯿــﺎﯼ . . . ﺩﯾـﺪﻧـﺶ ﺁﺭﺯﻭﺗــﻪ . . ﻣﯿﺨـﻮﺍﯼ ﻫـﺮ ﺟـﻮﺭ ﺷـﺪﻩ ﺧـﻮﺷـﺤـﺎﻟـﺶ ﮐـﻨـﯽ . . ﮔـﺮﻓـﺘـﻦ ﺩﺳـﺘـﺶ ﮔـﺮﻣـﺘـﺮﯾـﻦ ﺁﻏـﻮﺵ ﺩﻧﯿـﺎﺳﺖ ﺩﺭ ﺧـﯿـﺎﺑـﺎﻥ ﻫـﺎ ﺑـﻮﺩﻧـﺶ ﺭﻭ ﺩﺍﺩ ﻣـﯿـﺰﻧـﯽ . . ﺩﻭﺳـﺖ ﺩﺍﺷـﺘﻦ ﺟـﺎﺵ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻋـﺸـﻖ ﻣﯿـﺪﻩ . ﻋـﺸـﻖ ﺟـﺎﺵ ﺭﻭ ﺑـﻪ ﻋـﺎﺩﺕ ﻭ ﻭﺍﺑـﺴـﺘـﮕـﯽ ﻣﯿـﺪﻩ . . ﺍﯾـﻨـﺠـﺎﺳـﺖ ﮐـﻪ ﺩﺭﺩ ﺷـﺮﻭﻉ ﻣـﯿـﺸـﻪ . . ﻓـﻬـﻤـﯿـﺪﻩ ﺩﻝ ﺑـﺴـﺘـﯽ . !!!. ﻫـﺮ ﮐـﺎﺭﯼ ﻣـﯿـﮑـﻨـﻪ ﺗـﺎ ﺁﺯﺍﺭﺕ ﺑـﺪﻩ . . ﺑـﺎ ﺩﯾـﺮ ﺟـﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﻥ، ﺑـﺎ ﺑـﺪ ﺭﻓـﺘـﺎﺭﯼ . . ﮐـﺎﺭﯼ ﻣـﯿـﮑـﻨـﻪ ﮐـﻪ ﺻـﺪﺍﺕ ﺩﺭ ﺑـﯿــﺎﺩ . . ﺑـﻌـﺪ ﺑﮕـﻪ ﺩﯾـﺪﯼ ﻣـﺎ ﺑـﻪ ﻫـﻢ ﻧـﻤﯽ ﺧــﻮﺭﺩﯾــﻢ ...~ 2 لینک به دیدگاه
nazanin abedini 804 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اسفند، ۱۳۹۲ [h=6]من بعد رفتنت به خدا پیر می شوم برگرد خوب ِمن که زمینگیر می شوم[/h][h=6]گفتم که بعدِ تو به غزل می برم پناه با هر غزل به عشق تو زنجیر می شوم[/h][h=6]تکرار می کنم همه ی خاطرات را هر بار که به دست تو تسخیر می شوم[/h][h=6]کابوس ” روز وصلتم” انگار در شبت با رفتنت به نفعِ تو تعبیر می شوم[/h][h=6]دردی نهفته ام که در این گیر و دارها هر لحظه با خیال تو درگیر می شوم[/h][h=6]یک آیه از کتاب نگاهت شدم ببین! اینگونه من به نام تو تفسیر می شوم[/h][h=6]این شعرها بدون تو معنا نمی دهد از واژه واژه ی غزلم سیر می شوم![/h] 3 لینک به دیدگاه
nazanin abedini 804 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اسفند، ۱۳۹۲ روزگاری مردم دنیا دلشان درد نداشت هر کس غصه ی اینکه چه میکرد نداشت چشمه ی سادگی از لطف زمین می جوشید خودمانیم زمین این همه نامرد نداشت ... 3 لینک به دیدگاه
nazanin abedini 804 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اسفند، ۱۳۹۲ گفته بودی که چرا محو تماشای منی آنچنان مات که حتی مژه بر هم نزنی مژه بر هــم نزنم تا کـه ز دستم نرود ناز چشم تو به قـدر مژه بر هم زدنی 4 لینک به دیدگاه
mosalman 294 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اسفند، ۱۳۹۲ ***************************************عشق حقیقی***************************************************عشق هر کس ریشه ایی در من دواند...تا مرا به ذات این هستی رساند****************************************************بشنو از دل این تحفه تا پندت دهد...تا توانی عشق را اور به بند**********************************************************عشق انقدر مست مستت می کند...فارغ از دنیای پستت می کند********************************************************عشق که مستانه ایی عالی بود...بهترین منجی این عالم فانی بود... 2 لینک به دیدگاه
.:: MISSISSIPPI ::. 352 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 اسفند، ۱۳۹۲ دیوونه وار رویامو ویرون میکنی ... تا هر اتاقی بی تو زندونم بشه ... دور و برم دیوار و دیوار میکشی ... تا که فقط دنیای تو خونم بشه ... 2 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 اسفند، ۱۳۹۲ دوستت دارم! چون عشقت زيباست زلال است... عاشقت بودن مرا به اوج مي رساند! مرا به لذتي دست نيافتني دچار مي سازد... مي خواهم بداني که تو بخواني يا نخواني ، بخواهي يا نخواهي من عاشقت هستم ... و تا انتهاي اين دنياي پر از تهي هيچ کاري به جزدوست داشتنت ندارم! هيچ دليلي براي تنها گذاشتنت ندارم هيچ بهانه اي براي از ياد بردنت حتي براي لحظه اي ندارم...! و هيچ راهي براي ترک خاطره ات ندارم... ي زيباي زيبا ترين خاطراتم! همين کافي ست که من دوستت دارم! فقط مي خواهم آن تنها نگاه پاک را از اين همه تنهايي دريغ نکني ...! 4 لینک به دیدگاه
nazanin abedini 804 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 اسفند، ۱۳۹۲ ﺗﻮ ﻣـــﯽ ﺩﺍﻧﯽ ﺣﺘــﯽ ﺍﮔﺮ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ ... ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺩﻟﺘﻨﮓ ﺗﻮ ﺍﻡ ! ﺣﺎﻻ ﺑﺒﯿـــﻦ ﻧﺒـــﻮﺩﻧﺖ ، ﺑﺎ ﻣﻦ ﭼﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ... 4 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 اسفند، ۱۳۹۲ ببین غمگین، ببین دلتنگ دیدارم... ببین خوابم نمی آید، بیدارم... نگفتم تا کنون، اما کنون بشنو: تورا بیش از همه کس دوست میدارم 2 لینک به دیدگاه
nazanin abedini 804 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 اسفند، ۱۳۹۲ راست میگویند.. دوران جنگ نرم است... نیازی به سلاح گرم وسرد نیست ... کافیست قهر کنی... درجا مرده ام... 2 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 اسفند، ۱۳۹۲ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام مخاطب خاص 3 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 اسفند، ۱۳۹۲ دختر است دیگر... گاهی دلش می خواد بهانه های الکی بگیرد به هوای آغوش تــــــــــــــــــــو شانه های تــــــو... که بعد، تــو آرام خیلی آرام در گوشش زمزمه کنی: ببین من عاشقتــــم. 3 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 فروردین، ۱۳۹۳ گردی زمین را دوست دارم هر جای دنیا که باشی شعرهایم به سمتت قل می خورند ... 4 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 فروردین، ۱۳۹۳ هیس آنقدرها هم که فکر میکنی دیوارها بلند نیستند صدای دوست داشتنت گوش آسمان را کر می کند ... 2 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 فروردین، ۱۳۹۳ تو که نباشی میان سر به راهی و رو به راهی هیچ کدام را نیستم تو که نباشی آواره ام ... 4 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 فروردین، ۱۳۹۳ من دیوانه نیستم فقط کمی تنهایم همین ! چرا نگاه می کنی ؟ تنها ندیده ای ؟ به من نخند ، من هم روزگاری عزیز دل کسی بوده ام ... 1 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 فروردین، ۱۳۹۳ دلم فریاد می خواهد ولی در انزوای خویش چه بی آزار با دیوار نجوا میکنم هر شب... 1 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 فروردین، ۱۳۹۳ نگران تنهایی ام نباش! سر به راه شده،دیگر از خانه نمی زند بیرون... طول می کشد اما دوباره با هم آشتی خواهیم کرد! نگران دلتنگی هایم نباش! یاد گرفته ام چگونه حواسم را با آلبوم های قدیمی و کتابهای توی قفسه... با دنبال کردن پروانه های سرگشته... پرت کنم!! نگران غصه هایم نباش! من که اندوهی ندارم!! حتی هفته هاست گریه هم نکرده ام... تنها نمی دانم چرا گاهی چشمانم داغ می شوند گلویم باد می کند و مجبورم آب دهانم را فرو دهم و آنقدر بلند بلند نفس بکشم تا خفه نشوم!! نگران بودنم نباش! دیگر با زندگی سر جنگ ندارم... بعد تو با هم توافق کرده ایم کاری به کار هم نداشته باشیم!! نگران من نباش! من خوبِ خوبم!! 4 لینک به دیدگاه
nazanin abedini 804 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 فروردین، ۱۳۹۳ دلتنــگـم... دلتنـــــگ کسی کـــــه گردش روزگــــارش به من که رسیــــد از حرکـت ایستـاد... دلتنگ کسی که دلتنگی هایم را ندید... دلتنگ ِ خود َم... خودی که مدتهــــ ــــ ــاست گم اش کـرده ام ... گذشت، دیگر آن زمان که فقط یک بار از دنیا می رفتیم حالا یک بار از شهر می رویم یک بار از دیار … یک بار از یاد … یک بار از دل … و یک بار از دست دلتنــگـم... 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده