جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'مغناطیس'.
8 نتیجه پیدا شد
-
روش ذخیره انرژی تلمبه ای: در این روش در زمان کم مصرفی آب پشت سد را به بالا پمپ میکنند و در زمان پرمصرفی آبی که در ارتفاع قرار گرفته را به پایین رها میکنند و انرژی پتانسیل ذخیره شده در آن پرههای توربین را میچرخاند: روش ذخیره انرژی بوسیله فشرده سازی هوا یا Compressed Air Energy Storage (CAES): این روش به این ترتیب هست که در زمان کمباری انرژی تولیدی اضافی یک موتور پمپ هوا را میچرخاند و این هوا در داخل زمین محبوس میشود و زمانیکه به انرژی نیاز است این هوای فشرده که در داخل زمین گرم هم شده است یک ژنراتور را میچرخاند. ۲ مدل از این روش در نیروگاههای دنیا وجود دارد:۱) در نیروگاه Huntorf در کشور آلمان ۲)در آلابامای آمریکا حال سوالی که پیش میآید این است که چرا بیشتر از این روش استفاده نمیکنند و پاسخ آن در یک کلمه: هزینه. نسبت انرژی ذخیره شده بوسیله سوختهای فسیلی به قیمت این سیستم ذخیره کننده به صرفه نیست اما به شدت برای تولیدات حاصل از انرژیهای تجدیدپذیر مفید است. برای مثال وزش باد در شب بسیار بیشتر است اما از این انرژی در روز بیشتر استفاده میشود یا خورشید که در روز است و در شب از این انرژی باید استفاده نمود میتوان به این روش انرژی را ذخیره کرد: استفاده از باتریهای مقیاس بزرگ یا Grid battry storage: یکی دیگر از راههای ذخیره انرژی بویژه برای انرژی های نو استفاده از باتریها میباشد ولی این روش نسبتا پرهزینه است و توانایی ذخیرهسازی انرژی کمتری دارند: روش ذخیره انرژی بوسیله چرخ طیار یا FlyWeel اخیرا صنعت شاهد پیدایش مجدد یکی از قدیمی ترین تکنولوژی های ذخیره سازی انرژی یعنی فلایویل بوده است. چرخ طیار های جدید دارای اشکال متنوعی هستند. از چرخ طیار های کامپوزیتی که برای سرعت های دورانی بسیار بالا مناسب هستند گرفته تا چرخ های فولادی قدیمی که به موتور های دورانی کوپل می گردند. واحدی که یکی از جالب ترین گونه های چرخ طیارهای نوین و قدیمی می باشد. این سیستم در حالیکه فضایی در حدود ۱۱ فوت مربع را اشغال می کند قادر است توانی برابر ۵۰۰ کیلو وات را منتقل نماید.اساس کار آن نیز از یک قانون قدیمی ناشی شده و آن این است یک جسم در حال دوار به حرکت خود ادامه میدهد تا زمانیکه یک نیروی خارجی آن را متوقف سازد. چرخ طیارها نسبت به تکنولوژی های قدیمی ذخیره انرژی دارای برتری های خاصی می باشند. یکی از این برتری ها به ساختار ساده ذخیره انرژی در آنها بر می گردد. یعنی ذخیره انرژی به صورت انرژی جنبشی در یک جرم در حال دوران. سالها از این ایده برای نرم و یکنواخت کردن حرکت موتورها استفاده می شد. در بیست سال اخیر به تدریج یک منبع جدید انرژی در اختیار طراحان و مخترعان قرار گرفت و طراحان از این منبع جدید در وسایل نقلیه الکتریکی و تجهیزات کنترل ماهواره استفاده کردند.ایمنی بالا، حجم کم، سازگاری با محیط زیست، پایین بودن هزینه تعمیر و نگه داری و داشتن عمر مفید بالا و قابل پیشبینی. اخیرا برای کنترل و ثابت نگه داشتن سرعت وقتی که منبع اصلی انرژی به طور متناوب قطع و وصل می شود از چرخ طیار استفاده می گردد. به دلیل نارضایتی مصرف کنندگان از باطری های الکتروشیمیایی و از طرف دیگر به علت پایین بودن هزینه تولید و عمر مفید بالای چرخ طیار اکنون در بسیاری از سیستم ها از این وسیله استفاده میشود. پس از پیشرفت های پی در پی در زمینه ی الکترونیک قدرت اولین بار از چرخ طیار به عنوان محافظ رادار استفاده شد و امروزه یک ابزار قدرت مند و کم هزینه، در حجم بالا به بازار تجهیزات انتقال قدرت ارائه می شود: سیستم ذخیره انرژی مغناطیس ابررسانا ایده اصلی این سیستم این است که در صورت تزریق جریان مستقیم به یک مدار ابررسانا، این جریان بدون تلفات تا بینهایت در حلقه بسته این مدار گردش خواهد کرد؛ و زمانی که نیاز به انرژی داشته باشیم، می توان انرژی ذخیره شده در این مدار را به شبکه تزریق کنیم. سیستم ذخیره انرژی مغناطیس ابررسانا انرژی را در میدان مغناطیسی حاصل از شارش جریان در یک سیم پیچ ابررسانا ذخیره می¬کند. بخش اصلی این سیستم، سیم پیچ ابررسانای آن است که برای حفظ حالت ابررسانایی آن، باید سیم پیچ را به وسیله یک سیستم خنک کننده در دماهای بسیار پایین نگه داشت تا خاصیت ابررسانایی خود را حفظ نماید؛ به عنوان مثال می توان آن را در یک محفظه خلاء یا هلیم مایع قرار داد، بنابراین مقاومت الکتریکی آن به صفر می رسد. از آنجایی که در سیستم ذخیره انرژی مغناطیس ابررسانا انرژی الکتریکی را به صورت دیگری از انرژی، همچون انرژی جنبشی یا شیمیایی تبدیل نمی کنیم، بازده آن بسیار بالا میباشد. هیچ جزء متحرکی در این سیستم وجود ندارد و بنابراین طول عمر آن بسیار زیاد است و به تعمیرات و نگهداری اندکی نیاز دارد. همچنین زمان پاسخ آن بسیار اندک است و در حدود چند میلی ثانیه می باشد. یک SMES نمونه از سه قسمت تشکیل شده است: سیم پیچ ابررسانا، سیستم مدیریت قدرت و یخچال سرد شده. وقتی سیم پیچ ابررسانا شارژ میشود، انرژی مغناطیسی تخلیه نمیشود و میتوان از آن به عنوان ذخیره ساز انرژی استفاده کرد. سیستم ذخیره انرژی ابرخازن یکی دیگر از روش های ذخیره مستقیم انرژی الکتریکی استفاده از ابرخازن ها است. ابرخازن ها انرژی الکتریکی را در میدان الکتریکی خازن که بین هر الکترود و الکترولیت تشکیل می شود، ذخیره می کنند. با پیشرفت تکنولوژی و کاربرد الکترولیت های با ثابت دی الکتریک بالا امکان افزایش ذخیره انرژی در ابرخازن ها میسر می شود. ظرفیت و چگالی انرژی ابرخازن ها هزار برابر بزرگتر از خازن های الکترولیتی است. در مقایسه با باتری ها، ابرخازن ها چگالی انرژی پایین تری دارند؛ اما ابرخازن ها می توانند دهها هزار بار شارژ و دشارژ شوند و نسبت به باتری ها نرخ شارژ و دشارژ بسیار سریع تری دارند. مهم ترین ایراد ابرخازن ها هزینه بالا و لزوم استفاده از مبدل DC به AC در آنهاست که این امر نیز به خودی خود موجب کاهش بازده و افزایش هزینه می گردد. با پیشرفت بیشتر تکنولوژی ابرخازن ها، جایگزینی آنها به جای باتری ها یا کاربردهای کیفیت توان، تأمین بارهای پیک لحظه ای و گسترش کاربردهای ولتاژ بالا می باشد. امروزه استفاده همزمان از ابرخازن ها و باتری ها برای ذخیره انرژی الکتریکی مطرح گردیده است؛ در این صورت سیکل های شارژ و دشارژ باتری کاهش یافته و طول عمر آن افزایش می یابد. سیستم ذخیره انرژی بر پایه هیدروژن: اخیراً توجه بسیاری به سیستم های ذخیره انرژی بر پایه هیدروژن معطوف گردیده است. عناصر اصلی تشکیل دهنده این سیستم عبارتند از واحد تولید هیدروژن، مخزن ذخیره هیدروژن و سیستم تبدیل انرژی شیمیایی هیدروژن به انرژی الکتریکی (پیل سوختی ). از پیل سوختی به عنوان جانشین آینده واحدهای سوخت فسیلی نام برده می شود. هیدروژن یک منبع انرژی تجدیدپذیر نیست، بلکه یک حامل انرژی است که توسط یک انرژی ثانویه تولید و نهایتاً با سوختن در پیل سوختی، انرژی شیمیایی ذخیره شده در خود را آزاد می نماید. به عنوان مثال می توان انرژی مازاد الکتریکی در ساعات غیرپیک را صرف الکترولیز آب نموده و هیدروژن حاصل را در مخازن مخصوص ذخیره کنیم تا در زمان مطلوب در پیل سوختی تولید انرژی الکتریکی نمائیم. هیدروژن به وفور در طبیعت یافت می شود و چگالی انرژی بسیار بالایی دارد؛ اما در عین حال ذخیره آن مشکل است. به دلیل تبدیل چندباره انرژی در این سیستم، بازده آن در مقایسه با سایر سیستم های ذخیره انرژی کمتر می باشد. از سوی دیگر روند متراکم کردن و تبدیل هیدروژن گازی به مایع جهت ذخیره، به انرژی زیادی نیاز دارد. کاربرد اصلی این سیستم ها در اتومبیل های برقی و تولید انرژی الکتریکی به وسیله پیل سوختی است. بسته به فشار مخزن و بازده ترکیب الکترولیز پیل سوختی، بازده این سیستم بین 60% تا 80% می باشد. ذخیره انرژی حرارتی ذخیره انرژی حرارتی ، شامل تعدادی فناوری مختلف میشود که میتوانند انرژی حرارتی (سرما و گرما) را در دماهایی مابین 40- تا 400 درجه سانتیگراد و در قالب مواردی چون گرمای نمایان، گرمای نهان و با استفاده از واکنشهای شیمیایی ذخیره نماید. ذخیره انرژی حرارتی مبتنی بر گرمای نمایان مبتنی بر گرمای ویژه ماده ذخیره شده در تانکرهای ذخیره حرارتی با عایق بندی بسیار عالی است. مهمترین ماده ذخیره شده آب است که کاربری خانگی و صنعتی هم پیدا کرده است. ذخیره زیرزمینی گرمای نمایان در دو حالت مایع و جامد نیز برای کاربردهای بزرگ مقیاس استفاده میشود. در هر صورت سیستمهای ذخیره حرارتی مبتنی بر گرمای نمایان، بوسیله گرمای مخصوص ماده ذخیره شده محدود میباشند و وابسته به ماده استفاده شده دارند. موارد تغییر دهنده فاز میتوانند با ارائه گرمای نهان تغییر فاز، ظرفیت گرمایی بیشتری را معرفی نمایند. ذخیره ترموشیمیایی میتواند حتی ظرفیت ذخیره بیشتری را معرفی نماید. واکنشهای ترموشیمیایی میتوانند اندوخته و برگشت گرما و سرمای مورد نیاز در کاربردهای مختلف را بوسیله واکنشهای مختلف شیمیایی فراهم نمایند. در حال حاضر، سیستمهای ذخیره انرژی حرارتی مبتنی بر گرمای نهان تجاری شدهاند و دو نوع دیگر سیستم ذخیره سازی انرژی حرارتی، همچنان در حال تحقیق و گسترش هستند. منابع: [Hidden Content] [Hidden Content] ویکی پدیا گوگل جان بابا
-
ماشینکاری اولتراسونیک USM ماشینکاری صوتی ماشینکاری آلتراسونیک (USM) یکی از فرآیندهای مدرن ماشینکاری مکانیکی میباشد. این فرآیند به منظور ماشینکاری مواد سخت و یا شکننده (رسانا و غیررسانا) که سختی آنها معمولا بیش از 40 RC است به کار گرفته میشود. این روش ماشینکاری از یک ابزار به شکل معین و حرکت مکانیکی با بسامد بالا و یک دوغاب ساینده استفاده میکند. در USM برداشت مواد توسط دانههای سایندهای صورت میگیرد که به وسیله یک ابزار در حال ارتعاش (به صورت عمود بر سطح قطعهکار) به حرکت واداشته شدهاند. در USM از اصل تغییر طول مغناطیسی استفاده میشود. هنگامی که یک جسم فرومغناطیس در یک میدان مغناطیسی متغیر پیوسته قرار داده شد طول آن تغییر میکند. وسیلهای که صورتهای دیگر انرژی را به امواج مافوق صوت تبدیل میکند مبدل فراصوتی مینامند. مبدل در USM سیگنال الکتریکی با بسامد بالا را به حرکت مکانیکی خطی (یا ارتعاش) با بسامد بالا تبدیل میکند، این ارتعاشات با بسامد بالا از طریق ابزارگیر به ابزار منتقل میشود. برای دستیابی به نرخ برداشت ماده (MRR) بهینه ابزار و ابزارگیر به گونهای طراحی میشوند تا بتوان به حالت تشدید دست یافت. تشدید (یا بیشترین دامنه ارتعاش) زمانی صورت میگیرد که بسامد ارتعاش با بسامد طبیعی ابزار و ابزارگیر یکی شود. The process is performed by a cutting tool, which oscillates at high frequency, typically 20-40 kHz, in abrasive slurry. The shape of the tool corresponds to the shape to be produced in the workpiece. The high-speed reciprocations of the tool drive the abrasive grains across a small gap against the workpiece . The tool is gradually fed with a uniform force. The impact of the abrasive is the energy principally responsible for material removal in the form of small wear particles that are carried away by the abrasive slurry. The tool material, being tough and ductile, wears out at a much slower rate. جزوه پاورپوینت ماشینکاری صوتی USM به زبان انگلیسی ودر 44 اسلاید را ازلینک زیر دریافت نمایید: دانلود کنید. پسورد : [Hidden Content]
-
منابع پیشنهادی برای کنکور کارشناسی ارشد برق
am in پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در ارشد و تحصیلات تکمیلی
تصمیم گرفتم که یک سری منابعی رو که واقعا مفید هستن رو بهتون معرفی کنم . این کتابها که قصد معرفی دارم ، حتما بهتر از بقیه نیستن ، ولی از نظر تجربی بهتر جواب دادن . هدف این پست تبلیغ نویسنده یا انتشارات خاصی نیست و یا خدای نا کرده ، قصد خراب کردن شخص یا انتشارات خاصی را نداریم. درس هایی و ضرایب آنها به ترتیب قرار گیری در دفترچه ها بدین شرح است : دفترچه ی شماره ۱: از یک درس زبان تشکیل شده است که دارای ۳۰ عدد سوال است ، و مدت زمان ۳۰ دقیقه مختص این دفترچه می باشد . ضریب درس زبان ۱ می باشد ، ولی تعداد سوالات زبان از مابقی دروس بیشتر است . ۱۵ سوال اول زبان ، از زبان عمومی و ۱۵ سوال بعد از زبان تخصصی می باشد . منبع :برای درس زبان،منبع معنی خاصی ندارد .چون همه چیز بستگی به پایه و مقدار فرا آموخته های پیشین فرد دارد . ولی برای خالی نبودن عریضه ، از بر داشتن تعداد هر چه بیشتر لغات کمک شایانی در این درس می کند. دفترچه شماره ۲: دارای دو درس ریاضی و مدار و مدت زمان ۹۰ دقیقه مختص این دفترچه می باشد . درس ریاضیات دارای ضریب ۴ و شامل : ۱ – معادلات دیفرانسیل (۳ الی ۴ سوال) منبع : در صورتی که زمان کافی برای خواندن تمامیه دروس در برنامه ریزی خود دارا می باشید، بهترین منبع ، کتاب آقای مسعود آقاسی (دوجلد ) پیشنهاد می شود . چون این کتاب ۲ صفحه درس داره ۱۰۰ صفحه مثال . اما از اون جایی که میدونم ۳تا سوال ارزش خوندن ۲ جلد کتاب رونداره ، کتاب آقای بهمن مهری رو معرفی می کنم ، که خوندنش کمتر به زمان احتیاج داره . ۲ – ریاضیات مهندسی (۸ یا ۹ سوال) منبع : شاید بهترین کتابی که من دیدم تا حالا برای این کتاب ، کتاب آقای فرزین حاجی جمشیدی ، انتشارات پوران پژوهش باشه . البته همین نویسنده کتاب ریاضی مهندسی خود را با انتشارات جهش نیز قرار داد کرده است ، اما چیز خوبی نیست . کامل ترین نسخه ی کتاب ایشان نزد انتشارات پوران پژوهش موجود می باشد .منبع دوم : کتاب ریاضی مهندسی انتشارات آشینا . فرق اولی و دومی ؟ کتاب اول(فرزین حاجی جمشیدی) مفید مختصر و کامل می باشد .ولی کتاب آشینا زمان بر تر است. در کل مفاهیم فرق زیادی ندارند.انتخاب با شما… ۳ – آمار و احتمالات مهندسی (۳سوال)منبع : من از کتاب آمار و احتمال انتشارات پارسه استفاده کردم . در کل آمار و احتمال درسی است که کمتر کسی برای آن وقت می گذارد . پروسه طولانی خواندن ، سوالات گیج کننده ، و تعداد کم سوال دلیل این امر است . درس مدارات الکتریکی این درس ضریب ۴ دارد . شامل درس مدارهای الکتریکی ۱ و مدارهای الکتریکی ۲ می باشد . منبع : در صورتی که زمان زیاد برای خواندن این درس اختصاص دهید ، بسیار موثر است ، درسی کاملا مفهومی و نکته ای است . اگر زمان داشته باشید ، کتاب مدارهای الکتریکی آقای جبه دار مارالانی (هر ۲ جلد) البته برخی از فصول این کتاب ها در امتحان نمی آید ، ولی هر چه مفهومی تر بخوانید ، بهتر است . اما اگر فرصت کافی در اختیار ندارید ، کتاب مدارهای الکتریکی ۱و۲ انتشارات جهش ،نویسنده : محمد رضا متدین ، کتاب خوبی برای این درس است (البته توجه داشته باشید که ویرایش چهارم و چهارم به بعد را تهیه کنید) دفترچه شماره ۳ :این دفترچه در روز دوم(احتمالا صبح جمعه) ارائه می شود و دارای دو درس سیستم های کنترل خطی ، و تجزیه و تحلیل سیستم ها و سیگنالها به مدت زمان ۹۰ دقیقه می باشد . درس سیستم های کنترل خطی : این درس دارای ضریب ۳ و تعداد سوال ۱۵ عدد می باشد . منبع : برای درس کنترل خطی ، چند کتاب معرفی می کنم ، دلیل چند تایی بودن رو هم میگم . اولین کتابی که معرفی می کنم ، کتاب آقای دکتر آریاز برادرانی (انتشارات آزاده) می باشد ، و دومین کتاب ، کتاب محمدرضا متدین ، انتشارات جهش می باشد. حالا برای چی دو تا کتاب ؟ کتاب آریاز برادرانی فصل های اول کاملا مفهوم و عالی ای ارائه کرده است ، اما در مباحث دیاگرام بودی و نائیکوییست و حاشیه فاز و بهره بیان ضعیفی دارد . اما کتاب جهش روش های تستی محشری برای فصول فوق الذکر ارائه کرده است . اما فصل مکان هندسی ریشه های جهش بسیار ضعیف تر از آریاز است . تصمیم با شما (پیشنهاد می کنم هر دو کتاب رو تهیه کنید) درس تجزیه و تحلیل سیستم ها و سیگنالها : این درس دارای ضریب ۴ و تعداد ۱۵ سوال هر ساله می باشد . منبع : برای این درس مفهومی ، دروسی همچون ریاضی مهندسی (مباحثی همچون سری و فوریه و سری های تصاعدی و… ) و مدارهای الکتریکی (مبحث شکل موجها و…) پیشنیاز است . منبع واحدی دارد، کتاب اپنهایم (برای کسانی که وقت کافی دارند و در پی مطالعه مفهومی هستند)ولی برای سایر اشخاص که فرصت کافی ندارند، کتاب پارسه ، کتاب خوبی است . تنها مشکل این کتاب کمبود تعداد تست ها (برای مثال) است . برای رفع این مشکل ، بانک تست سیستم ها و سیگنال ها (انتشارات پوران پژوهش) نویسنده اش رو هم تا جایی که یادم میاد محمد علی بود اسمش اما فامیلیش یادم نیست (متاسفانه) رو پیشنهاد می کنم . دفترچه شماره ۴ :دفترچه آخر ، دارای درس های کلیدیه الکترونیک و مغناطیس ، ۹۰ دقیقه فرصت می باشد . درس الکترونیک : این درس دارای ضریب ۴ و ۱۵ عدد سوال در هر آزمون می باشد . منبع : از دو درس الکترونیک ۱ و الکترونیک ۲ سوال مطرح می شود . یعنی یه چیز خوبی که داره ، الکترونیک ۳ تو کنکور نمیاد . به نظر من کتاب دکتر اطیفی (انتشارات پارسه) محشره ، به صورت مثال هست دارای هر نوع مثال به تعداد بالاست . اما یه مقدار فصل فیدبک ها چون مفهومی تره ، این کتاب خوب جا نمیندازه، پس برای فصل فیدبک کتاب الکترونیک انتشارات آشینا ، که نویسندش یادم نیست ولی زیر نظر دکتر رستمی نوشته شده رو توصیه میکنم. برای جمع و جور کردن درس الکترونیک ، یه جزوه ی پایانی پارسه ارائه کرده بود که من از یکی از دوستان گرفتم ، عالییییییه . حدود ۸۰ صفحه هم هست . اگر تو بخش نظرات اینجا ۱۵ نفر تقاضا کنن ، اسکن می کنم و قرار میدم . درس الکترومغناطیس : این درس دارای ضریب ۳ و ۱۵ عدد سوال در هر آزمون می باشد . منبع : اگر وقت دارید چنگ ، اگر نه منبع پیشنهادی من ، کتاب پارسه ( دکتر علی عبدالعالی – دوجلده) است ، که با یک بار خوندن چیزی دستگیرتون نشه شاید ولی بار دوم میسازدتون . حالا نحوه برگزاری آزمون ارشد دانشگاه آزاد و مقایسه با آزمون ارشد دانشگاههای سراسری ۱ – کنکور سراسری در ۲ نوبت است – کنکور آزاد هم در ۲ نوبت است ۲ – کنکور سراسری در دو روز (معمولا بعد از ظهر ۵شنبه و صبح جمعه) برگزار می شود ، اما کنکور آزاد در یک روز صبح و بعد از ظهر برگزار می شود . بدین شرح – ۸صبح تا ۱۱صبح ( نسبت به زمان اعلام شده) و ۴ بعد از ظهر تا ۸ شب – نسبت به زمان اعلام شده . ۳ – دفترچه شرکت در آزمون ارشد دانشگاه سراسری ۸۹۰۰ تو مان در سال ۸۸ بوده است ، ولی دفترچه ثبت نام آزاد – ۳۰ هزار تومان . ۴ – کنکور ارشد سراسری دارای ۴ دفترچه به شرح : ۱:زبان ۲ : ریاضی و مدار ۳: کنترل و سیگنال ۴: الکترونیک و مغناطیس است که ۲ دفترچه ی ۱ و ۲ را روز اول و ۲ دفترچه ی ۳ و ۴ را روز دوم به داوطلب می دهند . اما کنکور دانشگاه آزاد ، دارای ۲ دفترچه بشرح ۱ : زبان،ریاضی ، مدار ۲ : الکترونیک ، کنترل ، مغناطیس،سیگنال می باشد . (ترتیب دروس در بالا بدرستی ذکر گردیدست) ۵ – سوالات ریاضی ارشد سراسری شامل دروس ریاضیات مهندسی(۸ سوال) – آمار و احتمالات مهندسی(۳ سوال) و دیفرانسیل(۴سوال ) جمعا ۱۵ سوال ولی دانشگاه آزاد ، ریاضیات مهندسی ( ۸ – ۹ سوال) ریاضیات عمومی ۱و۲ ( ۷ سوال) و دیفرانسیل( ۴ – ۵ سوال ) – جمعا ۲۰ سوال است . و نهایتا سوالات سراسری بسیار دشوارتر می باشند .- 21 پاسخ
-
- 10
-
- منابع کنکور کارشناسی ارشد
- مخابرات
- (و 14 مورد دیگر)
-
مغناطیس همه ما اغلب با اجسام مغناطيسي آشنايي داريم. قطعه هاي كوچك مغناطيسي به تنهايي خود يك وسيله بازي جالب هستند . مغناطيس هاي كه امروزه نسبت به مغناطيس هاي گذشته پيشرفت به سزايي را داشته اند. در مغازه هاي اسباب بازي و يا قطعات راديو مي توانيد حلقه هاي قابل انعطاف پلاستيكي را تهيه و به راحتي با قيچي آن را برش دهيد. همچنين مي توانيد مغناطيسي هاي سراميكي خشك كه ارزان تر و قوي تر از آلينكو مغناطيس ها هستند را تهيه كنيد كه حتي از مغناطيس هاي كم ياب عالي نوع جديد قوي ترهستند اين مغناطيس ها از need/mium – iron – bron يا samarium cobalt ساخته شده و خيلي قدرتمند هستند. در پايان اين بخش برخي از منابع مغناطيسي خوب يا ارزان و يا هم خوب و هم ارزان را ليست خواهيم كرد. بعضي از انواع خرد آن ها را كه جالب هم هستند مي توان در كاتالوگ ها پيدا كرد و همچنين از طريق سفارش پست خانگي مغناطيس هاي نوع اول را كه قدرت شگفتي خاصي دارند تهيه كرد. با حدود چهار دلار هر كدام از شما مي توانيد مغناطيس هايي را تهيه كنيد كه مي تواند جلد كتاب هاي شما را بر روي يخچال نگه دارد .حتي مي توان با قرار دادن جسم مغناطيسي در زير ميزي كه 12 اينچ ضخامت دارد اجسام فلزي روي ميز مثل قاشق ها و چنگال ها را حركت داد و ديگران را شگفت زده كرد. مردم از تأثير شگفت انگيزمغناطيس هاي قدرتمند غافل هستند و وقتي شما اين اعمال را انجام مي دهيد به شگفت مي آيند. به علت قدرت بالاي مغناطيس هاي نئودايمپوم ،قدرت جاذبه تأثير اندكي بر روي آن ها مي گذارد. قطعه كوچكي از آن ها را مي توان در يك طرف دماغ نگه داشت و تا زماني كه خنده اجازه دهد آن ها بر خلاف نيروي جاذبه بالا مي روند و همديگر را جذب مي كنند. مغناطيس هاي بلندتر را بايد با مراقبت حركت داد چون كه ممكن است با پوست تماس پيدا كنند، باعث تاول پوست شوند. مغناطيس ها همچنين در اطلاعات فروشگاه ها بر روي كارت هاي اعتباري يافت مي شود. فلاپي هاي فشرده نوارهاي ضبط صوت نيز از اين خاصيت پيروي كنند. اگر شما براي اولين بارمغناطيس ها را به آدم هاي كم سن و سال نشان دهيد شگفت زده مي شوند. از مغناطيس هاي سراميكي ارزان در قطعات راديو يا فروشگاه هاي اسباب بازي مي توان استفاده كرد. مغناطيس ها مي توانند همديگر را جذف يا دفع كنند. مقداري از مغناطيس ها را داخل جعبه هاي پلاستيكي تميز قرار دهيد و از طريق مخفي كردن آن ها در زمين شني و يا شن هاي ساحل نشان دهيد كه چگونه مغناطيس ها ماده آهن خارجي را جذب مي كنند سنگ معدن پاشيده شده روي كاغذي كه زير آن مغناطيسي قرار دارد بلافاصله جذب مغناطيس مي شود و براي درست كردن خطوط كماني پودري كه ردپا بر جا مي گذارد از خطوط فشار مغناطيسي استفاده مي شود. جعبه پلاستيكي سنگ هاي معدن مغناطيسي بصورت تميز نگه مي دارد و جايگزين كردن پودر را آسان مي كند. اگر پودرها از بيرون جمع شدند از مقداري نوار چسب براي جدا كردن آن استفاده مي كنيم. يك قطب نماي مغناطيسي كه در كنار پودركماني قرار گرفته است، مطابق با انحنايي كه شما در آن ايجاد مي كنيد خود را با آن ها تنظيم مي كند. مقداري مغناطيس در زير كاغذ اشكال جالبي را در سنگ معدن بالا ايجاد مي كند. گيره هاي كاغذ، سوزن هاي ته گرد ، دسته كليد و ديگر قطعه هاي فلزي آهني تحت تأثير مغناطيس هاي دائمي تبديل به مغناطيس هاي موقتي مي شوند. يك قطعه فلز مانند سوزن ته گرد يا يك پيچ گوشتي را بر روي يك مغناطيس بكشيد. نشان دهيد كه چگونه اين عمل يك مغناطيس جديد ايجاد مي كند و مغناطيس جديد سوزن هاي ديگر سوزن، استيل يا سنگ معدن را جذب مي كند. با قراردادن مغناطيسي جديد در زير كاغذ مي توان فهميد كه اين مغناطيس جديد به قوت و قدرت مغناطيس اصلي نيست . سوزن و پيچ گوشتي را حرارت دهيد و مشاهده مي شود حرارت اثر مغناطيسي را از بين مي برد. دو مغناطيسي را در زير كاغذ قرار دهيد آن ها را به وسيله يك گيره كاغذ يا يك قطعه كوچك فلزي از هم جدا كنيد. مطمئن شويد كه هر كدام گيره و كاغذ را لمس مي كند، حال وقتي شما پودر سنگ را بر روي كاغذ مي پاشيد كمان كوچك تري از پودر شكل مي گيرد، اين نشان دهنده تأثير موج متمركز كننده مغناطيس است در واقع گيره كاغذي فشار بين دو مغناطيس را باريك تر و قوي تر مي كند. اين مشاهده ساده زمينه اي است كه اين بخش بر اساس آن طراحي شده است. ما نشان خواهيم داد كه برخي از تأثيراتي كه اكنون چندان ساده و واضح نيستند دنباله يادگيري هاي ما از مغناطيس در دوران كودكي است. كار با مغناطيس سيالات يك سيال مغناطيسي مايعي سيال مغناطيسي قوي تر از مغناطيسي است . در مقدمه اين بخش گفتم كه چگونه سنگ معدن را از نوع ذرات شني ساحل استخراج مي كنيم. سنگ معدني كه در جعبه پلاستيكي به مغناطيس مي چسبد داراي مقداري شن است كه مي توان شن را با پالايش جداسازي كرد. در ابتدا مطمئن شويد كه سنگ معدن خشك است.سنگ معدن را بر روي صفحه كاغذي پهن كنيد و جعبه مغناطيسي را بر روي كاغذ نگه داريد تا ذرات سنگ معدن به طرف جعبه پرش مي كنند، اين سنگ معدن را در صفحه كاغذي ديگري بگذاريد و اين كار را تا زماني كه پالايش كامل انجام مي شود ادامه دهيد. از آن جايي كه تعدادي ذرات شن با سنگ معدن همراه شده است جعبه را زياد نزديك صفحه قرار ندهيد. سنگ معدن داخل صفحه دوم بايد بصورت محسوس تيره تر از صفحه اولي باشد. اگر در داخل صفحه دوم هم شن مشاهده كرديد اين فرايند را مجدد تكرار كنيد. سنگ معدن را داخل يك فنجان كوچك قرار دهيد، يك فنجان پلاستيكي فرم بهتر عمل مي كند. فنجان بايد آن قدر كوچك باشد كه سنگ معدن ،حاصل از مرحله سوم استخراج فنجان را كامل پركند. مقداري روغن نباتي به سنگ معدن اضافه كنيد و با يك قاشق پلاستيكي يا غيرفلزي ديگر آن را به هم بزنيد، روغن را اضافه كنيد تا زماني كه يك چسب سياه چرب به دست آيد. حال يك مغناطيس را به آرامي در يك طرف فنجان قراردهيد، به محض اين كه سنگ معدن را به طرف خود كشيد بايد به آن طرف بچسبد. سنگ معدن بايد به اندازه كافي خشك شود. روغن اضافي فنجان را خالي كنيد، آن چه كه در داخل فنجان باقي مي ماند مغناطيس سيال ما است. حال براي بخش هيجاني آماده ايم، فنجان را راست نگه داريد و مغناطيس را برداريد مايع را با يك قاشق پلاستيكي تكان دهيد، بتدا مقداري سخت و خشك است اما بعد به راحتي به هم مي خورد. فنجان را مقداري مايل نگه داريد و گودي قاشق را داخل مايع كنيد، حال براي اين كه اين معجون خشك تر و قوي تر شود. قاشق را به طور عمود و فنجان را راست نگه داريد: مقداري از اين ماده سيال را داخل جعبه پلاستيكي قرار دهيد و بگذاريد مغناطيسي به يك طرف بچسبد حال مي توانيد با فشار جعبه اين ماده را تشكيل دهيد. اين ماده مانند خاك رس عمل مي كند به شكل ديگر وقتي شما مغناطيسي را بر مي داريد شكل به حالت اول بر مي گردد. چرا به اين شكل عمل مي كند؟ سنگ معدن در روغن نسبت به حالتي كه در روغن نباشد به يك شكل عمل مي كند. تنها در يك مورد تفاوت دارد در واقع روغن اجازه مي دهد كه پودر سنگ معدن آسان تر سرازير شود نسبت به زماني كه خشك است و اين به خاطر وزن اضافي است كه پيدا كرده است. گفتن اين كه اين ماده مثل سنگ معدن خشك عمل مي كند جواب كاملي به سؤال نيست. مگر اين كه ما بدانيم چرا سنگ معدن به اين شيوه عمل مي كند. اگر ما با ذره بين يا ميكروسكوب نگاه كنيم مي بينيم كه اجزا، بيشتر بلند هستند تا اين كه عريض و پهن باشند. يك ميخ كوچك را در يك دست قراردهيد و مغناطيسي را در دست ديگران ، ميخ را اطراف مغناطيس بگردانيد آن قدر كه تحت تأثير مغناطيسي قرار گيرد، ميخ خود را با مغناطيس خالص تنظيم خواهد كرد. اگر هردو را به موازات هم قرار دهيد به طرف نقطه اي مي چرخد كه جهت هاي ميخ به طرف قطب است. حتي زماني كه ميخ بر روي قطب است جهت آن به طرف قطب خواهد بود. براي تفكر در مورد اين كه چه اتفاقي افتاده است وجود دارد. اين كه وانمود كنيم كه جاذبه مغناطيسي و جاذبه زمين وجود دارد و ميخ مانند يك مهره است كه در انتهاي آن قرار مي گيرد. فشار اندك باعث مي شود مهره بر سطح قرار گيرد و فشار بيشتري براي ايستادن دوباره آن لازم است. مهره (ميخ) زماني كه ايستاده است در مقايسه با زماني كه افتاده است، انرژي بيشتري دارد تمايلي وجود دارد كه مهره ها ، انرژي خود را در حالت افتاده از دست دهند و همچنين عكس آن صادق است. ميخ تمايل به افتادن دارد تا اين كه خود را با خطوط فشار مغناطيسي اطراف هماهنگ كند. براي نشان دادن راه دوم تفكر(مغناطيس و ميخ) به ميخ دوم نياز داريم. ميخ اولي را به موازات مغناطيسي (حدود نيم اينچ طرف راست) و ميخ دوم را موازي اولي با مقداري فاصله قرار دهيد. انتظار داريم ميخ دومي توسط ميخ اولي جذب شود. اگر ما ميخ دوم را پائين نگه داريم بالاي آن نزديك پايين ميخ اولي خواهد بود، حال ميخ اولي را جذب مي كند. ميخ ها وقتي در حضور يك مغناطيسي قرار مي گيرند تمايل به مغناطيس شدن دارند. هنگامي كه موازي هستند قطب هاي آن ها حالت دافعه دارند و هنگامي كه عمود هستند حالت جاذبه دارند. اگر قطب شمال مغناطيسي مقابل شما باشد قطب هاي جنوبي ميخ ها در مقابل شما قرار خواهد گرفت. ميخ ها مغناطيسي را جذب مي كنند. زيرا بر خلاف قطب ها يك ديگر را جذب خواهند كرد. ميخ ها هم ديگر را دفع مي كنند چرا كه مثل قطب يك ديگر را دفع مي نمايند. مشاهده اين آسان است كه چرا همين كه در اطراف مغناطيسي چرخيد ميخ خطوط فشار مغناطيسي را دنبال مي كند. قطب شمال آن به طرف قطب جنوب مغناطيسي جذب مي شود و برعكس زماني كه ميخ كنار مغناطيسي باشد موازي است. به خاطر اين كه جاذبه برابر است و زماني كه نزديك تر مي شود قطب شمالي (N) مغناطيسي، قطب جنوبي ميخ جذب و قطب شمالي دفع مي شود و آن مي چرخد. مغناطيسي زماني كه مقابل هم قرار گيرد يك ديگر را دفع مي كنند و وقتي كه آن ها مقابل هم يكديگر را جذب هم مي كنند. وضع طبيعي مجموعه مغناطيس ها اين است كه انتهاي آن ها هم ديگر را جذب مي كند. اگر دو شاخه كنار هم قرار گيرند.روي هم غلت مي خورند. قطب هاي مشابه تا حد امكان جداي از هم قرار مي گيرند اين شاخه يك ديگر را دفع مي كنند . اين در واقع عمل ذرات سنگ معدن پاشيده شده بر روي سطح كاغذ مغناطيس است. زماني كه مغناطيس بر روي يك طرف پودر سنگ آهن قرار مي گيرد پودر خود را به صورت يك رشته تنظيم مي كند. هر ذره پودر تبديل به مغناطيسي مي شود و قطب مخالف مجاور خود را جذب مي كند. اين رشته يك ديگر را به صورت دافعي شكل مي دهند و پودر گسترش پيدا مي كند. براي يادگيري بيشتر در مورد مغناطيس به بخش علمي باز گرديد.
- 1 پاسخ
-
- 1
-
- فیزیک
- فیزیک مغناطیس
-
(و 1 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
مردم با پيدايش آهنربا ، پس از گذشت زمان كوتاهي پي بردند كه كرة زمين نيز خاصيت آهنربايي دارد ؛ تا آنجا كه نام قطب هاي آهن ربا را را بر اساس نام قطب هاي زمين نام گذاري كردند.به دنبال آن ، براي اولين در سال 1600 ميلادي ، توسط « گيلبرت » زمين به عنوان يك آهنرباي بزرگ معرفي شد. براي دليل وجود خاصيت مغناطيسي در كرة زمين ، نظريه هاي متفاوتي از آغاز شناخت آن تا كنون ، ارائه شده است و حتي بعضي مي گفتند ، خاصيت مغناطيسي كرة زمين ، تحت تأثير كره هاي ديگر است. اما آخرين نظريه ، اين خاصيت را به مواد مذاب داخل كرة زمين مربوط مي داند. يكي از ويژگي هاي مهم كرة زمين ، وجود خاصيت آهنربايي در آن است و مانند اين است كه درون كرة زمين ، آهنرباي بسيار بزرگي قرار داده شده است و تا كنون ، نظريه هاي گو ناگوني براي علت آن ارائه شده است. آخرين نظريه اين است كه درون كرة زمين ، مواد مذاب در حال حركت وجود دارد و بيشتر اين مواد ، از جنس آهن و نيكل هستند. هنگامي كه اين مواد حركت مي كنند ، در اطراف جريان هاي الكتريكي ضعيفي به وجود مي آورند كه در مجموع ، باعث مي شود كرة زمين ، خاصيت آهنربايي پيدا كند و در اطراف كرة زمين ، ميدان مغناطيسي به وجود مي آيد. ما روي آهنرباي بزرگي به نام «زمين » زندگي مي كنيم. چندين سيارة ديگر از سياره هاي منظومه شمسي نيز ، ميدان مغناطيسي دارند كه از جمله آنها مي توان از عطارد و مشتري نام برد. اين خاصيت در خورشيد و بسياري ستاره هاي ديگر نيز ديده مي شود. خاصيت مغناطيسي كرة زمين ، نقش بسيار مهمي در جهت يابي كشتي ها و هواپيماها دارد. شمال و جنوب مغناطيسي زمين ثابت نيست و در فاصله هاي زماني ، به ميزان قابل ملاحظه اي تغيير مي كند. ◄ زاويه انحراف: چنانچه به كمك عقربة مغناطيسي به طرف قطب شمال يا جنوب برويم ، به قطب شمال و جنوب واقعي كرة زمين نمي رسيم. علت اين است كه قطب شمال و جنوب جغرافيايي و مغناطيسي كرة زمين ، با هم يكي نيست ؛ يعني اينكه قطب شمال مغناطيسي زمين ، درست روي قطب شمال جغرافيايي زمين قرار ندارد و اگر دو قطب جغرافيايي و مغناطيسي زمين را توسط خطي فرضي به به نام « محور » به هم وصل كنيم ، بين دو محور مغناطيسي و محور جغرافيايي زمين ، زاويه اي ساخته مي شود كه به آن ، زاوية انحراف گويند. اين زاويه ، به مرور زمان ، جزئي تغيير مي كند و ثابت نمي ماند ، و اندازة آن در نقاط مختلف زمين متفاوت است. زاوية انحراف در جهت يابي هواپيماها و كشتي ها بسيار مهم است. هم اكنون قطب شمال مغناطيسي كرة زمين ، در شمال كانادا قرار دارد.
- 2 پاسخ
-
- 1
-
- مهندسی معدن
- مین های دریایی
- (و 9 مورد دیگر)
-
به نام خدا خوب اولین تاپیک از مجموعه تاپیک های سالن مطالعه کنکور ارشد رو با درس الکترومغناطیس شروع میکنیم ... الکترومغناطیس یکی از مهمترین و اصلی ترین دروس مهندسی برق میباشد . و مخصوصا در گرایش هایی چون مخابرات و قدرت فهم درست درس های بعدی وابسته به این درس میباشد . الکترومغناطیس درسیست به شدت مفهومی و چنانچه از همان ابتدا مفاهیم به خوبی درک شود در ادامه درس بسیار شیرینی خواهد بود . بیان این درس به صورت نوشتاری و در محیط مجازی بسی سخت مینماید ولی امید است با همکاری دوستان و به کار گرفتن حداکثر توان تا حد ممکن به این مهم دست یابیم . قصد بر این بود که چون این تاپیک برای آمادگی جهت کنکور ارشد میباشد زیاد بر مفاهیم پایه تکیه نکنیم و فرض را بر این بگذاریم که دوستان با این مفاهیم آشنا هستند ولی به پیشنهاد دوستان تا حدودی به مفاهیم پایه هم خواهیم پرداخت . همانطور که در تاپیک اصلی سالن مطالعه ارشد بیان شد این مباحث به صورت مشارکتی برگزار میگردد و با بحث آموزش متفاوت است . قرار بر این است که هر کدام از دوستان از روی منبع دلخواه خود مباحث را دنبال کرده و نکات مهم را در این تاپیک یادداشت کنیم .یا به عبارتی این مکان جایگزین دفترچه نت برداری ما خواهد شد . با این کار نکات مهم را با یکدیگر به اشتراک گذاشته و به این طریق بر تسلط خود بر مباحث خواهیم افزود. مراجع فارسی که برای این درس وجود دارد کتاب مبانی الکترومغناطیس نوشته دکتر احمد صفایی الکترومغناطیس میدان و موج نوشته دیوید ک چنگ و ترجمه دکتر پرویز جبه دار مارالانی و دکتر محمد قوامی الکترومغناطیس مهندسی نوشته ویلیام اچ هیت و جان ای . بوک ترجمه مهندس احسان جلایری و دکتر بهزاد قهرمان و برای کنکور انواع جزوات موسسات و کتاب های تست موجود در بازار میتواند مفید باشد . انتخاب هر یک از این منابع برای هر کس اختیاریست . من به شخصه از روی کتاب دکتر صفایی و جزوه های خودم شروع میکنیم و برای تست هم احتمالا کتاب پردازش.... مباحث این درس را به هفت فصل کلی تقسیم میکنیم : آنالیز برداری میدان الکتریکی ساکن در خلاء میدان الکتریکی ساکن در اجسام معادلات لاپلاس و پواسون و روش های حل آن میدان مغناطیسی ساکن در خلاء میدان مغناطیسی ساکن در اجسام میدان های الکترومغناطیس متغیر با زمان ضرایب درس الکترومغناطیس برای گرایش های مختلف به شرح زیر است : الکترونیک=========>3 مخابرات==========> 4 قدرت ===========> 3 راه آهن برقی ======>3 مدیریت انرژی=======> 3 کنترل ===========>0 مکاترونیک ========>0 مهندسی پزشکی ===>1 همانطور که میدونید درس الکترومغناطیس به علت ماهیت مفهومی که داره اکثرا توی کنکور طرفدار کمی داره و همه سعی میکنن زیاد خودشون رو درگیر تست های الکترومغناطیس نکنن و همین موضوع میتونه برای کسی که توی الکترومغناطیس قوی هست یک نکته مثبت باشه. درپایان باز هم از تمامی دوستان دعوت میکنم که در این مسیر همراه ما باشند و از نکات مهم دفترچه یادداشتشان دیگران را هم بهره مند سازند ..... لطفا برای آشنایی با این مجموعه تاپیک ها به سالن مطالعه کنکور ارشد و برای هرگونه پیشنهاد و انتقادی به گفتگو پیرامون ارشد 91 گروه برق مراجعه گردد . با امید موفقیت همگی در تمامی مراحل زندگی موفق و پیروز باشیم...
-
مقدمه : آنچه كه ما را براي تحقيق در اين رابطه و نوشتن اين مقاله ترغيب كرد بي گمان چيزي جز حس حقيقت جويي نبود و آنچه كه ما را بر آن داشت در جشنواره آن را شركت دهيم اين بود كه خواستيم روزنه اي را براي نگاه به دنياي پيرامون در اختيار ديگر همنوعان خود قرر دهيم ، تا با همكاري يكديگر و با استفاده نظريات و تجربيات همديگر بتوانيم آينده ي با سعادتري را با كشف بيشتر با كشف بيشتر حقايق براي خود رقم بزنيم . منظور ما از اين طرح يك نگاه نقدي و در بعضي موضوعات تكميلي به بعضي از كشفيات دانشمندان پيشين است . حقيقت اين هست كه از كم و كيف آخرين يافته ها در مورد نور و بحث اتر به ثبت رسيده نداريم ولي اين امر باعث نمي شود كه از ارائه نظريه هاي خود در اين مورد صرف نظر كنيم ، چرا كه به نظر خود ارائه اين ديدگاه را براي جامعه لازم مي يابيم . چنانچه مي دانيم پديده ي نور يكي از نا شناخته هاي بشر و يكي از بحثهاي اساسي علم فيزيك بوده است و آشناييبيشتر با اين پديده و مهار آن باعث پيشرفتهاي فوق العاده در مسير تكامل بشري خواهد بود . تا بحال نظريات تعدادي طرف دانشمندان و عالمان در اين زمينه داده شده و ما به سهم خود تلاش خواهيم كرد كه با دستان خود آجري هر چند كوچك بر اين بناي عظيم قرار دهيم . تمام آنچه كه مقصد اين مقاله است ارائه واهد و دلايلي براي اثبات اتر و نفي خلاء كامل است . تفكيك ناپذيرترين و بنيادي ترين ذره جهان هستي : در جهاني كه ما در آن زندگي مي كنيم عناصر و ذرات بنيادي متعددي شناخته شده اند ولي چيزي كه بديهي است تا بحال بنيادي ترين ذره جهان هستي نا شناخته باقي مانده است . در اين مقاله ما مي خواهيم ذرات اتر را بعنوان همين ذره معرفي كنيم . بنيادين ذره اي كه به بعبيري خون عالم هستي به شمار مي رود ، و همانند دريايي است كه كهكشانها و اجرام آسماني همانند ذرات ريز و درشت شن در آن روان هستند بديهي است كه اين ادعا كه سابقه ي ديرينه اي هم دارد بدون شواهد محكم نمي تواند مورد اقبال قرار گيرد . موضوعاتي كه در بندهاي متفاوت سعي خواهد شد به آنها اشاره شود مي توانند دلايل و شواهدي خوب براي اثبات اين مسئله و همچنين در جايگاه خود مي توانند صورت مسئله اي باشند كه به تحقيق و تفكر بيشتري در آن رابطه ها نياز باشد . مدل واقع شدن اتر در جهان هستي حركتها و رفتارها و جايگاه و رابطه ي آن با ديگر عناصر چنانچه مي دانيم وقتي قرار است كسي از چيزي صحبت كند كه آن را بقيه نديده اند بايد به شرح مشخصات آن بپردازد . پس بنابراين ما هم مي خواهيم در وهله ي اول يك شكلي هر چند ناقص از اتر براي شما نمايش دهيم . همانند هواي اطرافمان يا آب دريا اتر هم داراي جريانات مخصوص خود است در طرح ما اتر در جاهاييكه كهكشانها و اجرام آسمانيوجود ندارد ، ساكن هستند و يا حركت جمعي دارند . در داخل كهكشانها شارشهاي محسوسي وجود دارد به طور مثال شارشي از اتر به طرف مركز كهكشانها وجود دارد كه تمام اجرام آسماني را به طرف مركز كهكشان هدايت مي كند . در خود ستارگان و به طور بارز در خورشد خودمان اين شارش در قالب آنچه كه مغناطيس خورشيدي مي ناميم وجود دارد و همچنين در زمين و ديگر سيارات به صورت مشابه به طور كلي بيشتر مدلهاي حركتي و جنبشي كه در هواي اطرافمان و در سيالت وجود دارد همانند گرد باد ، طوفانها ، بادها ، انفجارات ، جريانات گردش در مقياس بزرگ و غيره در اتر وجود دارد . رفتار اتر در مقابل عناصر و مواد يك اسفنج با منافذ بزرگ را در نظر بگيريد و آن را در هوا حركت دهيد خواهيد ديد كه هوا براحتي از ميان اسفنج عبور خواهد كرد و هيچ فشار قابل توجهي از طرف هوا به اسفنج وارد نخواهد شد . عناصر و مواد پيرامون ما هم در مقابل اتر از يك چنين فرمي برخوردار هستند ولي اين فرم اسفنجي با منافذ بزرگ با آزادتر شدن الكترونها و جنبش بيشتر آنها باعث كوچكتر شدن منافذ مي شود و باعث ايجاد مقاومت در مقابل اتر مي شود . وقتي مي گوييم نور و ماده قابل تبديل به يكديگر هستند ( يعني فوتون و ماده ) بايد اين حرف را چنين اصلاح كنيم كه ماده و اتر قابل تبديل به يكديگر مي باشند . يعني اتر با منسجم شدن و تركيب شدن قابل تبديل به ذرات بزرگتر و ماده مي شود و بالعكس در فعاليت هاي هسته اي همچون همجوشي قابل برگشت به ذرات اتر مي باشد . و وقتي چنين اتفاقي مي افتد با آزاد شدن حجم بسيار بزرگتر از اتر در اطراف ماده و تزريق آن به فضاي اتري طوفانها و امواج شديد فشرده اي در فضاي پيرامون ماده به وجود مي آيد و اين همان انرژي تابشي است كه در ستارگان اتفاق مي افتد . انفجارات و طوفانهاي عظيم خورشيدي چنانچه مي دانيم خورشيد و ديگر ستارگان در حالت پلاسما قرار دارند . پلاسما حالتي از ماده است كه در آن به علت جنبش زياد ، الكترونها از مدار خودشان خارج مي شوند و درياي الكتروني درست مي كنند . وقتي ماده در چنين حالت قرار مي گيرد در وهله ي اول سدي در برابر اتر تشكيل مي دهد . حال اگر به علت فعل و انفعالات همجوشي هسته اي در داخل خورشيد حجم قابل توجهي از عناصر به اتر تبديل شده باشد اين اتر براي خارج شدن از داخل ستاره نياز به شكافتن و انفجار خواهد داشت و اينگونه است كه انفجارات به دنبال خود طوفانها ي خورشيدي را به وجود مي آورند و چنانچه گفتيم كه مغناطيس از شارش اتر به وجود مي آيد در خورشيد و ستارگان نيز با اين پديده قطبهاي مغناطيسي موقت به وجود مي آيد . بعضي مواقع چشمه هايي از اين خروج اتري در سطح خورشيد به وجود مي آيد كه باعث تعدد قطبهاي مغناطيسي واقع در خورشيد است . افزايش حجم جهان هستي چنانچه از تحقيقات دانشمندان به دست آمده و به اثبات رسيده ، كهكشانها در حال دور شدن از يكديگر و باز شدن هستند . باعث اين امر همان تبديل عناصر به اتر مي باشد يعني در كهكشانها ستارگان بيشماري وجود دارد كه بعلت همجوشي هسته اي آنها مقدار زيادي از اتر وارد فضاي اتري مي شود و اين امر باعث مي شود تا اين اجرام از يكديگر رانده شده و دور شوند . حال درست است كه بعضي از دانشمندان اين پديده را دليل بر Big bang مي دانند . نور يكي از شواهد ديگر براي اثبات اتر بحث نور است . به نظر ما نظريه ذره اي بودن نور نظريه ي اشتباهي است و باعث شده دانشمندان در خيلي از زمينه ها با تكيه بر اين ديدگاه دچار خطا شوند و نظريات خود را منطبق بر اصول اين نظريه بنا كنند به همين دليل نظريات كوانتومي در بعضي از موارد دچار اشتباه شده ، چنانچه مي دانيم بنا به نظريه هاگنز كه سالها پيش از اينشتين به آن اشاره شده به وجود يك نوع پديدهبه نام اتر در آن اشاره شده كه باعث انتقال انرژي در فواصل بين ذرات مي شود . ولي اين فرضيه بنا به بعضي آزمايشات نافرجام و در اصل كامل نبودن و ارائه مدلهاي ناقص از مسئله نتوانست اقبال عمومي بين دانشمندان را بدست آورد . و اين باعث شد نظريه ذره اي بودن نور مقبول تر بيفتد و پايه هاي علوم طبيعي بر روي آن شكل بگيرد اما با اينكه خود را با ساطع شدن ذراتي از اتم هنگام برانگيختگي مخالفت نداريم اما عقيده ما بر آن است كه نظريه ي اتر بهترين نظريه اي است كه مي تواند به توضيح پديده نور بپردازد در بخش هاي قبلي ما چنانچه خوانديد ما سعي كرديم تصويري از اتر در ذهن شماايجاد كنيم حال با تصويري كه در ذهن دريد و كمك گرفتن از مدلي كه در اختيارتان قرار داده ايم مي خواهيم به توضيح مسائل مربوط به نور بپردازيم كه خود اين توضيحات مي تواند در جاي خود اثبات كننده اتر هم باشد . اثر فوتوالكتريك همانطور كه مي دانيم فوتوالكتريك همان پديده اي است كه كشف آن اينيشتين را به جايزه ي نوبل رسانيد . نظر اينيشتين اين بود كه وقتي اتم برانگيخته مي شود . در هنگام بازگشت به حالت اوليه ي خود ذراتي را به نام فوتون از خود ساطع مي كند . و اين همان نوري است كه چشمان ما رصد مي كند در حاليكه نظر ما در رابطه با اين مسئله چيزي مشابه ولي در اساس متفاوت است . براي رون تر شدن مسئله بايد به اين مثال توجه كنيد توپ پر از بادي را در عمق آب يك استخر تصور كنيد ، حال اندازه ي توپ به طور ناگهاني كوچك مي شود چه اتفاقي خواهد افتاد ؟ خواهيم ديد آب واقع در اطراف توپ به سوي هسته ي توپ فرو پاشي خواهد كرد . حال اگر اين توپ به طور متناوب كوچك و بزرگ شود چه اتفاقي مي افتد ؟ بديهي است كه موج متناوبي با ادامه ي اين عمل در آب استخر بوجود خواهد آمد و اين موج به انتقال انرژي توپ خواهد پرداخت . در اتمها نيز نظير چنين اتفاقي رخ مي دهد و زماني ما به تاثير اين موج پي خواهيم برد كه در مسير خود با ذرات ديگر برخورد كنيم و اين عمل باعث خواهد شد كه همان چيزي كه در اتم مبداء اتفاق افتاده به اتم مقصد انتقال بيابد اينگونه مي شود كه چرخه ي انرژي در طبيعت ادامه مي يابد . سرعت همسان امواج نوري با فركانسهاي متفاوت يكي ديگر از شواهدي كه دليل خوبي براي وجود اتر است سرعت يكسان و برابر انواع طيفهاي نوري است به گونه اي كه اگر اينچنين نبود و نور توسط ذرات فوتون جابجا مي شد ناگزير به علت انرژي متفاوت فوتون ها بايد سرعت متفاوتي مي داشتند در حاليكه اينگونه نيست و سرعت تمام فركانسهاي نور يكسان است و اگر اختلافي هم داشته باشند اين اختلاف سرعت خيلي جزئي است . شواهد انتشار نور در اتر و انشار صوت در هوا اگر بخواهيم مثال نزديكي را براي درك بهتر ايجاد و انتشار نور مطرح كنيم به نظر ما چيزي بهتر از انتشار امواج صوت در هواي پيرامون نمي تواند الگوي اين تشابه باشد . چنانچه مي دانيد وقتي به طور مثال ما صحبت مي كنيم اين تارهاي صوتي ما هستند كه با عبور هوا از ميان آن مرتعش شده و فركانسهاي متفاوتي را كه زير و بم صدا است تشكيل مي دهد . و اين امواج از طريق هوا بدون توجه به فركانس آن با سرعت معين صوت بصورت انرژي انتقال مي دهد و وقتي به گوش ما ميرسند با انتقال انرژي به پرده ي سماخ و مرتعش كردن آن ما صدا را مي شنويم . در توليد نور هم چنين اتفاقي مي افتد و قتي اتمها توسط بادهاي اتري ( همانند آنچه كه در شفق قطبي مشاهده مي شود )و يا امواج اتري تحت تاثير قرار مي گيرند در پوسته ي اتمي كه مي توان جو اتم هم قلمداد كرد نوسان بوجود مي آيد و اين نوسان بوجود آمده دوباره از طريق اتر به تمام جهات فضا منتشر مي شود . علت اينكه سرعت نور در محيط هاي شفاف همانند شيشه و آب كم مي شود چيست ؟ اين به آن علت است كه مسير امواج اتري در راه رسيدن به مقصد از ميان محيط هاي شفاف به علت وجود موانع اتمي زيادتر مي شود به همين دليل در اين محيط كم شدن سرعت امواج نور را شاهديم در صورتي كه سرعت نور كاهش نيافته بلكه مسير آن افزايش يافته است . نويسنده: يوسف حاجي نيا منبع
-
مغناطیس سلطان میدانها... مغناطيس و الكتريسيته تاريخي طولاني و درازي دارند. الكتريسيته و مغناطيس ابتدا در قرن هشتم قبل از ميلاد مورد توجه يونانيان باستان قرار گرفتند. مهمترين عاملي كه موجب جذب و توجه مردم به الكتريسيته ومغناطيس شد، دو ماده طبيعي كهربا و كاني مگنتيت(سنگ مغناطيس) بود. كهربا، شيره برخي از درختاني است كه چوب نرمي دارند؛ هنگامي كه اين شيره از درخت بيرون مي آيد، پس از مدتي سفت مي شود. اين جامد سفت كه رنگي بين قهوه اي و زرد دارد، كهرباست. و اگر كهربا را به پارچه اي بماليم، باردار شده و مي تواند تكه هاي برگ يا كاغذ را جذب كند. سنگ مغناطيس، همان اكسيد آهن است؛ كه براده هاي آهن را جذب مي كند. سنگ هاي مغناطيسي مي توانند يكديگر را جذب كنند. و علت اين نامگذاري آنست كه اين سنگ در منطقه اي به نام "مگنزيا" يا "مغناطيس" براي نخستين بار كشف شد. كه به ماهيت اين سنگ، مغناطيس گفته مي شود. اگر يك تكه از اين سنگ ها را بر روي آب شناور كنيم، جهت آن در راستاي شمال-جنوب قرار مي گيرد. همين خاصيت سنگ مغناطيسي سبب شد كه در قرون گذشته دريانوردان از آن بعنوان جهت ياب استفاده كنند. دموكريتوس، كه يكي از فلاسفه بزرگ باستان و بنيانگذار تئوري اتمي است، معتقد است كه ميان سنگ مغناطيسي جرياني از ذرات بسيار ريز به نام اتم وجود دارد. و در اين جريان هنگامي كه اتم به آهن يا سنگ مغناطيسي ديگر برخورد مي كند، در برگشت به سوي سنگ مناطيس، سبب مي شود كه آهن را به دنبال خود بكشاند. ويليام گيلبرت يكي از نخستين دانشمنداني است كه در زمينه مغناطيس دست به آزمايش ها و بررسي هاي اساسي كرد. او مشاهده كرد كه براده هاي آهن در اطراف سنگ مغناطيس در راستاي منظمي قرار مي گيرند. و همچنين سنگ مغناطيس در حالت آويزان يا حتي سوزن هاي آهني در حالت شناور در راستاي شمال-جنوب قرار مي گيرند. او چنين پنداشت كه علت اين امر آنست كه زمين يك سنگ مغناطيس بسيار بزرگيست كه اينگونه عمل مي كند. او براي اثبات نظريه خود، يك سنگ مغناطيس را به صورت يك كره بزرگ در آورد و سپس در اطراف و بر روي سطح اين كره، سنگ هاي مغناطيسي كوچك و براده هاي آهني قرار داد و مشاهده كرد كه اين براده ها در راستاي شمال-جنوب قرار مي گيرند.