رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

پیچــــک احــــساس...

 

هــــمیشه هــــم شاعــــرانه و خــــیال انگیز نیــــست

 

گــــاهی می پیــــچید دور گــــلوی آدم

 

و خــــفه اش مــــی کنــــد...

 

56xvelgx7xx28tc2lmz.jpg

  • Like 7
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 1.4k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

وقتی چشمـ ـانمــ را روی همــ می گذارمـــ

 

خوابـــ مـ ـرا نمی بــ ـرد

 

تــ ـو را می آورد !

 

از میانــ فرسنگــــ ها

 

فاصلـ ـ ـهـ ...!

 

 

ooe6n4d3ej521mmeb1.jpg

  • Like 5
لینک به دیدگاه

بار آخر ، من ورق را با دلم بُر میزنم !

 

بار دیگر حکم کن ، اما نه بی دل !

 

با دلت ، دل حکم کن !

حکمِ دل :

 

هر که دل دارد بیندازد وسط ، تا ما دلهایمان را رو کنیم ...

 

... ... دل که رویِ دل بیفتد ، عشق حاکم میشود ... پس به حکمِ عشق ، بازی میکنیم .

 

این دلِ من !

 

رو بکن حالا دلت را !

 

دل نداری ؟!

 

بُر بزن اندیشه ات را ...

 

حکم لازم ، دل سپردن ، دل گرفتن ، هر دو لازم

looxc00nys3osymb9sou.jpg

  • Like 3
لینک به دیدگاه

یقین دارم تو هم من را تجسم می کنی گاهی

به خلوت با خیال من تکلم می کنی گاهی

هر آن لحظه که پیدا می شوی از دور مثل من

به ناگه دست و پای خویش را گم می کنی گاهی

چنان دریا ، نا آرام و توفانی تو روحم را

اسیر موجهای پر تلاطم می کنی گاهی

دلم پر می شود از اشتیاق و خواهشی شیرین

در آن لحظه که نامم را ترنم می کنی گاهی

همه شعر و غزلهای پر احساس مرا با شوق

تو می خواهی و زیر لب تبسم می کنی گاهی

تو هم مانند من لبریزی از شور جنون عشق

یقین دارم تو هم من را تجسم می کنی گاهی

0prk1ch5v5y8d2z6v8jo.jpg

  • Like 2
لینک به دیدگاه

یه وقت به سرت نزند! که شعرهایم را بتکانی...

 

چرا که رسوا خواهم شد...!

 

و همه خواهند دید!!

 

لحظه لحظه تو را "میان واژه هایم"!!!...

 

 

9k0mo1w7bwjriv8ur021.jpg

  • Like 4
لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

نمـی دانـم مـی دانـی یا نـه

 

لـحظـه ی تـولـد مـن

 

بـه همـان ثانیـه ای بـر میگـردد

 

کـه تـو

 

بـرای اولـیـن بـار

 

بـه مـن گفـتـی :

 

دوسـِت دارم ..

  • Like 4
لینک به دیدگاه

حالم گرفته از اين شهر

كه آدمهايش همچون هوايش

ناپايدارند ...

گاه آنقدر پاك كه باورت نمي شود

گاه آنچنان آلوده كه نفست مي گيرد ...!

 

  • Like 11
لینک به دیدگاه

در به دری در شهر....

از این کوچه به ان کوچه رفتن و از این خیابان به آن خیابان گشتن...

چه حاصل است از این همه رفتن...

کمی هم نگاهت را به ماندن بدوز نه رفتن....

  • Like 7
لینک به دیدگاه

متنفرم از آدمهایی که دیوار بلندت را میبینند ولی به دنبال همان آجر لق دیوارت هستند که:

 

تو را فرو بریزند...!!

 

تا تو را انکار کنند....!!

 

تا از رویت رد شوند..............!!!!

  • Like 10
لینک به دیدگاه

خسته از عقل، خسته از بودن

روی سیگار، بار زد خود را

مثل یک خنده ی جنون آمیز

توی این شعر، جار زد خود را

راوی ات دست برد در قصّه

از کنارت کنار زد خود را

عشق، پاندای کوچک من بود

از درخت تو دار زد خود را...

  • Like 6
لینک به دیدگاه

جایی به من بدهید

دورترین دلتنگی آدمی با من است

گفته بودم

روزی باران دریا را خیس خواهد کرد

و تلخ ترین روز ماه خواهدرسید

و تلخ ترین

تبخیر

آسمان را سیاه خواهد کرد

جایی به من بدهید

تمام دلتنگی آسمان با من است

گفته بودم

شبی ماه آب خواهد شد

و تمام پنجره ها غریب

و زمین تنها خواهد مرد

جایی به من بدهید

تمام تنهایی زمین با من است..

  • Like 4
لینک به دیدگاه

روزی سپید...روزی سیاه...روزی خاکستری....است...

نه اطمینانی به خنده است...نه به گریه....نه به بی تفاوتی...

هر کدام در این راه باید بیایند به دل ما سر بزنند...فقط سر بزنند...هیچکدام مقیم نشوند...

حتی شادی...چون نمکش را از دست می دهد...

  • Like 4
لینک به دیدگاه

رشک می ورزم به این رنگ عوض کردن ها....

مانده ام تنها...در این ور خط قرمز....

و نظاره می کنم...که چگونه هر ثانیه رنگ عوض می کنند.....آدمک ها...

 

  • Like 3
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...