رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

اوایل ازدواجم بود یکی مزاحم میشد حرف نمیزد قطع میکرد و فوت کردن خلاصه .....:ws37::vahidrk:

منم خواستم از زیر زبونش بکشم ببینم کیه شروع کردم به مخ زدن که یه دفعه حرف زد

حدس بزنید کی بود:w58: :w768:دایی خانومم :banel_smiley_52:حالا بیا و درستش کن بابا من میخواستم از زیر زبونت بکشم ببینم کی بودی نخیر از ما گفتن از ون نشنیدن باز خدا پدر خانومم رو بیامرزه که گفت من سهند و هر جای دنیا بفرستم اعتماد دارم بهش :lol:خلاصه بخیر گذشت الان کمین کردم هر وقت ازدواج کرد آره دیگه :spiteful:

  • Like 23
لینک به دیدگاه

چند روز پیش عمم داشت با گوشیش ور میرفت

برگشت به طرف پسرش گفت نمیدونم گوشیم چش شده؟:sigh:

منم گفتم آی بلا خرابش کردی؟:vahidrk:

گفت والا هر روز ساعتشو درست میکنم ولی هر روز 5 دقیقه عقب میمونه...

انگار باتریش ضعیف شده ................

منم گفتم مگه شارژش نمیکنی؟

گفت چرا ... ولی این ساعتش مثل ساعت باتری داره انگار .از کجا عوض میشه:ws52:

  • Like 15
لینک به دیدگاه

عید از شیراز یه دوست صمیمی با خانومش اومده بود تهران و مهمان ما بودن

ماهم کلی واسشون برنامه تفریحی چیده بودیم که حوصله شون سر نره و یه روز گروه خانوما داشتیم میرفتیمدهکده آبی و تو راه حرف خواهرشوهر و مادر شوهر و اینا شد:ws3:

بعد این دوست شیرازیمون به مامان خودش گفته بود ولی به مادرشوهرش نگفته که اولین روز عید اومدن تهران و این حرفا

 

بعد من پرسیدم که چرا نگفتی به مادر شوهرت؟به مادرتم نمیگفتی دیگه اگه میخواستین غافلگیرشون کنین:banel_smiley_4:

گفت نهههههههه اون مادرمه..نمیشهههههه:ws3:(قابل توجه که این بحثا تو تاکسی داره صورت میگیره)

منم گفتم مادر آقا مهدی مادر نیست؟

بچه به این دسته گلی بزرگ کرده اومده شما رو از ترشیدگی نجات داده حالا قدردان مادرش نیستی؟چی میشد یه کلمه ام به اون میگفتی؟:w000::whistle:

 

بعد دیدم همه نگاها برگشت سمت من:ws3:

همه اول اینطوری:w58::ws52:

بعد کل تاکسی مخصوصا راننده تاکسی اینطوری>> :ws28::ws28:

 

بعد من تازه یادم افتاد که ایشون دختر خالم نیست که اینقد باهاش راحتم و فهمیدم چه گندی زدم:whistle::icon_pf (34)::ws3:

  • Like 19
لینک به دیدگاه

منو دوستم توو دانشگاه بودیم که یه دختره اومد جلو بعد از سلام احوالپرسی گفت شماها اگه سیمکارتتون ایرانسله به شماره فلان اس بدین اون براتون شارژ میفرسته!:banel_smiley_4:

گفت من امتحان کردم برام شارژ فرستاد شما هم بفرستینw58.gif

دوستم همراه اولیه و گفت حیف شد وگرنه میفرستادمw768.gif

اما من خوشم نیومد !گفتم اخه یارو که من رو نمیشاسه عاشق چشم و ابرومه برا چی باید برام شارژ بفرسته:banel_smiley_4:

ولی چون نخواستم توو ذوق دختره بزنم گفتم ممنون ان شالله بعدا:w16:

 

من :+

دوستم:*

 

*چرا بعدا ؟خب الان بفرستth_scratchhead.gif

+با همراه اول نمیشه باید ایرانسل باشه:whistle:

*خوب تو هم ایرانسلیw58.gif

+عه تو فک کردی من ایرانسلم؟

+آره دیگه ایرانسلی زود بفرست2i1d1co.gif

*بابا اون یکی سیمکارتم ایرانسله نه این184.gif

+نه تو که فقط یه سیمکارت داری!!179.gif

*چرا دیگه اوندفعه با یه خط دیگه بهت اس دادم...همونه...TAEL_SmileyCenter_Misc%20(305).gif

+نه !کی؟اینی که توو گوشیته ایرانسلهevilsmile.gif

*دارم میگم نه دیگهw74.gif

دوست باهوشمم گوشیشو برداشت و اسم منو اورد...و گفت:ایناها ببین...این تویی...شمارمم بلند خوند!!!icon_pf%20(34).gif

*اون توو تبلتهw874.gif

+پس چرا هر وخ من زنگ میزنم گوشیت زنگ میخوره؟w000.gif

و همون لحظه بهم زنگ زد و گوشیم زنگ خوردTAEL_SmileyCenter_Misc%20(305).gif

توو عمرم انقد رسوا نشده بودمTAEL_SmileyCenter_Misc%20(305).gif

میخواستم دوستمو توو اون لحظه بکشمguntootsmiley2.gif

بخاطر اینکه نزنم توو ذوق دختره چه با خودم کردمTAEL_SmileyCenter_Misc%20(305).gif

تقصیر منه که فک کردم دوست باهوشم تابلو نمیکنه!!

  • Like 19
لینک به دیدگاه

امروز از خواب که بیدار شدم اومدم که لپ تاپم رو روشن کنم بعد شارژش رو بهش وصل کردم و بدون اینکه لپ تاپمو باز کنم شروع کردم با گوشیم ور رفتن:banel_smiley_4:

یه پنج دقیقه گذشت گفتم ای بابا چرا این بالا نمیاد دیگه

حالا که نگاه کردم دیدم اصن من هنوز روشنش نکردم خو:5c6ipag2mnshmsf5ju3

  • Like 17
لینک به دیدگاه

امروز یاد این سوتی‌ام افتادم که مال چند سال قبله

گفتم بیام بگم مستفیض!!! شین!:ws3:

چند سال پیش میخواستم برم خیابون قبلش رفتم که از عابر بانک پول بگیرم این نامردم کارت ما رو قورت داد:banel_smiley_4:

چند روز بعدش کارت ملی به دست برای بار اول تنهایی رفتم بانک :ws3:

منتظر موندم تا نوبتم شه

بعد که نوبتم شد رفتم به باجه‌ی مخصوص و رو به آقاهه گفتم ببخشید این عابر بانکتون کارت منو خورد

اونم پا شد که کارتمو بیاره

پرسید کارت به اسم کیه

گفتم به اسم خودم:w16:

دوبازه گفت نه منظورم اینه که به اسم کیه؟:icon_razz:

منم فکر کردم لابد نشنیده دوباره گفتم به اسم خودمه دیگه:w02:

آقاهه این دقعه با رگ باد کرده پا شد وایساد :ws28: گفت: خانوم فهمیدم خودت. خوب خودت اسمت چیه؟؟:w000:

منم اینجوری خوب حالا باشه چرا دعوام میکنی؟:sad0:

خلاصه اینکه کارتو گرفتم و به سرعت متواری شدم:th_running1:

  • Like 26
لینک به دیدگاه

مریم سوتیشو گفت یاد سوتیه خودم افتادم:ws28:

دقیقا یه سال پیش رفتم شیتای طرحمو پلات گرفتم خرید و ...کردم پولای نقدم تموم شد بعد رفتم قطعات ماکتمو از برشی بگیرم گفتم کارت میکشم:ws3:آغاهه گفت کارتخوانمون خرابه بغل پاساژ یه عابر بانک هست بدو اونجا پول بگیر بیا:banel_smiley_4:منم طبق معمول وقتی فکرم مشغوله یکم همچین یجوری میشم رفتم رمزو وارد کنم یاد رفت چی بود:ws52:2بار زدم موند یه بار:ws28:گفتم برم یونی اونجا دوباره امتحان کنم رفتم کارتخوان کارتمو خورد:whistles:حالا هلک هلک پا شدم رفتم خونه پول بیارم:ws28:بابامم عصبی شد که چرا تو گرما اومدی دوباره بری اونجا میموندی من برات پول میاوردم:girl_blush2:رفتم ناهار خوردم گفتم یه چرت بخوابم :ws28:2ساعت اینا گذشت دیدم بیچاره مغازه داره زنگ زده خانوم عابر بانک بغل مغازه بود تصادف کردید؟چیزی شده؟اتفاقی افتاده؟خیلی خیلی دیر کردید:ws28:بعد بابام برد قضیه رو توضیح دادم:ws28:روز بعدشم رفتم دفتر دانشکده میگم آقای فلانی این عابر بانک دانشکده هم خرابه ها:whistles:اونم با تعجب میگه نا درسته ها:ws28:منم ول کن نبودم میگفتم یه بار رمزو زدم خورد:ws28:خودمم میدونستم چیکار کردم به روم نمیاوردم:ws28:آخرش گفت مطمعنی همون روز یه بار رمزو اشتباه زدی:ws52:منم گفتم از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون 2بار خیابابون امتحان کردم:ws28:بخدا قیافه اش دیدنی بودا:ws28:بیچاره آخرش خندید:biggrin:

  • Like 20
لینک به دیدگاه

با چند تا از دوستام سوار تاکسی بودیم داشتیم برمی گشتیم خونه. چند روز بعدش مجید خراطها تو شهر ما کنسرت داشت. یکی از دوستام بیلبورد تبلیغاتی مجید خراطها رو کنار خیابون دید ذوق زده شد برگشت گفت بچه هاااااااااااااااااااا مجید خراطها تو ایران کنسرت داره :w58: تا برسیم راننده یه سر داشت میخندید :ws28:

  • Like 10
لینک به دیدگاه

اهم

خو عمو علی وقتی کل سپاسات 17تاست چطور انتظار داری 25 تا نشونت بده

این معنیش اینه که 25تای آخرو نشون میده نه اینکه تو لزوما باید 25تا سپاس داشته باشی..مثلا اگه سپاسات شد سی تا این سیستم 25تا آخرشو نشون میده یه چیزه کلیه نمیتونه واسه تو بنویسه 8تای آخر که:ws28:

خو چرا سوتی میدی رتبه نجومی:w000:

  • Like 8
لینک به دیدگاه
اهم

خو عمو علی وقتی کل سپاسات 17تاست چطور انتظار داری 25 تا نشونت بده

این معنیش اینه که 25تای آخرو نشون میده نه اینکه تو لزوما باید 25تا سپاس داشته باشی..مثلا اگه سپاسات شد سی تا این سیستم 25تا آخرشو نشون میده یه چیزه کلیه نمیتونه واسه تو بنویسه 8تای آخر که:ws28:

خو چرا سوتی میدی رتبه نجومی:w000:

 

نخیر

شما متوجه نشدیییی:whistles:

سپاس های همه کلا پریدهههه:banel_smiley_4:

  • Like 6
لینک به دیدگاه
نخیر

شما متوجه نشدیییی:whistles:

سپاس های همه کلا پریدهههه:banel_smiley_4:

 

داداش خودتم سوتی دادی منظور اینه که فقط 25 سپاس آخر دیده میشه نه اینکه 25 تا سپاس داری:ws3:

  • Like 9
لینک به دیدگاه
داداش خودتم سوتی دادی منظور اینه که فقط 25 سپاس آخر دیده میشه نه اینکه 25 تا سپاس داری:ws3:

 

این که معلومهههه:banel_smiley_4:

دست شوما درد نکنه دیگههههه:icon_pf (34):

 

بابا میگم سپاس ها کلا پریده!!!!

  • Like 10
لینک به دیدگاه
این که معلومهههه:banel_smiley_4:

دست شوما درد نکنه دیگههههه:icon_pf (34):

 

بابا میگم سپاس ها کلا پریده!!!!

 

چی میگی توووووووو:w000:

همه میدونن پریده بگو سوتی دادم خلاص:w000:

  • Like 9
لینک به دیدگاه
چی میگی توووووووو:w000:

همه میدونن پریده بگو سوتی دادم خلاص:w000:

 

:banel_smiley_4::banel_smiley_4::banel_smiley_4::banel_smiley_4:

راستی چون یکی رو نمیشناختم از دوستان قدیمی و باحال من بود زد حال زدم و خیلی پشیمونم الان

ببخش دوست من

  • Like 5
لینک به دیدگاه

با یه بنده خدایی رفته بودم شرکت واسه کار، رئیسش خیلی خوب برخورد کرد این بنده خدام یکم خودمونی شد و شرو کردن به حرف زدن ، بعد که همه چی اوکی شد و خواستیم بیایم این بنده خدا رو کرد به رئیس شرکت و گفت : فاطمه هم مث خواهرتون ، شمام واسش پدری کنید . :ws37:

من : :w58:

مهندس: :ws52:

فقط مونده بود بگه ایشالا با هم خوشبخت شین :ws28:

  • Like 20
لینک به دیدگاه

یه ساعت پیش رفته بودم کافی شاپ با دوستم

درش از این شیشه ای ها بود اومدنی هی من درو فشار میدادم باز نمیشد هی بیشتر فشار میدادم تا یدفعه دوستم گفت اون یکی درو هل بده مهندس:whistle:

  • Like 21
لینک به دیدگاه

داشتم با تلفن میحرفیدم هی قطع میشد وسطش.. اومدم بگم مخابرات چشم دیدن مارو نداره دیدم خو الان داریم میحرفیم نباید بگم چشم!!

 

گفتم مخابرات گوش دیدن مارو نداره..:w58:

 

اونور خط: چی نداره؟؟:w58:

 

من: گوش شنیدن ما..:ws3:

 

اونوری: نمیخواد درستش کنی بدتر شد..:ws28:

 

 

:banel_smiley_4:

  • Like 22
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...