رفتن به مطلب

.:. گاه نوشـــــته های نواندیشـــــانی ها .:.


ارسال های توصیه شده

دیروز داشتم تو خیابون بالای خونمون رانندگی میکردم. از لاین مقابل یه ماشین داشت از یه ماشین دیگه سبقت میگرفت اومد تو لاین من.

میتونستم بهش راه بدما ولی نرفتم کنار.

داشت خلاف میکرد. اونجا سبقت ممنوعه.

با فاصله چند سانت از کنارش رد شدم و به قول معروف بهش راه ندادم که مثلاً بهش بفهمونم درست رانندگی کنه.

کارمو انجام دادم داشتم بعد از ده دقیقه از همون مسیر برمیگشتم تو همون جایی که این اتفاق افتاد من گیر کردم پشت یه ماشین حمل نخاله ساختمانی. همین طور داشت ازش شن و ماسه میریخت بیرون میخورد تو شیشه ماشین (سنگای ریز) من گفتم بذار ازش سبقت بگیرم و منم خلاف اون ماشین رو انجام دادم و سبقت غیرمجاز گرفتم و دقیقاً یه ماشین از روبرو همون رفتاری که من با ماشین قبلی انجام دادم رو با من انجام داد!

 

و دنیا چقددددددددر رو حساب و کتابِ.

یک بار دیگه بهم یادآوری شد هرکار خوب یا بدی که انجام بدی تو همین دنیا نتیجه اش رو خواهی دید.

پس انسان باشیم تا باهامون انسانی رفتار بشه.

  • Like 15
لینک به دیدگاه

یک روز دوباره می آیم :::: آری خودش گفت که روزی دوباره می آید.

می ترسم از عشق تو بمیرم اما روزی که تو می آیی را نبینم.

می ترسم آنقدر به انتظار بنشینم و نیایی و آخر سر دیگر مجالی برای دیدار با تو نباشد.

می ترسم از آن روزی که تو خواهی آمد و من دیگر نیستم..

  • Like 9
لینک به دیدگاه

امروز میخواستم ب یکی از همکلاسیام کمک کنم و ی فایل براش بفرستم............

ولی از ته قلبم راظی نبودم:hanghead:چون هیچ وقت احساس نکردم ی دوست واقعیه برام.......

 

از طرفی قدرت نه گفتن ندارم.:sigh:

 

حالا اومدم ایمیلمو چک کردم میبینم اصلا ندارم اون فایلو.....

 

دچار عذاب وجدان کاذب شدم......

 

همیشه همینطوره...:icon_pf (34):

  • Like 9
لینک به دیدگاه

برای بعضی دردها نه می توان گریـه کرد نه می توان فریـآد زدبرای بعضی دردهآ فقط می توان نگـاه کرد لبخند زد وبی صدا شکست...................! ...

  • Like 11
لینک به دیدگاه

تفاوت نسلها چقد عجیب و شاید ناخوشاینده

دغدغه ها ؛ ارزوها و هدفا چقد فرق میکنه :hanghead:

 

یه پسر کلاس دوم دبستان وقتی ریاضیشو نمیخونه و مامانش میخواد کمکش کنه و میگه واسه اینکه مهندس شی باید ریاضی بخونی تا بعدش دانشگاه قبول شی بری سر کار . میگه نمیخوام مهندس شم. اگه ریاضیم خوب نباشه بهم زن نمیدن ؟ :w58:

مامان ناچار میگه نه

میگه چه ربطی داره

مامان میگه خوب بخوای بری خرید خانومت بهت بگه 4 کیلو سیب زمینی بخر ریاضیت خوب نباشه نمیتونی بخری و حساب کنی

بچه بدو کنان میره کتاب و دفترشو میاره شرو به ریاضی خوندن میکنه :banel_smiley_4:

این چه نسلیه که دغدغش اینجوری شرو میشه . چیزی که حداقل 15 سال بعد باید در موردش فک کنه :w000:

  • Like 17
لینک به دیدگاه

موقعیت الان من :چه بلاتکلیفم ... وسط این بحران...

 

انتخاباتم شده دردسر ما!

واقعا سر کنکورمون که با اون بَلبَشو اعصابمون خرد شد الانم که ما کارآموزی و داروخونمون شروع شده دوباره معلوم نیست یکی دو ماه وسط کلاسا قراره چی بشه...

 

گیری کردیما...:banel_smiley_4:

  • Like 13
لینک به دیدگاه

از ورق پاره های تقویم..این روزها برایم نشانه هایش مانده...

 

روزهایی که وصل بودند به تو برای من نشانه دار بودن...

 

و من صورت به صورت زمان جلو می رفتم...تا...

 

تا نزدیک رویاهایت شوم به حقیقت نه مجاز...

 

کاش روزی بر من حقیقی شوی ای مجاز....

.

.

.

 

دلم اندکی تو می خواهد جای شما....

این نجوای او بود در گوشم...

 

یک قدم جلوی تر در خیال او..

 

در پشت نگاه ها..در لابه لای نوشته ها...:icon_redface:

  • Like 17
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...