NYC 20977 ارسال شده در 6 تیر، 2013 دیروز داشتم تو خیابون بالای خونمون رانندگی میکردم. از لاین مقابل یه ماشین داشت از یه ماشین دیگه سبقت میگرفت اومد تو لاین من. میتونستم بهش راه بدما ولی نرفتم کنار. داشت خلاف میکرد. اونجا سبقت ممنوعه. با فاصله چند سانت از کنارش رد شدم و به قول معروف بهش راه ندادم که مثلاً بهش بفهمونم درست رانندگی کنه. کارمو انجام دادم داشتم بعد از ده دقیقه از همون مسیر برمیگشتم تو همون جایی که این اتفاق افتاد من گیر کردم پشت یه ماشین حمل نخاله ساختمانی. همین طور داشت ازش شن و ماسه میریخت بیرون میخورد تو شیشه ماشین (سنگای ریز) من گفتم بذار ازش سبقت بگیرم و منم خلاف اون ماشین رو انجام دادم و سبقت غیرمجاز گرفتم و دقیقاً یه ماشین از روبرو همون رفتاری که من با ماشین قبلی انجام دادم رو با من انجام داد! و دنیا چقددددددددر رو حساب و کتابِ. یک بار دیگه بهم یادآوری شد هرکار خوب یا بدی که انجام بدی تو همین دنیا نتیجه اش رو خواهی دید. پس انسان باشیم تا باهامون انسانی رفتار بشه. 15
mani24 29665 ارسال شده در 6 تیر، 2013 یک روز دوباره می آیم :::: آری خودش گفت که روزی دوباره می آید. می ترسم از عشق تو بمیرم اما روزی که تو می آیی را نبینم. می ترسم آنقدر به انتظار بنشینم و نیایی و آخر سر دیگر مجالی برای دیدار با تو نباشد. می ترسم از آن روزی که تو خواهی آمد و من دیگر نیستم.. 9
One gear 7070 ارسال شده در 6 تیر، 2013 واقعا چه فـــــــایده؟؟؟؟؟؟؟؟..................بالای خط فقـــــر باشی و زیر خط فهـــــــم...؟! 8
raz-raz 3612 ارسال شده در 6 تیر، 2013 و تو به یادم آور ،که به یاد بودنت را از یاد نبرم و یادم آور که به یاد من بودنت را یاد باشم. 9
mani24 29665 ارسال شده در 6 تیر، 2013 تمام سعیمو کردم که این یک شمع رو زنده نگه دارم نشد لعنت بر این تاریکی... 7
!BARAN 4887 ارسال شده در 6 تیر، 2013 امروز میخواستم ب یکی از همکلاسیام کمک کنم و ی فایل براش بفرستم............ ولی از ته قلبم راظی نبودمچون هیچ وقت احساس نکردم ی دوست واقعیه برام....... از طرفی قدرت نه گفتن ندارم. حالا اومدم ایمیلمو چک کردم میبینم اصلا ندارم اون فایلو..... دچار عذاب وجدان کاذب شدم...... همیشه همینطوره...:icon_pf (34): 9
*mehrsa* 14558 ارسال شده در 6 تیر، 2013 برای بعضی دردها نه می توان گریـه کرد نه می توان فریـآد زدبرای بعضی دردهآ فقط می توان نگـاه کرد لبخند زد وبی صدا شکست...................! ... 11
One gear 7070 ارسال شده در 6 تیر، 2013 بعد از تو.....جواب همه ی " دوستت دارم " ها .................مرسی شد...!!! 9
آریودخت 43941 ارسال شده در 6 تیر، 2013 تفاوت نسلها چقد عجیب و شاید ناخوشاینده دغدغه ها ؛ ارزوها و هدفا چقد فرق میکنه یه پسر کلاس دوم دبستان وقتی ریاضیشو نمیخونه و مامانش میخواد کمکش کنه و میگه واسه اینکه مهندس شی باید ریاضی بخونی تا بعدش دانشگاه قبول شی بری سر کار . میگه نمیخوام مهندس شم. اگه ریاضیم خوب نباشه بهم زن نمیدن ؟ مامان ناچار میگه نه میگه چه ربطی داره مامان میگه خوب بخوای بری خرید خانومت بهت بگه 4 کیلو سیب زمینی بخر ریاضیت خوب نباشه نمیتونی بخری و حساب کنی بچه بدو کنان میره کتاب و دفترشو میاره شرو به ریاضی خوندن میکنه این چه نسلیه که دغدغش اینجوری شرو میشه . چیزی که حداقل 15 سال بعد باید در موردش فک کنه 17
آرتاش 33340 ارسال شده در 6 تیر، 2013 :vahidrk::vahidrk::vahidrk:اینارو برا خودم زدم عجب کاری کردم ها فکر نمیکردم اینجوری بشه منکه نمیخواستم دوستام .................. 14
sadafv 6584 ارسال شده در 6 تیر، 2013 موقعیت الان من :چه بلاتکلیفم ... وسط این بحران... انتخاباتم شده دردسر ما! واقعا سر کنکورمون که با اون بَلبَشو اعصابمون خرد شد الانم که ما کارآموزی و داروخونمون شروع شده دوباره معلوم نیست یکی دو ماه وسط کلاسا قراره چی بشه... گیری کردیما... 13
آریودخت 43941 ارسال شده در 6 تیر، 2013 خدایااااااااااااااااااا شکرتــــــــــــــــــ :hapydancsmil: 10
no.one6592@gmail.com 180 ارسال شده در 6 تیر، 2013 ای جان فدای آنکه دلش با زبان یکیست. تابلو اتاقمه 11
دختر باران 18625 ارسال شده در 6 تیر، 2013 ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی تو بمان با دگران وای به حال دگران 12
sam arch 55879 ارسال شده در 6 تیر، 2013 از ورق پاره های تقویم..این روزها برایم نشانه هایش مانده... روزهایی که وصل بودند به تو برای من نشانه دار بودن... و من صورت به صورت زمان جلو می رفتم...تا... تا نزدیک رویاهایت شوم به حقیقت نه مجاز... کاش روزی بر من حقیقی شوی ای مجاز.... . . . دلم اندکی تو می خواهد جای شما.... این نجوای او بود در گوشم... یک قدم جلوی تر در خیال او.. در پشت نگاه ها..در لابه لای نوشته ها... 17
ارسال های توصیه شده