hakan_68 2446 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 تیر، ۱۳۹۵ عید من آن روزی است که زحمت یک سال دهقان شام یک شب پادشاه نباشد #چگوارا 10 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 تیر، ۱۳۹۵ در تاریخ از ما به عنوان زندگی نکردگان یاد خواهد شد 9 لینک به دیدگاه
masi eng 47044 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 تیر، ۱۳۹۵ ماه رمضان اصلا برای من برکت که نداشت هیچ.. کلی منو از زندگی و مالی عقب انداخت.. موندم با این همه بدهکاری چیکار کنم.. تاحالا بدهکار کسی نبودم.. 5 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 تیر، ۱۳۹۵ مثل قسمتی از زمینم که کوه ها روی اون نقطه قرار دارن. گاهی ترس اتشفشان رو دارم گاهی فرو ریختن بهمن بزرگ شدن سخته .... خیلی سخت . ای خدایی که افریدی و کوه غم و درد و شکست رو هدیه دادی ، هدف از خلقت چیه؟ برای یکبار هم که شده جواب بده ... منم ... انسانی که تو افریدی و من ناخواسته وارد دنیایی از درد شدم تو مسئولی ... و من برای جبران کاری که کردی محکوک به جنگیدنم ... 7 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 تیر، ۱۳۹۵ دلم برای ماشینم تنگ شده دو هفته پیش یه آقایی رنده عقب گرفت زااااارت کوبوند پهلوی ماشینم. گفت خیلی معذرت میخوام, اشک تو چشمام بود, گفتم ۳ هفته بود ماشینمو گرفته بودم. حالا از بیمه ش زنگ زدن, گفتن: توضیح بده صحنه ی تصادف رو, همه رو ول کردن, اونجایی که گفتم داستم میرفتم خرید, واستادم منتظر پیدا کردن جای پارک بودم..... مسئول بیمه گیر داده واسه چی رفتی خرید؟ چی میخواستی بخری؟ واجب بود حالا؟ با زبون بی زبونی گفتم به تو چه چی میخواستم بخرم فضول 6 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۵ هیچ وقت فکر نکنید یه زن فقط به دلیل زن بودنش میتونه مهربون تر از یک مرد باشه 5 لینک به دیدگاه
eng.l.s 5684 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۵ دنبال اینجا می گشتم پیداش نمی کردم خیلی استرس اینده رو دارم نمیدونم وضع اینده چی میشه گرونی ، بیکاری ،و... ۲۶ سالمه باید خوشحال باشم که چی وضعیتم بهتره از پارساله تونستم کار پیدا کنم ولی میزان حقوق و بیمه همه رو هواس تا یه هفته پیش تو تاپیک ارزش زندگی فازم مثبت بود ولی الان خیلی استرس بعد رو دارم 10 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۵ ایرانی ها بلد نیستند با توانائیهای خود زندگی کنند ، رفتار اجتماعی و اخلاق فردیشون هم قابل پیش بینی نیست.بنابراین باید نسبت به آنها بی تفاوت باشی تا بتونی راحت زندگی کنی. 5 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 تیر، ۱۳۹۵ اندیشه و تفکر هرگز حاصل از تقلید نبوده ، این مطالعس که به تفکر و اندیشه بال و پر میده . 8 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 تیر، ۱۳۹۵ جامعه ایران دچار انسداد گفتگو شده است ،برا همینه که حرف همدیگه رو نمیفهمیم. 3 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 تیر، ۱۳۹۵ آنها که از قدرت سیاسی امتیاز دانشگاهی گرفتند ، ما را بیچاره مون کردند.سیاست افسار گسیخته فرهنگ و دانشگاه ما را از کار انداخت. 1 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 تیر، ۱۳۹۵ برای من وقتی مُردی که انگیزه هامو کشتی 5 لینک به دیدگاه
masi eng 47044 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 تیر، ۱۳۹۵ دم بعضی ادمهارو باید چید... همین 6 لینک به دیدگاه
hakan_68 2446 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 تیر، ۱۳۹۵ من راه رفتن را از یک سنگ آموختم، دویدن را از یک کرم خاکی و پرواز را از یک درخت! بادها از رفتن به من چیزی نگفتند، زیرا آن قدر در حرکت بودند که رفتن را نمی شناختند! پلنگان دویدن را یادم ندادند، زیرا آنقدر دویده بودند که دویدن را از یاد برده بودند. پرندگان نیز پرواز را به من نیاموختند، زیرا چنان در پرواز خود غرق بودند که آن را به فراموشی سپرده بودند! اما سنگی که درد سکون را کشیده بود، رفتن را می دانست و کرمی که در اشتیاق دویدن سوخته بود، دویدن را می فهمید و درختی که پاهایش در گل بود، از پرواز می دانست. آنها از حسرت به درد رسیده بودند و از درد به اشتیاق و از اشتیاق به معرفت... وقتی راه رفتن آموختی، دویدن بیاموز. و دویدن که آموختی، پرواز را... 8 لینک به دیدگاه
masi eng 47044 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 تیر، ۱۳۹۵ فرداروز بزرگیه.. دعا کنید همه چیز خوب پیش بره...... خدایا فردا همه چی اوکی باشه.. جواب بله باشه آمین 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 تیر، ۱۳۹۵ مُسکن دردی که زندگی تو را فرا گرفته: چرا ناراحتی بابا؟! جای فلانی بودی چی کار می کردی؟! اون که وضعش از تو هم بدتره! برو خدات رو شکر کن! نتیجه گیری اخلاقی: همیشه بدتری هست و تو باید برای اینکه گرفتار اون بدتره نیستی از وضع بد نسبی خودت راضی باشی! . . . من نمی دانم به چه زبان بگویم که درد هر کس برای او بدترین درد است...مُسکنش شنیدن آن که درد دیگری بزرگ تر است نیست... شاید مُسکنش این باشد که فقط بشنوی...و یا اینکه بگویی..فلانی که این درد را داشت رها شد....تو هم رها می شی...این بهتر نیست؟ هوم؟ 13 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 تیر، ۱۳۹۵ یک نسان میتونه چقدر مقاوم باشه؟ و یک زن میتونه چقدر مقاوم باشه بعنوان یک فمنیسم میتونم با قاطعیت بگم خیلی ، خیلی زیاد ... و من حتی بیشتر از یک زن مقاوم هستم ... و گاهی از خودم تعجب میکنم ودنبال این زره درون خودم میگردم این مقاومت از کجا میاد ... فراز و نشیبهای زندگی که من داشتم ، شکستها و دردها و رنجهایی که من داشتم ، اتفاقاتی که بر من گذشت به جرات میگم بر معدود انسانها گذشته . و حالاا هم که ... هزار فکر و درد و آه ... اما دارم زندگی میکنم ، پایان نامه مینویسم ، همزمان کلاس ارایشگری و همزمان خیاطی میکنم و همزمان بدنبال کار ... برای اینده برنامه ریزی میکنم ، چیزهایی رو که از دست دادم بدست بیارم ،برای جبران اشتباهات به اوج برسم . من بسیار مقاوم هستم .... بسیار 14 لینک به دیدگاه
masi eng 47044 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 تیر، ۱۳۹۵ برای یه سری واقعا متاسفم دیگه.. میزارمتون کنار.. یه سری که متوجه نشن که در قبال یه سری صحبتها جبهه نگیرن و بجای اینکه طرفو بهش تذکر بدن و ببینن هرکی در چه جایگاهی قرار دارن.. نمیدونم چی بگم.. متاسفم برای خیلی ها...خیلی هم متاسفم/ 7 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 تیر، ۱۳۹۵ كسي كه به سخن خود احترام نميگذارد، به خود احترام نميگذارد. اين هم يكي از سرچشمههاي گرفتاريهاي ماست. وقتي وعده ميدهيم و وفا نميكنيم و سخن ميگوييم و راست نميگوييم، جفاکار هستیم. همگرايي و نيز ابزار گفتگو و همكاري، كلمه است. اگر گفتار شخص صادقانه نباشد، بناي جامعه لرزان و دروغين خواهد شد. 6 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده