Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 آبان، ۱۳۹۴ نمیدونم چطور به چه طریق و زبونی از سمانه و آقای رفسنجانی تشکر کنم... اگه نبودن شاید منم الان اینجا نبودم...یا زیر سرم بودم یا ... انقدر که خوب حرف زدن و محبت از تک تک حرفاشون میبارید... آرومم کردن..خدا بهتون آرامش بده... قول دادم عوض بشم...سنگ سخت مغرور شاد.... گذشته ها دفن شدن امروز...ریختم تو زباله دان تاریخی که گذشته... خداانقدربزرگه که همه جا آرومم کرده که سجده کنم شب و روز بازم کمه... یا وَجیهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ... یا علی... التماس دعا دارم از تکتکتون♥♥♥♥♥ 7 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آبان، ۱۳۹۴ داشتم گاهنوشته ها رو میخوندم که این امضا رو دیدم ، عین حقیقته. در روزگاری زندگی میکنیم کـه: هَرزگی "مـُـــــد" اســت ! بی آبرویــی "کلاس" اســـت ! مَســـــتی و دود "تَفـــریــح" اســـت ! رابطه با نامحرم "روشــن فکــری" اســت ! گــُـرگ بــودن رَمـــز "مُوفقیت" اســـت ! بی فرهنگی "فرهنگ" است ! پشت به ارزش ها واعتقادات کردن نشانه "رشد ونبوغ" است ! اما هر چی فکر میکنم برای دور بودن و فرار از این روزگار باید کجا رفت چیزی به ذهنم نمیرسه دلم برای آدمها میسوزه که ناخواسته پا به همچین جایی گذاشتن... 9 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آبان، ۱۳۹۴ من یه سوال دارم... توی قران خدا فرموده شما رو با فرزندانتان امتحان میکنیم خب این به هر شکلی ممکنه اما سوالم اینه فرزند چه گناهی کرده که پدر مادرشو با اون امتحان میکنید؟ این فقط یه سواله 11 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آبان، ۱۳۹۴ یک امروز اومدیم بعد از ظهر بخوابیم غلطک انداختن دارن مثلا آسفالت میکنن مثل زلزله 8 ریشتر خونه میلرزه شانس که نداریم لب اقیانوس آرامم که بریم باید یه افتابه آب ببریم ، توف تو روح این سردرد پدرسگ 11 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آبان، ۱۳۹۴ انسانها نیاز به صحبت کردن دارن حالا چه بهتره که اون صحبت رو با یه دوست مورد اعتماد داشته باشی دوست خوب و مورد اعتماد رو میبینی که البته یکم رک و زودجوشه و تو حرف میزنی و درد دل میکنی و اون اینجوری جواب میده :167::banel_smiley_90::guntootsmiley2: و دیگر هیچ حرفی نداری :ا شاید مشکل منم که برون گرا هستم 16 لینک به دیدگاه
آرتاش 33340 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 آبان، ۱۳۹۴ غیرت در بین مردان سرزمین من مُرده وقتی دیروز تو راه برگشت به شهر خودم گریه و ترس اون خانوم رو دیدم و هیچ کس کمکش نکرد فهمیدم که باید یه روبان سیاه کشید رو نام غیرت تسلیت میگم 14 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 آبان، ۱۳۹۴ یه چیزی رسید به ذهنم کاش میشد دوستای قدیمی و صمیمی هفته ای یه شب میمودن انجمن، مثلا شب جمعه ، یعنی قرار یه دیدار هر چند کوتاه. میدونم همه گرفتارن و نمیشه دقیق واسه این برنامه ریزی کرد اما خب یه پیشنهاده، یه دلخوشی خیلی وقته خیلیها رو که خیلی هم دوست داریم ندیدیم و دلمون واسشون تنگ شده، یاد شبستانه بخیر... 11 لینک به دیدگاه
Adel00 5292 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۹۴ آره غیرت رفته . . . امروز بعدازظهر تو جاده قبرستون جمعیت جمع شده بود. ما هم زدیم کنار. دعوای زن و شوهری پیش اومده بود گویا. دختره گریه میکرد میلرزید. شاهدها چند خانم و یه اقا بودن که میگفتن شوهره داشته زنشو میزده تو ماشین خفه میکرده نجاتش دادن. شوهره هم زده بود شیشه ماشینشونو شکسته بود!!! خانم ها میگفتن شهادت میدن وقتی مامور بیاد. مرده هم همینطور. از طرفی شوهره خودش مامور نیرو انتظامی بود. رفت با مردی که جلو ماشینو گرفته بود و خانوادش حرف زد. وقتی هم مامور اومد شوهره بدو کشیدش کنار از جیبش یه چی دراورد نشون داد گویا کارتش بود! خلاصه اون خانواده فقط خسارت شیشه رو گرفتن و رفتن. هرچی دختره با گریه میگفت بیایید شهادت بدید هیچ کس جلو نرفت... برعکس شوهره افتاده بود جلو میگفت من شاکیم!!! میگفت من شاهد دارم زنم منو زده! جای یه ناخن رو صورتش بود! زنش میگفت از خودش دفاع میکرده داشته خفش میکرده... من حس کردم زنه راست میگفت... وگرنه شوهرش شاهدها رو دک نمیکرد دلم به اون دختر سوخت.... میگفت بار چندمه شوهره زده ولی نتونسته ثابت کنه یا اینکه با تعهد لفظی گذشت کرده... شوهره همه رو تهدید میکرد... چی بگم والا.... چرا نیروی انتظامی که باید مجری و نماینده قانون باشه... از موقعیتش سواستفاده میکنه... چرا مردم اینقدر ترسو شدن... اینقدر بی غیرت شدن... پیش خدا سرشونو میتونن بلند کنن؟؟؟؟ کاش ما زودتر رسیده بودیم شاهد بودیم شهادت می دادیم... گاهی میگم خدا واقعا وجود داره؟؟؟؟ چرا ادمای سواستفاده گر موفق ترن؟؟؟ چه نماز و روزه ای؟؟؟؟ وقتی جاش می رسه از دروغ و شهادت دروغ کم نمیارن.... :sigh::sigh: 12 لینک به دیدگاه
زفسنجانی 7100 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۹۴ خدایا شکرت.. اعتراف میکنم امشب کلی لذت بردم ازیه تصمیم یه نفر.... مونده بودم اینوکجا بنویسم تو تاپیک خدایا....یاتو تاپیک از لذتهای کوچیک زندگیت بگو ..یاتوتاپیک اعتراف میکنم... اما چون دیدم اینجا همچین مسکوته اینجانوشتم ....بعدشم رونق بازار اینجا بیشتره خوووووو..(برگرفته شده از مطالعه کتاب بازریابی کاتلر ) 12 لینک به دیدگاه
Adel00 5292 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۹۴ خدایا .... میگن خدا جای حق نشسته ... چرا اینقدر دروغ میشنوم ؟؟؟؟ خدایا کجایی ؟؟؟ دارم به کفر می رسم .... :5c6ipag2mnshmsf5ju3 دیروز فیلم خواب زده ها رو دیدم. آخراش دختره به پسری که ابراز علاقه میکرد گفت: شرطم اینه.. هرگز دروغ نگو... پسر گفت : پس چطور زندگی کنیم ؟؟؟؟ از دیروز تو نخ جوابشم .... دنیای الان بدون دروغ ممکن هست ؟؟؟؟؟ 14 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آبان، ۱۳۹۴ هر چی این چند وقت اینجا سکوت بود من رونقش دادم یه چیزی رو میخوام بگم که بعضی دوستان با نظرم موافق نیستن ، خب البته که روال زندگی اینطور هست اما بزرگ شدن سخته ، بزرگ بودن سخته. خییییییییییییییییییییییییییییییلی مشکلات جلو پای بزرگها هست. دیگه با یه ابنبات یا عروسک همه چی حل نمیشه و کنار این سختیها و مشکلات دیدن پیر شدن پدر مادر ، طاقت هر چی رو داشته باشیم طاقت اوردن برای این مساله خیلی سخته ، خیلی خدایا ناراحتیهاشونو از بین ببر، خدایا زنده و سلامتشون داشته باش ، خدایا شادشون کن ... .............................................. پست جدا نزاشتم با اینکه حرفم مربوط به مطلب بالا نیست . قدر همتون رو میدونم ، همه ی دوستای خوبم. کسایی که با رفتن و گذر زمان و اتفاقات لحظه ای تنهام نزاشتن، چی بالاتر از این. داشته هایی دارم بالاتر از گوهر و گنج. و این یعنی امید . اصلا همینا شدن امید. همیشه نه فقط امروز نه دیروز بلکه همیشه . از هر بابتی هم که بگید کمکم کردن. باید سجده شکر کرد. برای نعمتهای به این بزرگی باید شکر کردو شکر نعمت نعمتت افزون کند پس باز هم شکر . توی شهر غریب درس خوندم اما کنارم بودن که غم غربت کمتر اذیتم کنه، توی همین شهر آشناهایی پیدا شد که به هر دلیلی شاید گرفتاری و ... شون باز هم غریب بودم اما باز دوستام کنارم بودم، دوست واقعی نداشتم اما باز دوستایی که تو دنیای مجازی پیدا کردم تنهام نزاشتن. شاید اینم نوعی معجزست، کسایی که نمیبینی اما هستن . شکر. دعام کنید 12 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آبان، ۱۳۹۴ چه احساس غربتی میکنم اینجا. خاطرات خوب و بدش یادم می مونه . . . 13 لینک به دیدگاه
masi eng 47044 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آبان، ۱۳۹۴ من بعد از یه مدت طولانی اومدم... 9 لینک به دیدگاه
Adel00 5292 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 آبان، ۱۳۹۴ شدیدا نیاز به دعا دارم دوستان. چند وقتیه درگیر اثبات حقم هستم. چند باری گذشت کردم و تعهد لفظی گرفتیم. ولی باز تکرار شد.. اینبار طرف مقابل به دروغ از ما شاکی شده. من هم حدودی مقصر بودم ولی اون بیشتر. دلم به دلسوزی بی موردم میسوزه.. چرا اعتماد کردم؟؟؟ چرا دلم سوخت؟؟؟ دعا کنید حق به حق دار برسه. اگر اینبار حقمو نگیرم خدا رو کفر میگم.. دنیا دروغ و دغل بازیه.... :sigh: 7 لینک به دیدگاه
آرتاش 33340 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 آبان، ۱۳۹۴ قلم به کار نمیاد انگار زمان, زمان سکوت هست...اندکی صبر سحر نزدیک است 11 لینک به دیدگاه
bar☻☻n 5895 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 آبان، ۱۳۹۴ چقدر غمگین شدید دوستای دوستداشتنی من -__- با درد تک تکتون بغض کردم و با خوش احوالی تک تکتون لبخند و شکر اومد :) توی این دنیای بد، توی این هم درد و زخم و تنهایی، داشتن جایی مثل اینجا... که میشه درد دل کرد، خالی از هر ترس و فارغ از هر چیز، یه نعمته. همه پرِ دردیم عزیزای دل. اما باور کنید یه روزی تموم میشن. آروم باشیم و صبور... الـــهی کـــه سبز باشید و عاقبت بخیر ^____^ 12 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 آبان، ۱۳۹۴ baroon به نکته جالبی اشاره کرد ، جایی برای درد دل، و داشتن کسی برای درد دل آدم رو آروم میکنه ، اصلا درد دل یه نعمته ، خدایا برای همه نعمتهات شکر 11 لینک به دیدگاه
masi eng 47044 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 آبان، ۱۳۹۴ سلام به دوستای گلم.. بعداز یه مدت طولانی غیبت من اومدم.. من سلامتم.. و نام کاربری من تغییر یافت... من یاد گرفتم اندیشه هامونو روی فرکانس شادی تنظیم کنیم تا بهشت رو در روی زمین تجربه کنیم.. انکاس چیزی باشه که میخواهیم در دیگران ببینیم.. اگه عشق میخوایم.. عشق بورزیم اگه صداقت میخوایم راستگو باشیم اگه احترام میخوایم احترام بزاریم.. دنیا چیزی جز پژواک نیست.. بیایم قدر لحظه لحظه زندگیمونو بدونیم.. که دنیایی که توش داریم زندگی میکنیم بی ارزشه .. و میتونیم بسازیم هرچقدر زندگی بخواد مخالف تو حرکت کنه.. ولی میتونی موافقش کنی.. ایام به کامتون شیرین باشه.. شاد و سربلند.. و موفق باشید 12 لینک به دیدگاه
.Apameh 25173 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آبان، ۱۳۹۴ دلم اندازه دنیا گرفته میگن از هر دست بدی از همون دست میگیری از کدوم دست دادم نامردی رو ، از آب گل آلود گرفتن ماهی رو که از دو دست تحویلشون گرفتم دلم اندازه دنیا گرفته 12 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده