رفتن به مطلب

.:. گاه نوشـــــته های نواندیشـــــانی ها .:.


ارسال های توصیه شده

گاهی وقتا از رو ظاهر قضاوت کردن، باعث یه سری سوء تفاهما میشه. منم همین اشتباهو کردم. حالا چطوری بخاطر فکر اشتباهی که کردم، عذرخواهی کنم :hanghead:

  • Like 10
لینک به دیدگاه

عاشقش بودم

با تمام وجودم

 

ظاهرم میخندید و غم از دست دادنش داغونم کرده بود

روزی نبود که بخاطرش گریه نکنم

 

 

 

یه روزی مهدی تو دلنوشته ها نوشت یه روزی میشه میبینی همه روزات رفته

امیر گفت موفقیت تو چیزای دیگه

 

 

شاید خیلی خیلی این حرفو شنیده بودم اما شد تلنگر

نمیگم خوب شدم

اما امسال تولدم واسه خودم کیک خریدم مرخصی گرفتم رفتم پیش خونوادم ... پچ پچا اذیتم کرد گاهی شوت میشدم تو گذشته ..اما من سعیمو کردم من میتونم من میخوام درست شه

من هنوز خیلی وقت دارم من تازه 26 سالمه

 

اگه شش سالم رفت اگه شش ساله زندگی نکردم بزار از بقیه اش لذت ببرم

 

 

مرسی مهدی..مرسی امیر..شاید مخاطب خاصی نداشتید اما گاهی یه حرف یه جمله میشه یه تصمیم برای یه نفر:icon_gol:

  • Like 14
لینک به دیدگاه

چرا همیشه گفته میشود .....

سکوت علامت رضایت است

چرانمی گویند:

نشانه ٕدردیست عظیم،که لبهارو به هم دوخته است...!!!!

چرانمی گویند:

نشانهٕ ناتوانی گفتاربیان سنگینی رفتار افراد است..

چرانمی گویند:نشانهٕ دلی شکسته است که نمیخواهدبا باز شدن لب ها ازهمدیگرصدای شکسته شدنش را نامحرمان متوجه شوند.!!!!؟؟؟؟

پس سکوت همیشه نشانهٕ رضایت نیست...

«سکوت سر شار از ناگفتنی هاست»

  • Like 7
لینک به دیدگاه

از آدم های مصرف گرا به شدت بدم میاد از آدمایی که ورد زبونشون اینه که "خارجیه" "گرونترینه" "خوشگله خریدم" .... نمیدونم به این آدما چی باید بگم وقتی که مستقیم یا غیر مستقیم دارن تو زندگیت هم تأثیر میذارن و همیشه ازین نگرانی که موجب بد اموزی هم باشن.

 

حرکات و رفتارها و حرف های زیادی هست که این روزها آزارم میده علی رغم ظاهر آرومم درونم پر از خشمه و این خیلی بده

  • Like 9
لینک به دیدگاه

گاهی اتفاقاتی تو زندگی می افته که خیلی دردناکه

زمان میبره تا بره گوشه ذهن چون هیچ چیزی فراموش شدنی نیست فقط کمرنگ میشه و میره گوشه ذهن

 

اما خدانکنه کسی دستکاریش کنه تا دوباره بیاد وسط ذهن

مثل یه زخمه که خشک میشه اما اگه باهاش بازی کنن دوباره سر باز میکنه

  • Like 14
لینک به دیدگاه

یه وقتهای یه کسایی یکارهایی میکنند که مجبور میشی بری سمت یه نبایدها و خط قرمزهای خودت.. دیگه خوب و بد اهمیت نداره بریدم .. خیلی سخته ولی دیگه تحملشو ندارم . همیشه مقصر بودن هم سخته باور کنید .. کاشکی یطوری بشه که دیگه دلم نگیره از بودنم و وجودم ... میشه یعنی؟!

  • Like 12
لینک به دیدگاه

امروز یه روز بیکاری ،خواستم یکم به حیاط پشتی خونه برسم یه خانواده توجه ام رو جلب کرد کاملا تو دنیای کودکیم و خاطرات غرق شدم یه پدر و مادر جوان با بچه هاشون 3 پسر یه دختر، کوچکترینشون همون دختر بود و کلاس اولی میرفتن سمت مدرسه و پدر و مادر هم سر کار .دختر کوچولو دستش تو دست برادراش و مرتب سرش رو عقب برمیگردوند و واسه پدر و مادرش دست تکون میداد چه شباهتی انگار خودم بودم و خانواده ام به خودم که اومدم تنها خودم بودم و خودم پدر سالهاست رفته، مادر اون دور دورا و داداشا هر کدوم سر زندگی خود.چه دنیای مضخرفی یه خانواده کلی خاطره ،بزرگ شدن ، تنها شدن، عین یه سریال زنجیروار و هر بار بازیگران جدیدی.....امروز واقعا در ارزوی کودکیم هستم .چه زود بزرگ شدیم و چه افسوس:hanghead:

  • Like 12
لینک به دیدگاه

امروز داشتم به خودم فکر میکردم ، به دخترای سرزمینم ؛ به مادرم، خاله، مادر بزرگ، دختر عمو، دختر دایی، دوستام به دخترا

همه ی این فکر کردنا تو یه آه خلاصه شد. ه مورد از هزاران موارد رو همین حالا خوندم :

دخترا دگه نباید ناز کنه

زنی مصنوعی به بازار آمد که حاضر است برای صاحب خود هر کارى بکند

عکسم بود که من اینجا نذاشتم . چند عروسک شبیه زن با صورت دخترونه کنار یه مرد

 

فقط نگاه ابزاری. بدون در نظر گرفتن انسان بودن و حس داشتن زن. فقط اجبار برای باید ها و نباید هایی که جامعه و مردها میخوان

حت از سهم و حق و حقوقش در برابر پس بگیر تا ازدواج و ... حتی لطف خدا و قران که حتما سوره نسا رو خوندید

و باز همون آه سراغم اومد.

همه ی شما میدونید من چی میگم ، همه ی دخترا میدونن

همه میدونیم حتی به اینجام که تونستیم برسیم به این نفس کشیدنا فقط تلاش خودمون بوده ، فقط مبارزه ی ما بوده وگرنه حتی حق همین نفسهای ناخواته رو هم نداشتیم

میدونم که میدونید و نیازی نیست من از حصارها و محدودیتها بگم از یه ارزوی ساده گرفته تا شغل و کار و ...

 

به خودم میگم واقعا اعراب جاهل بودن که دخترارو زنده به گور میکردن یا کسایی که مخالف اینکار بودن تا از دختر سو استفاده کنن و یه مرگ تدریجی رو براشون انتخاب کردن؟

  • Like 11
لینک به دیدگاه

طرف برمیگرده میگه نژاد پرستی:ws28:

 

عزیزم فکر کنم یه ذره وقت بذاری و یه ذره تاریخ بخونی و به مغزت فشار بیاری که حداقل معلوماتت رو بالا ببری بد نیست زندگی فقط تو یه مدرک یا یه تکه کاغذ خلاصه نشده ،مردمانی هستند به جرم هویتشان تحقیر میشوند، اسیر و بی خانمان، من فقط فریاد مردمی رو میزنم که خودم جزئی از ان هستم .تو اگر کسی به خانواده ات توهین کند و یا خانواده ات رو به اسارت و بردگی بگیرد سکوت میکنی؟ دوست داشتم تالار تاریخ رو پر بار کنم تا ذره ای متوجه ملتی درد کشیده میشدید اما به حرمت محمد و صلاح سایت پرهیز میکنم، من در کشور خودم شهروند درجه دوم هستم و در سرذزمین بیگانه بعد 5 سال شهروند درجه یک......درد من درد مردمم است و ابایی ندارم و تو هم هر چه دلت میخواهد بگو.......مهم نیست پست من لایک نخورد و پست معشوق از دست داده ات و غم عاشقیت کوه لایک... مهم اینست که هر کدام چجوری پیرامونمون رو مینگریم .چشمها را باید شست جور دیگر باید دید:ws37:

  • Like 13
لینک به دیدگاه

ما به دنبال تکه ایی از بدن آنها

 

و آنها به دنبال نوازشی مردانه از ما....!

 

ما مردها چقدر بی رحمانه نوازشی شهوت میطلبیم....

 

و آنها نه ضعیف اند و نه احمق...

 

فقط مهربانند!همین...

  • Like 8
لینک به دیدگاه

طوفان بزرگی وارد زندگیم شده بود در عرض 2هفته یه سال رفت رو سنم

چقدر سخت گذشت چقدر از شکست میترسیدم از لرزیدن پام از شکستن کمرم از غم بزرگ تو وجو.دم اما لبخند الکی رو چهره ام که مبادا کسی بگه دیدی بالاخره شکست خورد و کم آورد هرچند حرفشون مهم نبود اما سختیش اینجا بود که من شکست نخورده بودم فقط دیگران اشتباه کرده بودن و من تاوانشو میدادم

 

باور داری امتحان سختی بود؟حالا میفهمم من تاوان اشتباه دیگران رو دادم اما چی برام در نظر گرفته بودی؟تو خوابم فکر نمیکردم این باشه....میدونم راه زیادی در پیش رو دارم اما ممنون که چشممو باز کردی ممنون که این دفعه به جای علم فهممو زیاد کردی به قول سجاد کم کم داره باورم میشه دارم مرد میشم و از نر بودن رهایی میابم

 

واو چه زندگی پیچ در پیچی شاهکاره :whistle:تو خالق من..منم خالق زندگی هم تو شاهکار کردی هم من حالا بزن قدش:whistle:

  • Like 8
لینک به دیدگاه

ترسیم و تصوری که یک درون پر از نفرت از عشق میتونه داشته باشه در واقع عشق نیست چون وجودی که عشق رو تجسم کرده فقط نفرت رو میشناسه، یک وجود حقیر ، یک وجود کوچک تنها به حقارت و کوچکی منتهی میشه نه به بزرگی، یک اسیر قادر نیست به مقصدی که تصور میکنه برسه مگر اینکه از اسارت رهایی پیدا کنه، گاهی هم ما انسان ها در اسارت افکارمون هستیم ، نفرت ها ، ترس ها، حقارت ها و....تا از این اسارت رها نشیم قادر نیستیم تجسم واقعی از مفاهیم زیبا داشته باشیم.

 

  • Like 12
لینک به دیدگاه

نه دوستم دارم بدونم مشکل منم یا کار خدا یا چی دقیقا این وسط ؟! نشد تو این زندگی یه ذوقی کنم بعدش ضد حال نخورم .. یعنی همون سکون و بی هیجانی سنگین تره برام ...

  • Like 9
لینک به دیدگاه

به درخواست خودم قرار است تمام پستهایم حذف شود حتی این یکی.

 

کنار دوستانی که هرگز فراموششان نخواهم کرد سعادتی بود و ارزوی بهترینها رو برایشان دارم و امیدوارم به تمام ارزوهایشان برسند و همچنان مایه افتخار خود و خانواده و جامعه یشان باشند.

این پستم نیز حذف خواهد شد و مخاطب خاصمم فقط عزیزانی بودند که دوستان واقعی بودند.

 

محمد عزیز مدیر ارشد،ناصر،کومار،مهدی lean ، فاطمه (اریودخت)سودک، شیوا، سهند،

مینا یوسفی،هستی و امیر عزیز NYC که خیلی بهش بدهکارم :icon_gol:

 

در پناه حق عزیزان:icon_gol:

  • Like 14
لینک به دیدگاه

نمیشه اینطور باشه که یک نفر هر موقع خواست اثر خودش رو پاک کنه.

اگر نمیخوای بیای این حرف منطقیه.

اگر کل بچه ها رو از لیست دوستات میخوای حذف کنی و راه های ارتباطیت رو ببندی، مختاری، خب شخصیه این چیزها.

ولی نمیتونی یهو کل پست هات رو پاک کنی که.

تو فقط تو نیستی که.

اینجا یه سیستمِ.

این انجمن با کل کاربرهاش شده انجمن نواندیشان.

حتی اونی که فقط یک بار از یه پستی تشکر کرده هم جز سیستمِ.

حق نداره کسی این چرخه رو بهم بزنه.

نوشته هامون مجازیه اما پشت این کاربرای مجازی یه انسان نشسته.

شخصیت و عواطف و ...

منظورم اینه کسی حق نداره وجود و شخصیت خودش رو پاک کنه به همین راحتی.

من تا الان بودم یهو نیستم؟

پس این همه کاربر دیگه که تو روشون اثر داشتی چی پس؟

این همه با شما تو پست های مختلف صحبت کردم نظر دادیم مخالفت کردیم موافقت کردیم خوشحال شدیم ناراحت شدیم ولی از الان یهو همش نیست.

این درست نیست.

کسی نباید همچین حقی داشته باشه.

 

اگر همچین کاری میشه کرد لطفاً کل پست های منم پاک کنید.

بشه تعدادش صفر.

هرچی هست پاک بشه.

یا این امکان برای همه وجود داره یا وجود نداره دیگه.

من واقعاً میخوام ببینم نحوه مدیریت این قضیه به چه صورته.

تعداد پست های Ala Agrin در این لحظه 2011 عدد.:icon_gol:

  • Like 15
لینک به دیدگاه

من شرمنده ام اگه پستم بی ارتباط با موضوع تاپیک هستش. اگه یادم بمونه بعداً میام حذف میکنم پستمو.

امیر عزیز خیلی توضیحات خوبی رو داد.

این نوع درخواستها از ابتدای کار انجمن تا حالا جواب مثبت داده نشده و نمیشه.

شاید تصمیم به نیومدن، یه تصمیم شخصی باشه که البته این درخواست هم دارم تو این تصمیم هم آرام عزیز تجدیدنظر داشته باشه و عجله نکنه ولی درخواست حذف پستها برای هیچ کس چه کاربر تازه وارد با چندتا پست و چه کسی که جز بهترین دوستانمون هست، عملی نمیشه. :icon_gol:

  • Like 12
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...