رفتن به مطلب

.:. گاه نوشـــــته های نواندیشـــــانی ها .:.


ارسال های توصیه شده

چه حسی خوبیه دشمن داشتن تا حالا نداشتم:ws3:

البته حالا دارم:ws52:

چه خوبه کینه به دل گرفتن

چه خوبه فحش دادن از سر نفرت اون هم رو در رو

خیلی خوبه تجربه های جدید همیشه خوبن

  • Like 6
لینک به دیدگاه

سلام ...به مناسبت تولد امام رضا خواستم یه بار دیگه همه دوستان رو به این سفر دعوت کنم ..برای این سفر هیچ آمادگیی نمیخواد فقط تشیف بیارید اینجا بلیطتونو دریافت کنید ..

دوستان عزیز ..از اینکه تو این سفر مارو تا مشهد که نهایی ترین نقطه سفر هست همراهی کنید ممنون میشم ...اگه تو پست کامیار عزیز رفتم فقط وفقط به خاطر اینکه قبل رسیدن به مقصد نهایمون که حرم اما رضاست بهونه ای باشه برای یاد کردن اونهایی که کنار مانیستن ..:icon_gol:

  • Like 10
لینک به دیدگاه

بسار عالی بود.....سپاس فراوان از دوست عزیز زفسنجانی بابت دعوت مهمان نوازانشون.....:hapydancsmil::icon_gol:

خیلی لذت بردم.....شما همیشه با کاراتون بچه هارو شرمنده میکنید.....

 

از طرف همه بچه هایی ک دلشون برای حرم اما رضا پر میکشه....ازتون سپاسگذارم.....:w16::icon_gol:

اتفاقا یکی از دوستان امروز باهام تماس گرفت و گفت داره میره پابوس امام رضا....خوشا ب سعادتش....راستیتش کلی غبطه خوردم...:sigh:...و ازش التماس دعا گرفتم

  • Like 7
لینک به دیدگاه

ای فرزند ادم. خاک تو سرت :banel_smiley_4: حیوان، پول هم چیزی ک خودت رو بهش میفروشی؟ :banel_smiley_4:

حداقل انسان باش :icon_pf (34): حق مردم رو پایمال نکن. گرون فروشی نکن. پول ت رو کثیف نکن :icon_razz:

 

متاسفم. چقدر پول ادما رو عوض می کنه.

 

این بار گران تو مفت مفروش :vahidrk:

 

بازار خرابه، قبول. ولی ادم باید یک شخصیت مستقل داشته باشه. ن ی روز ازین ور ی روز ازون ور. این ویژگی مرد بودن نیست.

 

حق نگه دار همه ما باشه

  • Like 18
لینک به دیدگاه

سالها پیش، خیلی تو خلوتم از امام رضا کمک می خواستم، حس می کردم برم حرمش حتمن حتما دعام برآورده میشه،

 

قسمت شد و یکسال بعدش رفتم حرم، ولی اصلن اون حسی که تو خلوتم داشتم و نداشتم، راستش وقتی رفتم حرم و اونهمه آدم بدبخت و مریض اونجا بود، دیدم که چقد خواسته من نصب به اینا کم و ناچیزه. و اینکه دیدم نیاز نیس که حتما برم مشهد، مکه یا کربلا. خدا خیلی خیلی نزدیکتره :w16:

 

امشب خیلی چیزا از امام رضا میخوام، مهمتر از همه صبر واسه دوست خانوادگیمون تا بتونن مرگ پسر جوانشونو که امروز، بخاطر اهمال کاری یه سری دکتر از خدا بی خبر از دستش دادن و تحمل کنن.

 

بعدش سلامتی همه و همینطور عزیزانم:icon_gol:

 

و آخر خوشبختی و آرامش و ... :icon_gol::icon_gol:

  • Like 14
لینک به دیدگاه

آقا من اعتراف میکنم....خیلی بیشتر از هر سال حسودیم شد به اونایی که امشب مشهدن:sad0:خیلی هاااا..خوش به سعادتی که داشتن.اصلا دلم میخواستش خیلیی

:ws37:

خداجون شکرت به خاطر نعمتایی که دادی و ما ناشکریم....فرستنده درسته گیرنده مشکل داره:a030:

  • Like 11
لینک به دیدگاه

وای آقای رفسنجانی چقد خووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووب بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووود

 

:icon_gol::icon_gol::icon_gol:

  • Like 9
لینک به دیدگاه

یه سری تصمیمات کاری البته از دید خودم خیلی مهم برای زندگیم گرفتم.

ببینم جرات دارم بهشون عمل کنم یا نه.

اگر تونستم چند ماه دیگه از این پستم نقل قول میگیرم گزارش میدم.

توکل به خدا.:icon_gol:

  • Like 15
لینک به دیدگاه

تا حالا فکر کردین یه جورایی جهان داره کم کم غزل خداحافظیشو میخونه؟

 

هیچی سر جای خودش نیست.طرف میره در خونه مردم رو میزنه ، میشکنه و میکشه بعدم دیوار خارادار میچینه و مرزبندی میکنه از انور اقا بالاییه همینکه بفهمه دلارش قراره کاربرد نداشته باشه میزنه طرف مقابلو شل و پت میکنه از اینورم که گله دزدی میشه و طرف میره کانادا و مکزیک عشق و حال اما عده ای که خواهان ازادین سر چوبه دار میروند بی انصاف نکش اعدام نکن بسته دیگه یکم عدالت به کسی که بر نمیخوره .....کودک پشت سیم خاردار، سرود ازادی، چوبه دار، مهد دموکراسی،غارت منابع جهان سومی ....تا کجا باید رفت؟چه دنیای پر اشووووووووووبی:hanghead:

  • Like 14
لینک به دیدگاه

چند وقت پیش تو صف عابر بانک بودم. دوتا دختره اومدن که آقا بذار ما کارمونو انجام بدیم عجله داریم و لطفاً و ...

منم نه نمیگم این مدل مواقع.

یهو گفتن آقا ببخشید ما چجوری پول منتقل کنیم؟؟

یه 2-3 ثانیه با تعجب نگاهشون کردم از پشت عینک آفتابی.

منم حس کنم کسی میخواد مسخره بازی در بیاره شدیداً جدی تر میشم.

دیدم نه بابا بنده خداها واقعاً نمیدونن.

مراحلشو میدونستنا ولی آخرش نمیدونستن 3 میلیون تومان چندتا صفر داره!

بعد پیش خودم فکر میکردم خدایا یعنی دوتا دختر جوون.

یکیشون شبیه خواهر کوچیکه کیم کارداشیان یکیشون شبیه جنیفرلوپز بعد نمیدونن 3 میلیون چقدر صفر داره!

طرف گوشی اپل 6s بیاد تو بازار دیگه اپل 6 دستش نمیگیره بی کلاسیه بعد سواد در این حد!

یا طرف ظاهرشو میبینی فکر میکنی مدل ماسیمو دوتیه ولی هنوز شعور ایستادن پشت چراغ عابر رو نداره.

طرف خودش که رعایت نمیکنه هیچ دست بچه اش رو هم میگیره با خودش همراه میکنه تو این کار منفی.

یعنی فقط ظاهر.

جنس ماده برحسب تجربه فهمیده که برای جذب نر قوی تر در گله باید ظاهرو حفظ کنه.

گوشی اپل داشته باشه.

اینستاگرام و لاین و اینا رو داشته باشه.

چند تا عکس سلفی یهویی تو مهمونی و ویلا و کلاً من با کلاسم داشته باشه.

کتونی فسفری یا نارنجی مارک.

عمل های زیبایی و اینا.

بعدش پیش به سوی زندگی موفق!

جنس نر هم همینه ها.

خیلی خیلی هم زیادن افرادی که این طرز فکر رو دارن.

پیش خودم میگم خدایا این دختر با این خصوصیات واقعاً میخواد به همسرش تو زندگی آرامش بده؟

این میخواد زن یه خونه باشه؟

مادر باشه؟؟

نسل بعدی رو این میخواد تربیت کنه؟

پس قطعاً بدتر از الان میشه که!

 

اعصابم خورد میشه این چیزا رو میبینم.

دست خودم نیست.

بسته به موقعیت و اتفاش واقعاً بعضی مواقع وایمیسم یه گوشه حرص میخورم و میبینم کاری نمیتونم بکنم.

قبلنا یه حدیث از حضرت علی خوندم گفته بود (منظور کلیش این بود) که اگر همچین صحنه هایی رو دیدی و گریه نکردی به حال دیگران اصلاً اسم خودتو آدم نذار.

هیچ کاریش هم نمیشه کرد.

روز به روز هم داره بدتر میشه.

تنها گزینه ای که به ذهنم میرسه اینه آدم جمع کنه بره از این کشور.

حالا جای دیگه بهشت نیستا ولی حس میکنم از اینجا خیلی بهتره.

باز خوبه یه همچین جاهایی هست آدم میاد یه ذره خالی میشه.:icon_gol:

  • Like 17
لینک به دیدگاه

نقل قول گرفتن ممنوعه ولي در جواب پست اميرخان ( nyc) بايد بگم

بدبختي زنان جوامع امروزي از جايي شروع شد كه قبل از شكستن حصارهاي بالاخونه اي ، حصارهاي پايين تنه اي شون رو شكستند

وقتي به جمعيت آماري دختران و زنان دور و بر خودم نيگاه مي كنم مي بينم در عمل چيزي تغيير نكرده

قبلا خونواده ها در قبال قيمت گزافي دختران خود رو از نظر جنسي (در صورت دوشيزه بودن) به مردها مي فروختن امروزه دقيقا برعكس شده

فاصله خيابان تا تخت خواب هرروز داره كمتر و كمتر ميشه و قيمت دختران و زنان در بازار و براساس عرضه فراوان و تقاضاي كمتر

هر روز حقيرتر و حقيرتر ميشه

  • Like 18
لینک به دیدگاه

ياد دوران دانشجويي و شب زنده داري هاي خوابگاه به خير

بعد ماهها شب زود خوابيدن و صب زود بيدار شدن امشب اگه عادت بدنيم اجازه بده تاصب بيدارم و بايد از سكوت شب براي مطالعه ويادگيري استفاده كنم

حالا

منم و لب تاب و قهوه تلخ و يه موسيقي بي كلام آرام بخش پاييزي و بازم مثل هميشه جاواي عزيزم :icon_redface:

  • Like 19
لینک به دیدگاه

عصری با دوستم قرار داشتم من یکم زودتر رسیدم پیاده شدم تا منتظر بمونم یه پسری اومد رد شد یه خانوم و پسر7-8 ساله شم از اون ور خیابون میومدن خانومه چشمشو از پسر بیچاره برنمیداشت با انگشت به پسر خودش اونو نشون داد ببین اون پسرو چه شکلیه هی میگم غذا بخور ورزش کن سالم بمونی و غیره بعد گفت استغفرلله و با نگاه معنا دار رد شدن منطقه ی فوق بالاشهر آدمای میلیاردی اما فرهنگ زیر خط فقر ......

مگه اون پسر چه عیبی داشت خوب خلقتش اینجور بوده چرا با نگاهت آزارش میدی به چه حقی کاری میکنی که اعتماد بنفسش بیاد پایین و باشرم راه بره... خیلی حالمو بد کرد خیلی

خدایا مارو ببخش......آدمایی که ظاهری با ما فرق دارید مارو به خاطر نادان بودنمون ببخشید من شرمندم:5c6ipag2mnshmsf5ju3

  • Like 20
لینک به دیدگاه

مردم رو میشه به سه دسته تقسیم کرد ، کسانی که برای دیگران زندگی میکنند، کسانی که برای خودشون زندگی میکنند و کسانی که هم برای خودشون هم برای دیگران ، من فکر میکنم دسته سوم از دوتای اول خوشبخت تر باشن

  • Like 23
لینک به دیدگاه

فکر میکنم در زندگی به قدری غرق در حواشی شدیم که از اصل غافل شدیم و بیشتر این حواشی هستند که مارو دچار مشکل میکنند،در برخورد با مشکلات اگر از دیدگاه یک سوم شخص به قضیه نگاه کنیم و به خودمون فرصت بدیم فارغ از احساسات به تجزیه وتحلیل مشکلمون بپردازیم میبینیم اونقدر که فکر می کنیم مشکل ما حاد نیست شاید حاد شدن مشکلات به این دلیل هست که خودمون رو محتاج ترحم تصور میکنیم به مشکلاتمون بال رو پر میدیم تا بیشتر برای خودمون دلسوزی کنیم و این دلسوزی و ترحم بیش از حد چیزی که به ما القا میکنه احساس ضعفه

  • Like 18
لینک به دیدگاه

یه تبلیغات جهت فرهنگسازی تو تی وی پخش میشه نمیدونم دیدید یا نه؟

یه بچه با افتخار میگه بابای من دکتره، یکی میگه بابای من مهندسه و .... (کلا هر چی شغل که بنظرشون باکلاسه گفته میشه)

آخرش یه بچه میاد میگه بابای من...(سکوت میکنه و میره)

و گوینده میگه اعتیاد فلان و فلان.

هیچ کدوم از اون بچه ها نمیگن بابای من کارگره یا محیط بانه یا بقاله یا لوله کشه یا ...

دقیقا نمیدونم این واقعا فرهنگسازی حساب میشه یانه؟

اونی که باباش کارگره یا هرچیزه دیگه با دیدن این تبلیغ چه حسی پیدا میکنه؟

مگه نمیشه به این شغلا افتخار کرد؟

  • Like 19
لینک به دیدگاه

چقد دلم برای حس های گذشته م تنگ شده...

چه دنیایی داشتم...

هر روز به تنهایی داشتم دنیایی برای خودم میساختم...

نمیدونم روی چی ساخته شده بود....

شاید روی آب..مثل یه حباب...هر چی بود زیبا بود...هنوزم دوستش دارم...

فقط ازش فرار کردم....و الان دنیای ذهن من مثل یه روستای مترووک بی خانمانه!!..

  • Like 15
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...