رفتن به مطلب

.:. گاه نوشـــــته های نواندیشـــــانی ها .:.


ارسال های توصیه شده

اینکه میگن پیر مرد پیر زنا عین بچه ها هستن عین حقیقته نیاز به توجه دارن هر چقدر پرستار بگیری براش زنگ بزنی پول بدی این نیازشو جواب ندادی اونا احتیاج دارن چندساعتی پیششون باشی به حرفاشون گوش کنی الکی ادای آدام مریضارو در بیارن تو هم به عنوان نوه یکم لوسشون کنی :icon_gol:توجه کردن اینقدام سخت نیست:icon_gol:

  • Like 7
لینک به دیدگاه

امروز حالم بده توبه ای کرده بودموشکستم....خدایا خودت دوباره منو ببخششششش....نیاز به عفوت دارم

 

  • Like 5
لینک به دیدگاه

دوره درمانم تموم شد... افتادم تو ی مرحله زندگی رو غلطک روزگار... زندگیم برگش عوض شد...و دارم زندگی میکنم این بار تازه متولد شدم.. و خیلی چیزا و خیلی کسا رو از زندگیم پاک کردم وخیلی چیزا رو ریختم بیرون.. تا اروم تر و در ارامش زندگی کنم...

به ی مرحله زندگی رسیدم که نسبت به همه چیز بیخیال شدم.. درست وقتی که پشت کنکور بودم و برای پزشکی درس میخوندم و از همه چیزو همه کس بیخیال بودمو زندگیمو داشتم به ارامی پیش میبردم..

الانم دیگه برام کسی مهم نیست که چه کسی از دستم ناراحت میشه چه کسی خوشحال بی تفاوت شدم به همه چیز.. وقتی اهمیت نداشته باشی حتی برای دوستات و اطرافیانت سرد میشی و بی تفاوت وبرای خودت زندگی میکنی...

دیگه برام مهم نیست کی ناراحته کی ناراحت نیست.. که مهربونه کی مهربون نیست.. سرد سرد.. خودم از این روندم راضیم.... و در ارامش ترم.. تااینکه به زمانی برگردم که وای فلانی از دستم ناراحته..

مهم نیست..

بی تفاوت بودن بهترین مرحله زندگیست....

خداروشکر که خدارو دارم...

وحلالیت و حلالیت نکردن هم برام مهم نیست.. که چه کسی رو حلال کنم چه کسی رو نکنم.. میسپرم به خدا.. قضاوت و برداشت و دلشکستنهامو و ناراحتی هامو..

خود خدامیدونه چه جوری جواب بده..

به مرحله ای از زندگی رسیدم که فارغ از بیماری شدم و تازه میفهمم چقدر خدامنو دوست داره...

تازه میفهمم حکمتش در برابر مشکلاتی که بهم داد برای چی بود..

حکمت و نعمتو و رحمتتو.. شکر

94/5/21

 

 

zybp6bohtiubwpmp6dfh.jpg

  • Like 16
لینک به دیدگاه

همونقدر که بی حصار بودن نفس یک مرد و بی غیرتیش برای یه دختر کشنده هست مکر یه زن به همان اندازه برای یه پسر خطرناکه و کشنده هستش........

 

هر دو تاوان زیاده خواهی و بدون حصار بودن یک عده ی انسان رو تو جامعه میدن.....

  • Like 16
لینک به دیدگاه

سخته که ببینی ادمای نفهمی هستند که با هیچ منطقی شعورشون بالا نمیاد

 

کسی که هموطنش رو وحشی خطاب میکنه جالبه دم ازتمامیت ارضی کشور هم میزند قطعا چنین اشخاصی بویی از انسانیت و علم و ودانش و اگاهی نبرده اند بیسوادانی که در جهل غلط خورده و هر چی از دهن.....بیرون بیاد میریزن بیرون .درود بر مردمی که با تمام تبعیض ها و جهالت ها و ناعدالتی هایی که بهشان میشود باز هم دم از صلح و برابری میزنند.:icon_gol:

  • Like 15
لینک به دیدگاه

لعنتی لعنتی لعنتی...

 

نه یه زمین درست حسابی هست که راحت پاسکاری کنن....

 

نه یه داور با انصاف هست که عادلانه قضاوت کنه...

 

نه یه بازیکن با غیرت هست که متعصب باشه... آخه خداوکیلی کفشگری سنش دو رقمی شده که اومده کاپیتان پرسپولیس شده؟!!! آخه لعنتی یه پاس نمیتونی بدی که بعدش میای خطا میکنی (حالا بماند که آیا خطا بود یا نبود)

 

4-2 هم شد نتیجه؟!!1

 

سه تا بازی و یک امتیاز؟؟؟؟

 

نمیدونم چی بگم فقط دارم دیوونه میشم....

  • Like 13
لینک به دیدگاه

زندگی قشنگه،وقتی درحال زندگی کنم.فکرای بزرگ وایده های بزرگتر.توکلم فقط خدا،هرلحظه ازش سپاسگذارم

 

فرستاده شده از LT22iِ من با Tapatalk

  • Like 7
لینک به دیدگاه

دوستانی که از صمیم قلب دوستشون دارم و حالا به هر بهانه ای از زندگی کم میبینیمشون و جا داشت یادی ازشون کنم تو پروفایلم.. اگه یه روزی اومدید تو خونه مجازیم بدونید همیشه یادتون کردم هم اینجا هم توقلبم...

هرجاهستید موفق باشید و موید.. چه دوران قشنگی باهم اینجا داشتیم....

ستاره193

a_ghadimi

مجید بهره مند

Abbas.H

آرتاش

elh@m_arch

مجید بهره مند

amin202

علیرضارضایی

a.namdar

سـارا

ژارسین

ایلین1366

mahnaz

خانوم اسفندیاری

Hanaaneh

دل مانده

B nam o neshan

raz-raz

bar☻☻n

uldoz3

VINA

آریودخت

Ghasem Zare

pari.v

سنا سادات

maryam39

An@hita

JU JU

هوادار

notrino

Javid Maleki

m.sh1992

memmar

 

و دیگر دوستانی که حضور ذهن یاری نکرد ....

هرجا هستید موفق باشید.

iei5h8ex24wnunn7fopx.gif

  • Like 14
لینک به دیدگاه

که چی بشه ؟ این حرفیه که خیلی از خودم میپرسم وهنوز نتونستم جواب قانع کننده ای بهش بدم . واقعا چه فایده داره اطلاعات آدم تو بیشتر زمینه ها زیاد باشه . واقعا بعضیهاشو ادم نمیدونه کجا قراره بکار کی بیاد. میری سر یه کلاسی میبینی اطلاعات چندین سال پیشت هنوز تازه هست و تازه قراره باقیه یاد بگیرند . دونستن و یادت موندن اینکه خط استوا چیه و کجاست و بیانش کردن اینقدر عجیبه که استاد یا مربی با تعجب ازت میپرسه هنوز یادته!! ولی خب خیلی چیزیهای دیگه هست بعید میدونم هیچ وقت یاد بگیرم . انگار تو سرشت آدم باید باشه که نیست .. آره یه جایی از زمان وایسادم که هنوز نمیدونم کجام و قراره چی بشه ..

  • Like 9
لینک به دیدگاه

صبح که رفته بودم کلاس یه خانمی اومد که میشد درموندگی رو خیلی واضح توی صورتش دید

 

دنبال کار بود :hanghead:

 

و خیلی از خانومای اونجا میان کاریاد بگیرن برای خرج زندگیشون نه صرفا از روی علاقه:hanghead:

 

مثلا یه کشوری با پتانسیل بالا هستیم و این اوضاع اقتصادی مردمه:4564:

 

موندن توی این جامعه درد داره.نموندنش هم درد داره

 

نه میتونی بمونی و بدبختی مردمو ببینی...نه میشه از واقعیت فرار کرد

 

باید کور بود.باید خودتو بزنی به حماقت تا بتونی راحت زندگی خودتو بکنی...

 

مشکل از سران مملکت.از مسئولین و به همون نسبت از خود خود مردمه

 

و باز مثل همیشه میگم

 

از ماست که بر ماست

 

خدایا شکرت اما این بی عدالتی تا کجا قراره ادامه داشته باشه؟...

  • Like 12
لینک به دیدگاه

دیشب یه فیلم مستند از تی وی میدیدم یه خانوم تقریبا 42 ساله دو دختر داشت که 17 و 8 ساله بودن یه جای دور حوالی یه روستا زندگی میکرد و خونه اش از پدربزرگش بهش رسیده بود یه خونه خیلی قدیمی و به قول خودمون کلنگی تو یه کشور جهان اولی مثل سوئد بعید بود چنین زندگی دختر بزرگش بدون اطلاع مادرش از یه شرکت خصوصی ساخت و ساز که خیلیم معروفن و برنامه تلویزیونی دارند تقاضای کمک کرده بود سرپرست و یا مدیر اون شرکت یه اقای خیلی جوان و معروفیه رفت و از نزدیک خونه رو دید خانومه با دیدن این اقا تعجب کرد و بعدم از دست دخترش عصبانی ، زنی که هم یه کارمند ساده بود و درامد محدودی داشت و سرپرستی بچه هاش کلی مغرور و احساس میکرد که از عهده تمام کاراش بدون تکیه به کسی بر میاد یه زن خیلی قوی و با اراده ، بعد سوالات مرد جوان و اینکه میتونه در چند هفته با نصف قیمت کمکشون کنه سکوت کرد دوربین رو صورت خانومه ذوم شده بود ولی کماکان خودش رو محکم نشون میداد مرد جوان بهش گفت یالا دختر رضایت بده بیایم کمکت کنیم و بعد اغوشش رو باز کرد براش خانومه همینکه سرش رو سینه مرد جوان گذاشت بغضش ترکید و گریه ش بند نمی اومد شاید سالها بوده که گریه هاشو مسدود کرده بود اما یه اغوش پر از نوید تونست بهش بقبولونه که در پشت این همه عزم و غرورت باز نیاز به کسانی دارید و مهمه که کسی حمایتت کنه و حامیت باشه ...

  • Like 14
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...