mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۹۲ کتاب سرنوشت .....در تقدیر من ...چشمان همیشه بهاری تو را نوشت ..... عشق را نوشت ......بوسه را .....برساحل قلب بیکران تو ......از مهتاب قصه گو .....با دلی از مهر ...عاشقانه نوشت ..... به روی قلبم بی قراری را نوشت .... کتاب سرنوشت خلق کرد خاطراتی از جنس ارامش ..... کتاب سرنوشت ......از سر نوشت ....... نوشت .... قصه ای اررهگذری از دیار عشق را .......بر تارهای موهانم نوشت.... بوسه ای بر کتیبه ی احساس را نوشت .... تو را نوشت ....توئی که زندگی منی ......شاهزاده ی من ..... مانی 8 لینک به دیدگاه
*mini* 37778 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۹۲ ورژن جدیدِ آواتارم قابل توجه اونایی که هی میگن چرا حوله رو از سرِ بچه برنمیداری کچل شده بیا ..بچم اینجا موهاش کامل درومده 17 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۹۲ یارم ..........مرا از خود بی نشان نذار .......... دلی در گره عشقت سپرده ام ..... من بی تو زیستن را نیاموخته ام .....نمیدانم ....... مرا از خود رها نکن ...... 7 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۹۲ هی از صبح میگم الان یکی زنگ میزنه میگه ولنتایت مبارک ریا نباشه یکی زنگ زد ولی فقط حرف کنکور بود و اصن نگفت ولنتاینت مبارک خدایا میشه تا شب یکی زنگ بزنه اینو بگه 14 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۹۲ عشق من نامه ام را ادر اینجا برایت زمزمه میکنم باد مرا همراهی میکند و قاصدکم را به دیدارت رهسپار میسازد ... من ...زیباترین عاشقانه ام را با عشق با احساسم برای تو با قایقی از جنس باد میفرستم در ساحل منتظر باش زیرا امواج قایق حاوی عاشقانه ام را برایت خواهند اورد شاهزاده ای من دوستت دارم ....... 10 لینک به دیدگاه
Gandom.E 17805 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۹۲ از دیشب دارم جواب اس ام اس تبریک ولنتاین میدم آخه یکی نیست بگه از کی تا حالا ولنتاین مال فرهنگ ما ایرانیا شده که اینجوری با ذوق بهم تبریک میگین رومم نمیشه بگم دوست عزیز لطفا مروج فرهنگهای بیخودی خارجی نباشین ولنتاین دیگه کیلو چنده........واللللا:icon_razz: 11 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۹۲ لبخند درو غکی چرا ؟خوب نیستم . . .مثل قرصی که نیم شب ،بدون آب گیر می کند ،،،گیر کرده ام در گلوی زندگی . . .!!! کاش می توانستم راحت حرف بزنم... چیزی بگویم از دلتنگی... فقط می گویم منم دلتنگم... سکوت را عاشقانه دوست دارم! لال بودن را ترجیح میدهم وقتی کسی نیست عمق درد پنهان شده در حرفهایم را حس کند . . 12 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 بهمن، ۱۳۹۲ جواب بعضیارو با سکوت بدی سنگین تری 12 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 بهمن، ۱۳۹۲ کاش این دنیا هم مثل جعبه موسیقی بود.همه صداها آهنگ بودند, همه حرف ها ترانه 10 لینک به دیدگاه
MahSa.92 2151 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 بهمن، ۱۳۹۲ حس بدیه بعد از قرنی از ی به اصطلاح دوست چیزی بخوای بهت بگه نه.... واقعا ادم تو سختیا اطرافیانشو میشناسه.... 7 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 بهمن، ۱۳۹۲ کجایی یار من .... این عشق ......قلبمان را بهاری کرده است .... در رویایی عاشقانه هستم .......چشمانم را میگشایم ........عشق را در چشمان همیشه بهاری تو میبینم .... من ....تو را میخوانم ......به دنبال نجوای عاشقانه تو میگردم ....و نگاهت را میابم که مرا پر ازبوسه های عاشقانه میکند ... کجایی یار من ؟؟؟ کجایی ترنم وجود من ؟؟ نفسهایم ازتوست .........تکیه گاهم از وجود پر از شعله های عشق توست ... من را جانی دوباره ببخش ......زندگی من ..... 8 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 بهمن، ۱۳۹۲ جواب بعضیارو با سکوت بدی سنگین تری لحظه های دلتنگی ام ... من .....خاطره به خاطره .....مرور میکنم اوای درونم را ... سکوت میکنم ...عاشقانه هایم را ... سکوت میکنم نگاهم را ... وتنها ورق های دفترم را با سکوت دلم ......نگاهم ....احساسم .....مینویسم....... مانی 6 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 بهمن، ۱۳۹۲ این داستان واقعی ست... . . . بهمن دود می کند مَرد ،برای تَسَلای خاطر ... باکس باکس... آذر...زَنِ مرد...بعد از هر آرایش برای آرامش...مارلبرو در سبک اُلترالایت بر گوشه ی لب هایش می گذارد...نَخ به نَخ... مهری...کودک 5 ساله شان که از مَهد آمد.. لا به لای سُرفه های کودکانه با فتیله های اهدای زن و مرد کاردستی می ساخت برای فردا.... . . . عجب فردایی... 12 لینک به دیدگاه
آرتاش 33340 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 بهمن، ۱۳۹۲ پر حرفم خدابیا پایین مهمون این شبم باش :5c6ipag2mnshmsf5ju3 15 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 بهمن، ۱۳۹۲ خدایا چرا تا امروز.. تا این لحظه فکر میکردم دوسم نداری؟؟؟؟؟؟؟؟ من ارزشم بیشتر از ایناس.مادرم همیشه میگفت قدر خودتو بدون.دوستان میگفتن قدر خودتو بدون.منم همیشه برام سوال بود که چرا؟؟؟؟؟؟مگه من چی دارم که باید بهم هشدار بدن که مواظبشون باشمو قدرشونو بدونم اون چیزی که باید قدرشو بدونم انسانیته که نذارم از بین بره.اینکه تو سخت ترین شرایط بتونم انسان بمونم خدایا شکرت. 12 لینک به دیدگاه
*mehrsa* 14558 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 بهمن، ۱۳۹۲ ﮔﺎﻫﻰ ﺟﻠﻮﻯ ﺁﯾﻨﻪ ﻣﻰ ﺍﯾﺴﺘﻢ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﯿﺒﯿﻨﻢ ... ﺩﺳﺖ ﺭﻭﻯ ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﯾﺶ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻡ ﻭ ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ : ﭼﻪ ﺗﺤﻤﻠﻰ ﺩﺍﺭﺩ ﺩﻟﺖ ... 9 لینک به دیدگاه
شقایق31 40377 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 بهمن، ۱۳۹۲ ساعت 6:50دقیقه صبح به وقت محلی!! هنوزخوابی به چشم من نیومده!اصلا انگار نه انگار باید بخوابم یک هفتست بیخوابی شبونه دارم شدم پاسبون خونه 10 لینک به دیدگاه
Valentina 13664 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 بهمن، ۱۳۹۲ خدایا سرما خوردگی را بدوووون گلو درد قسمت ما کن..نه با گلو درد و بیخوابی.. آمین :| 8 لینک به دیدگاه
Valentina 13664 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 بهمن، ۱۳۹۲ نمیدونم چرا انقد آدما پر توقع شدن!!! انقدر که همه چیزو نادیده میگیرن و جوری رفتار میکنن که اصلا انتظارشو نداری... نمیدونم شایدم رفتار خودم باعث شده که این اجازه رو به خودشون میدن.. به هرحال بدددد دلم گرفت.. خیلی بددد.. 13 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده