shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اسفند، ۱۳۹۱ آخه چقدر به چشم نظر نزدیکم من به ثانیه نکشید از محل خارج شدم لیز خوردم و فقط جالب اینجا بود نه من طوریم نشد نه اون شیشه سسی که دستم بود و باهم لیز خوردیم فقط نمیدونم چرا ولی فک سمت چپم درد داره ربطشو هنوز نفهمیدم خودمم 14 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اسفند، ۱۳۹۱ غلط کردم من هزاربار در پیچ و خم اندامت غلط کردم گفتی هوا تویی تو را نفس کشیدم گفتی زمین به دور تو میگردد بال گشودم ، رقص شدم برایت گفتی قلب تو پنهانترین راز جهان است فاااااش شدم برایت گیج بودم و مست شراب تو بودی و من پیک به پیک تو را سلام می کردم تو مرا تو تمام مرا به من بدهکاری. ((عمادالدین زند)) از کتاب بوسه های توت فرنگی 16 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اسفند، ۱۳۹۱ ایران هی میره مذاکره با 5+1 که چی؟ که تاریخ دوره ی بعد مذاکرات رو معلوم کنن؟ خب از اول سال یه تقویم بذارن جلوشون بگن تاریخا رو دیگه...والا 16 لینک به دیدگاه
پیرهاید 10193 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اسفند، ۱۳۹۱ پرنده ای که نمیداند بال دارد ، قفس و آسمانش می شود یکی ، می شود پیاده روی در رویای پرواز . . . . 12 لینک به دیدگاه
پاییزان 3604 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اسفند، ۱۳۹۱ دوست دوست داشتنی روزای خوبی رو دارم می گذرونم ممنون بابتشون عزیز مهربون حفظشون کن این لحظه ها رو تو زندگیم و اعطا کن چنین آرامشی رو به تمامی دوستان خوبم 10 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اسفند، ۱۳۹۱ جایی که حس میکنم ازش موج منفی ساطع میشه سعی میکنم نرم ، یکیش همین تایپیکه 8 لینک به دیدگاه
sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اسفند، ۱۳۹۱ من انگار اختلال مود(mood) پیدا کردم!یه روز بداخلاقم یه روز خوشحالم! حالا به جون خودم همش دلیل داره ها ولی چون همش ذهنیه و کسی نمی بینه احتمالا به نظر بی ثبات میام :imoksmiley: من خوب می شم...مطمئنم... 8 لینک به دیدگاه
S a d e n a 11333 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اسفند، ۱۳۹۱ چقدر سخته در حضور دیگران ناراحتیتو پنهون کنی مخصوصآ در حضور خانواده ولی غیر ممکن نیست پس خداروشکر 10 لینک به دیدگاه
JU JU 7193 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اسفند، ۱۳۹۱ یه سوال, تاپیک مشاعره کجاست؟ من نوشته هام رو, اینجا میزارم فلنا خو, ولی بایستی مشاعره وجود داشته باشه, درسته ؟ 4 لینک به دیدگاه
*pedram* 21266 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اسفند، ۱۳۹۱ من اگه بخوام ساعت ۷ از خواب بیدار بشم، آلارم گوشیمو این طوری تنظیم می کنم: ۶:۳۰ / ۶:۴۰ / ۶:۵۰ /7...... 5 لینک به دیدگاه
from_hell 10964 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اسفند، ۱۳۹۱ قبلنا گهگاهی، گاهی هم مینوشتم... پ.ن: محمد ادمینی پیغام خوردن نداره خوب ...پیغامهام رو کجا بردی؟ 7 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اسفند، ۱۳۹۱ بادم رفت می خواستم چی بینویسم... آلزایمر زودرس 7 لینک به دیدگاه
sahar 91 9480 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اسفند، ۱۳۹۱ آن گاهی که تو به آن نمی اندیشیدی... من در اندیشه تو بودم... و حال این گاه و بیگاهی که تو به آن می اندیشی...من اندیشه ی دیگری دارم... دنیای عجیبی ست...یک گاهی که میتواند فصل مشترک ما باشد خط فاصله ما شده است... 10 لینک به دیدگاه
.Apameh 25173 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۱ دوستان و عزیزان نواندیش 1چی دوستانه میگم بهتون... ماها هممون تو دنیای واقعیمون کلی گرفتاری و دردسر داریم دیگه خواهشا دل کسی رو اینجا تو دنیای مجازی نرنجونید واقعا ارشش رو نداره روز و ماه و و خیلی چیزای دیگه ارزش دل رنجوندن رو نداره هر کی به هرجا رسیده حقش بوده هرکی هم هرچی هست برا خودشه آخه نه 1 بار نه دوبار ... واقعا خجالت آوره... دلمون خوشه درس خوندیم و تحصیلکرده ایم... 16 لینک به دیدگاه
JU JU 7193 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۱ لعنت گویا دگر خدا را حس نمیکنم آنجا که تو را حس نکنم می ترسم بغض گلویم را فشار می دهد مثل الان آرزو میکنم هر آنگاه دلم گرفت آسمانت, به اندازه تمامی دلتنگی هایم, بگیرد لعنتی 6 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۱ امشب یهو دلم تنگ شد . . . وقتی دلت تنگ میشه هر چی دنبال دلیل و منطق بگردی پیدا نمی کنی . . . 12 لینک به دیدگاه
*pedram* 21266 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 اسفند، ۱۳۹۱ کاخ آرزوها تو انقد بلند نساز که موقع ریختنش نتونی از زیر آوار دربیای... 14 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 اسفند، ۱۳۹۱ همیشه بدترین ضربه رو از کسی می خوریم که گذاشتیم بهمون خیلی نزدیک بشه , چون دقیقا میدونه کجا بزنه که خوب درد بگیره ... بهتره همیشه جای حساس کسی که نزدیک هس رو بشناسیم شاید یه روزی لازم بشه ! 14 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 اسفند، ۱۳۹۱ رستمی هستم واسه خودم....می گی چرا؟! چون الکی از کسی تعریف نمی کنم....واسه جلو افتادن کارم لبخند الکی تحویل اون ور میزی نمی دم... وقتی طرف می گه برو فردا بیا....می پرسم چرا؟!.... نمییگم..چشم ..خسته نباشید..دستتون درد نکنه فردا می بینمتون!..در حالی که اون تا حلق رفته تو استکان چایش و به من توجه نمی کنه... چون وقتی می گم کف دستم مو نداره..واقعا نداره...نه که با کِرم مو بَرِ حاشا و دروغ بگم ندارم و داشته باشم نخوام دست طرف رو بگیرم... وقتی کار داشته باشم....تو ردربایسی با طرف نمی مونم که باشه حالا کارت رو انجام می دم....ولی بعد انجام ندم..می گم داداش بری جای دیگه کارت زودتر راه می افته.... چون هنوز مثه دیگران کَندن از مردم برام دغدغه نشده چون دستم به مسولش نمی رسه...اختلاف قیمت جنس های دیگه رو از حلقوم مردم بِکشم... آره....رستم می خواد این اخلاق....نمی خواد؟!...می خواد... موخره:این همه می زنیم تو سر بالایی ها....هنوز نمی دونیم ریشه ی 90درصد دلخوری های اجتماعی مون رفتار خودمونه....ربطی به نونی که تو زمون شاه می گرفتیم 1 تومن نداره.... پ.ن:با دیگران خوب رفتار کنیم....بهتر بگم...صادقانه برخورد کنیم....(ری اکشن احتمالی بیشتر خواننده های پست،تازه اگه بخونن:برو بینیم بابا دلت خوشه!) 18 لینک به دیدگاه
.Yaprak 15748 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 اسفند، ۱۳۹۱ چقد حس بدیه الان مادرت تو اتاق عمل باشه و تو نتونی پیشش باشی 15 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده