رفتن به مطلب

.:. گاه نوشـــــته های نواندیشـــــانی ها .:.


ارسال های توصیه شده

تا حالا شده يكم بريد عقب و از عقب خودتون رو نگاه كنيد ؟؟

خيلي سخته ، ولي من گاهي به زور به مغزم فشار ميارم و چشمام رو ميبندم و خودمو رو از عقب تماشا ميكنم ، مثلا از بالا ...

 

سعي ميكنم يكم بهتر نگاه كنم ، ببينم كي هستم ؟؟ چي هستم ؟؟

 

خيلي وقتا شده از خودم خوشم نيومده !

 

ديدم خودم يكارهاي دارم ميكنم كه ذاتا ازش متنفرم ، ولي انجامش ميدم

 

يكاري انجام ميدم كه حال خودمو بهم ميزنه !

 

از اون بالا وقتي نگاه ميكنم ف شك ميكنم اين چيزي كه ميبينم يك حيوان وحشي است يا يا يا يك انسان مدبر !

 

خيلي سخت ميشه ، وقتي خودتو ميكني شخص ثالث ! و خوب زير ذره بين ميگيريش ...

 

 

شما چي ؟؟ تا حالا اينكار رو كرديد ؟؟

 

همين الان يكم بريد عقب و خوب تماشا كنيد چي ميبيني؟؟

  • Like 16
لینک به دیدگاه

ریش و قیچی که افتاد دستِ دل...رسوای عالم و آدمی..

 

مگه از دنده ی چپ پاشی که با سِگرمه های توهَم توجه رو از لرزش دستات بگیری...

 

ولی باز دست و دلت رو شده...

 

لرزشِ دستات...تُنِ صدات بی صدا فریاد می زنه و می شه آیینه ی دلت..شایدم آیینه ی دِقِ ت..

 

دلت رو که بندازی تو چهاردیواری حریم شخصی ت و منطق رو بندازی جلویِ جماعت...

 

فکری نمی شن که ببندنت به شامورتی بازی و بازیِ احساس!

 

اونوقته که می بینی عروسکِ احساسشون...دلقک سیرکه!

 

بی قراری اون سُفره ای که... پیش دلقک های احساس نباید وا کرد...

 

عادت دلقک احساس..نمایشه...

 

نه یک نفره... بلکه جمعی...

 

اونوقت تو می شی سوژه واسه دلقک احساس....

.

.

.

عجب نمایشی بود امروز...

 

احساس ترحم کردم...نه برای آنکه بی قرار بود...برای آنکه دلقک احساس شد!:icon_redface:

 

  • Like 18
لینک به دیدگاه

دوست دارمش ... ، مثل دانه ای که نور را ، ، مثل مزرعی که باد را ، مثل زورقی که موج را ، یا پرنده ای که اوج را ، دوست دارمش ... ........ " فروغ فرخزاد " یادش بخیر چقدر فروغ میخوندم دلم برای دوباره خوندن کتاب شعرها تنگ شد..........

  • Like 9
لینک به دیدگاه

نگاه کن که غم درون دیده ام . چگونه قطره قطره آب می شود . چگونه سایه سیاه و سرکشم . اسیر دست آفتاب می شود . نگاه کن ..... تمام هستی ام خراب می شود . شراره ای مرا به کام می کشد . مرا به اوج می برد . مرا به دام می کشد . نگاه کن . تمام آسمان من . پر از شهاب می شود . تو آمدی ز دورها و دورها . ز سرزمین عطرها و نورها . نشانده ای مرا کنون به زورقی . ز عاجها، ز ابرها، بلورها . مرا ببر امید دلنواز من . ببر به سرزمین شعرها و شورها . به راه پر ستاره می کشانی ام . فراتر از ستاره می نشانی ام . نگاه کن ...........

  • Like 10
لینک به دیدگاه

چقد خوبه اتاق سرد باشه و بیرون برف بیادو بری زیر پتو ...بعد بخوای 8 صبح بیدار شی بری بیرون....بعد یه ادم با شخصیت زنگ بزنه بگه هوا خوب نیست امروز نیایم اشکال نداره:hapydancsmil:

بعد دوباره شیرجه بری تو رختخواب و بخوابی با استرس اینکه یه عالمه درس داری:whistle:ولی خدا بزرگه دیگه!!!:ws3:

.

.

.

. تلوزیون مشهد نشون میداد چقدر دلم خواست!!

هر کی اونجاست مارو دعا کنه:sigh:

خدایا شکرت

  • Like 11
لینک به دیدگاه

نوشته ی های بعضی از دوستان واقعا جالب و به دل نشینه بخصوص برا آدمایی که مثل من زود حوصله شون از متن طولانی سر میره:icon_redface:اما نوشته های آقای سام همیشه چه متن نوشته شون طولانی چه کوتاه باشه به طور ناخوداگاه میخونمشون:icon_gol:

  • Like 15
لینک به دیدگاه

بازار رضا شلوغتر از حرم امام رضا بود :banel_smiley_4:

2/3 مردم و طلبه تو بازار بودن 1/3 تو حرم :banel_smiley_4:

اون 1/3 هم اکثرشون تو تکیه ها مشغول خوردن بودن :banel_smiley_4:

هی میخوام درد دلم وا نشه هی نمیشه ... بهتره همینجا حرفامو قیچی کنم ، خودتون اونقد باهوش هستین که بقیشو بدونید :banel_smiley_4:

  • Like 10
لینک به دیدگاه

نمیدونم بعضی وقتا چرا نتیجه زحمتای آدم یهو بر باد میره.اونم جوری که هیچ حقی نا حق نمیشده توش.

 

اما این دفه هم میگم حکمت خدا بوده.چیزی غیر از این نمیتونه باشه.........حتما بوده.هرچند قبولش سخته واسم:5c6ipag2mnshmsf5ju3

 

خدایا کمکش کن.کمک من هم بکن تا بتونم کمکش کنم.

 

همینکه بتونم بهش ارامش بدم خیلی ارزش داره

  • Like 12
لینک به دیدگاه

مامانم هميشه ميگه يا كاري رو نكن يا اگه ميكني، منت سرِ كسي نذار!:ws37:

منم محبت كردم ولي حالا منتظر جوابش نبايد باشم! چون همه آدما كه مثل هم نيستن!

به بعضيا وقتي محبت ميكني، فكر ميكنن وظيفه ات بوده كه اين كارو بكني! تقصير خودشونم نيستا! كسي محبت كردن و عشق ورزيدنو يادشون نداده...:ws37:

فكر نميكنن كه يه همدلي ساده وقت غصه، ناراحتي يا اضطراب، يني همون جبران محبت...

بعضيا براي گرفتن محبت، سيري ناپذيرن اما براي دادن يه ذره محبت به ديگري، يه قطره از دست دلشون نميچكه!

بايد انقدر بزرگ بشم كه ياد بگيرم بي منت، ببخشم...

:hanghead:

  • Like 15
لینک به دیدگاه

باید تکلیفمو با خودم مشخص کنم. حالا که تصمیم گرفتم قدم تو این راه بذارم تا آخرش میرم. مهم نیست بقیه چه فکری میکنن یا حتی خودش. مهم اینه که من تا آخرش هستم.:w16:

خدایا خودت کمک کن

  • Like 13
لینک به دیدگاه

بعضی آدما اصلا نمیدونن با خودشون چند چندن :banel_smiley_4:

زبونشون یه چیز میگه افکارشون یه چیز ، رفتارشون یه چیز دیگه :banel_smiley_4:

 

عزیزم صاف و پاک باش ، مث کف دست :ws37:

  • Like 12
لینک به دیدگاه

من خیلی ناراحت میشم میبینم بچه ها همش عکس از تنهایی میزارن، خدایا به همه تنها ها یه جفت توپ بده تا همشون شاد باشند...............

  • Like 11
لینک به دیدگاه

آیندمون آینده ای روشن

 

حرف جدایی رو نزن با من

 

فردای خوبی پیش رومونه، دنیا به رفتار تو مدیونه

 

حالا که خوبیت عاشقم کرده

 

این عاشقه دور تو میگرده

 

از هرکس و هرچیز بهتر باش

 

با من از این هم مهربون تر باش

 

ترکم نکن

 

من بی تو بیمارم،دیونه وار دوست دارم

 

من پیشتم، تنهات نمیزارم

  • Like 10
لینک به دیدگاه

كسي كه به اميد شانس زنده باشد، سالها قبل مرده است

ضرب المثل فرانسوی

یه همین امید به شانس رو داریما ببینم میتونین داروندارمونو به باد بدین

  • Like 10
لینک به دیدگاه

متاسفم توی جامعه ای زندگی میکنم که اکثر ادماش خودشون خودشونو باور ندارن

فکر میکنن نمیشه متمدن زندگی کرد

نمیشه دوستانه کنار هم بود و با شادی زندگی کرد

حتما باید bf و gf بود تا همدیگرو دوست داشت !!!

خودشون خیانت میکنن و اگه یه قدم ازشون دور شی میشی خائن

به خودشون اجازه میدن به همه ی مسائل خصوصی دخالت کنن و هر برخوردی میخوان با ادما داشته باشن و جبهه بگیرن

میشن طلبکار

و تو حتی نسبت به زندگی شخصیت میشی غریبه

و اونقد دخالت میکنن که تو واسه زندگی خودت میشی غریبه

 

متاسفم ...

برای همه چیز این فرهنگ و افکار جامعه متاسفم ...

  • Like 12
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...