سـارا 20071 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۹۲ دلم یکمی تنهایی میخواد.تنها بودن با خودم... کسی نیاد تو اتاقم باهام حرف بزنه حتی.. اصلا تنها باشم تو خونه خب گاهی وقتا آدم نیاز داره تنها باشه 10 لینک به دیدگاه
nasim184 12256 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۹۲ کلمات هیچ وقت نمیتواند قدرت آزار دادن شما را داشته باشد مگر اینکه گوینده آن کلمات برای شما عزیز باشد... دقیقا الان مشکلم اینه 15 لینک به دیدگاه
One gear 7070 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۹۲ مردترین آدمایی که تو زندگیم دیدم اونایی بودن که بعد اشتباهشون گفتن معذرت می خوام..... 16 لینک به دیدگاه
Strelitzia 17128 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۹۲ امروز با چنتا از بچه ها.. به یکی که فکر میکنه خیلی زرنگه، حالی میکنیم که خیال خامی در سر داره و همه میدونن خیلی عوضیه.... آسیاب به نوبت... حالا نوبت اونه که عذاب بکشه... آخخخخخ که امشب چه رعشه ای بی افته به جوووونش... 12 لینک به دیدگاه
FARHUD 3117 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۹۲ هرگز برای عاشق شدن دنبال باران و بهار و بابونه نباش،گاهی در انتهای خارهای یک کاکتوس به غنچه ای میرسی که ماه را بر لبانت می نشاند . . . 10 لینک به دیدگاه
آرتاش 33340 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۹۲ کاش یاد بگیریم با درست و ....حرف زدن احترامو خودمونو نگه داریم چون اگه خلاف این کارو انجام بدیم ذهنیت ادما نسبت بهمون عوض میشه که هیچ بلکه کلا از ذهنشون پاک میکنن چنین شخصی رو 17 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۹۲ مخاطب خاصم ادما رو بازیچه خودخواهی خودت نکن 13 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۹۲ پیدا کردن دوست واقعی واقعا هنره باید سعی کرد هنرمند بود 10 لینک به دیدگاه
.Apameh 25173 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۹۲ یه زمانی برای این اتفاق چه ذوق و شوقی داشتم ... اما الان ... حتی واهمه دارم از اینکه عکس العمل کارم چی قراره بشه... شاید به بهونه این اتفاق طنابی که خودمو بهش آویزون کردم تا دست و پا بزنم بین زمین و آسمون پاره بشه و حداقل خلاص بشم... 14 لینک به دیدگاه
سـارا 20071 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۹۲ فردا استاد تعیین می کنه کیا می تونن توگروه کر بمونن و واسه اجرا تمرین کنن و کیا باید حذف بشن... از صمیم قلبم دوست دارم باشم تو گروه.این رویای من بوده که جز کرال ها باشم.. دعا دعا ...نیاز دارم :5c6ipag2mnshmsf5ju3 16 لینک به دیدگاه
minoo_mn 1740 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۹۲ سلامتي ادم معلولي که گفت: خوشحالم از اينکه هر کي منو تو خيابون ميبينه فقط يه جمله ميگه { خدا رو شکر } 13 لینک به دیدگاه
دل مانده 7714 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۹۲ یاد یکی از آرزوهای براورده شدم افتادم.همونی که تا چن وقت پیش شده بود همه فکر و ذکرم و فقط غصه نداشتنشو میخوردم. خدا منو به آرزوم رسوند ولی من...! لطف خدا رو یادم رفته و همش غصه ی نداشته هارو میخورم! بدون اینکه به این فک کنم که خیلی از داشته های امروزم،آرزوهای دیروزم بوده... خدایا! اگه من انقدر بی چشم و رو و نامردم که بعداز براورده شدن آرزوهام یادم میره که چه لطفی در حقم کردی،اگه صلاح میدونی، هیچکدومشونو براورده نکن... 13 لینک به دیدگاه
MahSa.92 2151 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۹۲ فردا قبل از طلوع آفتاب واسه چند روز میرم از این شهر لعنتی.... شاید واسه چند روز جا بذارم این همه دلتنگی و بغضو.... اما فک نکنم اینا هیچ وقت منو تنها نمیذارن....همسفرم میشن..... 12 لینک به دیدگاه
minoo_mn 1740 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۹۲ وقتی که دل دستهایم ، تنگ میشود برای انگشتانی که انگشتان من در میان انهاطعم حمایت راچشیدند... آنها را میگذارم برابر خورشید تا با ترکیبی از کسوف و گرما دوریات را معنا کنم 8 لینک به دیدگاه
Saba Heidari 14145 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۹۲ هیس دخترها فریاد نمیزنند دلم واسه دخترا گرفت، چه جنسی هستیم که از ترس آبرو.... 12 لینک به دیدگاه
anvil 5769 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۹۲ رفتنت منو هوایی کرد.خوش به حالت که اینهمه دوری خیلی احساس خفگی و ناتوانی میکنم.چه روزای بی سر و تَهی 13 لینک به دیدگاه
bahar91 939 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۹۲ چه سخت هست تنها به تماشا نشستن این دو موش سیاه و سفید که ریسمان عمر را میجوند خدایا مرا به خط جدیدی از زندگی وارد کن:gnugghender: 8 لینک به دیدگاه
minoo_mn 1740 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۹۲ مرا چه می شود . که می دانم خسته ای ، می دانی خسته ام ... اما هستم .. حتی گاهی محکمتر از قبل ترها .. باور کن می دانم .. ولی افسوس ... افسوس که گاهی تلقین بقدری سخت میشه که اززندگی سیر میشی وقتی نمی تونی اون چیزی رو که دوست داشتی باور کنیرو قبول کنی 8 لینک به دیدگاه
hasti1988 22046 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۲ سلامتی نعمتی هست که خیلی وقت ها ما نمیبینیمش .اما وقتی یه اتفاقی می افته که سلامتیمون تهدید میشه یا فکر میکنیم که شاید درصدی تهدید بشه حتی اگر نخواهیم بهش فکر کنیم ،ناخودآگاه بهش فکر میکنیم. درد محلی که به سرم ضربه خورده باعث میشه که فکر کنم آیا خوب میشه و فقط درد ناشی از ضربه هست یا خطرناک هست در عین حال که میخوام فراموشش کنم...... و اما اگر این آخرین نوشته من باشه چی؟؟؟ هنوز زندگی جریان داره ،درسته .....هنوز جریان داره.... 12 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۲ بر مردم آزار .... اخه عزیز من اینوقت شب وقت کنسرت گذاشتن تو کوچس؟ خوب دادار دودومتم تو تالار میگرفتی دیگه :icon_razz: 12 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده