رفتن به مطلب

.:. گاه نوشـــــته های نواندیشـــــانی ها .:.


ارسال های توصیه شده

ديشب چه شبي بود ...

 

سر باغ زير درخت نشسته بودم محكم زانو هام رو بغل كرده بودم و توي اون تاريكي نشسته بودم

 

تمام وجودم داشت گريه ميكرد اما اشكي از چشمم نميومد

 

تمام بدنم ميلرزد از حس بدي كه داشتم ، از اتفاق ناخوشايند

 

از دست دنيا و آدما ... واقعا حال بدي بود ... اي كاش تكرار نشه ...

  • Like 13
لینک به دیدگاه

ماه عسل رو دوس دارم ...

 

درسته که اکثر اوقات یه غمی میذاره تو دل آدم ... ولی خوبه که آدمو از این حبابِ مسخره ی دورش آزاد می کنه و یادش میاره کنار کیا داره زندگی می کنه ...

 

درسته که احسان بعضی وقتا واقعن سرتق بازی درمیاره و سوالای توهین آمیزی از طرف می پرسه و ناراحتش می کنه ... ولی همین احسان، پارسال که اجرا نکرد ماه عسلو، حتی یه قسمتش رو هم نتونستم ببینم ...

  • Like 14
لینک به دیدگاه

اعتراف میکنم تو کل زندگیم به هیچ چیز و هیچ کس حسودی نکردم جز به کسایی که بابا بزرگ دارن حتی بچگیام خواب بابا بزرگ میدیم:5c6ipag2mnshmsf5ju3قدرشونو بدونید :hanghead:

  • Like 15
لینک به دیدگاه

حس میکنم همه داریم فیلم بازی میکنیم

همه تو نقشی که جامعه بهمون داده فرو رفتیم

نقش هامون را خیلی خوب باور کردیم به قیمت فراموش کردن خود زندگی حتی

هر روز با افکار ابلهانه و حماقت محض می پذیریم که بیشتر نقش بازی کنیم

می پذیریم ادای ادم های شاد، باهوش، عاشق را در بیاریم

ما حتی نقش زامبی ها را بهتر از همه نقش ها بازی می کنیم

  • Like 12
لینک به دیدگاه

نبودن با کسی که دوستش داری و

بودن با کسی که دوستش نداری

همه اش رنج است

پس اگر همچون خود نیافتی

مثل خدا تنها باش

 

بهترهin16.gif

  • Like 9
لینک به دیدگاه

دلم برای یک نفر تنگ است.

نه میدانم نامش چیست و نه میدانم چه می کند.

حتی خبری از رنگ چشم هایش هم ندارم. لبخندش را هم ندیده ام.

فقط میدانم که باید باشد و نیست.

  • Like 16
لینک به دیدگاه

امان از تنهایی و وقت آزاد که من رو اغفال کرد که دوباره آن بشم:banel_smiley_4:

چند روزی به شدت بیکارم هستیم تا ببینیم خدا چی میخواد:ws3:

  • Like 11
لینک به دیدگاه

آب رفته است....نمی دانم به کجا؟!...

 

شاید قامتش، آب رفته...می گویند بعد از خاموشی....تن آدمی آب می رود درون گودال مرگ....

 

به گمانم شاید آبِ آبرویش رفته...بر زمین ریخته...طبل رسوایش بر عالم نوایِ طرب انگیر می زند...

 

یَحتَمِل آب از چشمانش رفته....که خشک شده و پلک نمی زند....

 

انگار آب از خلوصِ نیتش رفته...شک کرده اند به پاکی او...بر سر گودال....

 

انگار این دو حرف چه ساده و چه مشتق با حروف دیگر همه جانبه از او رخت بر بسته...آب را می گویم..آبرو را می گویم...آب رفتن را می گویم...

.

.

.

مشتی خاک می ریزم بر روی آنکه...محروم شده از این دو حرف و مشتقاتش...:icon_redface:

  • Like 13
لینک به دیدگاه

ینی آدم سریالای تولید ضرغام تی وی ام حس میکنه سامسور شده...اصن معلوم نیس چی ب چیه:w000:

تو کلاه پهلوی مه لقا که ظاهرا با میل خودش رفت پیش جوانشیر پس مشکلشون چی بود که همچین شد؟!!! کریم این وسط چیکاره بود که مه لقا انقد ازش تشکر میکرد!کسی ! اگه کسی فمیده به منم پ.خ بده:5c6ipag2mnshmsf5ju3

  • Like 7
لینک به دیدگاه

به جرات میتونم بگم یکی از بدترین و دردناک ترین بیماری ها بیماری هلیکوباکتری هستش

بیماریی که از پارسال دارم با خودم حملش میکنم یه مدت خوب شده بودم ولی حدود دو ماهه که دوباره شروع شد در دوفته اخیر فقط 4 بار بستری شدم خدا نصیب هیچ کس نکنه دردش کشندست :4564::4564::4564:

  • Like 11
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...