رفتن به مطلب

امشب


ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

دوست دارم واسه دشمنانم دعا کنم خدا یاورشون باشه :ws37:

  • Like 4
  • پاسخ 3.5k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

ارسال شده در

امشب همون دیشبه,

 

دیشب همین امشبه,

 

امشب همون فردا شبه,

 

فردا شب همین امشبه,

 

امشب خیلی مزخرفه. . .

 

امشب همون دیشبه,

 

امشب همون فردا شبه. . .

 

. . .

  • Like 11
ارسال شده در

دو روزه خونه تنهامم م م م مم م

 

و دلم گرفته امشب:sad0:

  • Like 8
ارسال شده در

امشب در سر شوری دارم...:whistle:

  • Like 8
ارسال شده در

امشب شب خوبی نبود .انقدر از دست دنیا عصبانی:v57xpgj21gn50sq6izf هستم که ممکن چیزای ناجوری بگم .پس بهتر توی عصبانیت چیزی نگم فقط اینو می گم که این حق من نبود منی که می خواستم خوب باشم و بد بودن انتخاب من نبود.

خدا جون ولم نکن گم میشم و اون وقت سخت میشه پیدام کردااااااااااااااا

  • Like 7
ارسال شده در

شب آرومی بود

  • Like 8
ارسال شده در

امشب با همه ی کاستی هاش خوب بود:ws37:

  • Like 7
ارسال شده در

امروز رفتم پیش یه دوست. همه ی احساسمو کشت. امشب تصمیم گرفتم دیگه کسی واسم مهم نباشه. میخوام واسه خود خودم زندگی کنم. واسه خوده صبا نه هیچ کسه دیگه که قدر ندونه:ws37:

  • Like 4
ارسال شده در

امشب :girl_in_dreams:

فکر میکردم بد باشه :hanghead:

چون از صبح منتظر بهونه بودم که گریه کنم :hanghead:

اما خیلی خوب بود :girl_angel: بهترم میشه :girl_in_dreams:

  • Like 6
ارسال شده در

امشب بهتر بود با دوستام قرار یه گردش توپ گذاشتیم:ws3:. خدا کنه تا اون موقع مشکلی پیش نیاد.:hapydancsmil:

  • Like 3
  • 3 هفته بعد...
ارسال شده در

امشبـــــــــــــــــــــــــ:ws47:

  • Like 4
ارسال شده در

دود داره از سرم بلند میشه:w000:

  • Like 5
ارسال شده در

شب غمگینی داشتم ....این همه تردید امون آدم و میبره ....

  • Like 8
ارسال شده در

امشب مطمئن شدم که بازم گم شدم ...

  • Like 6
ارسال شده در

آخرین روز تابستون بود امشب!

ساعت برنارد هم نداریم!

از گذر زمان بدم میاد مخصوصا اگه بری تقویم رو ببیبینی بگی ای چه زود گذشت

  • Like 12
ارسال شده در

امشب یه دفه دلم گرفت، یه شعرم شهریار خوند که باعث شد قطره های اشکم ناخواسته سرازیر شه. :5c6ipag2mnshmsf5ju3 اینجام چند وقته خیلی سوت و کوره، آدم حوصلش سر میره:hanghead:

  • Like 5
ارسال شده در

امروز روزی بود سرشار از گریه و خنده و عصبانیت و ناامیدی و .....

با همه این هیجانات روحی و با توجه به این که فردا ساعت 5:30 باید بیدار بشم

اما چشام حتی یه اپسیلم هم خواب نداره ! :icon_pf (34):

  • Like 6
ارسال شده در

این چند روزه،روزای ِ شلوغی رو با دوستام گذروندم .. خیلی سخته بخوای همشونو راضی نگه داری:sigh:

 

بالاخره یکی این وسط ناراحت یا دلخور میشه:hanghead:

  • Like 4
ارسال شده در

چه طوری یه سرماخوردگی الکی الکی منو الاف کردا :banel_smiley_4:عفونت ریه چی میگه این وسط :banel_smiley_4:

  • Like 3
ارسال شده در

روز خوبی بود...

اولش بی حوصلگی:banel_smiley_4:

بعد خفت شدن توسط دخترعمه ی عزیز برای گردش و تفریح و بستنی و این چیزا که بر خلاف تصورم واقعا خوش گذشت:ws37:

.

الانم فکر دوراهی ای که مدتیه سرش گیر افتادم....

از خودم می پرسم راهی که تا الان اومدم اشتباه بوده و رهاش کنم یا باید ادامه ش بدم؟ اگه راهم اشتباه بوده آیا توان و زمان یه شروع دوباره رو دارم؟ یا باید بپذیرم "همه چیز تمام شد" ؟:hanghead:

  • Like 1

×
×
  • اضافه کردن...