NEGARi 9387 ارسال شده در 2 آذر، 2012 امشب همون دیشبه, دیشب همین امشبه, امشب همون فردا شبه, فردا شب همین امشبه, امشب خیلی مزخرفه. . . امشب همون دیشبه, امشب همون فردا شبه. . . . . . 11
sahar 91 9480 ارسال شده در 2 آذر، 2012 امشب شب خوبی نبود .انقدر از دست دنیا عصبانی:v57xpgj21gn50sq6izf هستم که ممکن چیزای ناجوری بگم .پس بهتر توی عصبانیت چیزی نگم فقط اینو می گم که این حق من نبود منی که می خواستم خوب باشم و بد بودن انتخاب من نبود. خدا جون ولم نکن گم میشم و اون وقت سخت میشه پیدام کردااااااااااااااا 7
Saba Heidari 14145 ارسال شده در 3 آذر، 2012 امروز رفتم پیش یه دوست. همه ی احساسمو کشت. امشب تصمیم گرفتم دیگه کسی واسم مهم نباشه. میخوام واسه خود خودم زندگی کنم. واسه خوده صبا نه هیچ کسه دیگه که قدر ندونه 4
panisa 12132 ارسال شده در 3 آذر، 2012 امشب :girl_in_dreams: فکر میکردم بد باشه چون از صبح منتظر بهونه بودم که گریه کنم اما خیلی خوب بود :girl_angel: بهترم میشه :girl_in_dreams: 6
sahar 91 9480 ارسال شده در 3 آذر، 2012 امشب بهتر بود با دوستام قرار یه گردش توپ گذاشتیم. خدا کنه تا اون موقع مشکلی پیش نیاد.:hapydancsmil: 3
tar$ 1162 ارسال شده در 21 آذر، 2012 آخرین روز تابستون بود امشب! ساعت برنارد هم نداریم! از گذر زمان بدم میاد مخصوصا اگه بری تقویم رو ببیبینی بگی ای چه زود گذشت 12
آریودخت 43941 ارسال شده در 21 آذر، 2012 امشب یه دفه دلم گرفت، یه شعرم شهریار خوند که باعث شد قطره های اشکم ناخواسته سرازیر شه. :5c6ipag2mnshmsf5ju3 اینجام چند وقته خیلی سوت و کوره، آدم حوصلش سر میره 5
EOS 14528 ارسال شده در 21 آذر، 2012 امروز روزی بود سرشار از گریه و خنده و عصبانیت و ناامیدی و ..... با همه این هیجانات روحی و با توجه به این که فردا ساعت 5:30 باید بیدار بشم اما چشام حتی یه اپسیلم هم خواب نداره ! :icon_pf (34): 6
Matin H-d 18145 ارسال شده در 23 آذر، 2012 این چند روزه،روزای ِ شلوغی رو با دوستام گذروندم .. خیلی سخته بخوای همشونو راضی نگه داری بالاخره یکی این وسط ناراحت یا دلخور میشه 4
- Nahal - 47858 ارسال شده در 23 آذر، 2012 چه طوری یه سرماخوردگی الکی الکی منو الاف کردا عفونت ریه چی میگه این وسط 3
Ice Dream 472 ارسال شده در 23 آذر، 2012 روز خوبی بود... اولش بی حوصلگی بعد خفت شدن توسط دخترعمه ی عزیز برای گردش و تفریح و بستنی و این چیزا که بر خلاف تصورم واقعا خوش گذشت . الانم فکر دوراهی ای که مدتیه سرش گیر افتادم.... از خودم می پرسم راهی که تا الان اومدم اشتباه بوده و رهاش کنم یا باید ادامه ش بدم؟ اگه راهم اشتباه بوده آیا توان و زمان یه شروع دوباره رو دارم؟ یا باید بپذیرم "همه چیز تمام شد" ؟ 1
ارسال های توصیه شده