رفتن به مطلب

امشب


ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

بمیرم :sigh:

 

بچه مردم اشق شده :ws3:

  • Like 3
  • پاسخ 3.5k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

ارسال شده در

فک کنم دیگه تموم شد همه چی به حالت عادی برگشت

امشب شب خوبی بوود

  • Like 4
ارسال شده در

شب گند ،مزخرف ،بیخود، بازم بگم؟:banel_smiley_4:

  • Like 5
ارسال شده در

یه شب خوب، با حال، پر انرژی، جالب و پر از چیزای دوست داشتنی. بازم بگم؟:banel_smiley_4:

  • Like 4
ارسال شده در

یه شب مثه همه شب ها. تاریک و بی صدا

نه حوصله بیداری و نه حال خوابیدن.

پرسه زدنهای بی اختیار و در نهایت خواب

خوابی تکراری از من که هیچوقت بیدار نبودم.

  • Like 5
ارسال شده در

تازه از خواب بیدار شدم

 

بازم به درد قدیمی دچار شدم

 

ای بابا

 

شب رو دوست دارم اما نه اینطور بی قرار!:hanghead:

  • Like 7
ارسال شده در

چه شب مزخرفی....:banel_smiley_4:

به چه نتیجه هایی میرسم:hanghead:

که چقد تنهام...

که چقد خستم...

کمرم خرد شد زیر بار این همه غم:4564:

  • Like 6
ارسال شده در

امروز فقط کتاب ورق زدم و روزنامه وار خوندم و رد شدم

ظهری تو اوج خواب , افکار با طعم تلخ دارو به سراغم اومد و دیگه نتونستم بخوابم:hanghead:

عصری ورزش نکردم

امشب دچار تردیدم

کاش تو نت چیزی پیدا بشه که امشب ذهنمو مشغول کنه :sigh:

  • Like 7
ارسال شده در

امشب بی هدف و بی حوصلم...

هی از این اتاق به اون اتاق می رم...

خودمم نمی دونم چی می خوام...

  • Like 6
ارسال شده در

امروز روز خوبی بود به غیره یه ساعته بعدازظهرش که دعوا کل کل داشتم:whistles:

 

:hapydancsmil::hapydancsmil:

  • Like 4
ارسال شده در

امشب حال خوبی ندارم.............

 

دلم خونه از دست آدماااااااااا:sad0:

 

خیلی بی ملاحظه شدن همه ........وووووووووووااااااااااااااااااااایییییییییییییییی

  • Like 5
ارسال شده در

امشب عروسی دوست پسر عمه ام بود

یکی از دوستاش با موتور اومده بود تو راه برگشت تصادف کرد و مرد جلوی چشم پسر عمه ام :4564:

از شنیدن این خبر واقعا ناراحت شدم

بیچاره پسر عمه ام :hanghead:

  • Like 7
ارسال شده در

بالاخره یکی از عزیزانم یک باری فکری از روی دوشش برداشته شد.. من بیشتر از خودش خوشحال شدم براش:hapydancsmil:

 

 

یک رابطه ای رو کات کردم که نباید اصلا شروع و آغاز میشد.... مثل موندن تو باتلاق بود وضعم حالا راحت شدم که نجات پیدا کردم..

قول میدم دیگه ازاین نوع اشتباهات نکنم...:5c6ipag2mnshmsf5ju3

 

شب خوبی بود .. خداکنه دیگه اعصابم فردا نریزه بهم:ws37:

  • Like 6
ارسال شده در

امشب رفتیم دیدن نی نی یکی از دخترایی که هم بازی خاله بازی هام بود ...

 

چه قدر زود گذشت ...

 

اون زمان تموم فکرمون خاله بازی بود ....

 

روز خیلی خوبی بود .... باانرژی و شاد و شنگول بودم :626gdau:

  • Like 7
ارسال شده در

امشب دلم خونه از دست کسایی که فقط ناراضیتشون رو اعمال میکنن و فقط به فکر خودشونن و چشمشون رو تمام خوبیها بستن:sigh:

  • Like 8
ارسال شده در

بعشی شب ها مثل امشب دلم می خواد یکی باشه که بتونم این موقع که همه خوابن باهاش حرف بزنم

 

ولی خب چه کنیم همچین کسی نیست دیگه! :ws37:

 

مادرم میگه همه که مثل تو جغد نیستن5c6ipag2mnshmsf5ju3z.gif

  • Like 9
ارسال شده در

امروز امتحان بافت داشتم بسی افتضاح دادم..:4564::4564:انقدر بزرگ نمایی میکروسکوپ رو زیاد کرده بود گذاشته بود رو 100.. نمیشد بافت رو دید :4564::4564:

همش یه هاله از نور قرمز:4564::4564:

.........................

 

تازه الان منو استرس فرا گرفته نکنه یه وخ بیفتم:4564::4564:

  • Like 3
ارسال شده در

امشب...

حس مي كنم رها شدم...البته از نوع خوبش....يه نوع آرامش عميق كه اي كاش هميشه باهام بود...!:icon_gol:

  • Like 2
ارسال شده در

امشب بر عکس همیشه خیلی خوابم میاد اما این آنتی ویروس کوفتیم آپدیت نمیشه

  • Like 2
ارسال شده در

امشب بازم به این نتیجه رسیدم درسته اولش ممکنه یکی در نظرم خوب بیاد ولی بعد که طرف خودشو نشون داد دیگه با هیچی نمیتونه کاوره زیبا و خوب بودنشو رو خودش بکشه..

 

خیلی ممنونم خداجون که قدرت تشخیص بهم دادی.......

هرکسی هم میخواد به خودش بگیره تا اموراتش بگذره:ws37:

  • Like 2

×
×
  • اضافه کردن...