حانی 3371 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۹۱ فک کنم دیگه تموم شد همه چی به حالت عادی برگشت امشب شب خوبی بوود 4 لینک به دیدگاه
شقایق31 40377 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۹۱ شب گند ،مزخرف ،بیخود، بازم بگم؟ 5 لینک به دیدگاه
Abolfazl_r 20780 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۹۱ یه شب خوب، با حال، پر انرژی، جالب و پر از چیزای دوست داشتنی. بازم بگم؟ 4 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۹۱ یه شب مثه همه شب ها. تاریک و بی صدا نه حوصله بیداری و نه حال خوابیدن. پرسه زدنهای بی اختیار و در نهایت خواب خوابی تکراری از من که هیچوقت بیدار نبودم. 5 لینک به دیدگاه
کهربا 18089 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 خرداد، ۱۳۹۱ تازه از خواب بیدار شدم بازم به درد قدیمی دچار شدم ای بابا شب رو دوست دارم اما نه اینطور بی قرار! 7 لینک به دیدگاه
.Yaprak 15748 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 خرداد، ۱۳۹۱ چه شب مزخرفی.... به چه نتیجه هایی میرسم که چقد تنهام... که چقد خستم... کمرم خرد شد زیر بار این همه غم 6 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 خرداد، ۱۳۹۱ امروز فقط کتاب ورق زدم و روزنامه وار خوندم و رد شدم ظهری تو اوج خواب , افکار با طعم تلخ دارو به سراغم اومد و دیگه نتونستم بخوابم عصری ورزش نکردم امشب دچار تردیدم کاش تو نت چیزی پیدا بشه که امشب ذهنمو مشغول کنه 7 لینک به دیدگاه
سـارا 20071 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 خرداد، ۱۳۹۱ امشب بی هدف و بی حوصلم... هی از این اتاق به اون اتاق می رم... خودمم نمی دونم چی می خوام... 6 لینک به دیدگاه
Matin H-d 18145 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 خرداد، ۱۳۹۱ امروز روز خوبی بود به غیره یه ساعته بعدازظهرش که دعوا کل کل داشتم :hapydancsmil::hapydancsmil: 4 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 خرداد، ۱۳۹۱ امشب حال خوبی ندارم............. دلم خونه از دست آدماااااااااا خیلی بی ملاحظه شدن همه ........وووووووووووااااااااااااااااااااایییییییییییییییی 5 لینک به دیدگاه
کهربا 18089 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 خرداد، ۱۳۹۱ امشب عروسی دوست پسر عمه ام بود یکی از دوستاش با موتور اومده بود تو راه برگشت تصادف کرد و مرد جلوی چشم پسر عمه ام از شنیدن این خبر واقعا ناراحت شدم بیچاره پسر عمه ام 7 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 خرداد، ۱۳۹۱ بالاخره یکی از عزیزانم یک باری فکری از روی دوشش برداشته شد.. من بیشتر از خودش خوشحال شدم براش:hapydancsmil: یک رابطه ای رو کات کردم که نباید اصلا شروع و آغاز میشد.... مثل موندن تو باتلاق بود وضعم حالا راحت شدم که نجات پیدا کردم.. قول میدم دیگه ازاین نوع اشتباهات نکنم...:5c6ipag2mnshmsf5ju3 شب خوبی بود .. خداکنه دیگه اعصابم فردا نریزه بهم 6 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 خرداد، ۱۳۹۱ امشب رفتیم دیدن نی نی یکی از دخترایی که هم بازی خاله بازی هام بود ... چه قدر زود گذشت ... اون زمان تموم فکرمون خاله بازی بود .... روز خیلی خوبی بود .... باانرژی و شاد و شنگول بودم :626gdau: 7 لینک به دیدگاه
Avenger 19333 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 خرداد، ۱۳۹۱ امشب دلم خونه از دست کسایی که فقط ناراضیتشون رو اعمال میکنن و فقط به فکر خودشونن و چشمشون رو تمام خوبیها بستن 8 لینک به دیدگاه
کهربا 18089 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 خرداد، ۱۳۹۱ بعشی شب ها مثل امشب دلم می خواد یکی باشه که بتونم این موقع که همه خوابن باهاش حرف بزنم ولی خب چه کنیم همچین کسی نیست دیگه! مادرم میگه همه که مثل تو جغد نیستن 9 لینک به دیدگاه
Matin H-d 18145 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 خرداد، ۱۳۹۱ امروز امتحان بافت داشتم بسی افتضاح دادم..:4564:انقدر بزرگ نمایی میکروسکوپ رو زیاد کرده بود گذاشته بود رو 100.. نمیشد بافت رو دید :4564: همش یه هاله از نور قرمز:4564: ......................... تازه الان منو استرس فرا گرفته نکنه یه وخ بیفتم:4564: 3 لینک به دیدگاه
B nam o neshan 12214 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 خرداد، ۱۳۹۱ امشب... حس مي كنم رها شدم...البته از نوع خوبش....يه نوع آرامش عميق كه اي كاش هميشه باهام بود...! 2 لینک به دیدگاه
zahra-d 4993 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 خرداد، ۱۳۹۱ امشب بر عکس همیشه خیلی خوابم میاد اما این آنتی ویروس کوفتیم آپدیت نمیشه 2 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 خرداد، ۱۳۹۱ امشب بازم به این نتیجه رسیدم درسته اولش ممکنه یکی در نظرم خوب بیاد ولی بعد که طرف خودشو نشون داد دیگه با هیچی نمیتونه کاوره زیبا و خوب بودنشو رو خودش بکشه.. خیلی ممنونم خداجون که قدرت تشخیص بهم دادی....... هرکسی هم میخواد به خودش بگیره تا اموراتش بگذره 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده