moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 آذر، ۱۳۹۱ کلاغ پر.... گنجشک پر..... بهترین همراه دنیام....!!! بهترین همراه دنیام که پر نداره.....دلش از دلم که خبر نداره 5 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۹۱ بِهــــ صورَتَم سیلی بِزَن ..! شایَــــــــد این بودَنَت .. فَقَط تَوَهمــــــــــــی دُختَرانهــ باشَد .. 4 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۹۱ معنای عشق من منتظرت شدم ولی در نزدی بر زخم دلم گل معطر نزدی گفتی كه اگر شود می آیم اما مرد این دل و آخرش به او سر نزدی 4 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۹۱ نمیدانم.. نمي دانم پس از مرگم چه خواهد شد ؟ نمي خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت ؟ ولي بسيار مشتاقم ، که از خاک گلويم سوتکي سازد. گلويم سوتکي باشد به دست کودکي گستاخ و بازيگوش و او يکريز و پي در پي ، دَم گرم خوشش را بر گلويم سخت بفشارد ، و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد . بدين سان بشکند در من ، سکوت مرگ بارم را 3 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۹۱ می شود برای همیشه به عاشقانه های آرام چشم های تو سفرکرد و برنگشت می شود زیر همین آسمان پرستاره نامم را در شیرینی شهد، با صدایت تکرار کنی و من از شنیدن خودم از تو مثل همیشه نفهمم که من کمی بیشتر تو شده ام یا تو من را به تن کرده ای؟؟ 5 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آذر، ۱۳۹۱ پا بر روی چشمان من هم بگذار.... حسرت آینه شدن برای چشمانت به دلم هست هنوز 4 لینک به دیدگاه
farhatami 1390 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آذر، ۱۳۹۱ اگه كسي به دل نشست نشستنش مقدسه حالا اگه تورو نخواست بودنش هم ، نفسه! 2 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۱ تو را به جای همه زنانی که نشناختم دوست دارم . تو را به جای همه روزگارانی که نمی زیستم دوست دارم . برای خاطر عطر نان گرم و برفی که آب میشود و برای نخستین گلها تو را به خاطر دوست داشتن دوست دارم . تو را به جای همه کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم . بی تو جز گستره یی بیکرانه نمیبینم میان گذشته و امروز. از جدار آیینهی خویش گذشتن نتوانستم میبایست تا زندگی را لغت به لغت فرا گیرم راست از آن گونه که لغت به لغت از یادش میبرند. تو را دوست میدارم برای خاطر فرزانهگیات که از آن من نیست به رغم همه آن چیزها که جز وهمی نیست دوست دارم برای خاطر این قلب جاودانی که بازش نمیدارم میاندیشی که تردیدی اما تو تنها دلیلی تو خورشید رخشانی که بر من میتابی هنگامی که به خویش مغرورم سپیده که سر بزند در این بیشهزار خزان زده شاید گلی بروید شبیه آنچه در بهار بوئیدیم . پس به نام زندگی هرگز نگو هرگز پل الوار 3 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۱ ای دیده در انتظار دیدار از چهره نقاب غصه بردار با اشک صفا ببخش جان را جان بخش ز عشق بر سر دار برگرد جمال شمع پر شو در دایره وفا چو پرگار خورشید صفت بتاب از عشق مهر است طبیب چشم بیمار با عشق توان شدن چو مجنون لیلا نشناخت چشم اغیار دل باز به کوی او شب و روز دیدار رخش وعده شد از یار طی شد شب هجر شادمان باش وصل است دوای چشم بیمار 2 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۱ در غروب بی فروغ اشنایی این منو تو در سر راه جدایی خاطراتی مانده از ، هر شام و هر روز سرگذشتی دارد این عشق جگر سوز میروی با بی قراری ، یادی از خود میگذاری مینهی یادی غم انگیز ، خاطراتی حسرت انگیز ! همرهِ ، آهی شرر خیز ! در غم ما ؛ مهر و مه ؛ افسرده گردد چهره ی شاداب گل پژمرده گردد در غروب بی فروغ اشنایی این منو تو در سر راه جدایی یعذ از این ما ؛با جدایی اشنایی با غم بی اشنایی اشناییم ! 2 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۱ تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام دوست می دارم تو را به خاطر عطر نان گرم برای برفی که آب می شود دوست می دارم تو را به جای همه کسانی که دوست نداشته ام دوست می دارم تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم برای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریخت لبخندی که محو شد و هیچ گاه نشکفت دوست می دارم تو را به خاطر خاطره ها دوست می دارم برای پشت کردن به آرزوهای محال به خاطر نابودی توهم و خیال دوست می دارم تو را برای دوست داشتن دوست می دارم تو را به خاطردود لاله های وحشی به خاطر گونه ی زرین آفتاب گردان تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم تو را به جای همه کسانی که ندیده ام دوست می دارم تو را برای لبخند تلخ لحظه ها پرواز شیرین خا طره ها دوست می دارم تورا به اندازه ی همه ی کسانی که نخواهم دید دوست می دارم اندازه قطرات باران ، اندازه ی ستاره های آسمان دوست می دارم تو را به اندازه خودت ، اندازه آن قلب پاکت دوست می دارم تو را برای دوست داشتن دوست می دارم تو را به جای همه ی کسانی که نمی شناخته ام ...دوست می دارم تو را به جای همه ی روزگارانی که نمی زیسته ام ...دوست می دارم برای خاطر عطر نان گرم و برفی که آب می شود و برای نخستین گناه... تو را به خاطر دوست داشتن...دوست می دارم تو را به جای تمام کسانی که دوست نمی دارم...دوست می دارم (پل الوار) 3 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۱ صنــــ ـدوق صدقــــات نیست دلـــــ ــ ـ من کـــــ ـه گاهـــــ ـی سکـــــ ـه ای محبتــــــ ــ ـ درون آن بیانـــــ ـدازی و پیـش خــــ ـدای دلتــــــــ ـــ ــ ـ فخـــــ ـر بفـــروشی کــــ ـه مستحقــــ ـی را شــــ ـاد کـــــ ـرده ای 3 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۱ .. دکتر می گفت: " یک قاشق چایخوری از شعرهای نامفهومت را با یک فنجان باران دَم کن و به زور هم شده به خوردش بده! تا آرام شود ٬ تا دست بردارد از سر ِ اینهمه دلتنگی... " لعنت به این درد ِ بی درمان! حتی دکتر هم نفهمید تو که نباشی نه شعری هست نه بارانی نه آرامشی و نه حتی منی!!! 3 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آذر، ۱۳۹۱ چه شباهت متفاوتی بین ماست.... تو دل شكسته ای... من دلشكسته ام 3 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آذر، ۱۳۹۱ آرام گفتم دوستت دارم نه اینکه تو نشنوی آرام گفتم تا دلم نشنیده هایت را به رخم نکشد 4 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آذر، ۱۳۹۱ انگشت نمای شهر شده ام ؛ شیرین ندیده اند که تیشه بر دوش سراغ بیستون رود ! 4 لینک به دیدگاه
Strelitzia 17128 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آذر، ۱۳۹۱ [h=2]نامه ای به جای شعر برای یک مخاطب خاص[/h] این روزها دلم دوباره هوایی شده است چند بار بگویمش که تو رفته ای اما می رود همانجا - که تو هرروز برایش دست تکان می دادی - بالی می زند و باز می گردد . دلم هوایی شده است. تو که رفته ای 440 روز است ... می بینی که هنوز زنده ام هنوز نفس می کشم چون هنوز در اعماق قلبم عشق تو زنده است. هنوزم راه می روم شعر می خوانم و تو هنوز هم مخاطب تمام شعرهای منی... می دانم که حتی دیگرنامم را به یاد نمی آوری. لحظات دوست داشتنم را به دست فراموشی سپرده ای و ... من هنوز هم شب ها تو را به خواب می بینم و همیشه صبح ها بالشم خیس است . دلم یک عشق تازه می خواهد از توی مجازی خسته شده ام. دلم بالی می خواهد برای پرواز دوباره. لطفا از لحظه های من بیرون برو.... میخواهم ثانیه ای تنها باشم بدون تو !!!!! ....................... پی نوشت : ندارد ! تو بنویس. 3 لینک به دیدگاه
Strelitzia 17128 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آذر، ۱۳۹۱ اگر آمدی و ندیدی مرا من آن جام ، پشت خم کوچه ها همان جا که یکروز ، دیدم ترا تو خندیدی و من ، دلم بی هوا... به خود لرزشی کرد و انگار ریخت فرو رفت تا آخر قصه ها...! *** اگر آمدی و ندیدی مرا بخند و مرا یاد کن بی هوا بگو " آمد و رفت " یادش به خیر که قلبش همین جاست...این گوشه ها...! 4 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آذر، ۱۳۹۱ همین که هستی همین که لابلای کلماتم نفس می کشی راه می روی در آغوشم می گیری همین که پناه واژه هایم شده ای همین که سایه ات هست همین که کلماتم از بی " تو " ماندن بی کس نشده اند کافی*ست برای یک عمر آرامش! باش! حتی همین قدر دور حتی همین قدر دست نیافتنی!! برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 4 لینک به دیدگاه
Strelitzia 17128 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آذر، ۱۳۹۱ برایم کــَـف زدند در آغوشـَـم گرفتند تایید و تشویقــَـم کردند .. که آخــر فرامــ.ــوشت کــردم دیگر تا ابـ.َـد بر لـَـبانم لبخنــدی تــَـصنعـی مهمـان است اما بیــن ِ خــودمـان باشــد ، هنــوز تنهــ.ــا دلـبـَـرکــَـم تــ…ُــو هسـتــی 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده