Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۹۲ سلام مجدد؛ مدتی بود که اینجا پُستی ارسال نکرده بودم، بلکه فقط پُست می دادم! یک اتفاق جالب باعث شد که به بهانه بیان آن، یادی از این بیت سابق آقای خاص کنم. دیروز صبح بود. ساعت 7. از واحدمون زدم بیرون و در رو قفل کردم و کلید آسانسور رو به قصد رفتن به پارکینگ فشار دادم. آسانسور اومد و درب باز شد. برای اولین بار با اضطراب وارد آسانسور شدم (!!!!). طوری که 2-3 بار قصد کردم از راه پله برم پارکینگ ولی منصرف شدم. بالاخره وارد آسنانسور شدم و کلید پارکینگ رو فشار دادم. درب بسته شد و آسناسور شروع بع حرکت کرد. ولی برق قطع شد!! توی آسانسور گیر افتادم. تنها و بی کَس خودمونیم؛ یک آن اعتماد به نفسم رو از دست دادم و گفتم که مُردم دیگه اون خانمی هم که زر میزد و میگفت: «لطفاً تا رسیدن تعمیرکار، آرامش خود را حفظ کنید» بیشتر داست اعصابم رو بهم میریخت. به مدیرساختمان زنگ زدم و موضوع رو گفتم. اونم بنده خدا گفت الآن میام. 10دقیقه ای من گیر بودم که برق وصل شد و من نجات پیدا کردم. باید گیر بیفتید تا حرفهای منو درک کنید. تازه اگر تنها هم باشید که خیلی بدتر خواهد بود. 14 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 آبان، ۱۳۹۲ اصلاً حالم خوب نیست 2-3 ماه هست که بدخواب شدم. کم میخوابم. شبانه روزی 5 ساعت. واقعاً فشار زیادی رومه. کلاً حس میکنم مریض هستم. اعصابم ضعیف. از لحاظ بدنی کم توان و حساس. تمرکز که اصلا ندارم. خلاصه کلاً حالم خوش نیست فقط این 3 ماه مثل برق و باد بگذره. 13 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۲ امروز 22 آبان 92 1 سال بزرگتر شدی! تولدت مبارک؛ آقای خاص 13 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آبان، ۱۳۹۲ خسته ام. روحم خسته است. «درس و کار» زندگیم داره محدود به این دو مورد میشه. خسته ام. خیلی. دلم برای خودم تنگ شده. 7 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 12 آذر، ۱۳۹۲ مدتی بود که اینجا چیزی ننوشته بودم. چند روزی هست که مقداری سرحال تر از گذشته هستم. گوش شیطون کر 8 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آذر، ۱۳۹۲ دیدم دیگه فایده ای نداره امروز رفتم یه باشگاه خوب پیدا کردم تا بتونم تحت نظر مربی از شر این شکم کارمندی خلاص بشم بعد از آزمون نظام مهندسی میرم البته شاید هم از همیم فردا رفتم. شاید 9 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آذر، ۱۳۹۲ الان داشتم به این لیست افراد پرامتیاز (!) دقت میکردم. چند نفر از این لیست دیگه در انجمن نیستند. حداقل شش نفر 8 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آذر، ۱۳۹۲ یاد یه جوک افتادم خنده م گرفته الان.. توی محیط کار میگن یه آقایی 30 نفر رو حریف بوده. 31 نفر میریزن سرش میکُشنش 8 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۹۲ اینطور نیست... باور کن 6 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۹۲ زیر قول و قرارم نخواهم زد. بعضی وقتها باید خیلی چیزها رو فدای قول و قرار کرد. همین 13 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آذر، ۱۳۹۲ سلام بعد از اینکه 3 هفته پروژه ارشد رو کاملا معلق کرده بودم، امشب خستگی این چند هفته داره از بدنم خارج میشه. الان دارم برنامه ریزی میکنم که از فردا دوباره برای ارشد استارت بزنم. البته خیلی پرانرژی تر از قبل. این 3 هفته گذشته واقعا سخت درگیر آزمون نظام مهندسی بودم. که البته نتیجه هم گرفتم. امیدوارم که در آزمون ارشد هم نتیجه بگیرم چون از اول شهریور تا امروز زندگیم خیلی سخت میگذره. نه اوقات فراغتی، نه تفریح دو نفره ای و ... خیلی سخته. دوست دارم هر چه سریع تر این دو ماه (کمتر) بگذره تا یک نفس راحت از ته اعماق وجودم بکشم جهت ثبت: دوشنبه 25 آذر 92 12 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آذر، ۱۳۹۲ عنوان: حالیت نیست خواننده: نیما مظفری:connie_24: احساس در لحظه خاص: در مواقع تنهایی سال خاطره: 92 [flash=quality='high' width='360' height='26'] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام توجه: بخاطر اینکه شاید کسی علاقمند به گوش دادن نباشد، به همین دلیل به این دوستان احترام گذاشته شده و پخش بصورت اتوماتیک و همچنین تکرار آهنگ برداشته شده و فقط با فشردن دکمه Play پخش خواهد شد. 11 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آذر، ۱۳۹۲ چقدر دلم گرفته امشب. خیلی 9 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۲ میخوام اولین ویرایش از وصیت نامه ام رو بنویسم. میخوام ببینم چه حسی داره. 7 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۲ به طرز عجیبی دیشب و امروز به این تاپیک چسبیدم. البته بی دلیل هم نیست. آدم وقتی تنهاست دلش میخواد هِی حرف بزنه. هِی از توهمات تنهاییش بگه. دیشب دلم از تنهایی گرفته بود. حتی امروز صبح که داشتم مثل هر روز صبح طبق عادت قبل از رفتن به محل کار که دوربین مخفی میدیدم و می خندیدم، وقتی می خندیدم ................. بی خیال بقول اندی: هوای خونه غمگینه صدایی جز سکوتم نیست نبودنت حس تلخیه که توی لحظه هام جاریست 8 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۲ به طرز فجیعی دوست دارم زیر بارون فریاد بزنم. حس می کنم بعدش راحت بشم. حس قشنگیه... عاشق این آهنگ از مازیار فلاحی هستم. [flash=quality='high' width='360' height='26'] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 7 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۲ دیشب داشتم با یکی از عزیزان انجمن گفتگو میکردم. به این نتیجه رسیدیم که انجمن جای آرومی هستش ولی جای موندن نیست. حرف سر این بود که همه ما خواه یا ناخواه درگیری هایی در زندگی واقعیمون بوجود آوردیم که قابل اغماض نیست که مسبب اصلی آن وابستگی به جوامع مجازی هستش. که البته به نظر من واقعیت همینی هست که گفته شد. مدتی هست که فیسبوک رو کمتر سر میزنم و همچنین نرم افزارهای موبایل مثل وی چت و وایبر و ... که همگی دلایلی محکمی هستند برای گذران عمر در دنیای مجازی. به نظرم باید چاره ای اندیشید.... چند دقیقه به آسیب های دنیای مجازی از جمله انجمن فکر کنید.... فقط چند دقیقه.. چه لحظاتی که می توانستید در کنار عزیزانتان باشید رو تلف کردید! چه لحظاتی که می توانستیم پیشرفت کنیم! و و و 8 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۲ صحبت از صداقت شد در تمام سالهای پرفراز و نشیب زندگیم، همیشه صداقت داشتم و با هر کسی که معاشرت داشتم صادق بودم. همیشه و در هر زمان و مکانی اینطور بوده، هست و خواهد بود. این من هستم... آقای خاص این من هستم که همیشه صداقت دارم.. صحبت از ترس شد.... ترس برادر مرگ است... حداقل اینطور هست که دوستانم مرا ترسو خطاب نمی کنند.. نزدیک ترین اشخاص به من اینگونه به من مُهر ترسو بودن نزده اند، نمی زنند و نخواهند زد چون من ترسو نیستم. صحبت از فیلم شد... من هیچوقت بازیگر خوبی نبودم، نیستم و نخواهم بود. این سه بند، توصیف شخصیت آقای خاص است. این من هستم.. آقای خاص پ.ن: شاید این صریح ترین صحبتهای چند ماه اخیر بنده باشد. 7 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۲ امروز داشتم به این فکر میکردم که کاش این سه ماه بریده بشه و یهو بپریم سال 93. حس میکنم سال 93 باید سال پرهیجانی باشه که تحمل ندارم 3 ماه منتظر بمونم. 7 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده