Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 خرداد، ۱۳۹۲ به قول آقاي دكتر عارف: رأی ندادن، اعتراض نیست، بلکه عقبنشینی است و اصلاح طلب هرگز عقبنشینی نمیکند. يعني عاشق اين حرفاش هستم 7 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 خرداد، ۱۳۹۲ خدایا! ایران را از دروغ، جنگ و خشکسالی دور گردان! هر چند امروز ما (ایران)، هم دچار دروغ و خشکسالی و هم در معرض جنگ هستیم! خدایا! امید ما را ناامید نگردان! شاید، این روزها، روزهای پایانی گرفتن مطالبات بحق ما (جوانان اصلاح طلب ایرانی) باشد! شاید هم شروع روزهای روشن برای ما! خدا می داند که این روزها بیشتر ماها، حال و روز خوبی نداریم! امید در سایه ناامیدی! انتظار در سایه ترس! ترس از روز شنبه! خدایا! ما تحمل نداریم! ما نمی توانیم! یاری کن 6 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 خرداد، ۱۳۹۲ شامگاه بیست و دوم سال یک هزار و سیصد و نود و دو دقیقاً 1461 روز پیش، نگاه همه ما به مانیتورهای کامپیوتر دوخته شده بود. هر یک دقیقه دکمه Refresh را فشار می دادیم تا بلکه خبری از پیروزی کاندیدای مطبوع خود ظاهر شود. در همین حین بود که خبر از دستگیری های گسترده در سراسر کشور روی خروجی خبرگزاری ها قرار گرفت. خیلی دردناک بود. انگار دیروز بود. چه شور و اشتیاقی میان ما بود. یادش بخیر. یاد همه شهدای آزادی که برای تغییر پا به خیابان ها گذاشته بودند بخیر. آرمان های ایشان، جز تغییر و آزادی بیان و اندیشه نبود. پس ما به نیابت از ایشان، این عزیزان شهید در راه آزادی، باید تمامی تلاشمان را در این راه بکنیم. قهر با صندوق رأی برابر است با سلب آزادی از خود و میدان را برای حامیان وضع موجود باز کردن. واقعاً امروز، روز تحریم نیست. امروز ما باید در کنار هم باشیم و مطالبات عزیزان شهید را به سرانجام برسانیم. امروز اگر تحریم کردیم، فردا حق اعتراض به شرایط موجود را نخواهیم داشت. فردا حرفی برای گفتن نداریم، چون تلاشی نکردیم. پس اگر هنور تردید داری، غفلت نکن! حتی در صورت پیروز نشدن، وجدانمان راحت است. افسوس که نمی توان هر حرفی را در این دنیای مجازی زد! (عدم وجود آزادی بیان!) افسوس که ترس از فیـــلترینگ سایت وجود دارد! (عدم تحمل رأی مخالف!) اینها مرزهای ما هستند! حداکثر ها را باید به حداقل تبدیل کنیم. اینها، حداقل های حق ما هستند که اکنون حداکثر هستند. چو خوش گفت آن کاندیدای عزیز: تغییر را پاسخ گویید، تا نگویید «هرسال، دریغ از پارسال» همه با هم در روز 24 خرداد در پای صندوق های رأی روابط عمومی بیت آقای خاص شامگاه بیست و دوم سال یک هزار و سیصد و نود و دو 6 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 خرداد، ۱۳۹۲ شنبه - بیست و پنجم سال یکهزار و سیصد و نود و دو - ساعت 16:33 دقیقاً 1461 روز پیش، تظاهرات سکوت در تهران؛ کی فکر می کرد 4 سال بعد و در همان روز، امیدها زنده شود؟ تغییر! اصلاح! ترس از آینده! اینها اصولی هستند که امیدها را زنده نگاه داشت. افتخار میکنم که امیدوار بودم و امیدوار ماندم، امیدوار به روزهای روشن، به روزهای باعزّت. دیروز حماسه به تمام معنا آفریدیم. ما به خرداد پر حادثه عادت داریم. این از وظیفه ما مَردُم بود که به بهترین شکل انجام دادیم. شاید بهترین و گرانترین معامله در تاریخ ایران باشد. حال نوبت به شماست! این گوی، این میدان! یاعلی روابط عمومی بیت آقای خاص بیست و پنجم سال یکهزار و سیصد و نود و دو 9 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 خرداد، ۱۳۹۲ گشتم نبود، نگرد نيست! اعصاب رو ميگم چه دير ميگذره امروز 9 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 31 خرداد، ۱۳۹۲ نمی دونم چم شده! خیلی کسل هستم ! از فرداها می ترسم ! 8 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 تیر، ۱۳۹۲ عنوان: عمر (گل) لاله خواننده: مصطفی سسلی:connie_24: احساس در لحظه خاص: رابطه عاشقانه بهمراه دلتنگی (زمانی که خانمم بخاطر یه کاری 1 هفته رفته بود شهرشون) سال خاطره: 91 [flash=quality='high' width='360' height='26'] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام توجه: بخاطر اینکه شاید کسی علاقمند به گوش دادن نباشد، به همین دلیل به این دوستان احترام گذاشته شده و پخش بصورت اتوماتیک و همچنین تکرار آهنگ برداشته شده و فقط با فشردن دکمه Play پخش خواهد شد. 8 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 تیر، ۱۳۹۲ بعضی وقت ها فکر کردن های زیاد هم کار دست آدم میدهد! هر چقدر به چرایی حضور من در انجمن تفکر می کنم، بیشتر به این نتیجه می رسم که وجود من در این انجمن، دیگر جالب نیست. چه وقتهایی که من اینجا صرف کردم، خروجی آن چند نفر دوست خوب و اطلاعات علمی بود. ولی بیشتر که توجه می کنم، متوجه این امر می شوم که در این چند ماه، اطلاعاتم همچنان راکد مانده و همچنین لیست دوستانم هم تغییر خاصی نداشته است. خوب این یعنی اینکه راکد مانده ام و من از رکود بی زارم! البته رکود با ثبات فرق دارد باید تجدید نظر کنم در حضورم در انجمن، حداقل در میزان حضورم! 7 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 تیر، ۱۳۹۲ عنوان: در این دنیا خواننده: مسعود سعیدی:connie_24: احساس در لحظه خاص: خزان (بدترین حس موجود تا الان برای من) سال خاطره: 89 [flash=quality='high' width='360' height='26'] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام توجه: بخاطر اینکه شاید کسی علاقمند به گوش دادن نباشد، به همین دلیل به این دوستان احترام گذاشته شده و پخش بصورت اتوماتیک و همچنین تکرار آهنگ برداشته شده و فقط با فشردن دکمه Play پخش خواهد شد. 5 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 تیر، ۱۳۹۲ از یادآوری و تکرار برخی خاطرات گذشته واقعاً اعصابم به هم میریزه. دیشب تا حالا یه حال دیگه دارم. تمرکز ندارم. خواهش می کنم. تمومش کن 6 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 تیر، ۱۳۹۲ بودن يا نبودن، مسئله اين نیست! كسي با بودن من در انجمن مشكلي نداره! من نيز با بودن كسي در اينجا مشكلي ندارم! هر كسي آزاد است، در بيان عقايد، نظرات و انديشه خود، ولي تا جايي كه مانع آزادي ديگران نشود! تا زماني كه باعث نگراني و ناراحتي ديگران نشود. اينها مهم هستند. وگرنه كسي با حضور كسي در انجمن به اين بزرگي مشكلي ندارد و نخواهد داشت. ولي اي كاش به اين مسئله توجه مي شد. 10 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 3 تیر، ۱۳۹۲ عنوان: بری باخ (آذری) خواننده: منصور:connie_24: احساس در لحظه خاص: هیجان کاذب و انحراف از جاده با ماشین!!!!! سال خاطره: 89 [flash=quality='high' width='360' height='26'] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام توجه: بخاطر اینکه شاید کسی علاقمند به گوش دادن نباشد، به همین دلیل به این دوستان احترام گذاشته شده و پخش بصورت اتوماتیک و همچنین تکرار آهنگ برداشته شده و فقط با فشردن دکمه Play پخش خواهد شد. 9 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 تیر، ۱۳۹۲ الان اين پست از مريم خانوم رو خوندم، گفتم اين نكته گفته بشه بد نيست بالاخره بعد از 27 سال زندگي، ميشه گفت بين بچه هاي انجمن جز باتجربه ها هستم. در محيط هاي مختلفي كار كردم. از چاپخانه بگير، كارگاه و اداره و كلاً اجتماع! اين تجربه شخصي من در اين چندين سال زندگي است: زندگي من، آرزوي خيلي هاست. پس تا مي توانم از اين زندگي لذت مي برم. اين مشي من در اين زندگي است. 14 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 تیر، ۱۳۹۲ امروز بالاخره بعد از ماهها تونستم خواب صبح کاملی داشته باشم. خیلی سر حال هستم. 7 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 تیر، ۱۳۹۲ این همه وقت صرف می کنم و این همه فیلم دانلود میکنم، تا حالا هیچ کدم را هم ندیدم!! هر موقع قصد کردم یکی را به افتخار خودم نگاه کنم، هر دفعه پلکام سنگین می شوند و منصرف می شوم. 9 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 تیر، ۱۳۹۲ سلام چه حس خوبیه!! حس آزادی از زندان! حسی که منتظر هستی که از پشت میله های زندان بیایید بیرون! بعله من الان این حس را دارم. تا دقایقی دیگر بنده آزاد خواهم شد. ساعت: 15:40 ساعت آزادی: 15:53 8 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 تیر، ۱۳۹۲ چه سخته بخاطر کار نکرده، متهم باشی آدم دوست داره فریاد بزنه فریاد بزنم تا از سرّ درونم باخبر شوند! فریاد بزنم تا دنیا بلرزه! ولی حیف! دهان مردم را نمیتوان بست در این 26 بهار زندگیم، اولین باره که اینقدر قلبم درد میکنه! دردی از اعماق وجودم که .... بیخیال ما هم خدایی داریم 7 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 تیر، ۱۳۹۲ امروز از سر کار که برگشتم، احساس کردم که حالم زیاد خوب نیست. به همین دلیل تصمیم گرفتم که برم بخوابم. خوابیدم، وقتی بیدار شدم دیدم دیگه اصلاً حالم خوب نیست. بدن درد، تب، سر درد، اسـ...ال و حس تهوع داشتم. فردا خونه نشین شدم الانم همینطور دارم عرق میکنم بیماری واقعاً بده... واقعاً امیدوارم که هیچ کسی مریض نشه. که البته خواسته خیلی زیادیه. 8 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 تیر، ۱۳۹۲ الان یک سر رفتم خونه بابام اینا. وقت افطار بود. همه دور هم سر یک سفره بودند. مامان، بابا، خواهرها و برادرم. خدا می دونه چقدر دوست داشتم بینشون باشم دلم گرفت چرا بزرگ شدم؟ 8 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 تیر، ۱۳۹۲ این تاپیک خیلی مقدسه برام روزهای خوب و بدم رو توی این تاپیک سپری کردم. چه روزها و شبهایی که دلم می خواست بترکه، ولی اینجا آرامگاه من بود. چه روزهایی که از روی خوشحالی در اینجا گذران عمر کردم. چه روزهای خوبی که در این انجمن داشتم ولی در این تاپیک ثبت نشده است. روند تغییراتم در این تاپیک بوضوح دیده می شود. ای جاااان چه خوشحالم امروز خیلی خوشحالم. خوشحالم از اینکه دارم اعتماد می بینم. دارم دوستی ِ همراهِ اعتماد می بینم. موجی که در انجمن ایجاد شده، واقعاً نقطه عطف انجمن است و بس. موجی برای تغییر نام کاربری به نام واقعی که من این عمل را واقعاً به فال نیک میگیرم. روند تغییرات نام کاربری من نیز جالب توجه است (با کمی شک البته!): 1. eng.esmail 2. Grand Spammer 3. eng.esmail 4. Mr. Specific 5. ???? حالا بر سر دوراهی گیر کردم اساسی. از طرفی آقای خاص با خصوصیات رفتاری من پیوند خورده. خیلی شدید. از طرفی "شاید" نوعی "تعهد اخلاقی" نسبت به انجمن دارم. باز هم صبر می کنم. همچنان آن پالس مثبت اصلی را دریافت نکردم تا من نیز به جنبش بپیوندم. باز هم صبر می کنم. 11 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده