ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۰ زهی عشق زهی عشق که ما راست خدایا **چه نغزست و چه خوبست و چه زیباست خدایا چه گرمیم چه گرمیم از این عشق چو خورشید**چه پنهان و چه پنهان و چه پیداست خدایا **مولانا** 3 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۰ بيا كه حادثه ي عشق را شروع كنيم ز شرق زخمي دل ناگهان طلوع كنيم براي تنگي دل حجم شب وسيع تر است بيا شبانه به درگاه او خشوع كنيم دو دست ابي از اين استين فرا ببريم فروتنانه در ان استان خضوع كنيم براي يافتن معني صريح حضور به اصل نسخه ي قاموس خود رجوع كنيم قيصر امين پور 3 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۰ عجب علميست علم هيات عشق كه چرخ هشتمش هفتم زمين است 3 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۰ واله و شيداست دايم همچو بلبل در قفس طوطى طبعم ز عشق شكر و بادام دوست 3 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۰ در عشق خانقاه و خرابات فرق نيست هر جا كه هست پرتو روى حبيب هست 3 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۰ لطيفه ايست نهانى كه عشق از و خيزد كه نام آن نه لب لعل و خط زنگاريست 3 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۰ راهيست راه عشق كه هيچش كناره نيست آنجا جز آن كه جان بسپارند چاره نيست 3 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۰ هر گه كه دل به عشق دهى خوش دمى بود در كار خير حاجت هيچ استخاره نيست 3 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۰ شير در باديه ء عشق تو روباه شود آه ازين راه كه در وى خطرى نيست كه نيست 3 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۰ [TABLE=class: tborder, align: center] [TR] [TD=class: alt1] هم دعا كن گره از كار تو بگشايد عشق هم دعا كن گره تازه نيفزايد عشق! قايقي در طلب موج به دريا پيوست بايد از مرگ نترسيد اگر بايد عشق عاقبت راز دلم را به لبانش گفتم شايد اين بوسه به نفرت برسد شايد عشق شمع روشن شد و پروانه در آتش گل كرد مي توان سوخت اگر امر بفرمايد عشق پيله ي رنج من ابريشم پيراهن شد شمع حق داشت! به پروانه نمي آيد عشق! فاضل نظري [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: alt2] [/TD] [TD=class: alt1, align: left] [/TD] [/TR] [/TABLE] 3 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۰ به رغم مدعيانى كه منع عشق كنند جمال چهره ء تو حجت موجه ماست 3 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۰ به نام عشق که زیباترین سر آغاز است هنوز شیشه ی عطر غزل درش باز است جهان تمام شد و ماهپاره های زمین هنوز هم که هنوز است کارشان ناز است هزار پند به گوشم پدر فشرد و نگفت که عشق حادثه ای خانمان بر انداز است پدر نگفت چه رازی است این که تنها عشق کلید این دل ناکوک ناخوش آواز است به بام شاه و گدا مثل ابر می بارد چقدر عشق شریف است و دست و دل باز است بگو هر آنچه دلت خواست را به حضرت عشق چرا که سنگ صبور است و محرم راز است ولی بدان که شکار عقاب خواهد شد کبوتری که زیادی بلند پرواز است ... *سعید بیابانکی** 3 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۰ گداى كوى تو از هشت خلد مستغنى است اسير عشق تو از هر دو عالم آزادست 3 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۰ يك قصه بيش نيست غم عشق و اين عجب كز هر كسى كه مى شنوم نامكررست 3 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۰ مرغ خوشخوان را بشارت باد كاندر راه عشق دوست را با ناله ء شبهاى بيداران خوشست 3 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۰ عرضه كردم دو جهان بر دل كار افتاده به جز از عشق تو باقى همه فانى دانست 2 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۰ اى كه از دفتر عقل آيت عشق آموزى ترسم اين نكته به تحقيق ندانى دانست 3 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۰ بنده ء طالع خويشم كه در اين قحط وفا عشق آن لولى سرمست خريدار منست 3 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۰ تا مرا عشق تو تعليم سخن گفتن كرد خلق را ورد زبان مدحت و تحسين منست 3 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۰ دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت آمدم نعره مزن، جامه مَدَر، هیچ مگو من به گوش تو سخن های نهان خواهم گفت و از این بی خبری رنج مبر، هیچ مگو 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده