رفتن به مطلب

کجا سکوت باید!


ارسال های توصیه شده

رندی به هر یک از حواریونش، مرغی می‌دهد و می‌گوید سر آن را در جایی ببرید که هیچ‌کس آنجا نباشد. هر یک به خلوتی رفتند و چنین کردند جز یک تن. به او گفت تو چرا با مرغ زنده بازگشتی؟ شاگرد، رندتر درآمد که به هر خلوتی رفتم دیدم خدا هست!

 

حال چنین است وضعیت سکوت. ما به کجا می‌توانیم بگریزیم که سکوت نباشد؟ گمان می‌کنیم که وقتی صدایی نیست، سکوت هست. اما به قول ایمانوئل لویناس، فیلسوف اخلاق، «سکوت، غیاب ساده گفتار نیست؛ گفتار [سخن یا صدا] در عمق سکوت نهفته است.» البته تلقی عرفا و سالکان از سکوت، سخن نگفتن است. سخن نگفتن حالتی است که سکوت ظاهر می‌شود. همچون ظهور عکس در اتاق تاریک. نمی‌دانم آیا سکوت، جزیی اصیل از هستی است یا خود هستی است؛ هستنده‌ای‌ است که خود در عین حال هستی است. ما با سخن نگفتن آن را اظهار می‌کنیم اما هستیدن سکوت، توقف نمی‌کند که ما آن را اظهار کنیم. وقتی کافکا می‌گوید «در سکوت، قدرتی نهفته است.» منظورش عظمت هستی سکوت است.

در سکوت همچنین امکان گفتگو فراهم می‌آید. بیش از هر چیز امکان گفتگو با «خود». جریان سیال ذهن یا تک‌درون‌گویی از همین مقوله است. از این طریق است که انسان، راه‌ نمود یافتن سکوت را می‌یابد. سکوت، آن هستی‌ است که باید ظاهر شود. سکوت، «عین» نیست که هرجا بتوان با انگشت اشاره به سویش نشانه رفت بلکه این سکوت است که به سوی ما نشانه می‌رود و ما را برمی‌گزیند. سکوت به ما فرمان سخن گفتن، فرمان گفتگو می‌دهد و ما چون رسانه و واسطه‌ای آن را به اجرا در می‌آوریم.

شاید هم سکوت همان «تأمل نفس» است؛ جریانی که توقف ناپذیر است. گاه که لب‌ها می‌جنبد و سخن می‌گوییم، سکوت جریان دارد. زیرا که سکوت بدین طریق ما را برگزیده تا نمود پیدا کند. آیا سخن و سکوت دو امر مجزا و متضاد هستند؟ ما در هیچ حالتی نمی‌توانیم سخن نگوییم حتی وقتی خلوت می‌گزینیم و با کسی حرف نمی‌زنیم، ذهن دائماً در کار است. حتی یک لحظه هم نمی‌توانیم آن را متوقف کنیم. از همین روست که باید گفت سکوت، دیالکتیک منفی سخن است.

از امیرهوشنگ افتخاری‌راد

 

 

----------

کجا سکوت باید؟

  • Like 49
لینک به دیدگاه

همه جا باید سکوت کرد، تا محرمی نیابی، نباید زبان بگشایی.

فقط باید لبخند بزنی و بگویی حق با شماست.

  • Like 21
لینک به دیدگاه

تازگیا به این نتیجه رسیدم که در همه حال سکوت بهترین انتخابه !

چه محرم بود چه نبود سکوت کن !

حرفات فقط ماله خودته و بس

بیکاری مگه شر درست کنی واس خودت ؟

  • Like 13
لینک به دیدگاه

دو چیز طیره‌ی عقل است دم فروبستن

به وقتِ گفتن و گفتن به وقتِ خاموشی

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

«آن‌چه نمی‌تواند به دقت بیان شود باید در سکوت از کنارش گذر کرد». زمانه‌ی ما چنین است. تصورش سخت نیست اگر بدانیم چه تعداد رؤیابینِ متصل به غیب در تیمارستان‌ها هستند.

وقتِ خاموشی است.

 

خموش باش، كه پر است عالمِ خمشی

مكوب طبلِ مقالت، كه گفتِ طبل تهی است

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

«آن‌چه نمی‌تواند به دقت بیان شود باید در سکوت از کنارش گذر کرد». گاهی گفتن اخلاقی نیست: چیزهایی هستند که در حس می‌شوند ولی در قال و مقال نمی‌گنجند. در عالم گفتار تنها سوء‌تفاهم و جدال می‌آفرینند.

 

کثرت و تفرقه در عالمِ گفتار بود

که جهانی همه یک‌تن شود از خاموشی

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

سکوت پر است از ناگفته‌ها. حس‌های بیان‌نشدنی که گاه لحظات را لب‌ریز می‌کنند اما در قالب خشکِ سخن جز جنون و فریب نیستند. در این زمانه حس‌های نرم و نازکِ چون حباب بر موسیقی و شعر و هنر سوار می‌شوند نه بر خطبه‌های مجنونانِ خودبزرگ‌بینِ سروری‌خواه.

 

خموش باش که این کودنانِ پست‌سخن

حشیشی‌اند و همین لحظه ژاژخات کنند!

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

خاموش شدن بهتر از هم‌نوا شدن با این دیوانگان است؛ بگذار به سپیدیِ سکوت بگذرد تا به سوادِ گفتارِ دست‌مایه‌ی ستم‌پیشگان شده.

 

خموش باش که گفتی از این سپیدتر چیست؟

خـســان سیـاه‌گـلیـم‌انـد اگـرچه یـاســمــن‌اند

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

سکوت گاه از نوعِ دیگر سخن گفتن است. سخنی که جز به شکل اشارت معنا ندارد، در بحث و جدل نمی‌گنجد چه رسد به امر و نهی و حکم و حکومت.

 

فقیهِ مدرسه دی مست بود و فتوا داد

که می حرام، ولی به ز مالِ اوقاف است!

حدیثِ مدعیان و خیالِ همکاران

همان حکایتِ بوریادوز و زرباف است

خموش حافظ و این نکته‌های چون زر سرخ،

نگاه دار که قلابِ شهر صراف است!

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

* * *

 

از مردم صد رنگ سیه‌پوشی به

و از خلقِ فرومایه فراموشی به

از صحبتِ ناتمامِ بی‌خاصیتان

کُنجی و فراغتی و خاموشی به

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

* * *

 

سکوت گاه مرگ است و آسودن.

 

در کشاکش از زبان آتشین بودم چو شمع

تا نپیوستم به خاموشی نیاسودم چو شمع

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

گاه خروشِ زندگی است نهان در دلِ سانسور.

 

شد آن که اهل نظر بر کناره می‌رفتند

هزار گونه سخن در دهان و لب خاموش

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

* * *

 

چند خموش می‌کنم سوی سکوت می‌روم

هوشِ مرا به رغمِ من ناطقِ راز می‌کنی...

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 


برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
مثنوی - جلال‌الدین محمد بلخی

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
باغ آینه - احمد شاملو

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
ایمان بیاوریم - فروغ فرخزاد

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
آخر شاهنامه - مهدی اخوان ثالث

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
گلستان - سعدی

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
دیوان شمس - جلال‌الدین محمد بلخی

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
همان

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
همان

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
همان

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
حافظ

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
رباعیات - ابوسعید ابوالخیر

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
صائب تبریزی

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
حافظ

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
دیوان شمس - جلال‌الدین محمد بلخی

  • Like 20
لینک به دیدگاه

باید اینقدر موقعیت سنج بود که موثرترین و بهترین اقدام رو در شرایط مختلف انجام داد

 

یه وقتایی هیچی جای سکوت رو نمیگیره....سکوتی که پشتش معنای عمیقی هست و در واقع لازم نیست برای حرف زدن از زبانت استفاده کنی

 

اما این روش رو هر کسی نمیفهه...گاهی میذارن به حساب نفهمی و بی جوابی و با عرض پوزش خریتت....

  • Like 17
لینک به دیدگاه

من هر موقع که سکوت کردم کلاهم پس معرکه دزدیده شده و اتهامشم به خودم زده شده.

برا همینه که کمتر سکوت میکنم جز در برابر آدمهای ابله .

سکوت جایز نیست. شاید که بعد ها دیگه فرصتی نماند.

  • Like 9
لینک به دیدگاه

سکوت همیشه به معنای بی حرفی یا نداشتن حرفی برای گفتن نیست...

سکوت همان فریاد است...اما فریادیست که نا آگاهان صدای آن را نمیشنوند

از هر سکوت ،هزاران صدا بر میآید...

که نادانان آن را سکوت بر بی حرفی می پندارند

و دانایان از آن هزاران معنی .:icon_gol::icon_gol:

  • Like 10
لینک به دیدگاه

شاعر میگه گاهی وقتا سکوت بهترین حرفه ولی نمیدونم چرا اغلب ماها ترجیح میدیم بهترین حرفمون حتما از دهنمون خارج بشه!

  • Like 8
لینک به دیدگاه
«آن‌چه نمی‌تواند به دقت بیان شود باید در سکوت از کنارش گذر کرد». زمانه‌ی ما چنین است. تصورش سخت نیست اگر بدانیم چه تعداد رؤیابینِ متصل به غیب در تیمارستان‌ها هستند.

وقتِ خاموشی است.

 

 

«آن‌چه نمی‌تواند به دقت بیان شود باید در سکوت از کنارش گذر کرد». گاهی گفتن اخلاقی نیست: چیزهایی هستند که در حس می‌شوند ولی در قال و مقال نمی‌گنجند. در عالم گفتار تنها سوء‌تفاهم و جدال می‌آفرینند.

 

 

 

 

خاموش شدن بهتر از هم‌نوا شدن با این دیوانگان است؛ بگذار به سپیدیِ سکوت بگذرد تا به سوادِ گفتارِ دست‌مایه‌ی ستم‌پیشگان شده.

 

 

 

سکوت گاه از نوعِ دیگر سخن گفتن است. سخنی که جز به شکل اشارت معنا ندارد، در بحث و جدل نمی‌گنجد چه رسد به امر و نهی و حکم و حکومت.

 

 

تمام اینا حرفایه که میخواستم بگم

  • Like 13
لینک به دیدگاه

جدیدن به این نتیجه رسیدم که کلا دهنت بسته باشه بهتره و احترامت بیشتر

وقتی دهان باز نکرده چه حساب و چه ناحساب با این واکنش روبرو میشی:vahidrk:...

همون نگاه معنی دار بهتره کسی که معنی نگاهو نگرفت دیگه حرفم ولش

  • Like 7
لینک به دیدگاه

من بازم وقت نکردم کل تایپیکای این قسمتو بخونم

ولی سکوت دربرابر نادانان اجباره

سکوت دربرابر بخل ورزان نیز

درکل بعضی مواقع سکوت حلاال مشکلات هس ولی من خیلی سختمه سکوت کردن دربرابر حرف خلاف حق!!!!!!!

  • Like 8
لینک به دیدگاه

به غیر از شهد خموشی کدام شیرینی است......که از حلاوت آن لب به یکدیگر بچسبد

 

 

 

زبان بریده به کنجی نشینم صم البکم.....به از کسی که نباشد زبانش اندر حکم!

  • Like 6
لینک به دیدگاه

باشد که ما دیوانه ایم و باید سکوت کنیم تا گوش عاقلی را نیازاریم ...

سکوت نه تایید است نه نفی ...

 

سکوت اثر ندادن و اثر نپذیرفتن ست.

  • Like 11
لینک به دیدگاه

من سکوت خویش را گم کرده ام !

لاجرم در این هیاهو گم شدم

من که خود افسانه می پرداختم

عاقبت افسانه مردم شدم !

 

ای سکوت ای مادر فریادها

ساز جانم ازتو پر آوازه بود

تا در آغوش تو راهی داشتم

چون شراب کهنه شعرم تازه بود.

 

در پناهت برگ وبار من شکفت

تومرابردی به شهریادها

من ندیدم خوش تر از جادوی تو

ای سکوت ای مادر فریادها!

 

گم شدم در این هیاهو گم شدم

توکجائی تا بگیری داد من؟

گرسکوت خویش را می داشتم

زندگی پر بود از فریاد من !

  • Like 4
لینک به دیدگاه
  • 3 ماه بعد...

سکوت و گفتگو لازم و ملزوم یکدیگرند. در حقیقت گفتگو از دل سکوت نشأت می‌گیرد از آن رو که گفتگو به رسمیت شناختن دیگری است و در یک گفتگو نیاز به آن است که بتوانیم خود را معرفی و بیان کنیم، آنچه بودیم و هستیم. پس نیاز به شناخت خویش است و این میسر نمی‌شود مگر با تأمل در نفس و آن نیز در سکوت شکل می‌گیرد. هر شخصی آنگاه میتواند خود را بهتر معرفی کند که بیشتر در خود تأمل کرده باشد و زوایای وجودی خویش را بهتر شناخته و درک کرده باشد.

  • Like 3
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...