رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

همزمان با چهارمین سالروز در گذشت خسرو شکیبایی یک تیمِ 3 نفره ی موسیقی متشکل از شهرام شکوهی ، پیام هوشمند و سید محمد کاظمی یک قطعه ی موسیقی تحت عنوان « به رنگ شکیبایی » را تهیه کرده و به انتشار رساندند.

 

شهرام شکوهی در رابطه با اجرای این قطعه به سایت موسیقی ما چنین می گوید : « مرحوم خسرو شکیبایی یکی از اسطوره های بازیگری در تاریخ سینمای ایران بوده ، هست و خواهد بود . او علاوه بر هنر والایی که در زمینه ی تصویر داشت ، از صدایی منحصر به فرد برخوردار بود و به همین خاطر تمام تلاشمان را به کار گرفتیم تا در مدت زمانی کوتاه قطعه ی قابل قبولی را به ثمر برسانیم .پس از این که با ترانه ی « به رنگ شکیبایی » ارتباط برقرار کردم ملودی این قطعه را ساختیم و تنظیم آن نیز ظرف چند روز آماده شد . امید وارم ماحصل این اثر در شأنِ شکیبایی بزرگ باشد.»

 

پیام هوشمند که تنظیم کننده ی این اثر به حساب می آید علاقه ش به شکیبایی را این چنین بیان کرد : « طی 4 سالی که از درگذشت خسرو شکیبایی می گذرد جای خالی اش همواره احساس شده و بدون شک هیچ گاه پر نخواهد شد.خوشحالم که توانسته ایم با ساخت یک قطعه ی موسیقی از او یاد کنیم تا شاید این اثر به دل علاقه مندان شکیبایی بنشیند.»

 

سید محمد کاظمی به عنوان ترانه سرای این قطعه می گوید : « پاییز 87 و چند ماه پس از درگذشت باور نکردنی خسرو شکیبایی ترانه ای را برای او سرودم که کاملا خودم را راضی نمی کرد. در تمام این مدت با ترانه ای که نوشته بودم کلنجار می رفتم تا به حدی که دلم را راضی می کند برسد. فروردین امسال ترانه ی « به رنگ شکیبایی » آماده شد و تصمیم گرفتیم آن را به اجرا برسانیم . شهرام شکوهی بهترین گزینه ای بود که می توانست قطعه ای جهت بزرگداشت شکیبایی اجرا کند. امیدوارم توانسته باشیم به اندازه ای ناچیز از آن هنرمند فراموش نشدنی یاد کرده و هوادارانش را خوشحال کرده باشیم .»

 

1342685457.jpg

 

موسیقی ما

لینک به دیدگاه
  • پاسخ 403
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

ولینگ استونز (The Rolling Stones)، از جمله قدیمی‌ترین و کار‌کشته‌ترین گرو‌ه‌های موسیقی راک دنیا، در سال 1962 در لندنِ انگلستان شکل گرفت. آوازهٔ شهرت‌شان خیلی زود سراسر انگلستان را فرا گرفت و همزمان با هجوم گروه‌های موسیقی انگلیسی به امریکا در اوایل دههٔ شصت بود که نام آن‌ها هم در ایالات متحده بر سر زبان‌ها افتاد و محبوبیت‌شان فراتر از مرزهای کشورشان رفت.

 

در روزهای اولیهٔ فعالیت گروه برایان جونز، سردستهٔ گروه به شمار می‌آمد ولی این میک جگر بود که جونز، یان استوارت و کیت ریچاردزِ گیتاریست را گرد هم آورد و به مرور هم به دلیل توانایی‌هایش در زمینهٔ خوانندگی و ترانه‌سرایی و هم‌چنین ویژگی‌های خاص دیگرش هدایت گروه را بر عهده گرفت.

 

کمی بعد بیل وایمن به عنوان نوازندهٔ گیتار بیس و چارلی واترز به عنوان درامر عضو رولینگ استونز شدند. البته استوارت از سال 1963 از اعضای اصلی گروه فاصله گرفت و تا زمان مرگش در سال 1985 به کارهای اجرایی گروه و نوازندگی کی‌بورد مشغول شد.

 

جونز در سال 1969 و اندکی پس از خروجش از گروه درگذشت و مایک تیلر جانشین او شد. تیلر در ضبط پنج آلبوم با گروه همکاری کرد و در سال 1974 از ادامهٔ کار انصراف داد. بعد از آن گیتاریست قدیمی گروه «فیسز» (Faces)‌ یعنی رانی وود به گروه پیوست و تا امروز هم با گروه هم‌کاری می کند. بیل وایمن هم در سال 1993 رولینگ استونز را ترک کرد.

 

اگر نگاهی با کارنامهٔ هنری بلند بالای رولینگ استونز بیندازیم، متوجه خواهیم شد که در چند سال اولیهٔ تشکیل گروه، اعضای رولینگ استونز در جستجوی سبک خود بودند و کارهایشان بیشتر اجراهایی از سبک موسیقی بلوز امریکا و آر‌ اند‌ بی بود تا این‌که با ترانهٔ «احساس رضایت به‌ام دست نمی‌دهد» آن‌چه امروز به نام سبک خاص رولینگ استونز می شناسیم پایه‌گذاری شد. از آن به بعد اعضای گروه تمام تلاش خود را کردند تا با تلفیق سبک‌های مورد علاقه خود موسیقی گروه را هر چه بیشتر غنی‌تر سازند و شاید سرپابودن گروه پس از چندین دههٔ پر از التهاب بهترین دلیل بر این ادعا باشد که کاملا در انجام چنین کاری موفق بوده‌اند.

 

موسیقی گروه رولینگ استونز تلفیقی است از سبک‌های مختلفی چون بلوز امریکایی، کانتری، فولک، ری‌گی، دنس و موسیقی ملل و حتی در این میان سبک‌های موسیقی سنتی انگلستان هم که در آنها از سازهایی مانند چنگ استفاده می‌شود، جایگاه ویژه‌ای در موسیقی رولینگ استونز برای خود دست و پا کرده‌اند.

 

ROLLING1342461267.jpg

موسیقی ما

لینک به دیدگاه

تا ساعاتی دیگر :ws3::hapydancsmil:

 

1.طرفدار

2.انتخاب

3.آینده

4.حالم عوض میشه

5.اسمم داره یادم میره

6.امون از تو

7.خیلیا

8.بخشیدمت

9.نفرین

لینک به دیدگاه
تا ساعاتی دیگر :ws3::hapydancsmil:

 

1.طرفدار

2.انتخاب

3.آینده

4.حالم عوض میشه

5.اسمم داره یادم میره

6.امون از تو

7.خیلیا

8.بخشیدمت

9.نفرین

 

 

ساعت چندددددددددددددددددددددددددددددددددددد:w02:

لینک به دیدگاه
ساعت چندددددددددددددددددددددددددددددددددددد:w02:

 

گفته بودن 9:30 توی کنسرت پخش میکنن حالا یکی باید از اونجا آپلود کنه رو نت :biggrin:

لینک به دیدگاه
گفته بودن 9:30 توی کنسرت پخش میکنن حالا یکی باید از اونجا آپلود کنه رو نت :biggrin:

 

 

اون بگه

 

 

یادته البوم قبلیش

 

ثانیه شمارش :whistle:

لینک به دیدگاه
اون بگه

 

 

یادته البوم قبلیش

 

ثانیه شمارش :whistle:

 

آونگ دموی کامل آلبومشو گذاشت الان تاپیکشو میزنم...آلبومشم میاد امشب مطمئنم:ws3:

لینک به دیدگاه
نه بابا اون توش دو سه تا آهنگ بیشتر نیست ولی این کامله دموش

 

 

اونی که من تو ماهواره دیدم 3 تا اهنگ جدید بود

 

با سه تا از کاراش ویدیو شده

 

6 تا اهنگ تو دمو بوددد:w02:

لینک به دیدگاه
اونی که من تو ماهواره دیدم 3 تا اهنگ جدید بود

 

با سه تا از کاراش ویدیو شده

 

6 تا اهنگ تو دمو بوددد:w02:

 

تو برو دانلود کن اینو اگه تکراری بود هر چی خواستی بگو :banel_smiley_4:

لینک به دیدگاه

حرف و حدیث‌های فراوان درباره تیتراژ محبوب‌ترین برنامه ماه رمضان؛

ستاره ها تیتراژها را خواندند

 

 

9985545666301343018419.jpg

 

هر سال ماه رمضان رقابت پنهانی بین شبکه‌های مختلف سیما سر سریال‌های مناسبتی وجود دارد. اما حالا چند سالی می‌شود که حضور چهره‌های سر‌شناس موسیقی در تیتراژ ویژه برنامه‌ها هم یکی از عوامل مهم جنجال آفرینی قبل از آغاز ماه مبارک بوده. از‌‌ همان سال های اول که مجید اخشابی و علی لهراسبی و احسان خواجه امیری توانستند از این طریق خود را به عنوان چهره‌های ناشناخته به جامعه موسیقی معرفی کنند و از این طریق تبدیل به ستاره‌های روز بازار شوند، رقابت برای گرفتن تیتراژ‌ها شروع شده است. در این سال‌ها روال این طور بوده که دوستداران موسیقی برای فهمیدن لیست خواننده‌های حاضر در تیتراژهای برنامه‌های ماه مبارک همیشه لحظه شماری می‌کنند. در این گزارش سعی شده برخی از گمانه زنی‌ها برای حضور چهره‌های شاخص در برنامه‌های ماه مبارک را مرور کنیم.

 

 

  • ایرج در «چمدان»؟

حضور استاد ایرج در تلویزیون قطعا یکی از جذابیت‌های ویژه امسال است که در صورت قطعیت، باید منتظر واکنش‌های اهالی موسیقی بود. ایرج که امسال آلبوم جدیدش «قصه زندگی» را در بازار موسیقی کشور منتشر کرده بود، تیتراژ سریال «چمدان» خسرو ملکان را در شبکه دو به عهده گرفته و همین حضور می‌تواند برگ برنده‌ای برای پیش بینی موفقیت این سریال تلویزیونی باشد.

 

 

  • راز پنهان «فرزاد فرزین»

فرزاد فرزین پس از انتشار «شلیک» و برگزاری کنسرت‌های موفق در تهران و شهرستان، بعد از چند سال که حضوری در تلویزیون و رسانه ملی نداشت، در ماه مبارک امسال با خواندن تیتراژ سریال «راز پنهان» شبکه یک، قرار است خودی نشان دهد. این سریال به کارگردانی فلورا سام هر شب ساعت 22:45 روی آنتن شبکه اول سیما می‌رود. این قطعه «ماه من» نام دارد و ترانه سرای آن «عبدالجبار کاکایی» است. «امید کرامتی» عهده دار آهنگسازی آن بوده و «ایرج همدمی» تنظیمش کرده. پیش از این هم فرزین چندین بار در سالهای گذشته سابقه اجرای قطعاتی را برای تلویزیون داشته.

 

 

  • لهراسبی و «خداحافظ بچه»

علی لهراسبی از جمله کسانی است که همیشه قطعاتش در سریال‌های تلویزیونی جزو تاثیر گذار‌ترین آثارش بوده و هست. از آن جمله می‌توان به «فاصله‌ها» و «دلنوازان» اشاره کرد که در زمان پخش شان به شدت مورد توجه قرار گرفتند و همین استقبال باعث شد که آلبوم‌های این خواننده در یک دوره به شدت پرفروش شود و مورد استقبال قرار بگیرد. امسال لهراسبی به شبکه ۳ بازگشته و تیتراژ سریال پر بیننده‌ترین شبکه رسانه ملی را قرار است بخواند. تیتراژ سریالی به نام «خداحافظ بچه» با بازی مهراوه شریفی نیا و شهرام حقیقت دوست. لهراسبی به مناسبت پخش این قطعه روی صفحه شخصی‌اش در شبکه‌های اجتماعی نوشته: «فردا شب همتون سورپرایز می‌شد. این بار با....... خداحافظ بچه». این سریال در ماه مبارک رمضان هر شب از شبکه ۳ بعد از اذان مغرب پخش می شود.

 

 

  • ماه رمضان با طعم بنیامین و رضا صادقی

سال گذشته مهدی یراحی و مهدی یغمایی با خواندن تیتراژ‌های ابتدایی و انتهایی «ماه عسل»، توانستند موفقیت‌های بزرگی را به دست آورند. یراحی به عنوان بهترین خواننده تیتراژ سال انتخاب شد و یغمایی هم توانست آلبوم خود را با قیمتی بالا به کمپانی‌های موسیقی بفروشد. اما با توجه به تغییراتی که امسال برای «ماه عسل» به وجود آمد و مجری این برنامه، به دلایلی عوض شده و سید علی ضیاء جای او را گرفت، حرف و حدیث‌ها در مورد خواننده تیتراژ‌های این برنامه هم شکل گرفت. از چند روزمانده به آغاز پخش زنده «ماه عسل»، شنیده‌های مختلفی راجع به حضور بنیامین یا رضا صادقی روی انتن شبکه سوم سیما به گوش رسید. با اینکه پیش از این در محافل خصوصی‌تر خبری شنیده می‌شد که بنیامین تیتراژ ابتدایی این برنامه را از آن خود کرده اما تا چند ساعت پیش از کلید خوردن برنامه، هنوز اما و اگرهایی در این مورد شنیده می‌شد. با این حال کمتر از یک ساعت به پخش «ماه عسل»، محسن رجب‌پور در گفت‌و‌گو با خبرنگار ما، قطعه خوانده شده توسط بنیامین را به عنوان تیتراژ قطعی ابتدایی برنامه عنوان کرد: «ترانه قطعه «گریه در ماه» را فرید احمدی سروده است. ملودی از بنیامین و موسیقی آن کاری از نیما وارسته، فرشاد فارسیان و علی منصوری است».

 

از سوی دیگر طبق شنیده‌های ما، قطعه رضا صادقی، از امروز و بعد از اعمال اصلاحیه‌ها به عنوان تیتراژ پایانی «ماه عسل» پخش خواهد شد قطعه‌ای به خوانندگی حامد زمانی هم برای میانه این برنامه آماده شده است.

لینک به دیدگاه

گوگوش با ششمین البوم خود می آید

 

ldn6obt570zxbreluz.jpg

 

هنرمند ارزشمند و ماندگار موسیقی ایران گوگوش طی بیانیه ای اعلام کرد :

ششمین آلبوم فصل تازه زندگی هنری ام “اعجاز” نام دارد که نتیجه ی بیش از ۲۶ ماه تلاش من برای تهیه ی مجموعه ای از ترانه هایی است که هدف نهایی شان عشق است. در این مدت من با وسواس و دقت زیاد ترانه ها را گلچین کردم، و اینک که به مراحل نهایی تهیه ی این آلبوم رسیده ایم گمان میکنم که با همکاری دوستان و همکاران عزیزم، موفق به تهیه ی مجموعه ای زیبا و قوی شده ایم که امیدوارم جوابگوی این همه انتظار وعشق شما عزیزان باشد. برای شروع ، دو ترانه “اعجاز” (شعر روزبه بمانی ، آهنگ علیرضا افکاری)و ” نگو بدرود ” (شعر رها اعتمادی، آهنگ بابک سعیدی) برای تهیه ی ویدیو از این آلبوم انتخاب شده اند، و برای ویدیوها من بار دیگر با واهیک پیر حمزه ای هنرمند نازنینی که ویدیوهای “با هم” و “دلکوک” از آلبوم “آخرین خبر” را کارگردانی کرد همکاری می کنم.

لینک به دیدگاه

روزبه نعمت اللهی خواننده آلبوم‌های معروف «عمو زنجیر باف» و «سرزمین مادری» با حضور در جشن رمضانی «برآستان جانان»، گزیده‌ای از آثار خود را برای هزاران تن از شهروندان روزه دارغرب پایتخت می‌خواند.

 

 

 

برنامه «برآستان جانان» که هرشب پس از افطار تا نیمه شب در بوستان جوانمردان ایران برگزار می‌شود همچنین میزبان هنرمندان دیگری هم چون استاد کریمخانی، خواننده آهنگ ماندگار «قطعه‌ای از بهشت» در وصف امام رضا (ع)، مرتضی احمدی دوبلور و هنرمند مردمی تئا‌تر و تلویزیون، نصرالله متقالچی دوبلور باسابقه تلویزیون و گروه‌های هنری مختلف است.

 

 

بر اساس این گزارش، برنامه چهارشنبه شب جشن رمضانی «برآستان جانان» مصادف با پنجم رمضان میزبان «رجبی دوانی» استاد دانشگاه و پژوهشگر تاریخ اسلام، مرتضی احمدی هنرمند پیش کسوت و هم چنین گروه هنری حنانه است.

 

 

همچین در ششمین روز از ماه رمضان روزبه نعمت اللهی با آهنگ‌های رمضانی خود میهمان برنامه برآستان جانان در بوستان جوانمردان خواهد بود.

 

 

جمعه هفتم رمضان نیز استاد کریمخانی با حضور در برنامه شبانه برآستان به اجرای قطعه‌ای از بهشت، قطعه‌هایی با حال و هوای رمضان و مناجات خوانی خواهد پرداخت و محمد مهدی حق گویان نابغه قرآنی جهان اسلام نیز در این برنامه حضور خواهد داشت.

 

 

هم چنین روز شنبه هشتم ماه رمضان نصرالله متقالچی هنرمند دوبلور، گروه هنری ناشنوایان نیلوفرانه و گروه نمایشی پیوند با حضور عروسک‌های بابا رمضان و سحر بانو میهمان برنامه برآستان جانان خواهند بود و یک شنبه نهم رمضان نیز دوانی با ارایه سخنرانی، مصطفی صابری خراسانی با شعر خوانی و گروه صادق هویزی با اجرای دمام نوازی آبادان میهمان برنامه برآستان جانان خواهند بود.

 

 

یادآور می‌شود، ویژه برنامه فرهنگی هنری «بر آستان جانان» به همت فرهنگسرای تهران هرشب از ساعت 21:30 تا 23:30 در بوستان جوانمردان ایران واقع در انتهای بزرگراه حکیم غرب، بلوار دهکده، میدان المپیک، خیابان صدرا، میزبان شهروندان روزه داران است.

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

[TABLE]

[TR]

[TD]

در کنار پوریا پورسرخ؛

مهدی مقدم در فیلم «آقای الف» بازی می‌کند

1344079713.jpg

 

 

مهدی مقدم خواننده پاپ در فیلم «آقای الف» بازی می‌کند. علی عطشانی کارگردان سینما با بیان این مطلب اظهار داشت: مهدی مقدم خواننده پاپ ایرانی، در فیلم «آقای الف» بازی کرده و ترانه پایانی این فیلم را می‌خواند.

 

وی تصریح کرد: این فیلم که به تازگی پروانه ۳۵ گرفته، شنبه ۲۱ مرداد ماه در منطقه قیطریه کلید می‌خورد و در آن بازیگرانی چون پوریا پورسرخ، لیلا اوتادی، مهران رجبی، حسام شجاعی، شاهین نجومی و... بازی می‌کنند.

 

وی در رابطه با حضور کریم باقری در این فیلم، ابراز داشت: حضور این بازیکن فوتبال در آقای الف منتفی شده است. قرار است، اولین نمایش این فیلم در سی و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر باشد.

 

پیش از این قرار بود هنرمندان چون آنا نعمتی، فرزاد حسنی، حمید رضا پگاه در این فیلم حضور داشته باشند.

 

 

 

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD][TABLE]

[/TABLE]

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]

منبع : سینما پرس

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

لینک به دیدگاه

از حاشیه‌های جنجالی پس از کنسرت تهران می‌گوید:توطئه‌ای در کار نبوده!

 

 

ماجرا پیچیده‌تر از آنی بود که رسانه‌ها و به خصوص رسانه‌های مختص موسیقی بتوانند سر از ماجراهای پشت پرده گروه نوازنده‌های «فرزاد فرزین» پس از آخرین کنسرت تهران این خواننده در بیاورند.

 

جمعی از نوازنده‌های به همراه رهبر ارکستر این خواننده در اقدامی هماهنگ، با نوشتن تک جمله‌ای پرتنش روی صفحات شخصیشان، خبر جداییشان از ارکستر این خواننده را تائید کردند: «ما به دلیل مسائل مالی و اخلاقی از گروه فرزاد فرزین بیرون آمده‌ایم». تک جمله‌ای که به سرعت مورد توجه دوستداران این خواننده در شبکه‌های اجتماعی قرار گرفت و همه منتظر واکنش خود این خواننده بودند تا ببینند فرزین در این بین چه برخوردی با آن‌ها خواهد داشت. ولی این خواننده در اقدامی جالب با نوشتن جمله: «دنیا اگه تنهام گذاشت / تو منو انتخاب کن..» جواب جالبی به نوازنده‌هایش داد تا طرفداران این خواننده به صفحات شخصی نوازنده‌ها هجوم بیاورند تا این هجوم اعضای ارکستر را مجبور کند که پست‌های قبلیشان را حذف نمایند.

 

با گذشت بیش از یک ماه از این اتفاقات «امیر میلاد نیکزاد» رهبر ارکستر این خواننده با امضای قراردادی رسمی به ارکستر فرزین بازگشت ولی چند تن از نوازنده‌ها با اصرار روی مواضع قبلیشان، این ارکستر را ترک کردند تا به همین بهانه پای صحبت‌های این رهبر ارکستر جوان بنشینیم.

 

نیکزاد در ابتدای صحبت‌هایش می‌گوید: «به هر حال برخی مسائل باعث شد در آن موقعیت ما چنین تصمیمی را بگیریم ولی قطعا توطئه‌ای در کار نبوده. همه چیز از یک ماجرای کوچک شروع شد ولی به مرور حاشیه‌ها به اصل قضیه دامن زدند تا اوضاع تا این حد آشفته به نظر بیاید که نوازنده‌ها توطئه کرده‌اند. اعتقادم این است که گروه پس از موفقیت‌های اخیرش چشم خورد. موفقیت‌ها باعث شد برخی افراد سودجو با ترفندهای مختلف سعی کنند انرژی منفی به سمت گروه بفرستند که متاسفانه تیرشان هم به هدف خورد. دوستان با تفرقه افکنی توانستند کاری کنند که برخی نوازنده‌های ما وسوسه شوند و از گروه بیرون بیایند.»

 

نیکزاد در مورد کنار گذاشتن برخی نوازنده‌ها از گروه هم گفت: «ما نوازنده‌ای را کنار نگذاشته‌ایم. تداوم همکاری‌هایمان با برخی از آن‌ها امکان پذیر نبوده و باید حق داد به نوازنده‌هایی که سراغ موقعیت‌های مالی بهتر بروند.» این هنرمند همچنین درباره تاثیر پائین بودن سن نوازنده‌ها و اغوا شدنشان از سوی برخی تهیه کننده نیز تصریح کرد: «نوازنده‌های ما شاید سن پائینی داشتند ولی از تجربه بالایی برخوردار بودند. یاشار خسروی بیش از ده سال است که ساز می‌زند. یا ایلیار و خیلی‌های دیگر. البته این حاشیه‌ها و صحبت‌ها را هم که گفته شده ما بخاطر پیشنهادهای مالی بالا عطای کار در ارکستر فرزین را به لقایش بخشیده‌ایم را هم به شدت تکذیب می‌کنم. هیچ کس هیچ پیشنهادی به ما نداده بود و صرفا خود ما بودیم که با برخی ازدوستان وارد مذاکرات کاری شدیم که این امر کاملا هم طبیعی است. هیچ انتخابی صورت نگرفت و فقط در حد مذاکره پیش رفته بودیم.».

 

نیکزاد در انتهای صحبت‌هایش نیز درباره از سر گیری همکاری‌اش با گروه «شوک» گفت: ‌ ما جلسه‌ای با حضور خود فرزاد داشتیم که در ان همه مشکلات و صحبت‌های جانبی را مورد بررسی قرار دادیم و بالاخره توانستیم به نتیجه برسیم و قرارداد همکاری مجدد منعقد شد. از بین نوازنده‌ها هم برخی‌ها حاضر نشدند با گروه ادامه همکاری داشته باشند که ما هم تصمیم را بر عهده خود این دوستان گذاشتیم.»

لینک به دیدگاه

«یاس» گران ترین تابلو را خرید

یاس: هیچ وقت به حضور در کارهای خیر «نه» نمی گویم

نمایشگاه نقاشی ساغر مسعودی با شعار «زمین زیباست... کافی است دستهایمان را بگشاییم و یاور شویم» در جهت همیاری با« موسسه نیکوکاری مهرآفرین» بعد از ظهر جمعه با حضور چهرهای مطرح سینما و موسیقی افتتاح شد. در روز اول این نمایشگاه چهره هایی چون حمید فرخ نژاد، کتایون ریاحی، سروش صحت، روزبه نعمت الهی، گروه دنگ شو و یاسر بختیاری (یاس) حضور داشتند تا با این کار خود مردم را برای دیدن از این نمایشگاه تشویق کنند. گزارش خبرنگار تماشا از این افتتاحیه را می خوانید.

 

بسیاری از هنرمندان نامی کشور را می توان جزو اصلی ترین حامیان امور خیریه در کشور نامید و هر جا برنامه ای با این عنوان بر پا باشد، باید منتظر حضور آنها بود. برای همین در روز افتتاحیه نمایشگاه نقاشی های ساغر مسعودی، بسیاری از اهالی رسانه در محل برگزاری حاضر شده بودند تا بتوانند با انعکاس حضور چهره ها و هنرمندان در این جمع، مردم عادی را هم برای حضور و خرید از این نمایشگاه ترغیب کنند.

حمید فرخ ن‍ژاد ، نفر اول شد

 

دقایقی پس از شروع برنامه، حضور حمید فرخ نژاد به عنوان نخستین چهره هنری وارد این نمایشگاه شد. این بازیگر خوب سینمای ایران که به همراه پسرش در این برنامه حاضر شده بود، به بازدید و خرید از نمایشگاه پرداخت و حاضر به گفتگو درباره انگیزه هایش از حضور در این برنامه نشد. هر چند با توجه به سبقه این بازیگر که خیلی به ندرت حاضر به گفتگو با رسانه ها شده، عدم صحبتش با خبرنگاران حاضر زیاد هم دور از ذهن نبود.

* روزبه نعمت اللهی و دوستان

خواننده آلبوم «عموزنجیر باف» از دیگر چهره هایی بود که از این نمایشگاه و آثار این نقاش جوان بازدید کرد. روزبه نعمت اللهی که به همراه دوستانش در محل برگزاری برنامه حاضر شده بود، در گفتگویی کوتاه درباره حضورش در این برنامه گفت: «به هر حال بعضی کارها، وظیفه های انسانی هستند. همیشه از حضور در این برنامه ها احساس خوبی داشته ام».

 

کتایون ریاحی علیرغم مریضی آمد

 

کتایون ریاحی از بازیگران همیشه محبوب سینما و تلویزون که مدتی است بازی را کنار گذاشته و بیشتر وقتش را صرف امور خیریه می کند، علی رغم کسالت شدید در اواسط برنامه در سالن حاضر شد. این هنرمند نیز پس از گپ و گفتی کوتاه با صاحب آثار این نمایشگاه، از تابلو ها دیدن و به خرید تعدادی از آنها اقدام کرد. کتایون ریاحی در حال حاضر سفیر مووسه خیریه مهرآفرین است و در ادامه سفرهایش به بندرعباس و کرمان، این‌بار برای اهدای کمک‌های موسسه نیکوکاری مهرآفرین، ظهر دیروز همراه با جمعی از مدیران و اعضای این موسسه به شهر زاهدان سفر کرد. در این سفر، ریاحی از یکی از موسسات خیریه در شهر زاهدان بازدید و با مددجویانش دیدار می‌کند. این بازیگر سینما همچنین قرار است با استاندار سیستان و بلوچستان دیدار کرده و همراه با فاطمه دانشور، مدیر موسسه نیکوکاری مهرآفرین در نشست اتاق بازرگانی این استان شرکت کند.


«دنگ شو» و «سروش صحت» با هم آمدند

 

حضور همزمان گروه موسیقی «دنگ شو» و «سروش صحت» باعث شد فضای جالبی در محل برگزاری نمایشگاه به وجود بیاید و مردم عادی حاضر در محل گپ و گفت های جالب توجهی را با هنرمندان محبوب شان انجام دهند. سروش صحت با شوخی های گاه و بیگاه خود باعث شد جو شادی در محل نمایشگاه به وجود بیاید و این بازیگر را به راس توجهات مردم در محل تبدیل کند.


«یاس» سالن را به هم ریخت!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

 

در این بین و در حالی که بازار رفت و آمد هنرمندان در سالن داغ شده بود، حضور یاسر بختیاری «یاس» (رپر محبوب و همیشه پرطرفدار کشور که به خواندن قطعات اجتماعی و انسان دوستانه معروف است ) سالن برگزاری برنامه را به هم ریخت و حضور «یاس» به شدت مورد توجه قرار گرفت. این هنرمند در گپی کوتاه به تماشا گفت:‌ «هیچ وقت به حضور در کارهای خیر «نه» نمی گویم. به هر حال وقتی در آثارت حرف از کمک به هم نوع و مردم محتاج می زنی، باید در عمل هم نشان بدهی. از شعار دادن متنفرم و دوست دارم در واقعیت به این اهداف برسم. همیشه هر کمکی که از دستم بربیاید، برای همه هم نوعان ام انجام می دهم و از این قبیل فعالیت ها استقبال می کنم. ما باید فرهنگ کمک به هم نوع را در بین همه مردم به امری جدی تبدیل کنیم و فقط در این صورت است که می توانیم جامعه ای سرشاز از مهربانی را برای خودمان بسازیم.» گفتنی است یاس در اقدامی قابل ستایش گران ترین تابلوی نمایشگاه را که قیمتی حدود 900 هزار تومان داشت ، خرید و برای همه برگزار کنندگان این مراسم آرزوی موفقیت کرد. این نمایشگاه تا روز چهارشنبه 18 مرداد از ساعت 16تا 20 در\" نگارخانه کاوه\"

برپا است.

برای بازدید از این نمایشگاه می توانید به خیابان شریعتی. ظفر. انتهای فرید افشار. کوچه دولتشاد غربی. کوچه پروین.کوچه تایباد. پلاک 26 مراجعه کنید.

 

 

 

لینک به دیدگاه

برنده فصل دهم آمریکن آیدل آلبوم جدیدی منتشر می‌کند

scotty-mccreery.jpg

 

برنده فصل دهم برنامه پرطرفدار آمریکن آیدل که برنامه کشف استعدادهای موسیقی آمریکاست آلبوم جدید خود را ضبط می‌کند.

«اسکاتی مک‌کریری» در حال ضبط یک آلبوم در سبک کانتری، به مناسبت تعطیلات کریسمس است. انتشار آلبوم های مرتبط با کریسمس امری رایج بین خوانندگان موسیقی کانتری به شمار می‌رود و قطعا اسکاتی از امر مستثنی نیست. اولین آلبوم این هنرمند جوان به موفقیت‌هایی دست یافته و جزو پرفروش‌ها قرار گرفته است.

اسکاتی عکسی از خودش در حال خواندن در استودیو روی صفحه توییترش گذاشت در حالی‌که یک کلاه بابا نوئل هم به سر داشت.

هنوز معلوم نیست که آلبوم کی انتشار پیدا میکند.

شایعات ضبط این آلبوم ابتدا توسط آهنگساز موسیقی کانتری نیک آتری در توییتر انتشار یافت. که البته چند ساعت بعد از روی صفحه پاک شد.

لازم به ذکر است که اسکاتی ۱۸ ساله امسال دوره دبیرستان را پشت سر گذاشت و از ماه آگوست تحصیلاتش را در دانشگاه کارولینای شمالی در رشته ارتباطات آغاز میکند.

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

رضا صادقی چند روز بعد از اكران فيلم «بي خداحافظي»

قرار بود رضا صادقی باشم نه مارلون براندو!

 

1345981854.jpg

 

رضا صادقي نه خواننده خوبي است و نه در بازيگري كمترين و كوچكترين استعدادي دارد.ترانه هاي او عمدتا در فضايي تكراري و يكنواخت در همه اين سالها منتشر شده و مخاطبان اش را يكي پس از ديگري از دست داده و در عرصه سينما هم به قدري ضعيف و بي خاصيت ظاهر شده كه خوش بين ترين منتقدان سينمايي را هم عليه خود شورانده و همين باعث شده او رفته رفته غزل خداحافظي را با اكران «بي خداحافظي» بخواند و به سيل عظيم هنرمندان فراموش شده و «فيد شده» بپيوندد.

 

لجبازي هاي عجيب در تكرار يك روند هميشگي و جاه طلبي خنده داري كه او براي تجربه فضاي سنگين سينما از خود نشان داده، لحظه به لحظه او را به سقوطي آزاد نزديك كرد. او حالا لب پرتگاه ايستاده و منتظر تلنگري ست كه او را به ته پرتگاه فراموشي بفرستد تا همه خاطرات خوبي كه در همه اين سالها از او و آثارش در دل مخاطبان موسيقي بوده را با خودش به ته دره ببرد. جوری كه انگار از بيخ و بن خاطره اي وجود نداشته و از بدو تاريخ موسيقي و هنر، نه «مشكي رنگه عشقه » اي بوده و نه آقاي «مشكي پوش»اي.

 

با اين حال صادقي در بعد از ظهري گرم و داغ رو به روي ما نشست و جزء به جزء درباره همه اتفاقات اين سالها وموسيقي و سينما و حاشيه هاي اين روزهايش سخن گفت. صحبت هايي كه قطعا براي همه كساني كه حتي يك درصد به اين «ليد» وارونه اعتقاد دارند، جالب و جذاب نخواهد بود....

 

 

  • چه پیش بینی ای درباره فروش فیلمت داری؟

راستش را بخواهی بیشتر دوست دارم آدم هایی که دوستم دارند خوب فیلم را ببینند و آدم هایی که حتی من را دوست ندارند فقط فیلم را ببینند. زیاد به مقوله فروش فکر نمی کنم. دوست دارم فیلم دیده شود.

 

 

  • بعد از این فیلم باز هم قرار هست روی پرده نقره ای آفتابی شوی؟

دو هفته بعد از اتمام تصویر برداری این فیلم من با چند پیشنهاد دیگر هم رو به رو شدم. بعد از «بی خداحافظی» دیگر هر بازی ای را انجام بدهم، قطعا رضا صادقی نخواهد بود . برای همین احساس می کنم خیلی ماجرا سخت می شود. من الان یک توضیحی برای دوستانی که به من نقد دارند، دارم. می گویم من مهمان خوبی برای این صحنه نبودم. ولی اگر اتفاق بعدی هم بیفتد و به بدی از آن نقد شود، دیگر توضیحی برایش ندارم.

 

 

  • تو از نقد حضورت در سینما نمی ترسی؟ از اینکه اهالی سینما این حضور را بهانه ای کنند برای تاختن به تو؟ اصلا بازیگر شدن از کجای ذهن تو نشات گرفت که سراغش رفتی؟

ببین از روزی که پیشنهاد بازی در این فیلم به من شد، چهار سال طول کشید تا من قبول کنم و در این فیلم بازی کنم. در این چهار سال من به همین صحبت ها و نقد ها فکر می کردم. که آیا من ظرفیت پذیرش انتقاد را دارم؟ من نقد پذیر ام؟ ولی یکی از بزرگترین اشتباهاتی که بعد از قطعی شدن قرارداد من و اعلام آن به رسانه ها درباره این فیلم شد، این بود که اعلام شد قصه زندگی رضا صادقی قرار است جلو دوربین برود. در حالی که این فیلم اصلا چنین چیزی نیست. مثلا یکی از دوستان خود من به من می گفت که آیا به نظر خودت جالب است وقتی کسی هنوز زنده است، بیایند و از فضای زنگی او فیلم بسازند؟ اسم این آدمی که در فیلم است رضا صادقی است ولی این رضا صادقی من نیستم. رضا صادقی آن قدر هم که در این فیلم نشان داده شده، اخمو و بد اخلاق نیست. از لحاظ شخصیتی که کاراکتر اصلی فیلم خیلی با رضا صادقی فاصله دارد. شخصیت آن فیلم کسی بود به نام رضا صادقی و داستان نپذیرفتن یک سری باور های غلط از سوی یک هنرمند.

 

 

  • خوب منتقدین هم همین چیزها را می بینند و نقد می نویسند.

اگر منتقدین نقدی بر این سینما ننویسند، باید فاتحه این سینما را خواند. آن هم منِ رضا صادقی از نابازیگر، هم نابازیگر تر. من مهمان آن پرده نقره ای بوده و هستم و اگر نقد نشوم خیلی بد است. ولی اینکه آیا من از نقد ناراحت می شوم یا می ترسم باید بگویم که من همیشه بین نقد و نغز فاصله می گذارم. اگر نقد باشد که می پذیرم و یاد می گیرم برای تصویر سازی های ذهنی ام. چون به هیچ وجه این طور فکر نمی کنم که همین فردا باید مردم منتظر فیلم بعدی من باشند. اصلا به این موضوع فکر نمی کنم. ولی یکی از دلایلی که من قبول کردم وارد این عرصه بشوم، این بود که سوال به وجود بیاورم و اینکه مردم از من بپرسند و من جواب بدهم. چون من فکرم این بود که مردم قرار نیست بیایند و در سینما مارلون براندو ببینند و من قرار بود رضا صادقی باشم نه مارلون براندو!

 

 

  • ولی رضا صادقی ای که در فیلم است در بخشی از فیلم کارها و تصمیماتی می گیرد که هیچ شباهتی به توی رضای صادقی واقعی ندارد. مثلا مدیر برنامه هایش را رها می کند. اتفاقی که تو هرگز در همه این سالها حتی در بدترین مواقع دوران کاری ات هم انجام ندادی و به قولی سوختی و ساختی. می خواهم بگویم حتی شخصیت اصلی فیلم یک جاهایی از توی واقعی دور شده و این یک تناقض بزرگ است.

احسنت به تو که انقدر خوب موضوع را گرفته ای. آن شخصیت فیلم است و حتی خیلی از جاها اشتباه می کند. پس قراری برای قدیس سازی نیست.

 

 

  • در آن صحنه من به این فکر می کردم که قطعا این تیزهوشی خود تو بوده و توانسته ای با این ترفند روی برخی سکانس ها اعمال نفوذ کنی و حرف ات را با زبان بی زبانی بزنی. مخصوصا آنجا که مدیر برنامه ات را ترک می کنی!

خوب بی تاثیر نبود ولی نه. خواسته صرف من هم نبود. دوست خوب من آقای «شاهسواری» به همه اتفاقات حول و حوش من در دنیای واقعی واقف بودند و بر اساس آنها بسیاری از سکانس ها متولد شدند. البته در روزها نخست دوستان تهیه کننده بحث هایی پیش کشیدند درباره ماجرای مشکی پوشیدن من و ... من همان اول به آنها گفتم که اگر می خواهید درباره رضا صادقی فیلم بسازید من اصلا نیستم. اگر دلتان می خواهد درباره زوایای مخفی زندگی ام پیش بروید بی خیال من شوید. چون رضا صادقی یک معماست و تا ابد هم یک معما باقی خواهد ماند تا لحظه ای که برود زیر خاک.

 

 

  • تا بحال کسی درباره این تجربه از تو چیزی پرسیده که بهت بر بخورد؟ یا بر عکس خیلی خوشحال ات کند؟

بهترین جمله ای که شنیدم این بود که خیلی از دوستان منتقد من گفتند :«قابل تحمل بازی کرده ای.». چون واقعیت اش را هم که بخواهی در برابر محمد رضا فروتن و پیام دهکردی و افشین هاشمی و پگاه آهنگرانی و همه و همه بازیگرانی که در این فیلم بودند، من یک شوخی بیش نبودم. بدترین صحبتی هم که شنیدم این بود که گفته شد چرا از یک ادمی که زنده است، فیلمی ساخته شده تا از او قدیس ساخته شود. من موقعیت اش نشد که بگویم اگر این شخصیت هر کس دیگری به جر خود رضا صادقی بود ، اصلا نمی توانستم جلوی دوربین در مورد شخصیتی که من نیستم، تمرکز بگیرم.

 

 

  • در زمان فیلم برداری از مواجهه رو در رو و بازی رو در رو با کدام یک از بازیگر ها می ترسیدی؟

بدون تعارف اگر بخواهم جواب ات را بدهم قطعا هیچکس. من یک مربی ذهنی خیلی فوق العاده داشتم . پیام دهکردی. او در یک ماه من را برای بازی در این فیلم آماده کرد و نه اینکه در یک ماه من را بازیگر کرده باشد. او من را آماده کرد. این آدم می آمد و در خانه من تا صبح می نشستیم و تا صبح حرف می زدیم و من را با سرشاخه های سینما آشنا کرد.

 

 

  • پس پیام دهکردی خیلی خوب توانسته بود تو را آماده کند که یک چنین اعتماد به نفسی را در تو به وجود آورده بود.

بله. اصلا حضورش خیلی تاثیر گذار بود. چون در مقطعی که لحظه به لحظه به روزهای فیلم برداری نزدیک می شدیم من تصمیم گرفتم که زنگ بزنم و خیلی راحت بگویم من نیستم! ترسیده بودم و دیدیم داستان دارد جدی می شود. ولی وقتی با پیام قاطی شدم به این نتیجه رسیدم که می شود به عنوان یک مهمان وارد سینما شد و به یک مهمانی محترم رفت.

 

 

  • و ماجرای صبح زود بیدار شدن های تو برای حضور سر لوکیشن هم ظاهرا ماجراهایی را داشته. درست است؟

کلا در زندگی من اینکه بخواهم صبح زود از خواب بیدار شوم، جزو محالات است. همیشه دیر می رسیدیم و یک بار آقای امینی به من گفتند همیشه ما همه چیز را آماده می کردیم وبعد که تو دیر می آمدی و تاخیر های چند ساعته داشتی، تصمیم می گرفتم این بار دیگر هر چیزی که دوست دارم به تو بگویم. مهم هم نیست که ناراحت شوی. ولی به محض اینکه می آمدی و با همه شروع به بگو بخند می کردی دلم نمی آمد و بی خیال می شدم. البته این جریان باعث شد من در یک مقطعی از پا در بیایم و مریض شوم. هم خستگی و هم صبح زود بیدار شدن باعث شد من در مقطعی از پا در بیایم. خیلی سخت بود. خیلی.

 

 

  • هر سال نیمه دوم ماه رمضان که می شود، رضا صادقی غیب می شود و حتی اگر در بدترین شرایط کاری هم باشد، مراسم نذرش دادن اش در بندر عباس بر همه چیز اولویت دارد. ماجرای این مراسم از کجا شروع شده؟

راستش را بخواهی من نذری ندارم. یک جورهایی خیرات کرمی را ادا می کنم که خدا به من کرده . من در یک خانواده مذهبی رشد کرده ام و مسائل مذهبی برای ما صرفا مسئله گرفتن حاجت نیست. یک اخلاق خانوادگی است که نسل به نسل در ما مانده و در تمام خانواده مان هر کسی از هر زمانی که دست اش در جیب خودش باشد، این کار را به حکم وظیفه ای که دارد انجام می دهد. یک جورهایی سپاس از خداست که به شکرانه چیزهایی که به ما داده که شابد یزگترین اش سلامتی خانواده است که خدا به ما داده. اگر هر سال اینجا نباشم خودم حس خوبی ندارم.

 

 

  • امسال دعای تو، بزرگترین دعای تو در این مراسم به قول خودت خیرات چه بوده؟

شاید این حرفم شعاری به نظر بیاید ولی باور کن من امسال فقط برای سفره های مردم دعا کردم. برای این شرایط سخت اقتصادی که مردم با آن درگیر اند ، از صمیم قلبم دعا کردم. چون به هر حال این دیگ های بزرگ غذا که گذاشته شده بود، اول از خدا خواستم که سفره هیچ کسی به حق علی (ع) خالی نباشد تا پدر و مادر و فرزند شرمنده نگاه همدیگر باشند. آرزوی بعدی ای هم که داشتم سلامتی آدمهایی بود که دوستشان داشتم. اینکه اگر من بدی ای کردم، من را ببخشند، چون احساس می کنم هر تار موی سفیدی که به ریش ات می افتد، وقت رفتن ات نزدیک تر است.

 

 

  • برای خودت دعا نکردی؟

نه، احساس کردم که اگر این ها را بگویم برای بقیه، حتما بقیه هم وقتی حال خوبی داشته باشند یادم می افتند و دعای انها بهتر روی من اثر می گذارد تا دعای خودم.

 

 

  • منو ببخش که این سوال را می کنم ولی دوست دارم بدانم تا به حال شده در این جور مواقع و در لحظه دعای پای دیگ، از خدا بابت شرایط جسمی ات گله کنی؟ که چرا من باید تقدیری این چنین داشته باشم؟

خدا خودش شاهد است که تا به حال حتی یک بار هم نشده از خدا بابت این موضوع گله کنم. به حکم اینکه اگر این کار را بکنم خیلی آدم بی صفتی هستم. خدا خیلی چیزهای دیگری به من داده و این نقص در برابر دهها نعمت یک شوخی خنده دار است. ضمن اینکه خدا یک تفکری به من داده که اگر نتوانم بروم بالای کوه و روی قله باشم، کوهپایه را به قدری زیبا کرده ام که همه از قله پائین آمده اند. همین نعمت بزرگی است.

 

 

  • تا به حال به این فکر کرده ای که اگر تقدیر تو این نبود و این اتفاق برای تو نمی افتاد، باز هم الان رضای صادقی، همین رضا صادقی کنونی بود؟

نه. نهایتا یک کارمند جزء یک اداره ای بود که همین الانش هم درگیر مسائل وام مسکن و زندگی اش بود. قطعا اگر غیر از این بوده قطعا خدا هم محبت مردم را به من هدیه نمی داد.

 

 

  • و هیچوقت درباره روزهای اول آن اتفاق صحبت نکرده ای. چیزی در ذهن ات مانده؟ خاطره ای؟ دردی؟ از اولین روزهایی که تو دیگر پاهای سالمی نداشتی.

خوب چون زمانی که این اتفاق برای من افتاد من یک سال ونیمه بودم، طبیعتا هیچ تفکر و درکی در این باره نداشتم . ولی چون با این موضوع رشد کردم هیچوقت به آن فکر نکردم. این حرف من مثل آن است که شما اصلا فکر نمی کنید که موهایتان چطور بلند می شود. به تدریج با آن زندگی کردم و هیچوقت زمین را با پاهایم لمس نکردم که حالا دلم برای آن تنگ شود. برای همین زیاد به روزهای اول این اتفاق فکر نمی کنم.

 

 

  • و شده تا به حال به آن پزشکی که این بلا را سرت آورده فکر کنی ؟ ترانه با حس خاصی نسبت به او داشته ای؟

هر وقت که به آن فکر می کنم ، فقط تنها چیزی که سرانجام به آن رسیده ام این بوده که توانسته ام ببخشم اش. چون به یقین می دانم که در دنیا هیچ پزشکی پیدا نمی شود که برای آدم رنج دیده رو به رویش بد بخواهد. من او را از اعماق وجودم بخشیده ام. خیلی وقت پیش.

 

 

  • در تمام بچگی هایت، حسرتی بوده که در دلت مانده باشد و همیشه بابت این قضیه ناراحت باشی؟

بنا بر موقعیت زادگاهم، شرایط این نبود که من موسیقی را بتوانم از همان اول به صورت اصولی بیاموزم. چون بدون اغراق موسیقی بعد از خدا و امیر المومنین و خانواده ام، تنها چیزی بود که زنده نگه ام داشت و به من برای ادامه این راه انگیزه داد. این تنها حسرت من بود که نتوانستم موسیقی را آکادمیک بیاموزم. خیلی ها در ان دوره می رفتند کلاسهای موسیقی و من با حسرت به آنها نگاه می کردم و با گذشت این همه سال هنوز این درد برای من کهنه نشده.

 

 

  • و به همه آن آرزوهایی که در آن دوره داشتی رسیده ای؟

قطعا نه. «مانده تا برف زمین آب شود...» . ولی خوب احساس می کنم که خیلی راه سختی را آمده ام و تنها هم آمده ام. خیلی ها برای مسیر هایی که انتخاب می کنند راهنما دارند. به راهنماهایشان تکیه می کنند . ولی من این راه را به تنهایی رفتم. تنها چیزی هم که نگذاشت من تکه پاره شوم، لطف خدا بود و دعای پدر و مادرم. راه را خیلی سخت آمده ام و پر زخم ولی «مشکی تر از آن ایم که بی رنگ بمیریم...»

 

 

  • و چرا همیشه در این جور مواقع که صحبت از مادرت می شود، لحن صدای تو تغییر می کند و حالت بد می شود؟

همه پدر و مادر ها در هر فرهنگ و مملکتی، یک جایگاه خاص دارند ولی در فرهنگ جنوب، این جایگاه ویژه تر و خاص تر است. حالا با توجه به شرایط من این نگاه این فرشته های خدا به من خاص تر هم شده بود. به هر حال من در شرایط جسمی ای بودم که مدرسه های معمولی من را نمی پذیرفتند و فقط دوندگی های پدر و مادرم بود که باعث شد من را در این مدارس بپذیرند. مادرم در گرمای 45 درجه جنوب می آمد و جلوی مدرسه من می نشست تا همه کلاسهای من تمام شود و باز هم من را بغل کند و به خانه ببرد. یا پدرم هم همین طور. ببین این شرایط را که می بینی و بعد به زندگی نگاه می کنی، آن وقت است که شک نکن این دو موجود را تو قطعا جزو خواص می بینی. تو نمی توانی گریزی کنی و صرفا معمولی از کنار آنها عبور کنی.

 

 

  • تو امسال ازدواج کردی و بالاخره به قول خودت جدی تر درگیر زندگی شدی. شرایط ات با گذشته ات که مجرد بودی، چقدر فرق کرده؟

گذشته من یک مقدار افسار گسیخته تر بود. یک مقدار آزادی عمل بیشتری داشتم و یک مقدار در گذران زندگی گستاخ تر بودم. اما رضا صادقی جدید هر چند طول می کشد با این شرایط خودش را وفق دهد ولی الان برای من زیباتر و قابل احترام تر است. چون الان خواب و برنامه زندگی اش مشخص است و ادبیات اش مشخص است. یک مقدار پازل های فکری و شخصیتی من که بین شان فاصله و حاشیه بود، الان چفت و بست اش قوی تر شده و در کل ازدواج و عشق مثل یک قاب می ماند و یک تابلو. این قاب زیبا و این تابلوی زیبا باید خیلی مورد لطف خدا قرار بگیرند که به هم بیایند و زیبا جلوه بدهند در کنار هم. تا این لحظه و در دور و بری های من و خانواده، این تابلو و این قاب هنوز به ذوق نگاهی کسی بر نخورده و همه نگاه محترمی به آن داشته اند. این خوشحالم میکند.

 

 

  • تا حالا به پدر شدن فکر کردی ؟

من اسم بچه هایم را هم انتخاب کرده ام و این را هم بگویم که من به شدت دختری ام! یکی از دختر های من اسم اش «قصه» است و دختر دیگرم هم اسم اش «عشق» است. پسرم هم اسم اش از همین الان «ایلیا» ست.

 

 

  • چقدر هم اسم بچه هایت با هم همخوانی دارد!!

همیشه توازن زیبا نیست و باید قانون ها را شکست...(می خندد). اما اسم دختر ها من جوری است که در نهایت به آنها می گویم «قصهِ عشقِ رضا صادقی». از آن مهم تر وقتی دخترم را در مدرسه صدا بزنند می گویند: «عشق ِ صادقی». این لحظه ها را دوست دارم. حتی از فکر کردن به آنها هم حالم خوب می شود.

 

 

  • فکرهای خوش رنگی برای زندگی ات داری...

(می خندد)...

 

 

 

  • آلبوم جديد

اسم آلبوم که قطعی شده و اسم «همین...» را برای آن انتخاب کرده ام. از نوجوانان و جوانان با استعداد ایرانی برای این آلبوم استفاده کرده ام که لقب ستاره های زمینی را به آنها می دهم نه ستاره های آسمانی. دو پدیده موسیقی را می خواهم به مردم سرزمین ام معرفی کنم که یکی از آنها «آرون» نام دارد . یک جوان متولد 68 ولی بی اندازه با استعداد از خطه شمال. یک دوست دیگر هم دوست خوبم اقای «شفاهی» که از هموطنان شیرازی من است ولی فوق العاده مستعد و حرفه ای. از اشعار دوستان جوان و با استعداد هم استفاده کرده ام و کارهای خودم. خیلی به آلبوم جدیدم امیدوارم و سعی کرده ام از رضا صادقی ببرم!. از رضا صادقی ِ «وایسا دنیا» و «یکی بود یکی نبود» و... سعی کرده ام ببرم. باید ببینیم من این بار زودتر از خط پایام عبور می کنم با نه هنوز هم آنخا از من جلوتر اند.

 

 

  • حاشيه

اجازه می دهم این مشکلاتي كه جديدا برايم اتفاق افتاده حل و تمام بشود و بعد در موردش صحبت کنم. ولی می توانم همه این ماجراها را در یک شعر خلاصه کنم: «مشکی تر از آن ایم که بی رنگ بمیریم/ از شیشه نبودیم که با سنگ بمیریم/ تقصیر کسی نیست که اینگونه غریب ایم/ شاید که خدا خواسته دلتنگ بمیریم...». همه این اتفاقات را چون خواست خدا می بینم، باید منتظر ماند و دید در نهایت حق با چه کسی خواهد بود. قطعا شرکت «ایران گام» زحمت های زیادی برای من کشیده اند و در مقابل من هم برای شرکت ایران گام فرصت های زیادی را حاصل کردم. ما در کنار هم به رتبه های اجتماعی و نگاه های مردم رسیدیم. احساس می کنم با تفکراتی که بین من و این شرکت وجود دارد، کمی دچار اطرافیان شده ایم. اطرافیانی که این قضیه را تحریک کرده اند تا به این جای بد شگون برسد. ولی من فکر نمی کردم به این جاها برسد ولی امیدوارم که خیر باشد.

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...