YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مهر، ۱۳۹۲ پاييـــ ــز است وقت پاشيدن گندم ... بوي سيب مي آید ... صداي ناله ي برگها را مي شنوم... زير پاهايم... از جاده های سرد و بي عاطفه عبور مي كنم... و انتظار را معنا ميكنم... 9 لینک به دیدگاه
B nam o neshan 12214 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مهر، ۱۳۹۲ تلاش بوسه نداريم چون هوس ناكان نگاه ما به نگاهي ز دور خرسند است... 9 لینک به دیدگاه
atefehkhanom 2893 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مهر، ۱۳۹۲ ﺩﻳﺪﻱ ﺷﺒﺎ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﻮﺍﺏ ﻣﻴﺸﻴﻨﻲﻋﮑﺴﺎﻱ ﮔﻮﺷﻴﺘﻮ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﻴﮑﻨﻲ ﻭ ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺳﺎﺭﻭ ﻣﻴﺨﻮﻧﻲ؟ ﺑﻌﻀﻴﺎ ﺍﻳﻦ ﻋﺎﺩَﺕ ﺭﻭ ﺩﺍﺭﻥ ... ﺩَﻣَﺮ ﻣﻴﺨﻮﺍﺑﻲ ﻣﻼﻓﻪ ﻣﻴﮑﺸﻲ ﺭﻭﺕ ﭼﻮﻧﺖ ﺭﻭ ﺑﺎﻟﺶ ﮔﻮﺷﻴﺘﻢ ﺩﺳﺘﺖ ... ﻋﮑﺴﺎ ﺭﻭ ﻣﻴﺒﻴﻨﻲ ﺗﻮ ﺭﻭﺯ ﺯﻳﺂﺩ ﺑﺮﺍﺕ ﺟﺬﺍﺑﻴﺖ ﻧﺪﺍﺭﻥ ﻭﻟﻲ ﺷَﺒﺎ ﺩﻳﺪَﻧﺸﻮﻥ ﺧﻴﻠﻲ ﻣﻴﭽﺴﺒﻪ ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺳﺎﺭﻭ ﻣﻴﺨﻮﻧﻲ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻣﻴﮑﻨﻲ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻣﻴﮑﻨﻲ ﺍﺳﻤﺶ ﺭﻭ ﻣﻴﺒﻴﻨﻲ ﻗُﻔــــﻞ ﻣﻴﺸﻲ ﺭﻭﺵ ﺁﺭﻩ ... ﻳﻪ ﻣﺪﺕ ﮔﻮﺷﻴﺖ ﭘﺮ ﺑﻮﺩ ﺍﺯ miss call ﻭ sms ﻫﺎﻱ ﺍﻭﻥ Call Log ﮔﻮﺷﻴﺖ ﻣﺜﻼ " ﺍﮔﻪ 3 ﺳﺎﻋﺖ ﺑﻮﺩ , 2 ﺳﺎﻋﺖ ﻭ 45 ﺩﻗﻴﻘﺶ ﺑﺎ ﺍﻭﻥ ﺑﻮﺩ ... ﻭﻗﺘﻲ ﭘﻴﺸﺖ ﺑﻮﺩ ﺍﺯ ﺻﺒﺢ ﻗﺒﻞ ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺑﺮﺳﻪ , ﺁﺧﺮﻳﻦsms ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩ : 5 ﻣﻴﻦ ﺩﻳﮕﻪ ﻣﻴﺮﺳﻢ ﻭ ﻣﻴـــــــــــــــــــــﺮَ ﻓﺖ ﺗﺎ ... ﺭﺳﻴﺪﻱ ﺧﺒﺮﻡ ﮐﻦﻋﺰﯾﺰﻡ ﻫﻨﻮﺯ ﭼﺸﻤﺖ ﺑﻪ ﺷﻤﺎﺭﺷﻪ ... ﻧﻤﻴﺪﻭﻧﻲ ﻫﻨﻮﺯ ﺍﻳﻦ ﺧﻂ ﺩﺳﺘﺸﻪ؟ ﺩﺳﺘﺶ ﻧﻴﺴﺖ؟ ﺧﺎﻣﻮﺷﻪ ... ﺭﻭﺷﻨﻪ؟ ﻣﻴﺨﻮﺍﻱ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﮐﻨﻲ ...ﻧﻤﻴﺘﻮﻧﻲ ... ﭘﯿﺶ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﻴﮕﻲ ﻳﻪ SMS ﺧﺎﻟﻲ ﺑِﺪَﻡ ... ﺑﺎﺯَﻡ ﻏﺮﻭﺭﺕ ﻧﻤﯽ ﺫﺍﺭﻩ ! ﮐﻼﻓﻪ ﯼ ﮐﻼﻓﻪ ﺍﯼ ... ﮐُﻞ ﺍﻳﻦ ﭘﺮﻭﺳﻪ ﺗﻮ 2 ﺩﻗﻴﻘﻪ ﻃﻮﻝ ﻣﻴﮑﺸﻪ .. 2 ﺩﻗﻴﻘﻪ ﻳﺎﺩﺵ ﻣﻴﻮﻓﺘﻲ ﻭ 2 ﺳﺎﻋﺖ ﺩﻳﺮ ﺗﺮ ﺧﻮﺍﺑﺖ ﻣﻴﺒﺮﻩ ..... ﺍﺯ ﺍﺳﻤﺶ ﮐﻪ ﺭَﺩ ﻣﻴﺸﻲ ﮐﻼ " ﮔﻮﺷﻲ ﺭﻭ ﻣﻴﺬﺍﺭﻱ ﮐﻨﺎﺭ ... ﺗﺎﻕ ﺑﺎﺯ ﻣﻴﺨﻮﺍﺑﻲ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺳﻘﻒ ﻣﻴﺮﻱ ﺗﻮ ﺩﻧﻴﺎﻱ ﺧﻮﺩﺕ ﮐﻪ ﺁﺭﻩ ... ﺍﮔﻪ ﻳﻬﻮ ﺯﻧﮓ ﺑﺰﻧﻪ ﭼﻲ ﻣﻴﺸﻪ؟ ﺍﮔﻪ ﺑﺎﺯﻡ ﺑﺒﻴﻨﻤﺶ ﺭﻓﺘﺎﺭﺵ ﭼﺠﻮﺭﻳﻪ؟ ﺍﻻﻥ ﮐُﺠﺎﺱ؟ ﭼﻴﮑﺎﺭ ﻣﻴﮑﻨﻪ؟ ﺍﻭﻧﻢ ﺑﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﻦ ﻫﺴﺖ؟ ﻧﮑﻨﻪ ... ﻧﮑﻨﻪ ﮐﺴﻲ ﺩﺍﺭﻩ ﻣﻴﺒﻮﺳﺘﺶ؟ ! یا بغل کس دیگست؟! ﺍﺍﺍﺍﺍﺍﻩ ...ﺍﯾﻦ ﺗﻮﻫﻢ ﮔﻨﺪ ﻣﻴﺰﻧﻪ ﺑﻪ ﺍﻋﺼﺎﺑﺖ .. ﻫﻤﻴﻦ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﻴﺸﻪ ﺧﻮﺍﺑﺖ ﻧﺒﺮﻩ ... ﺍﺻﻦ ﺷﺎﻳﺪ ﺍﻭﻥ ﺷﻤﺎﺭﺗﻮ ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﻪ ﻭ ﺯﻧﮓ ﮐﻪ ﺑﺰﻧﻲﺷﻤﺎﺭﻩ ﺑﻨﺪﺍﺯﻩ +980... ﺷﺎﻳﺪ ﺯﻧﮓ ﮐﻪ ﺑﺰﻧﻲ ﺳﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺎﺷﻪ ﻭ ﻳکی دیگه از بغل دستش صداش بکنه : ﻋﺰﻳﺰﻡ کیه بهت زنگ زده؟ " ﻳﻪ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﺷﮏ ﻣﺰﺍﺣﻢ ﺳﺮ ﻣﻴﺨﻮﺭﻩ ﺳﻤﺖ ﮔﻮﺷﺖ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﻴﺎﻱ ﺍﻭﻥ ﺩﻳﮕﻪ ﻧﻤﻴﺨﻮﺍﺩﺗﺖ .... ﺑﻔﻬـــــــــــــــــــــــــﻢ میدونم سخته اما بفهم. . . ! 9 لینک به دیدگاه
Mr.101 27036 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مهر، ۱۳۹۲ روی من شرط ببنــد! تمام ِدلها را رد کـــرده ام ! چشم بسته این قمــــار را می بَرم ..! دوست داشتن “تـــو” بی دل است!! 8 لینک به دیدگاه
sweetest 4756 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مهر، ۱۳۹۲ یک بار به من قرعه یِ عاشق شدن افتاد یک بارِ دگر، بارِ دگر، بارِ دگر... نه! 7 لینک به دیدگاه
Mr.101 27036 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 مهر، ۱۳۹۲ چه زیبا حرف میزنی ؟ تو می گویی از زاویه ی من به مسئله نگاه کن از زاویه تو … آها دیدم از زاویه ی تو چه تنگ است کنار هم نشستن دو ضلع من و تو … 7 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 مهر، ۱۳۹۲ در توصیف تصویر پست قبل... . . . دستانم را باز کردم تا به آغوشت بیایید این تَجَسُمِ نیاز... تو هم همتی کن...اندکی پایین بیا... من قدِ نیازم کوتاه شده... 6 لینک به دیدگاه
s.z.e 811 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 مهر، ۱۳۹۲ یک طلوع دل انگیز ،شبیه عروب غم انگیز ، شبیه غروب آرزوهای دل انگیز من 5 لینک به دیدگاه
sweetest 4756 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مهر، ۱۳۹۲ بودن من بي مخاطب مانده است من و عشق تنها مانده ايم تا تنهايي نيز بر راز آفرينش افزوده شود؛ امشب از آن شب هايي است که سکوت حرف اول را مي زند! 5 لینک به دیدگاه
bar☻☻n 5895 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مهر، ۱۳۹۲ خوش به حال من و دریا و غروب و چه بی ذوق جهانی که مرا با تو ندید 4 لینک به دیدگاه
*mehrsa* 14558 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مهر، ۱۳۹۲ تنهــآیــی هـــایــَم را دانــه دانـــه میشمارَم...! چه کـــــم میشوَم از حس ِ عاشقی...! وَ چه راحــَت میشوَم از تعلق ِ خاطر....! چه آسوده میشوَم از دغدغه..! وَ آرام.... آرام میشوَم از تنهــآیی اَم... 10 لینک به دیدگاه
Mr.101 27036 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۲ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﻧﺒﻮﺩ ، ﺗﻮ ﺑﺎ ﭘﺎﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﺍﺯ ﭼﺸﻢ ﻣﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩﯼ….. ! 10 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آبان، ۱۳۹۲ عشق من دریایی ازمحبت بود، دریایی از امید، صداقت، دوس داشتن... اما این دنیا به من یاد داد تا دل رو مرداب کنم عشقو تودلم بخشکونم یاد داد دل نبندم به کسی، عشق نورزم به کسی یاد داد تا اخرعمر مجنون بمونم با بی کسی 10 لینک به دیدگاه
Mr.101 27036 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آبان، ۱۳۹۲ هیـــسـ این بازی عادلانه نیستـــ ….. این زندگی همه اش مار بــود پلّه هایش کجـــــاستـــ…؟؟؟ 9 لینک به دیدگاه
BISEl 3637 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آبان، ۱۳۹۲ هر شـب از پشت صـفحہ ی کوچک موبایل در آغوشم میـگیرے و نمیدانـے چـہ آرامشـے دارد ایـن آغوش خـیالــے!! 7 لینک به دیدگاه
Mr.101 27036 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۹۲ בلـــَم گرفتــﮧ… از همــﮧ ی بــی تفآوتــی هآ… از همــﮧ فــَرآموشی هآ… از هَمﮧ بــی اعتمــآدی هآ… کــآش معلــمی بود و انشـ ـ ـــآیی مــی خوآســت… “روزگــآر خوב رآ چگونــه مــی گــُذرآنید؟؟؟ 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده