Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 شهریور، ۱۳۹۰ درسته !ژاپن پشتکار مردمش رو داره !اگر این پشتکارو مردم ایران یا افریقا داشتن الان وضع این جوری نبود ! همه چیز برمیگرده به خود انسان ها ! خدا اون موجودی نیست که علما در اذهان ما نقش بستن ! گاهی بی رحم گاهی مهربان !گاهی بخشنده گاهی خسیس ! خوب دیگه بحث ما هم دقیقا همینه.... اساس زندگی انسان ها بر دوش خودشان است و بس ، این انسانها هستند که خودشان خلق میکنند و نابود میکنند و البته در حال جنگ با طبیعت. 5 لینک به دیدگاه
JavadMessi 1620 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 شهریور، ۱۳۹۰ پس شما معتقدی این گرسنگان آفریقایی میتوانند به بالاترین درجه قرب الهی هم برسند و با اولیای الهی محشور بشن؟ متاسفانه ما میخوایم با علم محدود خود به مسائل اینو بررسی کنیم که نمیشه چون مسائلی هست که ما کلا از اون بیخبریم اما مطمئنا خدا باید عادل مطلق باشه چون اگه نباشه نقصه ضمن اینکه محدود نمیتونه بگه که بینهایت غیر عادله! 2 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 شهریور، ۱۳۹۰ متاسفانه ما میخوایم با علم محدود خود به مسائل اینو بررسی کنیم که نمیشه چون مسائلی هست که ما کلا از اون بیخبریم اما مطمئنا خدا باید عادل مطلق باشه چون اگه نباشه نقصه ضمن اینکه محدود نمیتونه بگه که بینهایت غیر عادله! پس جواب این سوالات را از کجا پیدا کنیم؟ یا شاید بهتره کلا بهش فکر نکنیم؟ 2 لینک به دیدگاه
JavadMessi 1620 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 شهریور، ۱۳۹۰ پس جواب این سوالات را از کجا پیدا کنیم؟یا شاید بهتره کلا بهش فکر نکنیم؟ کسی نمیگه فکر نکرد بلکه میگم از کل به جزء رسید نه برعکس همچنین این فکر کردن باعث نشه اون کلیو که بهش رسیدیم نقد کنیم چون در این حد نیستیم 4 لینک به دیدگاه
anvil 5769 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 شهریور، ۱۳۹۰ کسی نمیگه فکر نکردبلکه میگم از کل به جزء رسید نه برعکس همچنین این فکر کردن باعث نشه اون کلیو که بهش رسیدیم نقد کنیم چون در این حد نیستیم چطوری به این کل رسیدیم؟ چرا درین حد نیستیم؟ با فکر کردن این سوالا پیش میاد که کل فرض زیر سوال میبره. یا از اول باید یک چیزی حتمی دونست بعد درباره وجودش بحث کرد.فکر کردن مورد نظر شما همینه؟!! 2 لینک به دیدگاه
JavadMessi 1620 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 شهریور، ۱۳۹۰ چطوری به این کل رسیدیم؟چرا درین حد نیستیم؟ با فکر کردن این سوالا پیش میاد که کل فرض زیر سوال میبره. یا از اول باید یک چیزی حتمی دونست بعد درباره وجودش بحث کرد.فکر کردن مورد نظر شما همینه؟!! اگه منظورتون از کل خود خداست که خوب راه بسیاره اگه منظورتون عدل خداست که اونهم با عقل قابل اثباته یا باید این عدم عدل رو از عدم علم بدونیم چون کسیکه علم به چیزی نداره ممکنه ناعادل باشه و کسی که عالم مطلق نباشه ناقصه پس خدا نیست یا باید اونو ظالم بدونیم که بازهم نقصه دلیل دیگه هم اینکه ما علممون محدوده پس درنتیجه قضاوت عدل کسی هم محدود به همون علممونه حالا چطوری ما با این علم و عدل محدود میتونیم به یه وجود نامتناهی خرده بگیریم!!! من نمیگم بحث نکرد بلکه هدفمون از این سوال رسیدن به عدل الهی نباشه چون نتیجه نمیده 2 لینک به دیدگاه
anvil 5769 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 شهریور، ۱۳۹۰ اگه منظورتون از کل خود خداست که خوب راه بسیارهاگه منظورتون عدل خداست که اونهم با عقل قابل اثباته یا باید این عدم عدل رو از عدم علم بدونیم چون کسیکه علم به چیزی نداره ممکنه ناعادل باشه و کسی که عالم مطلق نباشه ناقصه پس خدا نیست یا باید اونو ظالم بدونیم که بازهم نقصه دلیل دیگه هم اینکه ما علممون محدوده پس درنتیجه قضاوت عدل کسی هم محدود به همون علممونه حالا چطوری ما با این علم و عدل محدود میتونیم به یه وجود نامتناهی خرده بگیریم!!! من نمیگم بحث نکرد بلکه هدفمون از این سوال رسیدن به عدل الهی نباشه چون نتیجه نمیده یعنی عدلی که با عقل اثبات میشه نمیتونه اثبات بشه!!! چطور چیزی که عقل بهش میرسه نمیتونه نقدش کنه؟ 1 لینک به دیدگاه
JavadMessi 1620 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 شهریور، ۱۳۹۰ یعنی عدلی که با عقل اثبات میشه نمیتونه اثبات بشه!!!چطور چیزی که عقل بهش میرسه نمیتونه نقدش کنه؟ چطوری نقدش کنه درحالی که علمش محدوده و خود مخلوق اوست یعنی این عدلی هم که خود در نظر دارد ظهوریست از خود او ضمن اینکه ما وجود خود را هم از خود او داریم 2 لینک به دیدگاه
anvil 5769 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 شهریور، ۱۳۹۰ چطوری نقدش کنه درحالی که علمش محدوده و خود مخلوق اوست یعنی این عدلی هم که خود در نظر دارد ظهوریست از خود او ضمن اینکه ما وجود خود را هم از خود او داریم شما باز پیش فرض اثبات شده میخواین اثبات کنین. جواب سوال منم ندادین چطوری از وجود چیزی حرف میزنیم که هیچی ازش نمیدونیم؟ چطور علم ما برای اثبات وجود خدا محدود نیست؟ 3 لینک به دیدگاه
JavadMessi 1620 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 شهریور، ۱۳۹۰ شما باز پیش فرض اثبات شده میخواین اثبات کنین.جواب سوال منم ندادین چطوری از وجود چیزی حرف میزنیم که هیچی ازش نمیدونیم؟ چطور علم ما برای اثبات وجود خدا محدود نیست؟ ما با عقلمون بو وجود خدا پی میبریم البته همون در حد عقلمون یعنی رسیدن به ذات او محاله ممکنه منظورتون از هیچی ازش نمیدونیم رو هم نفهمیدم! 1 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 شهریور، ۱۳۹۰ بالاخره ما با عقلمون میتونیم به وجود خدا پی ببریم یا نه؟ اگه آره چطوری میتونیم به وجودش پی ببریم اما نمیتونیم نقدش بکنیم؟ چطور میشه بدون شناخت به وجود چیزی پی برد؟ چطور باید مطمئن بود خدا هست ولی نمیشه کوچکترین سئوالی دربارش کرد و جواب گرفت؟ 1 لینک به دیدگاه
JavadMessi 1620 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 شهریور، ۱۳۹۰ بالاخره ما با عقلمون میتونیم به وجود خدا پی ببریم یا نه؟ اگه آره چطوری میتونیم به وجودش پی ببریم اما نمیتونیم نقدش بکنیم؟ شما با شواهد به علم پرفسور حسابی یقین پیدا میکنی حالا به نظرت میتونی علمشو نقد کنی؟!!! همین مثال وقتی مطلق بشه که دیگه هیچی:gol: 2 لینک به دیدگاه
JavadMessi 1620 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 شهریور، ۱۳۹۰ چطور میشه بدون شناخت به وجود چیزی پی برد؟ چطور باید مطمئن بود خدا هست ولی نمیشه کوچکترین سئوالی دربارش کرد و جواب گرفت؟ وسیله شناختت چیه؟؟؟ مورد دوم هم مد نظر کسی نیست 2 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 شهریور، ۱۳۹۰ شما با شواهد به علم پرفسور حسابی یقین پیدا میکنی حالا به نظرت میتونی علمشو نقد کنی؟!!!همین مثال وقتی مطلق بشه که دیگه هیچی:gol: اگر 1 حسابی تو دنیا باشه تا به من ثابت نکنه به حرفش ایمان نمیارم ،ولی وقتی میدونم خیلی حسابی و بزرگتر از اون هستن که اگه حسابی دروغ بگه مچشو بگیرن اون موقع هست که ایمان میارم 1 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 شهریور، ۱۳۹۰ وسیله شناختت چیه؟؟؟مورد دوم هم مد نظر کسی نیست گیریم وسیله شناخت من خیلی محدوده ؛ چرا خودش رو اندازه درک من نکرده؟ میخواد چی رو ثابت بکنه؟ 1 لینک به دیدگاه
JavadMessi 1620 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 شهریور، ۱۳۹۰ اگر 1 حسابی تو دنیا باشه تا به من ثابت نکنه به حرفش ایمان نمیارم ،ولی وقتی میدونم خیلی حسابی و بزرگتر از اون هستن که اگه حسابی دروغ بگه مچشو بگیرن اون موقع هست که ایمان میارم دوست عزیز فکر کنم وجه شبه مثل رو اشتباه برداشت کردین ضمن اینکه عرض کردم وقتی اونو به صورت مطلق درنظربگیریم دیگه جای اشکالی نیست 1 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 شهریور، ۱۳۹۰ دوست عزیز فکر کنم وجه شبه مثل رو اشتباه برداشت کردین ضمن اینکه عرض کردم وقتی اونو به صورت مطلق درنظربگیریم دیگه جای اشکالی نیست اگه ممکنه یکم زیر دیپلم حرف بزنین منم متوجه میشم چی میگین این مدل حرف زدن رو خیلی پای منبر شنیدیم اثری نکرد 1 لینک به دیدگاه
JavadMessi 1620 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 شهریور، ۱۳۹۰ گیریم وسیله شناخت من خیلی محدوده ؛ چرا خودش رو اندازه درک من نکرده؟ میخواد چی رو ثابت بکنه؟ وسیله شناخت اگه حواس مادی باشه صددرصد محدوده اما اگه منظور عقل باشه نه اتفاقا فرق انسان با دیگر موجودات اینه که محدودیتی در شناخت او نداره البته به شرط اینکه درراه او باشه وگرنه با همین عقل دنیایی در حد وسع میشه اورا شناخت لازم نیست خدا خودش رو به اندازه درک شما کنه بلکه شما باید به اندازه درکتون به او پی ببرین و چیزی بیش از این هم نخواسته 1 لینک به دیدگاه
JavadMessi 1620 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 شهریور، ۱۳۹۰ اگه ممکنه یکم زیر دیپلم حرف بزنین منم متوجه میشم چی میگین این مدل حرف زدن رو خیلی پای منبر شنیدیم اثری نکرد وجه شبه رو میگین؟؟؟ خوب هر مثالی یه وجه شباهتی با اصل موضوع داره مثلا وقتی میگن فلانی شیره وجه شبه میشه شجاعت شیر نه دیگر خصوصیات او 1 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 شهریور، ۱۳۹۰ لازم نیست خدا خودش رو به اندازه درک شما کنه بلکه شما باید به اندازه درکتون به او پی ببرین و چیزی بیش از این هم نخواسته ببینید، یکجوری درباره این خدا داره صحبت میشه، که انگار او دقیقا در مشت ماست و مائیم که داریم براش تعیین تکلیف میکنیم. ما مرتب میگیم، او اینطوری صلاح میدونه، او لازم نیست اینکارو بکنه و.......... یعنی دقیقا افکار ماست که داره به او دیکته میشه. من واقعا موندم این مسائل را دوستان بر چه اساسی مطرح میکنن. یکی میگه لازمه عدل خدا این نیست که ............ آخه این لازمه هارو از کجا میاریم ما؟ بر چه اساسی ما همه چیز را بر اساس منطق خودمان نظم میدیم؟ 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده