رفتن به مطلب

عدالت الهی


El Roman

ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 183
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

اسی چیکار کنیم پس؟

اسی در دسترس نیست ، از طرفی انجمن بی اسی خیلی پوچ به نظر میاد ، چیکار کنیم داداش؟ بالاخره اسی داریم یا نه؟ اگه داریم چه اسییه که گذاشته یه عده با توجه به برداشت خودش تفسیرش کنن؟ اگه برداشتا درسته چرا دروغ گفته ، ای خدااااااااااااا سراسر این قصه تناقضه :4564:

 

همینکه بدونی اسی وجود داره، کافیه، نیازی نیست بشینی براش قصه بافی که چه ویژگی هایی داره و در رویاهات او را اینقدر بالا ببری که خودش بشه بلای جونت. :sigh:

 

این کاربران هستند که اسی سازی میکنند وگرنه خود کاربران اصل همه چیزند، اما هرگز نمیخوان به قدرت خودشان پی ببرند.

 

چون کاربران پیشین انجمن ها، به دلیل ضعف علم، مجبور به این خیالبافی ها بودند تا از رنج و سختی هایی که در زندگی پیش میاد بکاهند.

  • Like 3
لینک به دیدگاه
مرسی ابولفضل جان

ولی من این عدالت رو قبول ندارم ، نمیدونم گذشتگان سومالی ها چیکار کردن ولی اینکه من کاری بکنم و بچم تاوان پس بده نهایت ظلمه ، اگه خداوند ادعای عدل میکنه باید زیرساختها و بیس اولیه رو برای همه انسان ها یکسان در نظر میگرفت . عدالت فقط مادی هم نیست ؛ این کلمه خیلی وسعت داره که تو هیچ بعدی رعایت نشده .

ببین مهندس جان این قضیه هم شبیهه همون قضیه لقمه ی حروم خوردن بچه های یه آدمه که میگن تا 7نسل بعدش هم ادامه داره؛اون نوزادی که هنوز به دنیا نیومده و شاید 200سال دیگه به دنیا بیاد و از هیچی هم خبری نداره؛به خاطر اشتباهات خاندانش آخرش به حروم خوری متهمه هرچند که شاید که نه حتما نه خودش میدونه قضیه چیه نه خونوادش:icon_pf (34):

شاید عدالت خدارو اینجور بشه توجیه کرد:خداوند به اندازه ی توان و درک و شعور و با توجه به شرایطشون ازش توقع داره ؛نه بیشتر نه کمتر:w16:

  • Like 4
لینک به دیدگاه
ببین مهندس جان این قضیه هم شبیهه همون قضیه لقمه ی حروم خوردن بچه های یه آدمه که میگن تا 7نسل بعدش هم ادامه داره؛اون نوزادی که هنوز به دنیا نیومده و شاید 200سال دیگه به دنیا بیاد و از هیچی هم خبری نداره؛به خاطر اشتباهات خاندانش آخرش به حروم خوری متهمه هرچند که شاید که نه حتما نه خودش میدونه قضیه چیه نه خونوادش:icon_pf (34):

شاید عدالت خدارو اینجور بشه توجیه کرد:خداوند به اندازه ی توان و درک و شعور و با توجه به شرایطشون ازش توقع داره ؛نه بیشتر نه کمتر:w16:

باور كنيد تلاش براي توجيه اين شكل عدالت بيشتر خدا رو زير سوال ميبره

 

بهتره به عدالت هم مثل مدينه فاضله اي نگاه كنيم كه هرگز به كاملترين شكل اون نخواهيم رسيد اما براش تلاش ميكنيم

 

دست از سر خدا هم برداريد:دي

  • Like 4
لینک به دیدگاه
باور كنيد تلاش براي توجيه اين شكل عدالت بيشتر خدا رو زير سوال ميبره

بهتره به عدالت هم مثل مدينه فاضله اي نگاه كنيم كه هرگز به كاملترين شكل اون نخواهيم رسيد اما براش تلاش ميكنيم

 

دست از سر خدا هم برداريد:دي

:icon_pf (34):کسی نمیخواد خدارو زیر سوال ببره فروغ جان:icon_pf (34):

کاملا موافقم:ws43::icon_gol:

  • Like 4
لینک به دیدگاه
همینکه بدونی اسی وجود داره، کافیه، نیازی نیست بشینی براش قصه بافی که چه ویژگی هایی داره و در رویاهات او را اینقدر بالا ببری که خودش بشه بلای جونت. :sigh:

 

این کاربران هستند که اسی سازی میکنند وگرنه خود کاربران اصل همه چیزند، اما هرگز نمیخوان به قدرت خودشان پی ببرند.

 

چون کاربران پیشین انجمن ها، به دلیل ضعف علم، مجبور به این خیالبافی ها بودند تا از رنج و سختی هایی که در زندگی پیش میاد بکاهند.

 

کاملا درسته.منم همین رو میگم.اگه این و نمیگفتی اسی به جان خودم میخواستم بگمکحالا ممکن بود به جای اسی اسم خودم و بذارم(مام ادعای خدایی داریم:whistle:)

 

مخلص کلوم و گفتی:icon_gol::icon_gol::icon_gol::icon_gol:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
والا یه چند روزیه دِر از گوشت(معادل دور از جونت به گویش محلی ما :دی) مریض شدم یکم گیج میزنم.اما چه ربطی داره؟شاید بچه های اون نسل ادمای خوبی باشن دلیل میشه چون پدراشون وحشی بودن اینا ضرر ببینن؟این عدل خداس؟عدل من که بهتر از اینه که.این عدل است که یک نفر قربانی نتایج رفتار کس دیگه بشه؟ایا اگه پدر من یک انسان بسیار درستکار باشه و من اهل هر فسق و فجوری(با شرط درست بودن اسلام و خدا و وجود قیامت و بهشت و دوزخ) ایا من رو به خاطر پدرم میبرن بهشت؟یا برعکس پدرم بد باشه من خوب،من رو به خاطر پدرم میبرن جهنم؟چطور اونجا من قربانی نتایج رفتار پدرم نمیشم اما تو این دنیا میشم؟خدایی که تو این دنیا نمیتونه عدالت برقرار کنه تو اون دنیا میتونه؟

 

ایشالا که هرچه زودتر خوب شی.

 

در واقع این هم به عدل خدا برمیگرده. اگر قرار بود نتیجه همه اعمال ما در خودمون حلول میکرد که دیگران رو باکی از رفتار یکدیگر نبود. اتفاقا ته عدل خدا همینجاست. که به ما میفهمونه اگر دست رو دست بزاری و صرفا تماشاگر اعمال دیگران باشی گریبان خودت و سایرین و انسان های بیگناه رو هم میگیره. این باز خودش یه قانونه. همه جای دنیا هم صادقه. برای هر موجود زنده ای هم صادقه. مفهوم عدل اینه. ولی از این بابت که اون بچه چه گناهی کرده خوب من حکمتش رو نمیدونم ولی میتونم حدس بزنم. شاید تو این 6 میلیارد آدم چند میلیون هم باید قربانی بشن تا ما به عدل الهی توجه کنیم. تا ما هم نسبت به قوانین طبیعت و توزیع عادلانه اش توجه کنیم. و بیایم آون بچه آمریکایی رو در برابر این کودک متولد سومالی قرار بدیم و مقایسه کنیم. شاید از این مقایسه بفهمیم که خدا عادله. چرا عادله؟ چون هر ملتی نتیجه کارهای خودش رو میبینه.

البته این یه حدسه. شاید حکمت دیگری داشته باشه. ولی به هر حال این عده قربانی میشن و باز مسئولیتش با انسانهایی هست که به عدل خدا اعتقاد دارن. اینها هستن که باید تلاش کنن زندگی بهتری رو برای خودشون و مردم سومالی فراهم کنن. وگرنه آنهایی که به خدا و عدلش اعتقادی ندارن همه تقصیرها رو گردن خدا و شیطان و ... میندازن و کنار میشینن. اگه شما واقعا برای زندگی بهتر داری تلاش میکنی در واقع معتقد به خدایی. خدا یه چیز واحد نیست. خدا تجسم خوبی هاست. خدا یک شخص نیست که هی میگیم خدا دروغ گفته و خدا فلان کرده. خدا اون چیزی هست که هر ذهنی برای خودش پرورش میده. ولی خدا مفهوم معنویاته و حالا حالا ها در ذهن من نمیگنجه. اگر خودسازی کنم و خودشناسی کنم و سعی کنم انسان باشم کم کم به یک سری چیزها معتقد میشم. این چیزها همون خداست. همون مفهموم خیر و خوبیه. حالا یکی خواسته با الفاظ عربی بهش دست پیدا کنه و شاید موفق هم شده باشه ولی یکی دیگه در لبخند یک کودک خدا رو میبینه. این دیگه فرقی نداره. هر کدوم از نظر خودشون بتونن به معنویات رو نیکی دست پیدا کنن به خدا معتقدن.

  • Like 3
لینک به دیدگاه
:icon_pf (34):کسی نمیخواد خدارو زیر سوال ببره فروغ جان:icon_pf (34):

کاملا موافقم:ws43::icon_gol:

متاسفانه يا خوش بختانه خدا خيلي وقته زير سوال رفته

 

 

به قول سهراب:

 

مذهب شوخي سنگيني بود كه محيط با من كرد و من سالها مذهبي ماندم بي آنكه خدايي داشته باشم :ws37:

  • Like 6
لینک به دیدگاه
ایشالا که هرچه زودتر خوب شی.

 

در واقع این هم به عدل خدا برمیگرده. اگر قرار بود نتیجه همه اعمال ما در خودمون حلول میکرد که دیگران رو باکی از رفتار یکدیگر نبود. اتفاقا ته عدل خدا همینجاست. که به ما میفهمونه اگر دست رو دست بزاری و صرفا تماشاگر اعمال دیگران باشی گریبان خودت و سایرین و انسان های بیگناه رو هم میگیره. این باز خودش یه قانونه. همه جای دنیا هم صادقه. برای هر موجود زنده ای هم صادقه. مفهوم عدل اینه. ولی از این بابت که اون بچه چه گناهی کرده خوب من حکمتش رو نمیدونم ولی میتونم حدس بزنم. شاید تو این 6 میلیارد آدم چند میلیون هم باید قربانی بشن تا ما به عدل الهی توجه کنیم. تا ما هم نسبت به قوانین طبیعت و توزیع عادلانه اش توجه کنیم. و بیایم آون بچه آمریکایی رو در برابر این کودک متولد سومالی قرار بدیم و مقایسه کنیم. شاید از این مقایسه بفهمیم که خدا عادله. چرا عادله؟ چون هر ملتی نتیجه کارهای خودش رو میبینه.

البته این یه حدسه. شاید حکمت دیگری داشته باشه. ولی به هر حال این عده قربانی میشن و باز مسئولیتش با انسانهایی هست که به عدل خدا اعتقاد دارن. اینها هستن که باید تلاش کنن زندگی بهتری رو برای خودشون و مردم سومالی فراهم کنن. وگرنه آنهایی که به خدا و عدلش اعتقادی ندارن همه تقصیرها رو گردن خدا و شیطان و ... میندازن و کنار میشینن. اگه شما واقعا برای زندگی بهتر داری تلاش میکنی در واقع معتقد به خدایی. خدا یه چیز واحد نیست. خدا تجسم خوبی هاست. خدا یک شخص نیست که هی میگیم خدا دروغ گفته و خدا فلان کرده. خدا اون چیزی هست که هر ذهنی برای خودش پرورش میده. ولی خدا مفهوم معنویاته و حالا حالا ها در ذهن من نمیگنجه. اگر خودسازی کنم و خودشناسی کنم و سعی کنم انسان باشم کم کم به یک سری چیزها معتقد میشم. این چیزها همون خداست. همون مفهموم خیر و خوبیه. حالا یکی خواسته با الفاظ عربی بهش دست پیدا کنه و شاید موفق هم شده باشه ولی یکی دیگه در لبخند یک کودک خدا رو میبینه. این دیگه فرقی نداره. هر کدوم از نظر خودشون بتونن به معنویات رو نیکی دست پیدا کنن به خدا معتقدن.

 

رودم(یه کلمه دیگه هم یادت دادم ها به معنی عزیزم-روی حرف د فتحه داره) اگه میگی که این ته عدل خداس پس موجودیت خدا رو قبول داری.خب چرا دیگه میگی خدا تجسم خوبی هاس؟خدا رو به عنوان خالق انسان ها قبول داری یا نه؟

اگه اینه که میگی ابوالفضل جان ببخشید ناراحت نشو ما اینجا میتونیم ازاد صحبت کنیم ونتیجه صحبت من هم برمیگرده به خودم.اگه خدا اینه و عدلش اینه که من و میدونم و موقعی که دستم بهش رسید.اگه نه تجسم خوبی هاس باز بهتر از اون یکیه.

اما من نظرم دقیقا نظر اسی هست.

 

خدا تویی-منم-اسی-فروغ-همه ی بچه های باشگاه.همه ی انسان های کره ی زمین.خوب و بد.

همه به نسبت خدا هستند.اصلا همه چیز که نسبیه.مطلق که نداریم ما.حی خدا هم مطلق نیست.من یه مطلق میشناسم اونم 0 مطلق هست تو ریاضی که اونم معلوم نیست چقدر دووم بیاره.

 

به خدا نیاز داری واسه راز و نیاز؟باشه قبول.به خدا نیاز داری که باش حرف بزنی و اروم بشی؟باشه قبول.اما دیگه بزرگش نکن اونقدر که خودت بخوری زمین که نتونی بلند بشی.هیچ خدایی غیر از من ها و تو ها نیست...

  • Like 5
لینک به دیدگاه
رودم(یه کلمه دیگه هم یادت دادم ها به معنی عزیزم-روی حرف د فتحه داره) اگه میگی که این ته عدل خداس پس موجودیت خدا رو قبول داری.خب چرا دیگه میگی خدا تجسم خوبی هاس؟خدا رو به عنوان خالق انسان ها قبول داری یا نه؟

اگه اینه که میگی ابوالفضل جان ببخشید ناراحت نشو ما اینجا میتونیم ازاد صحبت کنیم ونتیجه صحبت من هم برمیگرده به خودم.اگه خدا اینه و عدلش اینه که من و میدونم و موقعی که دستم بهش رسید.اگه نه تجسم خوبی هاس باز بهتر از اون یکیه.

اما من نظرم دقیقا نظر اسی هست.

 

خدا تویی-منم-اسی-فروغ-همه ی بچه های باشگاه.همه ی انسان های کره ی زمین.خوب و بد.

همه به نسبت خدا هستند.اصلا همه چیز که نسبیه.مطلق که نداریم ما.حی خدا هم مطلق نیست.من یه مطلق میشناسم اونم 0 مطلق هست تو ریاضی که اونم معلوم نیست چقدر دووم بیاره.

 

به خدا نیاز داری واسه راز و نیاز؟باشه قبول.به خدا نیاز داری که باش حرف بزنی و اروم بشی؟باشه قبول.اما دیگه بزرگش نکن اونقدر که خودت بخوری زمین که نتونی بلند بشی.هیچ خدایی غیر از من ها و تو ها نیست...

 

ببین حمید جون کل هم و غم بشر طی قرون متمادی پیدا کردن پاسخ سوالات اینچنینی بوده. و هنوز هم به جای درستی نرسیده. این بحث واقعا گسترده تر از اونه که من بدونم. یعنی واقعا از اظهار نظر قطعی عاجزم. چه برسه به اینکه بخوام اظهار نظر خالی از اشکالی هم باشه.

پس من نمیتونم بگم اسی راست میگه یا مثلا یه برادر ارزشی معتقد نه به اون معنایی که الان زیاد شده. به معنای یک انسان اخلاق مدار که البته نسل این مدل در حال انقراضه.

 

ولی میتونم اینو بگم که تعبیرهایی که من با مغز کوچیم از یک سری مفاهیم پیرامون برخی معنویات با مشاهده و تحلیل های جزئی که شخص خودم بر طبق یک سری آموزه ها و معیارها درک کردم با اون جملاتی که در پست اول بود منافاتی نداره. پس میتونم بگم اون جملات از زبان خدای منه. ولی اگر منافات داشته باشه ردش میکنم.

 

حالا نمیدونم تا چه حد منظورمو رسوندم و اینکه حرف من از نظر شما درسته یا ناقصه. :a030:

  • Like 4
لینک به دیدگاه
ببین حمید جون کل هم و غم بشر طی قرون متمادی پیدا کردن پاسخ سوالات اینچنینی بوده. و هنوز هم به جای درستی نرسیده. این بحث واقعا گسترده تر از اونه که من بدونم. یعنی واقعا از اظهار نظر قطعی عاجزم. چه برسه به اینکه بخوام اظهار نظر خالی از اشکالی هم باشه.

پس من نمیتونم بگم اسی راست میگه یا مثلا یه برادر ارزشی معتقد نه به اون معنایی که الان زیاد شده. به معنای یک انسان اخلاق مدار که البته نسل این مدل در حال انقراضه.

 

ولی میتونم اینو بگم که تعبیرهایی که من با مغز کوچیم از یک سری مفاهیم پیرامون برخی معنویات با مشاهده و تحلیل های جزئی که شخص خودم بر طبق یک سری آموزه ها و معیارها درک کردم با اون جملاتی که در پست اول بود منافاتی نداره. پس میتونم بگم اون جملات از زبان خدای منه. ولی اگر منافات داشته باشه ردش میکنم.

 

حالا نمیدونم تا چه حد منظورمو رسوندم و اینکه حرف من از نظر شما درسته یا ناقصه. :a030:

 

اصلا یه چیز دیگه.بذار اینجوری بگیم

 

همه درست میگن.شما،من،اسی،استارتر،شمر،محمد،هیتلر،جنتی و ...

اما چون شناخت هم نسبی هست تعاریف ما فرق میکنه.اینو چی میگی؟

  • Like 2
لینک به دیدگاه
اصلا یه چیز دیگه.بذار اینجوری بگیم

 

همه درست میگن.شما،من،اسی،استارتر،شمر،محمد،هیتلر،جنتی و ...

اما چون شناخت هم نسبی هست تعاریف ما فرق میکنه.اینو چی میگی؟

 

البته که نه. قطعا اون چیزی که هیتلر میگه درست نیست. وگرنه منجر به جنایت علیه بشیریت نمیشد. اتفاقا من معتقدم اخلاقیات مطلقه. دروغ، جنایت، تجاوز، دزدی و غیره همیشه صفات رذیله هستن. شما فرد اخلاق مداری رو میشناسید که از طرف آحاد تایید شده باشه و بگه دروغ و فریب چیز خوبیه؟

  • Like 2
لینک به دیدگاه
البته که نه. قطعا اون چیزی که هیتلر میگه درست نیست. وگرنه منجر به جنایت علیه بشیریت نمیشد. اتفاقا من معتقدم اخلاقیات مطلقه. دروغ، جنایت، تجاوز، دزدی و غیره همیشه صفات رذیله هستن. شما فرد اخلاق مداری رو میشناسید که از طرف آحاد تایید شده باشه و بگه دروغ و فریب چیز خوبیه؟

 

به اخلاقیات هم میرسیم.شوی شوی

 

میگی چیزی که هیتلر میگه درست نیست.خب از نظر اون هم چیزی که شما میگی درست نیست.

ابوالفضل جان کاری به درستی و بدی از نظر شخص نداریم.من میگم هر کس اندازه شناخت خودش و درک و شعورش یه تعریفی از خدا میسازه.بعضیا خدا رو خالق میدونن و اینقدر میبرنش بالا که خودشون رو کاملا منفعل میکنن(اینجور افراد ضعیف هستند به نظر من)

 

در مورد نسبی بودن یا مطلق بودن اخلاق حرف من اینه

از نظر افراد اخلاق مدار،اخلاق مطلق هست.اما ایا همین فرد اخلاق مدار دروغ نمیگه؟کل زندگیش رو نگاه کنی یه دروغ دیگه پیدا میشه.پس با همون یه دونه اخلاقیات از مطلق بودن میفته.اگه از نظرش مطلق بوده پس چرا همون یه بارو دروغ گفته؟

  • Like 3
لینک به دیدگاه
به اخلاقیات هم میرسیم.شوی شوی

 

میگی چیزی که هیتلر میگه درست نیست.خب از نظر اون هم چیزی که شما میگی درست نیست.

ابوالفضل جان کاری به درستی و بدی از نظر شخص نداریم.من میگم هر کس اندازه شناخت خودش و درک و شعورش یه تعریفی از خدا میسازه.بعضیا خدا رو خالق میدونن و اینقدر میبرنش بالا که خودشون رو کاملا منفعل میکنن(اینجور افراد ضعیف هستند به نظر من)

 

خوب در خصوص خالق بودن من نمیتونم یه مدیر عامل در نظر بگیرم که فرشته هاش رو مامور کرده باشه که با لباس فرم مشغول ساخت و ساز کره زمین و انسان شده باشن. در واقع اینطور تصورها در مورد خالق بودن خدا بسیار کودکانه است. ولی اینکه اینهمه نظم و ترتیب و قانون هم در اثر تصادف به وجود نیامده. چنانچه احتمالش صفر مطلقه از نظر من. چون شما یه دونه خودکار بیک رو نمیتونی ادعا بکنی که خود به خود به وجود اومده. چه برسه به کائنات. اما در خصوص این افرادی که اراده انسان رو نادیده میگیرن و همه تقصیرها رو به گردن خدا میندازن حق با شماست. خدا یک سری قوانین رو بر زندگی ما حاکم کرده. حالا باز منظور از خدا یک شخص خاص نیست. شما فرض کن من گفتم یک سری قوانین بر زندگی ما حاکم هست. و برآیند اعمال ما طبق اون قوانین نتیجه های مختلف خوب و بدی میتونه باشه.

 

در مورد نسبی بودن یا مطلق بودن اخلاق حرف من اینه

از نظر افراد اخلاق مدار،اخلاق مطلق هست.اما ایا همین فرد اخلاق مدار دروغ نمیگه؟کل زندگیش رو نگاه کنی یه دروغ دیگه پیدا میشه.پس با همون یه دونه اخلاقیات از مطلق بودن میفته.اگه از نظرش مطلق بوده پس چرا همون یه بارو دروغ گفته؟

 

ببینید صفات اخلاقی که مطلقه. ولی انسان که مطلق نیست. اگه انسان مطلق پیدا بشه که دیگه اسمش انسان نیست. اون میشه خدا. به این معنی که همه صفت های اخلاقی که ما به خدا نسبت میدیم در اون شخص حلول کرده و اون خود خداست. و هیچ کس نمیتونه به این مرتبه برسه. ولی برخی به مرزش نزدیکتر از بقیه هستن. در واقع خدایی تر هستن. یا معنوی تر هستن. و همه تلاش بشر اینه که برسه به اون نقطه مرکز و مطلق بودن. هرچند خیلی ها نزدیکش بودن ولی کسی تا به حال نتونسته به مرکز اون معنویات برسه و اگه شد اون خود خداست و به هیچ پروردگار و معبودی نیاز نداره. اون شخص اراده تام داره. ولی کسی هست که برسه؟

  • Like 3
لینک به دیدگاه
خوب در خصوص خالق بودن من نمیتونم یه مدیر عامل در نظر بگیرم که فرشته هاش رو مامور کرده باشه که با لباس فرم مشغول ساخت و ساز کره زمین و انسان شده باشن. در واقع اینطور تصورها در مورد خالق بودن خدا بسیار کودکانه است. ولی اینکه اینهمه نظم و ترتیب و قانون هم در اثر تصادف به وجود نیامده. چنانچه احتمالش صفر مطلقه از نظر من. چون شما یه دونه خودکار بیک رو نمیتونی ادعا بکنی که خود به خود به وجود اومده. چه برسه به کائنات. اما در خصوص این افرادی که اراده انسان رو نادیده میگیرن و همه تقصیرها رو به گردن خدا میندازن حق با شماست. خدا یک سری قوانین رو بر زندگی ما حاکم کرده. حالا باز منظور از خدا یک شخص خاص نیست. شما فرض کن من گفتم یک سری قوانین بر زندگی ما حاکم هست. و برآیند اعمال ما طبق اون قوانین نتیجه های مختلف خوب و بدی میتونه باشه.

 

ابوالفضل جان دیگه فکر میکنم از سن ما گذشته که بخوایم در مورد برهان نظم و علیت صحبت کنیم.شما میگی این همه نظم و پیچیدگی وجودش بی دلیل نیست؟حتما یه خالق داره؟خب منم میگم شما درست میگی.اما اون فردی که همه ی این پیچیدگی ها و نظم را خلق کرده حتما باید خیلی پیچیده باشه.چجور میشه مشا نداشته باشه؟چطور خودکار بیک از نظر شما بدون منشا نمیشه،اونوقت اون فردی که این همه دانش داره بی منشا میشه؟بدون اموزش این همه چیز یاد گرفته؟مگه میشه؟پیش کی درس خونده؟من نخواستم بحث رو به مباحث فلسفی بکشونم چون در اون صورت خود به خود خدا به از بین میره.

 

وجود هر چیزی از وجود دیگری است.مواد اولیه کره زمین چی بوده؟و و و و و و

 

اگه میگی منظور شخص نیست که کلا موضوع تغییر میشه.شما اول مشخص کن خدای خالق رو قبول داری یا خدا رو به عنوان صفات خوب قبول داری؟

 

 

ببینید صفات اخلاقی که مطلقه. ولی انسان که مطلق نیست. اگه انسان مطلق پیدا بشه که دیگه اسمش انسان نیست. اون میشه خدا. به این معنی که همه صفت های اخلاقی که ما به خدا نسبت میدیم در اون شخص حلول کرده و اون خود خداست. و هیچ کس نمیتونه به این مرتبه برسه. ولی برخی به مرزش نزدیکتر از بقیه هستن. در واقع خدایی تر هستن. یا معنوی تر هستن. و همه تلاش بشر اینه که برسه به اون نقطه مرکز و مطلق بودن. هرچند خیلی ها نزدیکش بودن ولی کسی تا به حال نتونسته به مرکز اون معنویات برسه و اگه شد اون خود خداست و به هیچ پروردگار و معبودی نیاز نداره. اون شخص اراده تام داره. ولی کسی هست که برسه؟

 

اگه بخوایم یکم پیچیدش کنم میگم قبول صفات اخلاقی مطلق،اما اخلاق نمیتونه نسبی باشه؟یعنی نمیشه از صفات اخلاقی سو استفاده کرد؟

ورزش کردن خوبه.اما اگه یکی اونقدر ورزش کنه که بمیره؟؟؟؟؟؟؟؟

 

اما اینو ول میکنیم چون بحث میره جاهای باریک،فقط خواستم این نکته رو عنوان کنم که خیلی از چیزایی که ماها ممکنه فکر کنیم مطلق هستند و صد در صد هستند شاید اینجور نباشه.

 

شما میگی انسان مطلق میشه خدا و میگی انسان مطلق هم پیدا نمیشه.

اولا اینکه من هنوز تعریف شما رو از خدا متوجه نشدم.یه جا میگید شخص یه جا میگید صفات.

اگه شخص هست که هیچ بحثی نمیمونه بینمون جون بحث اعتقادی میشه و نتیجه ای نخواهد داشت.اگه صفات هست میتونیم ادامه بدیم.

 

از تیکه دوم خوشم اومد.خب این برمیگرده به همون شناخت و بینش ما.گفتم یکی خدا رو انقدر میبره بالا و بین خودش و اون مانع قرار میده که هیچوقت هیچی نمیشه و همیشه ضعیف میمونه.اون نیاز داره به خدا.اما یکی دیگه نه.شاید خدا رو هم بپذیره حتی به عنوان خالق اما بگه منو خلق کردی دستت درد نکنه.فعلا بهت نیازی ندارم تو کارم دخالت نکن تا صدات بزنم.یکی هم میبینی نه به خدایی بودن خودش پی برده.میدونی چی میگم؟یعنی خودش رو خدا میبینه.اما نه مثل هیتلر یا اون دیکتاتور پشت پرده هیملر،این شخص همه ی انسان ها را خدا میبینه.من دیدم اینجوری هست.ببین مجموع همه ی ما میشه قدرت.فارغ از هر نوع نژاد،رنگ،ملیت و یا هر چیز دیگه ای که باعث جدایی میشه.یکی از ایراداتی که من به مذاهب میگیرم اینه که تعریفاشون فرق میکنه و این باعث جدایی میشه بین مردم.مذهبی که در واقع اومده که مردم رو متحد کنه.

خب اگه همه بیان بگن یکی اون بالا نشسته و فلان و بهمان که میدونیم همه،اینجوری فکر میکنی پیشرفت ملل چگونه خواهد بود؟

ببین ادم میتونه مذهبی باشه اما هر چیز رو تو یه چار چوب قرار بده.نه اینکه بگه اگه مردم سومالی بدبختن این عدل خداست.من عدلی تو این ماجرا نمیبینم.حتی اگه قرار باشه بعدا جبران کنه.ببخشید مگه مرض داره؟اینجا یه سری ادما رو عذاب بده اونجا یه سری دیگه رو؟کسی که به قول شما مطلق هست و همه ی خوبی ها در او جمع شده چجور اینو می پذیره؟من اگه اون خدای احد و واحد که خالق جهانیان و همه چیز باشه بودم،توی تمام دنیا صلح و صفا برپا میکردم.همه امکاناتی به انسان ها میدادم تا پیشرفت کنند و همیشه کمکشون میکردم اما نه جوری که تلاش نکنن.لطفا نیا و نگو که دیگه اونجوری بخور بخواب میشه.نه اینقدر دیگه خدایی بلدیم.

اگه فردی وجود داره که همه ی خوبی ها در اون هست چرا اینجوریه پس؟مگه نمیگی مطلق هست؟سادیسم که نداره.حتما یه دلیلی داره.خواهشم هم اینه که لطفا نگو من حکمتش رو نمیدونم و شاید عقل من اندازه تعلیمات الهی نباشه.نخیر.تو انسان هستی.قدرتمند ترین موجود دنیا.

  • Like 3
لینک به دیدگاه
ابوالفضل جان دیگه فکر میکنم از سن ما گذشته که بخوایم در مورد برهان نظم و علیت صحبت کنیم.شما میگی این همه نظم و پیچیدگی وجودش بی دلیل نیست؟حتما یه خالق داره؟خب منم میگم شما درست میگی.اما اون فردی که همه ی این پیچیدگی ها و نظم را خلق کرده حتما باید خیلی پیچیده باشه.چجور میشه مشا نداشته باشه؟چطور خودکار بیک از نظر شما بدون منشا نمیشه،اونوقت اون فردی که این همه دانش داره بی منشا میشه؟بدون اموزش این همه چیز یاد گرفته؟مگه میشه؟پیش کی درس خونده؟من نخواستم بحث رو به مباحث فلسفی بکشونم چون در اون صورت خود به خود خدا به از بین میره.

 

وجود هر چیزی از وجود دیگری است.مواد اولیه کره زمین چی بوده؟و و و و و و

 

اگه میگی منظور شخص نیست که کلا موضوع تغییر میشه.شما اول مشخص کن خدای خالق رو قبول داری یا خدا رو به عنوان صفات خوب قبول داری؟

 

 

 

 

اگه بخوایم یکم پیچیدش کنم میگم قبول صفات اخلاقی مطلق،اما اخلاق نمیتونه نسبی باشه؟یعنی نمیشه از صفات اخلاقی سو استفاده کرد؟

ورزش کردن خوبه.اما اگه یکی اونقدر ورزش کنه که بمیره؟؟؟؟؟؟؟؟

 

اما اینو ول میکنیم چون بحث میره جاهای باریک،فقط خواستم این نکته رو عنوان کنم که خیلی از چیزایی که ماها ممکنه فکر کنیم مطلق هستند و صد در صد هستند شاید اینجور نباشه.

 

شما میگی انسان مطلق میشه خدا و میگی انسان مطلق هم پیدا نمیشه.

اولا اینکه من هنوز تعریف شما رو از خدا متوجه نشدم.یه جا میگید شخص یه جا میگید صفات.

اگه شخص هست که هیچ بحثی نمیمونه بینمون جون بحث اعتقادی میشه و نتیجه ای نخواهد داشت.اگه صفات هست میتونیم ادامه بدیم.

 

از تیکه دوم خوشم اومد.خب این برمیگرده به همون شناخت و بینش ما.گفتم یکی خدا رو انقدر میبره بالا و بین خودش و اون مانع قرار میده که هیچوقت هیچی نمیشه و همیشه ضعیف میمونه.اون نیاز داره به خدا.اما یکی دیگه نه.شاید خدا رو هم بپذیره حتی به عنوان خالق اما بگه منو خلق کردی دستت درد نکنه.فعلا بهت نیازی ندارم تو کارم دخالت نکن تا صدات بزنم.یکی هم میبینی نه به خدایی بودن خودش پی برده.میدونی چی میگم؟یعنی خودش رو خدا میبینه.اما نه مثل هیتلر یا اون دیکتاتور پشت پرده هیملر،این شخص همه ی انسان ها را خدا میبینه.من دیدم اینجوری هست.ببین مجموع همه ی ما میشه قدرت.فارغ از هر نوع نژاد،رنگ،ملیت و یا هر چیز دیگه ای که باعث جدایی میشه.یکی از ایراداتی که من به مذاهب میگیرم اینه که تعریفاشون فرق میکنه و این باعث جدایی میشه بین مردم.مذهبی که در واقع اومده که مردم رو متحد کنه.

خب اگه همه بیان بگن یکی اون بالا نشسته و فلان و بهمان که میدونیم همه،اینجوری فکر میکنی پیشرفت ملل چگونه خواهد بود؟

ببین ادم میتونه مذهبی باشه اما هر چیز رو تو یه چار چوب قرار بده.نه اینکه بگه اگه مردم سومالی بدبختن این عدل خداست.من عدلی تو این ماجرا نمیبینم.حتی اگه قرار باشه بعدا جبران کنه.ببخشید مگه مرض داره؟اینجا یه سری ادما رو عذاب بده اونجا یه سری دیگه رو؟کسی که به قول شما مطلق هست و همه ی خوبی ها در او جمع شده چجور اینو می پذیره؟من اگه اون خدای احد و واحد که خالق جهانیان و همه چیز باشه بودم،توی تمام دنیا صلح و صفا برپا میکردم.همه امکاناتی به انسان ها میدادم تا پیشرفت کنند و همیشه کمکشون میکردم اما نه جوری که تلاش نکنن.لطفا نیا و نگو که دیگه اونجوری بخور بخواب میشه.نه اینقدر دیگه خدایی بلدیم.

اگه فردی وجود داره که همه ی خوبی ها در اون هست چرا اینجوریه پس؟مگه نمیگی مطلق هست؟سادیسم که نداره.حتما یه دلیلی داره.خواهشم هم اینه که لطفا نگو من حکمتش رو نمیدونم و شاید عقل من اندازه تعلیمات الهی نباشه.نخیر.تو انسان هستی.قدرتمند ترین موجود دنیا.

 

حمید جون چون بحث خیلی باز شد من خیلی خلاصه سعی میکنم یه جواب کامل بدم.

ببین آفرینش جهان قطعا از یه جایی منشا میگیره. ولی جوابش معلوم نیست چیه. یعنی این منشا چه خصوصیاتی داره رو من نمیدونم. هیچ کس هم براش دلیل قابل قبولی نداره و نهایتا بهترین جواب موجود اینه که با علوم طبیعی قابل درک نیست و این منشا جنبه فرابشری داره. که خوب در حال حاضر مجبوریم بپذیریم. ولی اینکه انسانهایی به قدرت های فرابشری دست پیدا میکنن هم مهر تاییدی بر وجود این منشا فرابشریه. و اخلاق مداری انسان رو به این مراحل نزدیک میکنه. ولی مطلقا نمیرسونه. چون تا به حال نمونه ای از اینکه یک انسان مطلقا به فرابشری بودن نائل بشه نداریم. اتفاقا زیباییش هم در همین بی نهایت بودنشه به نظر من. بی نهایت از این بابت که کسی به نهایتش نرسیده. منظورم معنویاته.

و اما قوانین حاکم بر طبیعت و روابط انسانی مثل اخلاق مداری و ... که نقض نشدنی هم هست از همینجا ناشی میشه. چون تجربه اینو ثابت کرده که اخلاق مداری انسان رو به معنویات میرسونه نه زیر پا گذاشتن اخلاق. چنانچه هیتلر در زباله دان تاریخ و مورد لعنت بشریته. در گذر از اینکه یه عده طرفدار داره. اونها هم میرن به مرور پیش خود هیتلر. چون همونطور که هیتلر اخلاقیات رو زیر پا میزاره اینها هم دارن همونکارو میکنن و قطعا با توجه به عدل الهی همون نتیجه رو خواهند گرفت.

در خصوص پیشرفت های بشری باید بگم که تقابل دو جریان بشری خیر و شر که از ازل تا ابد همراه انسان بوده و هست باعث به وجود اومدن پیشبرد میشه. اگر همه جهان خیر بود که تقابلی وجود نداشت و اختلافی به وجود نمیومد و انسان به دنبال کشف حقیقت نمیرفت. این اختلافات باعث شده انسان مجبور شه در راستای کشف حقیقت تکاپو کنه و این تکاپو در حال حاضر به اینجایی رسیده که الان هستیم و شما در نقطه ای دیگر از ایران و من اینجا با زیرشلوار و سیگار به دست داریم بحث میکنیم. نمیشه بگیم اگر جریان شر وجود نداشت و همه چیز خیر مطلق بود مقصد بشریت به کجا ختم میشد و الان هم به همینجا میرسیدیم که هستیم. اما در خصوص شخص بودن خدا نمیتونیم با هیچ چیزی قیاسش کنیم چون همه چیزهایی که اطراف ما هستن جنبه مادی دارن. با چی میتونیم قیاسش کنیم یا چطوری میتونیم با ابزار مادی به درک درستی از یه چیز معنوی برسیم؟ اونم چیزی که منشا معنویاته؟ مگر اینکه هی جنبه های مادی خودمون رو کم کنیم و با خودسازی و عرفان و علوم به یه مراتبی از کمال برسیم و جنبه معنوی خودمون رو قوی کنیم. که در این صورت باز نمیتونیم برای انسانهایی که در زندگی مادی خودشون غرق شدن یه درک از معنویات باز کنیم تا همه همونجوری که ما درک مکنیم برسیم. پس هر کس به اندازه طرفیت خودش درک میکنه و این درک تا جایی میرسه که دیگه اکتسابی نیست. طرف رانندگی رو میتونه پول بده بره کلاس یاد بگیره. ولی معنویت رو کجا با پول میشه خرید؟ پس با مقیاس های مادی نه قابل درکه و نه قابل اندازه گیری. اونی هم که در اثر خودسازی و اخلاق مداری و غیره و غیره بهش میرسه ترجیح میده این درک رو برای خودش نگه داره. وگرنه میشه منصور حلاج و یه حرفایی میزنه که مردم نمیتونن درک کنن و میکشنش. متاسفانه با وضعیت موجود و اتفاقاتی که پیرامون ما طی سال های گذشته و در جهان رخ داده همه بدون اینکه کنکاشی در این مسائل بکنن فقط روش خط بطلان میکشن. مثل خود شما که از بیخ میگی معنویات کشکه یا من نوعی. البته تقصیری هم به من و شما وارد نیست. چون هدف برخی این بوده و در این راه سرمایه گذاری کردن و خوب طبیعتا به نتیجه هم رسیدن. همه مردم از معنویات دورن. مذهب هم یکی از روش های دست پیدا کردن به اون مقامات معنویه و سهل الوصول ترین راه. و دقیقا با داغون کردن مذهب به این اهداف رسیدن. منظورم به غرب و توهم توطئه نیستا. خودمون رو میگم. بحث خیلی زیاده و منم نمیتونم مغزم رو خوب جمع و جور کنم که تایپ کنم. اگه حضوری صحبت میکردیم مفاهیم رو به شکل بهتری به همدیگه منتقل میکردیم. :a030:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
والا یه چند روزیه دِر از گوشت(معادل دور از جونت به گویش محلی ما :دی) مریض شدم یکم گیج میزنم.اما چه ربطی داره؟شاید بچه های اون نسل ادمای خوبی باشن دلیل میشه چون پدراشون وحشی بودن اینا ضرر ببینن؟این عدل خداس؟عدل من که بهتر از اینه که.این عدل است که یک نفر قربانی نتایج رفتار کس دیگه بشه؟ایا اگه پدر من یک انسان بسیار درستکار باشه و من اهل هر فسق و فجوری(با شرط درست بودن اسلام و خدا و وجود قیامت و بهشت و دوزخ) ایا من رو به خاطر پدرم میبرن بهشت؟یا برعکس پدرم بد باشه من خوب،من رو به خاطر پدرم میبرن جهنم؟چطور اونجا من قربانی نتایج رفتار پدرم نمیشم اما تو این دنیا میشم؟خدایی که تو این دنیا نمیتونه عدالت برقرار کنه تو اون دنیا میتونه؟

چون اونجا چیزی به نام اختیار وجود نداره

چون اونجا نتیجه اعمال همینجاتو میبینی

اگر خدا از اون آفریقاییه تو اون دنیا چیزی بیشتر از وسعش خواست میتونی بگی عادل نیست!

  • Like 1
لینک به دیدگاه
ابوالفضل جان دیگه فکر میکنم از سن ما گذشته که بخوایم در مورد برهان نظم و علیت صحبت کنیم.شما میگی این همه نظم و پیچیدگی وجودش بی دلیل نیست؟حتما یه خالق داره؟خب منم میگم شما درست میگی.اما اون فردی که همه ی این پیچیدگی ها و نظم را خلق کرده حتما باید خیلی پیچیده باشه.چجور میشه مشا نداشته باشه؟چطور خودکار بیک از نظر شما بدون منشا نمیشه،اونوقت اون فردی که این همه دانش داره بی منشا میشه؟بدون اموزش این همه چیز یاد گرفته؟مگه میشه؟پیش کی درس خونده؟من نخواستم بحث رو به مباحث فلسفی بکشونم چون در اون صورت خود به خود خدا به از بین میره.

 

وجود هر چیزی از وجود دیگری است.مواد اولیه کره زمین چی بوده؟و و و و و و

اگه بخوایم برای وجود هرچی دلیل نیاز داشته باشیم میشه تسلسل

اگه بگیم از کی بوده یعنی صفتی که بر ماده حاکمه رو به او نسبت داده ایم در حالی که او خالق همون صفته پس معنی نداره تو مخلوق خودش محدود بشه

اون چیزی هم که میگی پیش کی درس خونده خیلی سطحیه و ربطی به فلسفه نداره

وقتی میگی پیش کی درس خونده یعنی در مقابل او چیزی وجود دارد

وقتی میگی پیش کی درس خونده یعنی معلوم غیر از اوست که این هم نقصه

عیب همیشه این بوده که ما میخوایم با نگاه مادیمون خدا رو اثبات کنیم که خوب...

  • Like 1
لینک به دیدگاه
چون اونجا چیزی به نام اختیار وجود نداره

چون اونجا نتیجه اعمال همینجاتو میبینی

اگر خدا از اون آفریقاییه تو اون دنیا چیزی بیشتر از وسعش خواست میتونی بگی عادل نیست!

 

حالا بر فرض هم خدایی که شما از او یاد میکنید چیزی بیشتر از وسع این آفریقایی بدبخت گرسنه نخواست.

این آفریقایی تا چه مرتبه ای از بهشت میتونه بره بالا؟

 

آیا حق اعتراض داره که من اگر در ایران اسلامی بودم و زمینه جهاد برام فراهم میشد و شهادت را انتخاب میکردم، الان نزد تو مقرب تر بودم؟

  • Like 2
لینک به دیدگاه
حالا بر فرض هم خدایی که شما از او یاد میکنید چیزی بیشتر از وسع این آفریقایی بدبخت گرسنه نخواست.

این آفریقایی تا چه مرتبه ای از بهشت میتونه بره بالا؟

 

آیا حق اعتراض داره که من اگر در ایران اسلامی بودم و زمینه جهاد برام فراهم میشد و شهادت را انتخاب میکردم، الان نزد تو مقرب تر بودم؟

زمینه جهاد؟؟؟

سوالت انحرافی بود:ws38:

لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...