zzahra 4750 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مرداد، ۱۳۹۰ وقتی که با امیر علی تو حیاط آب بازی میکنیم وقتی به درختا و گلای حیاط آب میدم وقتی هی سوت میزنم طوطی همسایه بالایی همونجوری جوابمو میده وقتی دارم یه روز خوبو تو دفتر خاطراتم مینویسم وقتی صدای بلند خنده های مامان بابامو میشنوم... 23 لینک به دیدگاه
Atre Baroon 19624 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مرداد، ۱۳۹۰ وقتی بوی اسپند میشنوم لذت میبرم وقتی از پله های دانشگاه میپرم لذت میبرم وقتی تو جمعی باشم که هممون باهم میخندیم لذت میبرم وقتی روی جدولای خیابون راه میرم لذت میبرم 17 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 شهریور، ۱۳۹۰ وقتی یه نرم افزار جدید پیدا میکنم کلی خوشحال میشم. :lol: 11 لینک به دیدگاه
sipi 923 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 شهریور، ۱۳۹۰ زمانی که 5 نفری میشینیم دانشگاه و شیطنت:gnugghender: می کنیم لذت می برم 10 لینک به دیدگاه
::: شیـــما ::: 6955 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 شهریور، ۱۳۹۰ وقتی صبح از خواب بیدار میشمو میبینم هنوز میتونم بخوابم خیلی لذت میبرم :girl_in_dreams: 9 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 شهریور، ۱۳۹۰ این زیر گلوی جوجه ها یکسری قب قب قرمز هست خیلی نرمه.... من وقتی اونو میکشم،خیلی حس خوشایندی دارم. 10 لینک به دیدگاه
sarevan 9753 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 شهریور، ۱۳۹۰ وقتی زیربارونم.. وقتی قدم میزنم وقتی توی جاده خالی شروع میکنم به دویدن وقتی صدای بارون و بوش رو حس میکنم 7 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 شهریور، ۱۳۹۰ از اینکه شکمم رو آب کنم لذت میبرم ولی از رژیم غذایی بدم میاد :164: 7 لینک به دیدگاه
lorena 10304 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 شهریور، ۱۳۹۰ از سخنرانی کردن لذت میبرم حتی بعضی وقتا که شنونده ندارم برا خودم سخنرانی میکنم! 6 لینک به دیدگاه
saray89 3064 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 شهریور، ۱۳۹۰ تاپیک باحالیه وقتی شبا دیر میام بابا به جای گیر دادن میگه خسته نباشی دخترم لذت میبرم (البته سالی یه بار این مدلی میشه ) وقتی تمام خانواده دور هم جمعیم لذت میبرم من وقتی داداشمو میبینم لذت میبرم حتی وقتی متلک میگه و اذیت میکنه از گپ زدن با یکی از استادام لذت میبرم وقتی زیر بارون خیس خیس میشم واقعا لذت میبرم 6 لینک به دیدگاه
توحید فروغی 751 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 شهریور، ۱۳۹۰ امروز فلفل هایی که کاشته بودم و گل داده بودن رو چیدم :)ازچیدن سبزی خوردنی از باغچه وقتی که یه کلاه سرمه و یه سبد چوبی تو دستم لذت می برم قطره قطره کـم گـردد وآن گهـی صحـرا شـود. 5 لینک به دیدگاه
saray89 3064 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 شهریور، ۱۳۹۰ از اون شبایی که مامان قبل از خواب میاد تو اتاقم پتو میکشه روم میگه وقت شوهر کردنته هنوز من باید بیام روت پتو بکشم لذت میبرم وقتی داداشم دیروقته میرسه میبینه من خوابم و با هر گونه مردم ازاری که میتونه منو بیدار میکنه بعد میگه چرا بیدار شدی؟ برو بخواب لذت میبرم 13 لینک به دیدگاه
MEMOLI 8954 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 شهریور، ۱۳۹۰ زير بارون دعا كردن براي اونايي كه دوسشون دارم ... كادو دادن ... خنديدن ... غروبا رو پشت بوم رفتن ... آدم برفي درست كردن ... آخر شبا قهوه خوردن ... اينكه مامان بگه حالش بهتره ... بوسيدن شوهلي ... وقتي كه ميام سايت سارا هست ... به گربه ها غذا دادن ... شمع روشن كردن ... همشون بهم آرامش ميدن مرسي بابت تاپيك حس خيلي خوبي بهم داد ... 13 لینک به دیدگاه
Ha.Mi.D 8376 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 شهریور، ۱۳۹۰ الان واسه من بهترین لذت شنیدن خبر معافیتم هست.(هیچ امیدی ندارم) واسم دعا کنید 11 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 شهریور، ۱۳۹۰ وقتي كه ميام سايت سارا هست ... . منم وقتی سایت با هم هستیم خیلی حس خوبی دارم.... :heartshape2: از شنیدن آهنگ پروفایل پیانیست ، از شکلکای جالب و قشنگ جدید انجمن ، ازین که دوستای قدیمی هنوز یادم می کنن ، از وایستادن جلو مغازه عروسک فروشی ، از سر به سر بابام گذاشتن ، از شادی های الکی ، از بی تفاوت بودن وقتی توی شرایط استرسم ، از زنــــــــدگی لذت می برم .... 12 لینک به دیدگاه
layla 639 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 شهریور، ۱۳۹۰ زیر سایه درختی بشینم و پاهامو تو اب سرد و زلال رودخانه ببرم و به صدای اب گوش بدم.... 10 لینک به دیدگاه
lorena 10304 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 شهریور، ۱۳۹۰ از اینکه هستم لذت میبرم چرا که نه!به قول... 4 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 شهریور، ۱۳۹۰ همین الان دارم از صدای فریدون لذت می برم کشف تو سخته خوشگلم اره این اعترافه فهمیدن نگاه تو مثل یه اکتشافه جادوی چشمای تو این دل و خالی می کنه این دل عاشق منو حالی به حالی می کنه دستای گرمتو بده بانوی عاشق سفر کوچ تو زوده نازکم تو این روزای پر خطر خندیدن چشمای تو یه موج انفجاره می خوام که غرق تو بشم دوباره باز دوباره اخر اعترافمه تو قدیس زمینی این نکته یک سواله چرا تو بهترینی:ydm47612zsesgift969 6 لینک به دیدگاه
verbena 1111 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 شهریور، ۱۳۹۰ امروز در حالی که داشتم کلی به حال خودم غصه میخوردم فهمیدم یادم نیست دیروز از چی ناراحت بودم... از حافظه کوتاه مدتم لذت بردم... برای خوشبخت بودن یک حافظه بد کافیست.... 6 لینک به دیدگاه
verbena 1111 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 شهریور، ۱۳۹۰ امروز از سکوت اتاقم لذت بردم... از چند قطره بارونی که صبح به صورتم خورد... از اینکه لبخندم باعث شادی همکارام میشه... از اینکه همیشه یه دلیل برای شاد بودن پیدا میکنم... از رضایت مادرم که تو صورتش فریاد میزنه .. وقتی هر بار بعد غذا بهش میگم این بهترین غذای زندگیم بود که خوردم و اون میگه دیروزم همینو گفتی و من میگم آره اما امروز از دیروز خیلی بهتر بود... هر روز بهتر از دیروز... از همکارم که امروز آمده میگه یه دقیقه به من نگاه کن آخه تا شنبه شاید دلم هوای چشماتو کرد... طویطی... آلانم یکی از همکارا آمده تو اتاقم تا باهاش سودو کو حل کنم واقعا لذت بخشه... 6 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده